تحلیلی بر احتمال خرابکاری سازمان یافته دشمن در داخل کشور

پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۱
https://iswnews.com/?p=130507

چند روزی است که از گوشه و کنار کشور اخباری در خصوص برخی اتفاقات ناگوار منتشر می‌شود. از انفجار در بندر شهید رجایی (که قلب تجارت دریایی ایران محسوب می‌شود) تا آتش‌سوزی در کرج و مشهد مقدس. به‌صراحت و اطمینان نمی‌توان گفت این رخدادها عمدی و ‌حاصل خرابکاری سازمان یافته سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی دشمن است؛ اما از سویی از این موضوع نیز نمی‌توان غفلت کرد که دشمنان ایران ید طولایی در خرابکاری، ترور و جنایت دارند. اساسا یکی از اهداف دشمنان جهت توقف رشد، کندی در پیشرفت یا اجبار ایران به پذیرش خواسته‌های آنها اقدامات خرابکارانه است.

در این تحلیل کوتاه سعی شده است با بضاعت اندک و دسترسی محدود به اطلاعات طبقه‌بندی شده صرفا با تکیه بر شواهد موجود و تجربه تاریخی تقابل ما با دشمن و‌ همچنین با ابتناء به دشمن شناسی و شناخت از واقعیت وجودی دشمن به تحلیل شرایط پرداخته شود.

به این نوشتار دقت کنید: سال ۲۰۲۲ ایال زامیر که اکنون رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل است، در صفحه ۵۵ طرح مطالعات راهبردی خود در موسسه واشنگتن باعنوان «مقابله با راهبرد منطقه‌ای ایران: رویکردی بلندمدت و جامع» می‌نویسد: “ممکن است برخی اقدامات تلافی‌جویانه علیه نیروهای نیابتی انجام شود. در موارد دیگر این اقدامات تلافی‌جویانه ممکن است مستقیما ایران را هدف قرار دهند، به‌ویژه اهداف نظامی مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. برای مثال اگر بندری در اسرائیل توسط حزب‌الله مورد حمله قرار گیرد هدف مشابه می‌تواند بندر تجاری در بندرعباس باشد. اگر تأسیسات انرژی در عربستان سعودی توسط حوثی‌ها هدف قرار گیرد هدف متقابل می‌تواند تأسیسات انرژی در ایران باشد. اگر فرودگاهی در امارات متحده عربی مورد حمله قرار گیرد، اقدام متقابل می‌تواند حمله به منطقه‌ای نظامی در فرودگاه بین‌المللی تهران باشد.”

ایال زمیر

همانطور که مشاهده میکنید اسرائیلی ها به شکلی جدی به دنبال این معادله هستند. باید اذعان کرد اگر اتفاقات اخیر، عمدی و خرابکارانه و توسط سرویس‌ کشورهای متخاصم ایران پی‌ریزی و‌ اجرا شده باشد باید از دریچه‌ای متفاوت به تحلیل مسئله نشست. در این نوشتار فرض شده که اقدامات چند روز گذشته و آتی حاصل خصومت و‌ طراحی دشمن باشد. چنانچه بعدها مشخص گردد این اتفاقات و رخدادهای آتی ارتباطی با دشمن نداشته است، حرجی بر نگارنده نخواهد بود چراکه تحلیل مبتنی بر یک فرضیه نگاشته شده است. فرضیه دست داشتن اسراییل در اقدامات خرابکارانه در داخل ایران.

به نظر می‌رسد اسراییل بعد از ۷ اکتبر (پس از چند سال یا شاید چند دهه حفظ منازعه در سطح اطلاعاتی و امنیتی و‌دوری از کشاندن سطح منازعه به سطح نظامی با ایران) و بالا گرفتن سطح منازعه و انتقال آن به سطح نظامی، مجددا سطح درگیری را ‌عوض کرده و به نقطه قوت خود یعنی اقدامات خرابکارانه یا همان سطح امنیتی رجوع کرده است. صد البته لازم به ذکر است که بازگشت اسراییل به سطح منازعه امنیتی لزوما به معنای عدول از سطح نظامی یا ترس رژیم نباید تلقی گردد، بلکه می‌تواند به مفهوم رفع رخنه‌های امنیتی و اطلاعاتی ساختار اسراییل در یک سال گذشته باشد و در نتیجه هر آن امکان حمله نظامی اسراییل نیز متصور است و باید کاملا هوشیار بود.

