هدف از حفظ تنش و درگیری‌ها در شمال فلسطین اشغالی چیست؟

همزمان با آغاز نبرد طوفان الاقصی در غزه و آغاز دور جدید درگیری‌ها میان ارتش رژیم صهیونیستی و گروه‌های مقاومت فلسطین، گمانه‌زنی‌هایی در خصوص احتمال فعال شدن جبهه شمالی فلسطین و ورود نیروهای محور مقاومت به سرزمین‌های اشغالی صورت گرفت.

این گمانه‌زنی‌ در مدت زمان کوتاهی به واقعیت پیوست و نیروهای مقاومت از جنوب لبنان، مواضع ارتش اسرائیل را مورد هدف قرار دادند.

اگرچه صهیونیست‌ها در راستای ایجاد توازن قدرت و برای پاسخ دادن به فشارهای روانی داخلی، حملاتی را علیه مواضع محور مقاومت در جنوب لبنان ترتیب دادند اما شیوه و کیفیت حملات نشان می‌دهد که اسرائیلی‌ها به دنبال افزایش تنش‌ها در شمال فلسطین اشغالی نیستند. آنها فعلا بیشتر نیرو و تجهیزات خود را معطوف به جبهه جنوب و نبرد با رزمندگان فلسطینی کرده‌اند.

در حالی که صهیونیست‌ها به خوبی می‌دانند که محور مقاومت بر نقطه ضعف آنان یعنی نبرد ترکیبی در چند جبهه کاملا مشرف است، اقداماتی را در راستای کاهش این نقطه ضعف خود مانند حمله به فرودگاه‌های حلب و دمشق سوریه انجام دادند. اما مشخصا موضوع کمبود نیرو و ضعف اسرائیل در نبردهای نامتقارن، مسئله‌ای مهم است و در صورت آغاز نبردهای فراگیر در چند جبهه، صدمات شدیدی بر پیکره رژیم اسرائیل وارد خواهد شد.

حزب‌الله عملا یک جنگ ترکیبی سنگین بر علیه صهیونیست‌ها به راه انداخته است؛ با این وجود بعید به‌نظر می‌رسد که مقاومت اسلامی لبنان تا زمان ورود زمینی ارتش اسرائیل به غزه، اقدام زمینی گسترده‌ای علیه اسرائیل انجام دهد. در حال حاضر، محور مقاومت با انجام حملات پراکنده از سوریه و لبنان علیه سرزمین‌های اشغالی، اراده، آمادگی و توان خود را برای ورود به جنگ گسترده منطقه‌ای نشان داده است.

بر این اساس، تمرکز حملات مقاومت اسلامی لبنان فعلا بر پایگاه‌های راداری، جاسوسی، دکل‌های مخابراتی و شنود، تانک‌ها و خودروهای زرهی اسرائیل خواهد بود تا علاوه بر فلج کردن سامانه‌های جاسوسی و همچنین هدف قرار دادن نقاط قوت دشمن، تلفاتی را در پاسخ به جنایات اسرائیل به آنها وارد کند. این حملات باعث ناپایداری ادراکی در سطوح تصمیم‌ساز رژیم اسرائیل خواهد شد؛ موضوعی که در موضع‌گیری‌های اخیر مقامات صهیونیست و همچنین چنددستگی و اختلافات داخلی رژیم کاملا آشکار می‌باشد.