تغییر گفتمان داعش در قبال طوفان الاقصی؛ چرا؟
پیش از این هرگاه حماس و گردانهای القسام عملیاتی در سرزمینهای اشغالی انجام میدادند و یا اینکه به دلیلی نامشان در رسانهها برجسته میشد رسانههای گروه تروریستی داعش با انتشار تصاویر همراهی مسئولان حماس با مسئولان جمهوری اسلامی و یا انتشار فیلمهای تشکر مسئولان حماس و القسام از جمهوری اسلامی و موارد دیگری از این دست به مشروعیت زدایی از حماس و گردانهای القسام میپرداختند، اما در طوفان الاقصی گفتمان داعش راه دیگری در پیش گرفت. در این یادداشت برآنیم تا ضمن بررسی تحول گفتمانی داعش در قبال طوفان الاقصی به چرائی این مسئله نیز بپردازیم.
رسانههای رسمی داعش تا یک هفته پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی هیچ واکنش رسمیای نسبت به این عملیات ابراز نکردند، این در حالی بود که برخی اکانتهای مرتبط با دواعش برخی فیلمها و محتواهای رسانهای قدیمی داعش در مرتد دانستن حماس را بازنشر میکردند. یک هفته بعد از آغاز عملیات طوفان الاقصی و پس از آغاز بمبارانهای سبعانه رژیم صهیونیستی علیه غزه بود که داعش در سرمقاله هفته نامه عربی خود موسوم به النبأ و همینطور در اینفوگرافیک آخر این هفته نامه بدون اینکه نامی از حماس و یا حتی غزه بیاورد، در قالب یک گفتمان اخلاقی-دینی به برادر بودن مسلمانان با یکدیگر و ضرورت کمک به مسلمانان در مصائب و سختیها پرداخت. تصاویر به کار رفته در این سرمقاله و اینفوگرافیک نیز از برخی صحنههای ویرانی و بمباران در غزه بود.
با آشکار شدن نگاه رسمی داعش به آنچه در غزه میگذرد، رسانههای غیر رسمی داعش نیز به پیروی از رسانه رسمی محتواهایی را در این باره منتشر کرده و برخی گزارهها و جملات سرمقاله شماره ۴۱۲ هفته نامه النبا را به صورت اینفوگرافیک و پوستر درآوردند. در این بین برادر شمردن اهالی غزه یک شاخص میباشد، در این اینفوگرافیکها با تأکید بر جملاتی مانند “برادر خود را یاری کن چه ظالم باشد و چه مظلوم” و سخن از “حقیقت پیکر واحد” تلاش میشود تا با تکیه بر مفهوم “امت” داعش و اهالی غزه برادر و منتسب به پیکری واحد تلقی شوند.
رسانههای غیر رسمی داعش به جز پیروی از گفتمان رسمی که بر برادری اهالی غزه و دواعش تأکید میکند، به انتشار جملات و اینفوگرافیکهای انتقادی در قبال حماس و اهالی غزه نیز پرداختند، که البته این انتقادها تفاوت بسیار زیادی با آنچه پیش از این مثلا در فیلم رسمی “مله ابراهیم” که در ربیع الثانی ۱۴۳۹ (دی ماه ۱۳۹۶) منتشر شده بود داشت. ولایت سینای داعش در فیلم “مله ابراهیم” یک عضو خود با نام موسی ابو زماط را که از طریق سینا سلاح به دست گردانهای عزالدین القسام رسانده بود به دلیل آنچه کمک مشرکان از طریق ارسال سلاح تلقی کرده بود اعدام کرد.
