کانال قوش تپه؛ جنگ آب طالبان علیه کشورهای آسیای میانه
کانال قوش تپه از جمله طرح هایی قدیمی انتقال آب در شمال افغانستان است که میزان بالایی از حجم آب رود آمودریا را به استان های بلخ، جوزجان و فاریاب منتقل خواهد کرد. این طرح در کنار طرح انتقال مهاجرین پاکستانی به شمال افغانستان موجب تهدید بی سابقهای علیه کشورهای آسیای میانه شده که نگرانی های بسیاری را برانگیخته است.
در روز ۱۰ فروردین ماه ۱۴۰۱، هیئتی از مقامات حکومت طالبان از جمله ملا عبدالغنی برادر، معاون نخست وزیر، مولوی نورالدین عزیزی، وزیر صنعت و تجارت، مولوی عبدالرحمن راشد، وزیر کشاورزی، آبیاری و دامداری و ذبیح الله مجاهد، سخنگوی حکومت طالبان طی مراسمی ویژه در استان بلخ، پروژه اقتصادی “کانال قوش تپه” را افتتاح کردند. پروژهای که آن زمان آنقدر مهم به نظر نمی رسید، اما با گذشت زمان اهمیتش آنچنان پر رنگ شد که اکنون نه تنها افکار عمومی، آینده سیاسی، اقتصادی و بافت جمعیتی در شمال افغانستان را تحت تأثیر قرار داده است بلکه محافل سیاسی همسایگان افغانستان از جمله تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان را نیز شدیداً درگیر و متأثر کرده است.
سخنان مولوی عبدالغنی برادر، معاون نخست وزیر حکومت طالبان در روز افتتاحیهی این پروژه در استان بلخ با تاکید بر اهمیت این کانال گفته بود: «برای شروع پروژه کانال آب قوشتپه چنان جدی شدم که همه کارهایم را کنار گذاشتم و به بلخ آمدم.» این صحبت بیانگر عزم جدی طالبان برای به سرانجام رساندن این پروژه قدیمی با هدف تحت فشار قرار دادن کشورهای آسیای میانه از طریق کم کردن آب ورودی آنها از آمودریا و تغییر بافت جمعیتی شمال افغانستان با جابجایی هزاران نفر از اعضای تحریک طالبان پاکستان (TTP) در مسیر کانال می باشد تا در آینده از یکسو نفوذ پشتون ها در شمال افغانستان افزایش یابد و از سویی دیگر در صورت بروز تنش میان کشورهای آسیای میانه و افغانستان، مهاجرین پاکستانی، با جلیقه های انتحاری و خودروهای بمب گذاری شده از پاسگاه های مرزی آنها استقبال کنند و نقش تیغ بران و بی پاسخ حکومت طالبان علیه کشورهای آسیای میانه را بازی کنند.
پس از خشک شدن دریاچه آرال (واقع در مرز ازبکستان و قزاقستان) و کاهش آب سرازیر شده از فلات تبت و هندوکش به سمت آسیای میانه بر اثر سد سازی های چین، تنها منبع آبی برای این کشورها رود آمودریا می باشد. در چنین وضعیتی، اصرار و سرعت حکومت طالبان برای ساخت کانال قوش تپه و انتقال سالیانه ۹ میلیارد متر مکعب آب به استان های شمالی افغانستان زنگ خطر بزرگی برای دولت تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و قزاقستان می باشد. ناسازگاری طالبان با کشورهای آسیای میانه باعث افزایش خشکسالی میشود و دیر نباشد که آنها مجبور به جیره بندی آب شوند. یعنی در آینده نه چندان دور، نه از صنعت پنبه ازبکستان خبری خواهد بود، نه کشاورزی و تولید برق تاجیکستان سر پا خواهد ماند و نه حتی شبکه آبرسانی ترکمنستان آبی خواهد داشت تا بتواند نیاز شهروندان خود را تامین کند. بنابراین ساخت کانال قوش تپه چالشی بزرگ برای کشورهای آسیای میانه است.
