محمد عثمان ناجی جولانی
در این یادداشت قصد داریم متزلزل شدن مشروعیت هیئت تحریر الشام در مناطق تحت سیطرهاش در این چند ماه و تأثیر حوادث غزه بر این مسئله را مورد بررسی قرار دهیم.
در تابستان سال جاری مجموعه اتفاقاتی باعث شد تا هیئت تحریر الشام به عنوان سازمان مسلط بر شهر ادلب و اطراف آن در پایین ترین حد مشروعیت خود قرار گیرد. از بهار سال جاری بود که ساکنان مناطق مختلف ادلب و اطراف آن نسبت به تلاشهای خشن تحریر الشام و جولانی برای تسلط بر مناطق تحت سیطره دیگر مسلحین و همینطور نسبت به دستگیری افراد منتسب به جریانهای منتقد جولانی و همینطور نحوه خدمت رسانی به مردم این مناطق به ستوه آمده بودند و تظاهرات شبانهای را به طور منظم علیه تحریر الشام و جولانی ترتیب میدادند.
از اردیبهشت ماه سال جاری مناطق مختلف تحت تسلط تحریر الشام از جمله کفرتخاریم، الباب، ادلب، بابکه، صوران، السحاره، اطمه، حریتان، اعزاز و به ویژه دیر حسان و مناطقی دیگر صحنه تظاهرات شبانه علیه مسلحین تحریر الشام بودند.
اقدامات عناصر امنیتی تحریر الشام علیه ساکنان مناطق مختلف از جمله تدابیر شدید امنیتی، تعقیب مخالفان و ورود به منازل آنها و اشغال خانهها به ویژه در دیر حسان، مردم این مناطق را به خشم آورده بود.
در این بین برخی فعالان اجتماعی در این مناطق، تحریر الشام را منحرف از اهداف آنچه انقلاب سوریه قلمداد میکنند، دانسته و اعتراض خود را نسبت به دستگیری و شکنجه فعالان اجتماعی مناطق خود توسط عناصر امنیتی تحریر الشام ابراز میکردند.
این تظاهرات در تابستان سال جاری در مناطق الباب، اللطامنه در ریف حماه، اردوگاههای دیرحسان، اتارب، اطمه، کللی، کفرتخاریم، السحار، اردوگاه ریف جنوبی حلب، کفره، صوران و اردوگاههای غرب اطمه و دیگر مناطق ادامه پیدا کرد.
تظاهر کنندگان با شعارهای دشمن در مرز و انقلابیون در بند و ای مزدوران پیمان غربی ساقط خواهید شد به خیابان آمده و شعارهایی مانند لااله الا الله الظالم عدو الله سر داده و جولانی را ظالم و ستمگر خواندند. معترضان همچنین در آن روزها شعارهایی در دفاع از فلسطین و جنین سر داده و نسبت به خواست جولانی برای مصالحه و مالیاتهای سنگین هیئت تحریر الشام اعتراض کردند.
اما در مرداد ماه سال جاری بود که خبری مانند بمب ادلب و مناطق مسلحین را لرزاند. در پی انتشار خبرهایی مبنی بر کشف یک گروه نفوذی که به نفع قدرتهای بزرگ در ادلب و اطراف آن به جاسوسی میپرداختند، خبر دستگیری چند روزه ابوماریه القحطانی یار غار ابومحمد الجولانی که همیشه با ماسک و با صورت پوشیده شده ظاهر میشود مانند زبانههای آتش تمام شبکهها و کانالهای خبری جریانهای منتقد جولانی در ادلب و اطراف آن را شعلهور ساخت.
گزارشها و خبرهای متعددی از اینجا و آنجا و از زبان این و آن علیه قحطانی و وابستگان او که حالا از آن تحت عنوان “خلیه القحطانی” (گروهک قحطانی) یاد میشد و خبر جاسوسی او علیه برخی جناحها داخل تحریر الشام و دیگر گروههای مستقر در ادلب منتشر میشد، و اینکه او و گروهکش باعث کشته شدن برخی رهبران مسلحین شده بودند چالش را خطیرتر میساخت.
در این بین به طور مشخص از ابو احمد زکور یاد میشد. فرار قحطانی و یارانش به ترکیه یا جایی دیگر و چشم پوشی جولانی از اعمالی که به ابوماریه القحطانی یار عراقیش منتسب میشد، آتش انتقادات علیه جولانی را شعلهورتر ساخت و کانالهای خبری و تحلیلی نزدیک به گروههای منتقد جولانی، او را نیز همدست قحطانی تلقی کردند، تا جایی که برخی جولانی را در ارتباطش با قدرتهای بزرگ به ویژه روسیه، قدیرف شام نام نهادند. در این بین مظهر الویس و عبدالرحیم عطون به عنوان کسانی که به اعمال جولانی و گروهکش مشروعیت میبخشند مطرح شدند.
با درگیری مسلحانه بین تحریر الشام و متحدانش به ویژه برخی جناحهای نزدیک به این گروه در احرار الشام موسوم به احرار جناح صوفان، با گروههای دیگر و جناح مخالف جولانی در احرار الشام در مناطق شمالی سوریه، چالشهای رسانهای و اعتراضات خیابانی به نزاعهای مسلحانه تبدیل شدند.
طوفان الاقصی در حالی وزیدن گرفت که تحریر الشام در بدترین وضعیت مشروعیت خود قرار داشت، تحریر الشام حتی پس از طوفان الاقصی و آغاز بمبارانهای وحشیانه صهیونیستها اجازه تظاهرات مردم ادلب در حمایت از مردم غزه را نداد، مسئلهای که انتقادات در قبال جولانی را بیشتر و بیشتر کرد، اما آغاز چند روز بمباران ارتش سوریه علیه مسلحین ادلب در همان روزهای آغازین طوفان الاقصی وضعیت را به گونهای دیگر جلو برد.
محمد عثمان گزارشگر جوان شبکه العسکری، وابسته به اتاق عملیات فتح المبین نزدیک به تحریر الشام در این روزها بسیار فعال شده بود و گزارشهای متعددی را تولید میکرد. او در این ایام گزارش یک مسابقه نظامی در ادلب را بر عهده گرفته بود، گزارشی که قرار بود چند روز بعد پخش شود.
چند روز پس از طوفان الاقصی، محمد عثمان در بمباران ارتش سوریه به شدت زخمی شد و چند روز بعد کشته شد. کشته شدن محمد عثمان به عنوان یک جوان خندان و حافظ قرآن که در جبهههای فتح المبین بسیار فعال بود و برای یک شبکه نزدیک به جولانی کار میکرد در همان کانالهای منتقد جولانی به شدت مورد توجه قرار گرفت.
انتشار کلیپی متعلق به محمد عثمان که چند روز قبل از کشته شدنش و در یک چشمانداز رؤیایی از شمال سوریه ضبط شده بود کافی بود تا فضای ضد جولانی و ضد قحطانی در میان منتقدان تحریرالشام کمی التیام یابد. محمد عثمان در این کلیپ شعری را به صورت دکلمه با مطلع ” یا ادلب العز حتى غزه الحره” میخواند که در آن عذرخواهی ادلب را نثار غزه میکند.
با انتشار این کلیپ از محمد عثمان، فضای سنگین تبلیغات علیه جولانی و دار و دستهاش تا حدی شکست و تحریرالشام با برگزاری مراسم تشییع محمد عثمان و همچنین تولید یکی دو کلیپ و ویدئو تلاش کرد تا از چهره محمد عثمان در بازسازی مشروعیت از دست رفته تحریر الشام در چند ماه اخیر استفاده کند.
دیدگاه