مقاومت عراق؛ از توقف حملات علیه آمریکایی تا افزایش عملیات علیه اسرائیل
طی هفتههای اخیر حملات گروههای مقاومت عراق علیه مواضع اشغالگران آمریکایی در سوریه و عراق بنا به دلایلی به طور موقت متوقف شد اما حملات هدفمند علیه مواضع رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی شدت یافت. در این نوشته قصد داریم تا به دلایل این آتشبس موقت بپردازیم.
پس از ۱۳ بهمن ماه ۱۴۰۲ که مقاومت اسلامی عراق، مواضع آمریکاییها در فرودگاه الحریر واقع در استان اربیل را هدف حمله پهپادی قرار داد، تاکنون حملهای علیه تروریستهای آمریکایی در عراق صورت نگرفته است. این آتشبس موقت، تنها سه روز پس از سفر سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران به بغداد و دیدار با فرماندهان مقاومت عراق اجرایی شد.
گفته میشود سردار قاآنی در جلسه اخیر با فرماندهان مقاومت در بغداد، ضمن احترام به تصمیم مستقل عراقیها جهت توقف یا استمرار حملات، دلایل مشخص و منطقی جهت ایجاد وحدت میان گروههای مقاومت عراق و توقف موقت حملات علیه آمریکاییها مطرح نمود که با توجه به استدلال و توصیههای منطقی، مورد استقبال مقاومت عراق قرار گرفت. نتیجه این جلسه نیز منجر به وضعیت فعلی شده است.
با توجه به پیگیری جدی طرح اخراج نظامیان آمریکایی از عراق از طریق دیپلماتیک توسط محمد شیاع السودانی، نخست وزیر عراق، به نظر میرسد که فرمانده نیروی قدس پس از درخواستِ وساطت نخست وزیر عراق به این کشور سفر کرد تا سطح تنشهای اخیر به پلههای بالاتر و وضعیت غیرقابل پیشبینی منتهی نشود.
رفتار گروههای مقاومت عراق نشان میدهد که آنها گرچه نگاهی منفی به پرونده خروج نظامیان آمریکایی از طریق دیپلماتیک دارند اما به طور مشروط و برای زمانی محدود به دولت عراق فرصت دادهاند تا نتیجهای مشخص حاصل شود.
پس از توقف حملات علیه آمریکاییها و عدم پاسخگویی به حملات اخیر آمریکایی در خارج از چارچوب نبرد که باعث جلوگیری از فرسایش توان و تمرکز مقاومت عراق شد، حملات کیفی علیه مواضع رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف فلسطین اشغالی افزایش یافت. طی روزهای اخیر، حملاتی علیه رژیم صهیونیستی انجام شده است که نشان میدهد نگاه مقاومت عراق به تاسیسات و زیرساختهای حیاتی رژیم صهیونیستی معطوف شده است.
به هر روی، مقاومت عراق با توقف حملات و قبول طرح آتشبس موقت، حسن نیت خود را ثابت کرده است و اکنون توپ در زمین واشنگتن قرار دارد. تحرکات و اقدامات آمریکاییها در پرونده خروج از عراق و همچنین وضعیت نبرد در غزه، در نوع و شدت اقدامات آتی گروههای مقاومت عراق تاثیرگذار خواهد بود. در خصوص اسرائیل نیز باید گفت که سخنان مقامات ارشد کشورهای منطقه، فرماندهان مقاومت و برخی از مسئولان غربی نشان میدهد که همگی به دنبال جلوگیری از آغاز یک جنگ فراگیر میباشند؛ موضوعی که تصمیمات جدی و افزایش فشار بر رژیم صهیونیستی جهت قبول شروط مقاومت و پذیرش آتشبس را میطلبد.
دیدگاه
همین که آمریکایی ها متوجه شدند ایران و متحدان منطقه ای او آماده و جدی برای ورود به ضربات تخریب و ایذاء علیه ارتش کلاسیک آمریکا هستند برای تغییر تصیمات و تأثیر بر آنها کفایت کرد. چه ثباتی که عراق بعد از دو دهه هنوز به آن نرسیده برای مردم و مرجعیت و دولت شیعی عراق مورد مطالبه باشد چه امنیت مرزهای ایران، توقف حملات بیش از آثار استراتژیک در صحنه های نبرد، دارای هشدارهای سیاسی در عرصه رقابت قدرتهای بزرگ است. با توجه به مصاحبه اخیر جنگ سالارانی مثل بولتن که بگذارید اسرائیل کار را تمام و به ایران حمله کند، مشخص است آمریکا و بحران سازان نظم جهانی بدشان نمی آید به ایران حمله کنند ولی تفکری هم در مقابل آن هست که دید بوش در دو جنگ با فشار لابی اسرائیل چه بلایی سر آمریکا آورد و خون سربازانش را هدر داد.خطر چین نتیجه این ضعف آمریکا بخاطر دوجنگ با ملت های ضعیف و تحت ظلم بوده است چه رسد که بخواهند با ملت بزرگی مثل ایران درگیر شوند و بعد مجبورباشند مثل افغانستان و عراق با آمریکا مرتبطشان سازند درحالیکه فشار لابی اسرائیل برای این است که دولت حاکم وارد عادی سازی رابطه با غرب و نظام اقتصاد جهانی نشود که البته دلیل آن مدل حکومت ما نیست که با تغییر رفتارش از این مانع عبور کند بلکه این فشار نتیجه ذات رقابت های جغرافیایی ایران و اسرائیل برای بقای اسرائیل درمقابل کل کشورهای منطقه است. این که ما هزینه جنگ را بالاببریم بسیار عنصری خوبی برای برقراری صلح است ولی نتیجه نبردفعلی با اسرائیل باید فشار به آمریکا جهت تصمیم گیری مستقل در واشنگتن با تن دادن به توازن قوا در منطقه خاورمیانه باشد به طوری که اولین نشانه صداقت آن لاجرم برداشتن جمیع تحریم هاست.