وضعیت تحصیلی و سوادآموزی در عراق؛ ریشههای بیسوادی کجاست؟
کشور عراق پس از سقوط صدام و هجوم اشغالگران آمریکایی، دستخوش تغییر و تحولات زیادی شد. جدای از ویرانی زیرساختها، خراب شدن بسیاری از مناطق مسکونی، کشته شدن صدها هزار نفر انسان بی گناه و آواره شدن صدها هزار عراقی دیگر، این اشغالگری تاثیرات فرهنگی و اجتماعی مخربی بر جای گذاشت که نمونه آن را در وضعیت علمی و تحصیلی و سطح سوادآموزی ملی عراق مشاهده میکنیم. گسترش بی سوادی یکی از مخربترین میراثهای برجای مانده از اشغال آمریکا در عراق است.
معضل بی سوادی در عراق در سالهای اخیر نگرانی زیادی ایجاد کرده است. در سال ۲۰۲۳ میلادی نرخ بی سوادی در این کشور به ۱۲ درصد جمعیت رسید، یعنی تقریبا بیش از ۵ میلیون نفر بی سواد در تمام شهرهای این کشور وجود دارد. در این زمینه نرخ بی سوادی در میان زنان بیش از دو برابر مردان عراقی است. این نرخ در میان زنان ۲۸ درصد و در میان مردان ۱۳ درصد می باشد. در برخی از شهرها به خصوص شهرهای جنوبی و غربی عراق به دلیل فقر بیشتر و بعضا پایین بودن سطح فرهنگی، بسیاری از خانوادهها با ترک تحصیل فرزندانشان مشکلی ندارند و آنها را وارد کار میکنند تا کمک خرج خانواده باشند. به همین دلیل محیط تربیتی کودکان عراقی به ویژه محیط خانوادگی و محلی را میتوان مهمترین عامل در ترک تحصیل یا فراگیری آموزش دانست.
البته کوتاهی در سطح کلان را نمیتوان در به وجود آمدن این معضل بی نصیب دانست. دولتهای متوالی در عراق با توجه به مشکلات اقتصادی و امنیتی عدیده، نسبت به آموزش و پرورش و توسعه مدارس این کشور اهمال زیادی داشته اند. کوتاهی در پرداخت حقوق معلمان و عدم رسیدگی به مطالبات آنان و اتخاذ سیاستهای بی اثر باعث شد تا این معضل رشد بیشتری داشته باشد. البته نباید تهدیدات امنیتی در سطح کلان را در به وجود آمدن این وضعیت نادیده گرفت.
به عنوان مثال زمانی که نوری المالکی در سال ۲۰۰۶ نخست وزیر شد، ۱۵۰ میلیون دلار برای ساخت و توسعه سیستم مدارس دولتی عراق اختصاص داد. در آگوست ۲۰۱۴ و با کناره گیری وی که همزمان با پیشرفتهای داعش بود، در میان آن هرج و مرج، تنها شش درصد از این پروژه اجرا شده بود.
طبق آمارهای رسمی، نرخ بی سوادی از ۲۰.۵ درصد در سال ۲۰۱۰ به ۱۲ درصد در سال ۲۰۲۳ رسیده است و این آمار حاکی از کاهش نرخ بی سوادی است. بنابراین گرچه نباید نگاههای کاملا منفی و مایوس کننده به این معضل وجود داشته باشد لکن تلاش اصلی مردم و دولت عراق باید برای حرکت به سمت کاهش و به حداقل رساندن این میزان باشد. بیش از ۵ میلیون بی سواد برای کشوری با جمعیت ۴۴ میلیونی، آمار مطلوبی نیست.
گسترش مدارس خصوصی در عراق برای جبران کاستیهای آموزش عمومی یکی از مواردی است که در سالهای اخیر تقویت شده است. خانوادههایی که به شرایط تحصیلی فرزندانشان اهمیت میدهند و طبعا جزو طبقه اقتصادی متوسط به بالا محسوب میشوند اقبال زیادی به این مدارس دارند. اما اغلب خانوادهها به دلیل مشکلات اقتصادی توانایی حمایت مالی از فرزندان خود و ثبت نام در اینگونه مدارس را ندارند. بنابراین سیاستهای اصلاحی دولت و توجه بیشتر به حوزه آموزش و پرورش در کنار آگاه سازی خانوادهها و ترغیب آنها برای فرستادن کودکان خود به مدرسه شاید مناسبترین راهکار مقطعی برای عبور از این معضل باشد. رشد و شکوفایی در این زمینه طبعا به اختصاص بودجه مکفی، فراهم کردن تجهیزات بروز، توجه به معلمان و رشد فرهنگی مردم دارد که در دراز مدت میتواند عراق را به جایگاه شایسته ای در زمینه علمی و تحصیلی برساند.
