راهبرد ایران در پاسخ به رژیم متجاوز صهیونیستی چگونه خواهد بود؟
ترور شهید هنیه در خاک جمهوری اسلامی ایران رخدادی تلخ است؛ کسی که نفس او محترم و در پناه ایران اسلامی بود اما دشمنی نانجیب او را به قتل میرساند. ایران محق است خونخواه مهمان خود وخونخواه شرافت خود باشد.
پاسخ به این جنایت نابخشودنی، اندازه و نوع آن موضوع مهمی برای بحث است. در عین حال پاسخ به هر مسئلهای باید از سرچشمه تفکر راهبر حاکم بر یک جامعه باشد. در نتیجه راهبرد تهاجمی ایران در برابر رژیم اسراییل و آمریکا را باید از اندیشه و گفتمان رهبر انقلاب -به عنوان راهبر ایران اسلامی- جستجو کرد.
آنچه در این متن نگارنده بر آن متمرکز میشود راهبرد کلی و کلان رهبری در خصوص پاسخ به تجاوز به خاک و منافع کشور است.
رهبری انقلاب طی دهه گذشته در بیانات خویش و در برهههای مختلف اصولی را برای درگیری با بیگانگان وضع کردهاند که به نظر سه مورد از این بیانات میتواند راهبرد اصلی و کلان جمهوری اسلامی در برابر دشمنان باشد.
اولین راهبرد «اتمام دوران بزن در رو است». سخن رهبری در این باره مشخص میکند، اکنون جمهوری اسلامی در دورانی از قدرت درونزا و خوداتکا قرار گرفته که دارای توان لازم نه تنها برای دفاع از خود بلکه تهاجم جدی و موثر به هر دشمن متجاوزی است. پس لاجرم هر کنش تجاوزکارانه دشمن، واکنشی از طرف ایران در پی خواهد داشت.
راهبرد دیگر رهبری اینکه «یکی بزنید ده تا میخورید». این سخن به این معناست که در صورت تهاجم به ایران هر بار پاسخ ایران با شدت و تعدد بالاتری همراه خواهد بود. یک ضربه دشمن با چندین ضربه پاسخ داده خواهد شد. در نتیجه میتوان گفت راهبرد کلی پاسخ شدیدتر به تجاوز دشمن است.
سومین راهبرد رهبری «پاسخ به دشمن در همان سطح است». این راهبرد را میتوان به مفهوم ایجاد نبرد در سطح معادل تعبیر کرد، جنگ اقتصادی برابر جنگ اقتصادی، نبرد اطلاعاتی و امنیتی در مقابل نبرد اطلاعاتی و امنیتی، نبرد نظامی در برابر نبرد نظامی و…
از سویی میتوان نوع حمله را نیز به همین مفهوم بار کرد. به این معنا که حمله هوایی با حمله هوایی پاسخ داده خواهد شد، حمله تروریستی با هلاکت افراد مشابه پاسخ داده خواهد شد و…
خروجی این سه راهبرد کلان یعنی، مبتنی بر امر رهبری باید چندین نفر از سران رژیم صهیونیستی در مقابل این قتل ناجوانمردانه به درک واصل شوند تا امر رهبری محقق گردد. شایان ذکر است ایجاد چنین سطحی و هلاکت سران رژیم صهیونیستی در اسراییل -به عنوان یک پادگان نظامی بزرگ- چندان راحت به نظر نمیرسد؛ زیرا اساسا ما با یک جامعه کاملا نظامی روبرو هستیم. جامعهای که از راننده تاکسی آن تا کارمند اداری آن و… یک سرباز از یک سازمان نظامی عریض و طویل است. پاسخ امنیتی در چنین ساختار حفاظت شدهای چندان راحت نیست.
از سویی دیگر به نظر تنبیه رژیم متجاوز از منظر نظامی نیز ضرورت دارد، زیرا تجربه ثابت کرده که اسراییل تا زمانی که هر تجاوز خود را مساوی با هزینه بسیار زیاد نداند، روند تجاوزگری خود را ادامه خواهد داد. روند تروریستی اسراییل باید متوقف شود ولو با آغاز یک درگیری بزرگ. اسراییل اکنون در حال نبرد برای بقای خود است، و باید فهم کند که تجاوز امنیتی، سیاسی و نظامی به ایران نه تنها کمکی به بقای او نخواهد کرد بلکه موجب کوتاهتر شدن زندگی نکبتبار این رژیم نامشروع خواهد شد.
دیدگاه