اینفوگرافی | بررسی تحولات و جریان های درگیر در لیبی

یکشنبه 29 مرداد 1396 - 15:04
https://iswnews.com/?p=2520

پس از ۶ سال فراز و نشیب و درگیری، اوضاع امروز لیبی از جنبه صرفا نظامی در حال تبدیل به نبردی سیاسی است. نبردی که طرفین، با ابزار قدرت نظامی به دنبال کسب مشروعیت و وجهه سیاسی در داخل و خارج لیبی هستند. در این مطلب به دنبال شناخت و درک کلی از تحولات سیاسی و وضعیت نظامی سال های اخیر و همین طور جریان های شاخص در لیبی هستیم.

در مطالب گذشته، به اهمیت لیبی در اقتصاد جهان و اهمیت نقش تحولات آن در جهان اسلام اشاره کردیم. موقعیت استراتژیک و منابع عظیم انرژی از دلایل حساسیت قدرت های استعماری بر روی این کشور است. براین اساس کشورهای عظیم خواه یا ناخواه با تحولات آن در ارتباط هستند.

لیبی کشوری بر پایه قبایل است؛ هر جریان یا شخصی بتواند اتحاد قبایل بیشتری را بدست بیاورد، قدرت برتر را کسب کرده است. پس از سقوط حکومت معمرقذافی، جریان ها و مدعیان زیادی در لیبی سر برآوردند.(اصولا هر انقلابی که رهبری واحد نداشته باشد به نتایج و اهداف اصلی خود نخواهد رسید، بعنوان نمونه موفق در این مساله می توانید انقلاب اسلامی ایران را بعد از قریب ۴٠ سال ببینید و بعنوان نمونه ناموفق انقلاب مصر را میتوان دید که جریان اخوان المسلمین با ریاست جمهوری «محمد مرسی» تنها یک سال دوام آورد.) در طی درگیریها از سال ۲٠۱۱ میلادی (۱۳۹٠ شمسی) تا الان بعضی از جریانات و تفکرها الحاق و بعضی انحلال یافتند و یا بعضی دیگر نیز توسط جریان های قدرتمندتر از صحنه رقابت حذف شدند. در حال حاضر می توان به نقش چهار جریان اشاره کرد،

 

اما برای درک بهتر روند تحولات لیبی دو مورد دیگر اضافه براین موارد بررسی می شود:

۱_جریان تابع ارتش (ژنرال خلیفه حفتر):

وی که از نظامیان کهنه کار ارتش است، ظرف چند سال اخیر با پیشرویهای موثر در نیمه شرقی لیبی به یکی از اصلی ترین شخصیت ها جهت تصاحب سکان حکومت لیبی تبدیل شده است. جریان های سیاسی تابع ژنرال حفتر عمدتا ملی گراها هستند. (شاید یکی از دلایل حمایت مصر و رئیس جمهور «سیسی» از وی گرایشات سوسیالیستی و ناسیونالیستی جریانهای تابع است.) ژنرال حفتر طی سالهای اخیر، علاوه بر راه اندازی عملیات های نظامی با هدف پاکسازی لیبی از تروریسم، در زمین سیاست نیز قدم گذاشته و با کشورهای زیادی رایزنی و مذاکره کرده است. از جمله حامیان وی که برای ژنرال سنگ تمام گذاشته اند، امارات متحده عربی و مصر هستند.

بنا به اظهارات «شیخ عبدالله بن زاید» وزیر خارجه امارات، ۱۲ فروند جنگنده (۶ فروند میراژ و ۶ فروند اف_۱۶) را جهت پشتیبانی ارتش در مقابل تروریسم به پایگاه های هوایی شرق لیبی اعزام کرده اند. (البته خدمه این جنگنده ها اکثرا از خلبانان کشورهای اروپایی و… هستند.)

نیروی هوایی مصر نیز تابحال در چندین عملیات هوایی مواضع مخالفان را در شهرهای شمالی و مرزهای شرقی لیبی هدف قرار داده است.

رابطه حفتر با روسیه نیز نزدیک است و طی سفر اخیر مذاکراتی با مقامات روسی داشت که به نظر تحلیلگران در باب حمایت های تسلیحاتی نظامی روسیه از وی بوده است. (اخیرا اخباری مبنی بر گفتگوی محرمانه وی با مقامات اسرائیلی درز شده که تابحال از سوی دو طرف تایید و یا تکذیب نشده است.)

در میان حامیان داخلی او نیز، قبایل شرقی از جمله قبیله «القذاذفه» که نسب معمر قذافی نیز از این قبیله بود، با ژنرال حفتر متحد هستند. همچنین قبایل شمال غربی لیبی نظیر «المقارحه» و قبایل شهر زنتان با وی دست اتحاد داده اند.

 

۲_جریان تابع دولت وفاق ملی:

پس از فتح طرابلس در سال ۲٠۱۱ میلادی توسط انقلابیون، دو جریان اسلام گرا (متمایل به اخوان المسلمین) و جریان لیبرال ملی گرا جهت کسب قدرت کرسی های پارلمان باهم رقابت داشتند، که در نهایت پس از چهار سال کشمکش سیاسی، جریان لیبرال ملی گرا با تشکیل ائتلافی از سایر جریانها توانستند اکثریت پارلمان را بدست بیاورند و دولت وفاق ملی را به ریاست «فائز السراج» در سال ۲٠۱۵ میلادی (۱۳۹۴ شمسی) تشکیل دهند.