اما اینبار داعش با به حاشیه راندن این مرزبندیهای حاد و خونین، با برجسته سازی ضرورت کمک به مردم غزه در مصیبتشان به انتقاداتی بسیار نرمتر از حماس و مردم غزه پرداخت. به عنوان نمونه مؤسسه البتار در یکی از اینفوگرافیکهای خود از در نصیحت برمیآید و بدون ذکر نام، مردم غزه را به تحمل مصیبتها و ابتلاءات در راه خدا و نه در راه ملت و یا سرزمین و خاک دعوت میکند. همین مؤسسه در اینفوگرافیک دیگری تحت عنوان “ففی ای سبیل انت؟” (در کدامین راه قدم میگذاری؟) اظهار میدارد که همدردی امت محمد با برادرانشان در فلسطین و همینطور خوشحالی ایشان از کشتار و طرد یهودیان مسرت بخش است، اما پرسش اینجاست که این تحرکات در راه اعلامی “کمله الله” صورت گرفته یا برای برپایی یک حکومت فلسطینی مدنی و سکولار؟
اما با انتشار شماره ۴۱۳ هفته نامه النبأ در هفته بعد داعش گارد خود را در قبال آنچه در غزه میافتد بیشتر باز میکند و طی سرمقالهای توصیههایی راهبردی را برای پیروزی بر یهود پیشنهاد میکند. توصیههای داعش در این سرمقاله بسیار شبیه توصیههایی است که چند روز قبل از آن “جیش الملاحم الالکترونی” در قالب ضمیمه مجله “ذئاب منهاتن” (گرگان منهتن) اظهار داشته بود. در این بین توسعه جبهه برای در بر گرفتن تمام یهودیان در تمام جهان و همینطور انجام عملیاتهای داوطلبانه علیه حامیان اسرائیل بخشی از این پیشنهادات را تشکیل میدهد، داعش همینطور استفاده از کمربندهای انتحاری و عملیاتهای استشهادی را به “جوانان مسلمان” در سرزمینهای اشغالی یادآور میشود، و استفاده از این نوع عملیات را نقطه افتراق جنگ در قالب قوانین بین المللی و قوانین شریعت الهی قلمداد میکند. داعش اسرائیل را دارای دیوارها و ریسمانهایی بیرون از خود میداند که این دیوارها و ریسمانهایی که یهود از آن استفاده میکند در واقع حکام کشورهای عربی هستند. از نظر داعش باید این ریسمانها را قطع کرد و دیوارها را فرو ریخت تا اسرائیل جایی برای پناه گرفتن نداشته باشد.
پس از انجام عملیات عبدالسلام التونسی در بروکسل بنا بر گفتههای او که این عملیات را در راستای انتقام برای مسلمانان دانسته بود مؤسسات غیر رسمی داعش آشکار تر عملیات او را در قالب ضربه زدن به حامیان یهود و کمک به مسلمانان غزه تلقی کردند.
اما مسئله این است که چرا داعش با وجود تداوم عملیاتهای خود علیه شیعیان در افغانستان در دو هفته گذشته و تداوم عملیاتهایش در نیجریه و موزامبیک و کنگو و مناطق ساحل آفریقا عناصر گفتمانی پیشین خود در قبال حماس و القسام را به حاشیه رانده و گفتمان جدیدی را در پیش گرفته است؟
برای پاسخ به این پرسش به نظر نگارنده پیش از هر چیز باید به تحول خط کشیهای ذهنی مسلمانان پس از عملیات طوفان الاقصی پرداخت. عملیاتی که اکثریت قریب به اتفاق امت اسلامی را از شرق تا غرب در صفی واحد قرار داد، تحول ذهنیای که طوفان الاقصی در میان امت اسلامی ایجاد کرد، امری مهم و قابل مطالعه است، بعد از طوفان الاقصی نگاه مسلمانان به حماس و گردانهای القسام و غزه و فلسطین با قبل از آن متفاوت است، آن روند تطبیع که به سرعت اذهان را در مینوردید دیگر به آن سرعت نخواهد توانست موانع پیش روی خود را کنار زند. در این بین به نظر میرسد دواعش نیز دریافتهاند که در حال حاضر و پس از طوفانی که طوفان الاقصی به پا داشته باید از گفتمان دیگری استفاده کرده و گفتمان سابق خود را هرچند به طور موقت به حاشیه برند.
دیدگاه