تاثیر آمریکا
سیستم آموزشی عراق، که پیش از دهه ۹۰، به عنوان یکی از بهترین سیستمهای آموزشی در منطقه شناخته میشد، با هجوم اشغالگران آمریکایی، با موجی از تخریب و فروپاشی مواجه شد. مدارس و دانشگاههای عراق بمباران و ویران شدند. بر اساس گزارش مؤسسه بین المللی رهبری دانشگاه سازمان ملل در اردن، طی اشغالگری آمریکا، حدود ۸۴ درصد از موسسات آموزش عالی عراق سوخته، غارت شده یا ویران شدند. حدود ۲۰۰۰ آزمایشگاه نیاز به تجهیز مجدد پیدا کرد و ۳۰ هزار کامپیوتر از بین رفتند که در آن سالها در مراکز آموزشی استفاده میشدند.
نیروهای آمریکایی ساختمانهای مدارس را برای اهداف نظامی اشغال کردند. تنها در استان دیالی بیش از ۷۰ ساختمان مدرسه را برای مقاصد نظامی اشغال کرد که نقض آشکار کنوانسیون لاهه است. خاستگاه مقاومت مسلحانه در فلوجه را میتوان دقیقاً در ۲۸ آوریل ۲۰۰۳ دنبال کرد، زمانی که نیروهای آمریکایی که پنج روز قبل به این شهر رسیده بودند، ۱۷ عراقی غیرمسلح را قتل عام کردند. تظاهرات ۲۸ آوریل اهالی فلوجه، خواستار پایان دادن به اشغال این شهر و به طور مشخصتر، تخلیه مدرسه ابتدایی القاید توسط نیروهای آمریکایی بود، جایی که قرار بود کلاسهای درس آن در ۲۹ آوریل از سر گرفته شود.
پس از سقوط صدام و هجوم اشغالگران آمریکایی به عراق، وضعیت فوق العادهای در عراق به وجود آمد که تمامی ارکان حیاتی یک کشور نظیر امنیت، فرهنگ و اجتماع، سیاست، محیط زیست و تکنولوژی را مخل کرد. این اشغالگری تاثیر مخربی در حوزه آموزشی به عنوان یکی از مهمترین مولفههای فرهنگی و اجتماعی عراق داشت. این غارت گسترده باعث نابودی بسیاری از مدارس و لوازم و تجهیزات آنها از جمله کامپیوتر، میز و صندلی، اسناد و مدارک و … شد. بسیاری از کتابخانهها سوختند و مشکلات مالی مداوم و رشد فساد در داخل عراق، بسیاری از معلمان را مجبور کرد تا طی سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۸ به خارج از کشور یا منطقه کردستان عراق فرار کنند، که منجر به فرار مغزها در سراسر کشور شد. سالهای بعد نیز عراق نتوانست این منابع از دست رفته را بطور کامل جایگزین کند و سیستم آموزشی عمومی از نظر برنامههای درسی، تجهیزات و زیرساختها هنوز هم با مشکل مواجه است.
پیامدهای بی سوادی بی سوادی، مردم را در معرض چالشهای زیادی قرار میدهد. یکی از مهمترین این چالشها را میتوان دشواری در دستیابی به فرصتهای شغلی خوب دانست که منجر به فقر بیشتر و وخامت سطح زندگی می شود. در حال حاضر بسیاری از کودکان عراقی که در خانوادههای بی بضاعت تربیت میشوند و یا اعضای خانواده خود را از دست داده اند، روزانه به دست فروشی و کارهای کاذب مشغول هستند. عدم وجود چشم اندازی برای آینده و افزایش اضطرابات ناشی از فشارهای محیطی، باعث شده است تا بسیاری از این کودکان هنگامی که وارده دوره جوانی میشوند به اعتیاد، خودکشی و بزه کاری روی آورند.
دیدگاه
خدا رحم کنه بهشون وضعیت خیلی از کشور های اسلامی بهتر از عراق نیست نمونه اش سوریه یمن فلسطین