اکنون معضل ایجاد مناطق قبایلی خودمختار و مسلح توسط حکومت طالبان در مرزهای جنوبی این کشورها در حال اضافه شدن است. نگرانی ها از ناامن شدن مرزهای جنوبی و بحران کمآبی کشورهای آسیای میانه را مجبور کرده است تا برای حل این بحران ها، با برنامه واحد به نبرد سیاسی علیه طالبان بروند و در این راستا بارها تلاش کردهاند تا نشستی را با هدف چگونگی مدیریت آب و بحران کمآبی و امن نگهداشتن مرزها برگزار کنند، اما هربار با ساز مخالف طالبان مواجه شدهاند.
سرعت گرفتن کار ساخت کانال قوش تپه، بر متشنج شدن اوضاع سیاسی در کشورهای آسیای میانه تاثیر گذاشته و بحران کم آبی در این کشورها به یکی از اصلی ترین مسائل مورد بحث تبدیل شده است. طالبان بر روی کانال قوش تپه حسابی ویژهای باز کرده است و تکمیل شدن این پروژه را تنها راه برای انتقام گرفتن از کشورهای آسیای میانه و مقابله با کمآبی مناطق شمالی افغانستان و همچنین مساعد شدن زمینه برای جابجایی هزاران نفر از مسلحین تحریک طالبان پاکستان (TTP) می داند.
کانال قوش تپه کانالی است که ۲۸۵ کیلومتر طول، ۱۰۸ متر عرض و ۸.۵ متر عمق دارد و با ظرفیت انتقال ۶۵۰ متر مکعب آب در هر ثانیه، سالانه ۹ میلیارد متر مکعب آب را ذخیره نموده و ۶۰۰ هزار هکتار زمین را در مسیر خود در شهرستان های کلدار، نهرشاهی و دولت آباد در استان بلخ، شهرستان های آقچه، مردیان و خواجه دوکوه در استان جوزجان و شهرستان اندخوی در استان فاریاب و نزدیک به ۳ میلیون هکتار زمین را با ایجاد کانال های کوچک و بندهای آبگردان روی آن در سال های آینده آبیاری میکند. پیش بینی میشود که این کانال منجر به ایجاد اشتغال برای بیش از ۲۵۰ هزار نفر شود که همه این موارد به کابوس آزار دهنده دولت های منطقه آسیای میانه تبدیل شده است.
کافیست این کانال با این ابعاد و ویژگی های یادشده به بهرهبرداری برسد و سپس حکومت طالبان هزاران نفر از مسلحین تحریک طالبان پاکستان (TTP) را در مسیر آن در استان های شمالی افغانستان و هم مرز با کشور های تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان جابجا نماید، آن موقع است که شکستن شاخ حکومت طالبان از سوی این کشورها ناممکن خواهد بود و بدون شک باید به دلیل استفاده کردن از آب رود آمودریا در گذشته نیز به حکومت طالبان باج هم بدهند. در غیر این صورت هزاران جنگجوی پاکستانی و… که جز سلاح و جنگ چیزی نمی دانند و عمری را در با گروه های تروریستی از جمله القاعده، جنبش اسلامی ازبکستان، جنبش اسلامی ترکستان شرقی و جماعت انصارالله تاجیکستان سرکردهاند، روبرو خواهند شد.
حال حتی اگر کشورهای آسیای میانه بحران کم شدن ورودی آب آمودریا به این کشورها را نادیده بگیرند و با این بحران کنار بیایند، واقعاً با این همه تروریست مسلح که در نزدیکی نوار مرزی در جنوب این کشور ها جابجا خواهند شد چه خواهند کرد؟ آینده امنیت مناطق جنوبی این کشورها چه خواهد شد؟ آیا این امکان وجود دارد که جهادی های پاکستانی در مرور زمان، استان های جنوبی کشورهای آسیای میانه را به مدارس جدید برای افراط گرایی و تروریست پروری تبدیل کنند؟ کشورهای آسیای میانه راهی جز وحدت و مبارزه علیه خنجر پنهان حکومت طالبان (کانال قوش تپه) ندارند و در غیر این صورت شاهد ظهور گروه های تروریستی در درون مرزهای جنوبی خود خواهند بود.
راه پیشگیری از این اتفاق تلخ، منصرف کردن طالبان از احداث کانال قوش تپه حتی با اعمال تهدید به گزینه نظامی است، زیرا طالبان در قضایای متعددی از جمله حقابه ایران از رود هیرمند ثابت کردهاند که زبان سیاست نه، بلکه زبان زور و جنگ را می فهمند.
دیدگاه