چرایی اقدامات خرابکارانه فعلی اسراییل به این مسئله باز می‌گردد که ایران کشوری بسیار پهناور و با جمعیت بسیار زیاد است. کشوری با مرزهای بسیار فراخ دریایی و زمینی، اقوام‌ و طوایف گوناگون، دشمنانی بسیار عنود و همسایگانی با کمترین اقتدار و‌ثبات داخلی و ‌مرزی.
کشوری که تقریبا حاکمیتی بر رسانه‌های مجازی و ماهواره‌ای ندارد و بخش عمده‌ای از فضای رسانه‌ای داخل کشور در اختیار دشمن قرار گرفته است. در نتیجه جمعیت عظیمی از کشور تحت عملیات مغزشویی سازمان یافته و ‌مهندسی افکار عمومی با ابزار رسانه توسط دشمن هستند. همین موضوع موجب ایجاد قشری متاثر از عملیات دشمن می‌شود که به آرامی به معترض یا معارض تبدیل شده‌اند و چه بسا بدون جیره و‌ مواجب نیز عامل دشمن گردند. جمعیت عظیمی که تحت تاثیر رسانه‌های دشمن تصوری کمیک از بدبختی، رنج، درد، ناامیدی و بن‌بست و ‌انسداد، فساد اغراق شده و… نسبت به وضعیت کشور خود دارند.

در دهه گذشته و پس رها کردن فضای مجازی، امتیازدهی صرف در مذاکرات بی‌فرجام برجام و پذیرش تحکمات دشمن در موضوع هسته‌ای و همچنین پس از غائله سال ۱۴۰۱، تصور و ‌انگاره بیرونی فعلی، عدول نظام اسلامی ایران از دال‌های مرکزی اقتدار و‌ حق حکمرانی خود بوده است. از سویی توان محدود حفاظتی و امنیتی موجب سخت شدن پایش اقدامات تروریستی در داخل خواهد شد.
آنچه گفته شد یعنی ایران فضایی مستعد برای فعالیت سرویس‌های دشمن دارد و اجیر کردن مزدور و انجام اقدامات خرابکارانه در ایران راحت خواهد بود. صد البته بخش بسیار بزرگی از اقدامات دشمن با رشادت و مجاهدت‌های خاموش نهادهای امنیتی و نظامی روزانه خنثی شده و می‌شود.

در مقابل ما با رژیمی روبرو هستیم که جمعیتی اندک و وسعتی بسیار محدود دارد؛ بیشترین تعداد نهادهای پلیسی و امنیتی را در ساختار خود جای داده است؛ جمعیتی اساسا نظامی دارد و در عین حال از حمایت صد درصدی تمام نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و پلیسی امریکا و اروپا برخوردار است. مرزهای محدود و ‌همسایگانی با کمترین درجه تخاصم حاکمیتی دارد(با وجود دشمنی عمیق مردم و ملت‌های همسایه با اسراییل). برونداد این وضعیت اینکه سطح هماوردی امنیتی ایران و اسراییل کاملا به جانب اسراییل سنگینی می‌کند. اصولا ما با یک کشور روبرو نیستیم بلکه با یک رژیم پادگانی به وسعت فلسطین اشغالی روبرو هستیم و
توان ایران در جهت پاسخ‌های امنیتی به رژیم غاصب صهیونیستی محدودتر و پرچالش‌تر می‌نماید.
به نظر می‌رسد در گذشته نیز تقابل ما در سطح پارادایم امنیتی نتوانسته رژیم را مجبور به تمکین و اصلاح خطاهای محاسباتی خود کند؛ زیرا اقدامات خرابکارانه اسراییل تقریبا هیچگاه نه تنها متوقف نگردیده بلکه کنی‌تر و کیفی‌تر نیز شده است.

اسراییل از منظر حفاظت ساختاری و حاکمیتی نیز برتری نسبی به ایران دارد. به این معنا که حاکمیت ایران اجازه رشد به نظریه‌پردازانی داده است که روزانه و در همه سطوح در حال مشروعیت‌زایی برای افکار و اعمال منحط تمدن و تفکر غربی هستند. دشمن دارای مهره‌های موثری در ساختار تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی کشور است که خواسته یا ناخواسته و نادانسته در جهت منافع دشمن قلم زده، سخن گفته و حرکت می‌کنند. رهبری از این مسئله با عنوان نفوذ یاد می‌کنند. به این مسئله باید توان نظری و نفوذ جریان غربگرا در حاکمیت، دانشگاه‌ها و حتی حوزه‌های علمیه که در جهت سکولاریسم پیدا و‌ پنهان حرکت می‌کنند نیز افزود.
در نقطه مقابل ایران توان تئوریک و آکادمیک محدودی در ساختار اسراییل دارد، در ساختار حاکمیت اسراییل نیز دارای یک لایه نیابتی نیست و غیر از معدود افرادی به عنوان جاسوس توان اثرگزاری کمی در روند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری رژیم اسراییل داراست.