از این رو جریان اسلام گراها نیز که قبل از این روند تحت عنوان «دولت نجات ملی» به ریاست «خلیفه الغویل» فعالیت داشتند، انحلال خود را به نفع دولت وفاق اعلام کردند. این جریان با اینکه دولت خود را منحل کردند اما کنترل بعضی از شهرها و مناطق را در دست داشته و از قدرت نظامی خود بعنوان ابزاری برای امتیاز گیری در صحنه سیاست استفاده می کنند.

حامیان خارجی دولت وفاق که در طرابلس «پایتخت لیبی» مستقر است، قطر و ترکیه و سودان حمایت می کنند. در عملیات های نظامی نیز جنگنده های ناتو و آمریکا آنها را پشتیبانی کرده اند. بازوی نظامی این جریان تحت عنوان «سپر لیبی» است که مجموعه ای از گروه های شبه نظامی و محلی هستند. گروه غالب در این مجموعه موسوم به «فجر لیبی» است که برآمده از قبایل شهر مصراته هستند و تفکر آنها با اخوان المسلمین همخوانی دارد.

 

۳_قبایل طوارق و سایرین :

قبایلی که در جنوب غربی لیبی ساکن هستند و جغرافیای حضور آنها محدود به لیبی نیست. آنها به جز لیبی در کشورهای مالی، نیجر، الجزایر و بورکینافاسو نیز حضور دارند. در زمان حکومت قذافی و قبل تر، اینها از هیچ گونه حقوقی برخوردار نبوده و دائم در کوچ بوده اند و عمدتا به تجارت مشغول هستند. (نکته مهم تاریخی در مورد طوارق اتحاد با دولت فاطمیان بوده و در جنگ های مسلمانان حضور پررنگی داشته اند.)

قبایل دیگر در این منطقه نیز با طوارق متحد هستند و اکثریت را همان قبایل طوارق تشکیل می دهند. طوارق اغلب با جریانی درگیری خاصی نداشته اند و فقط با جریان های سلفی ضدیت دارند، نه تنها در لیبی بلکه در کشور مالی درگیری سنگین داشته اند. قذافی نیز در طی درگیری ها با شبه نظامیان قصد تحریک طوارق بر علیه آنها را داشت که به نتیجه ای نرسید. طوارق بعد از سرنگونی قذافی کنترل مناطق تحت نفوذ خود را بدست گرفتند. ناگفته نماند که کشورهای اروپایی با حمایت مالی اسرائیل، از تحریک طوارق در جهت تجزیه لیبی برنامه هایی را برگزار کرده اند.

 

۴_داعش و سایر گروه های تروریستی:

در میان گروه های تروریستی رسمی ترین آنها گروه انصارالشریعه بود که در (۶ خرداد ۹۶) منحل شد. باقی گروه ها نظیر «شورای مجاهدین که متمایل به القاعده اند» در طی چند سال اخیر تضعیف شده و قدرت چندانی در لیبی بجز چند شهر درنه، بنغازی ندارند.

هیچ کشور و سازمانی به طور رسمی از آنها حمایت نمی کند، البته دولت مستقر در طرابلس از حملات جنگنده ها به آنها همواره انتقاد می کند ولی در عمل تابحال حرکتی از سوی دولت وفاق در جهت حمایت از آنها دیده نشده است.

داعش نیز علاوه بر عراق و سوریه و سایر کشورها، در لیبی نیز ابتدا موفق به تصرف نقاطی از جمله شهر سرت و جنوب بنغازی و نقاطی دیگر شدند، اما با اجرای عملیات شبه نظامیان «سپر لیبی» و همچنین عملیات کرامت ارتش تابع ژنرال حفتر مواضع خود را از دست دادند و در حال حاضر به عملیات های بزن دررو و بمب گذاری بسنده می کنند.

 

نتیجه گیری:

موردی که می تواند هم نقطه ضعف و هم نقطه قوت لیبی باشد وجود قبایل لیبی است. بنوعی که اگر اتحاد قبایل بدست آید بحران مهار شده و اگر گرفتار منفعت گرایی قبایل شود زمینه تجزیه لییی فراهم شده است. بنظر می رسد که غربی ها با حمایت های حساب شده از طرف های درگیر درصدد اجرای برنامه تجزیه لیبی هستند. این حمایت ها به مثابه لبه کُند قیچی و از طرفی دیگر، دست پنهان سازمان ها و سرویس های جاسوسی غربی در تقویت تروریست ها نشانگر لبه تیز استراتژی قیچی آنهاست. آنچه که عرض شد گزارشی از روند سیاسی، نظامی در طول سالهای اخیر در لیبی است. علی رغم توافقات اخیر سراج و حفتر در پاریس، بنظر نمی رسد که بحران لیبی به این زودی حل شود و این قصه سر دراز دارد…

 

دانلود اینفوگرافی با کیفیت

بررسی تحولات و جریان های درگیر در لیبی _ شماره دوم + نقشه آخرین وضعیت میدانی در لیبی

  • به اشتراک بگذارید:

دیدگاه

متاسفیم. دیدگاه در حال حاضر بسته است.