در مقابل ایران دارای برتری محسوسی در سطح نظامی نسبت به رژیم صهیونیستی است. دارای ساختار دفاعی خودکفا و‌ داخلی است(که امکان انهدام و یا توقف فعالیت آن ‌وجود ندارد)؛ امکان حمله به عمق خاک دشمن در هر زمان و از هر مکانی را دارد، شبکه‌ای از همراهان تفکری دارد و در یک‌ کلام ‌هماوردی اسراییل با ایران در فاز نظامی (بدون در نظر گرفتن توان هسته‌ای رژیم) قابل تصور نیست. مشخصا هرگاه سطح منازعه به سطح زد و خورد نظامی کشیده شود برتری با ایران خواهد بود.

اسراییل اکنون با آگاهی به برخی نکات تصمیم به اقدامات خرابکارانه گرفته است:
اول اینکه به نظر می‌رسد حاکمیت ایران در شرایط فعلی از هرگونه تنش دوری کرده و علاقه‌ای به منازعه ندارد. حداقل خروجی مواضع سران نظام(غیر از رهبری) چنین انگاره‌ای را تقویت می‌کند. خصوصا قدرت گرفتن دولت فعلی ایزان با مواضعی مشابه مواضع دولت حسن روحانی.
دوم اینکه ایران در میانه مذاکراتی قرار دادرد که بخشی از سران و مسئولان به آینده مبهم و چه بسا تیره و تار آن امید بسته‌اند و در نتیجه دست به اقدامی که بر هم زننده بازی باشد نمی‌زند.
سوم اینکه اسراییل تصور می‌کند چون ایران در سطح پاسخ به اقدامات امنیتی و خرابکارانه در سطح پایین‌تری قرار دارد بهترین موقعیت برای شیفت پارادایمی از سطح نظامی به سطح امنیتی هست.
چهارم اینکه در سطح منازعه امنیتی اسراییل امکان انکار هرگونه اقدام خرابکارانه‌ای در داخل ایران را دارد. هر نوع ادعای ایران نیز به کمک رسانه‌های صهیونیستی جهان، کینه‌توزی ایران جلوه داده خواهد شد و ‌با این روش از پاسخ متقابل ایران(در هر سطحی) مشروعیت‌زدایی خواهد شد.
پنجم اینکه چنانچه ایران اراده کند به اسراییل پاسخ بدهد ناچار به شیفت پارادایم به سطح نظامی (یعنی نقطه قوت خود) است که مجددا امکان مظلوم‌نمایی اسراییل را فراهم خواهد کرد. اسراییل چون مستحضر به حمایت امریکاست و در عین حال ممکن است یکی از اهداف اسراییل ورود به جنگ با ایران با کمک امریکا باشد پس ترسی از اقدامات خرابکارانه فعلی یا بالا رفتن سطح ندارد.
شسم اینکه اسراییل در ۲۰ ماه گذشته به عینه دیده است که ایران به هر دلیل از هرگونه تقابل با آمریکا خودداری می‌کند و بارها اعلام کرده قصد جنگ با امریکا را ندارد. اساسا پذیرفتن مذاکرات توسط ایران به معنای ضعف و پذیرش تحکم و فشار امریکا تلقی شده است.

با توجه به جمیع آنچه گفته شد به نظر می‌رسد اسراییل بی‌مهابا به اقدامات خرابکارانه خود ادامه خواهد داد.
شاید در شرایط کنونی بهترین کار برای ایران ورود بی‌سر و صدا به معادله و تلاش برای ایجاد یک ‌موازنه جدید باشد. جایی که نقطه فشار به اسراییل بوده و‌موجب توقف اسراییل در تجاوز به ایران و غزه گردد. هر چند اقدام متقابل اسراییل متصور است و باید آماده ادامه مقابله تا عدول دشمن بود.

احسان کرمی
احسان کرمی
تحلیلگر مسائل سیاسی و منطقه‌ای
  • به اشتراک بگذارید:

دیدگاه

  • دیدگاه های شما پس از تایید مجموعه تحلیلی خبری تحــولات جهــان اســلام در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، تهمت و افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشند منتشر نخواهد شد.