چالش دواعش بر سر تطبیق ابوحفص بر مهدی آخرالزمان

در پی پیامها و بحثهایی که در تاریخهای ۲۶–۲۸ سپتامبر ۲۰۲۵ در میان کاربران داعشی در برخی محافل مجازی و خصوصی منتشر شده است، بار دیگر موضوع کیستی مهدی و تطبیق ابوحفص الهاشمی خلیفه فعلی داعش بر مهدی و بازخوانی روایتِ «خلفای دوازدهگانه» در محافل طرفدار داعش مطرح شده است.
به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری «تحولات جهان اسلام» یک کاربر داعشی با نام «الانصاری» با ترکیب خاصی از خلفای صدر اسلام، شخصیتهای تاریخی و رهبران داعش، دوازده خلیفه را چنین ردیف کرده است:
۱- علی بن ابی طالب (ع)
۲- ابوبکر صدیق
۳- عمر بن الخطاب
۴- عثمان بن عفان
۵- الحسن بن علی (ع)
۶- عبدالله بن الزبیر
۷- عمر بن عبدالعزیز
۸- ابوبکر البغدادی
۹- ابراهیم القرشی
۱۰- ابوالحسن الهاشمی
۱۱- ابوالحسین القرشی
۱۲- ابوحفص الهاشمی (که به زعم او همان مهدی است).
نکته جالب این است که این کاربر که در محافل خصوصی داعش قلمی میزند نام حضرت علی (ع) را به عنوان خلیفه اول آوردهاست.
البته این برداشت با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد؛ برخی از هواداران آن را «غلو» دانسته و رد کردند، برخی دیگر یادآور شدند که نباید بر چنین تأویلاتی بار دینی گذاشت. برخی هم با وامگیری از رویکرد ابن تیمیه خلفای دوازده گانه را همان خلفای بنی امیه تلقی کردند که زمان آنها بسیار پیش از این به پایان رسیدهاست.
اما در مقابل، «الأنصاری» مدعی شد که بر اساس تحقیقات و سخنان شیوخ داعش همچون البنعلی، به این نتیجه رسیده است.
پیشینه و تفاوت روایتها
این جدال یادآور گزارشی است که در پایگاه تحلیلی ـ خبری «تحولات جهان اسلام» در شهریور ۱۴۰۲، بلافاصله پس از اعلام خلافت ابوحفص القرشی، منتشر شده بود. در آن گزارش به روایت مشابهی اشاره شد که یکی از هواداران داعش با ترکیب دو حدیث «خلافه على منهاج النبوه» و «خلفاء اثنا عشر»، سلسلهای از خلفا را ارائه داده بود. در آن برداشت، ابوحفص القرشی «خلیفه دهم» معرفی شده بود و دو جایگاه آخر برای خلیفهای نامعلوم و در نهایت «رجل صالح یبایع بین الرکن و المقام» (یعنی مهدی موعود) خالی گذاشته شد. ترتیب آن به شرح زیر بود:
۱- ابوبکر صدیق
۲- عمر بن الخطاب
۳- عثمان بن عفان
۴- علی بن ابی طالب (ع)
۵- الحسن بن علی (ع)
۶- ابوبکر البغدادی
۷- ابراهیم القرشی
۸- ابوالحسن القرشی
۹- ابوالحسین القرشی
۱۰- ابوحفص القرشی
۱۱- … (خلیفهای ناشناخته)
۱۲- المهدی (بیعتشونده بین رکن و مقام).
مقایسه دو نگاه
مقایسه این دو فهرست نشان میدهد که نقطه اختلاف اصلی در گنجاندن عبدالله بن زبیر و عمر بن عبدالعزیز است. در روایت ۱۴۰۲، این دو چهره تاریخی به حساب نیامده بودند و به همین دلیل ابوحفص القرشی در جایگاه دهم قرار گرفت. اما در روایت جدید (سپتامبر ۲۰۲۵)، با افزودن این دو شخصیت به شمار خلفا، ابوحفص به «خلیفه دوازدهم» ارتقا یافت و عملاً با مهدی موعود تطبیق داده شد.
این تغییر نشاندهنده نوعی سیالیت و ناپایداری در ذهنیت بخشی از هواداران داعش است که در تلاشاند رهبران معاصر این گروه را با متون روایی قدیم تطبیق دهند. هرچند این دیدگاه در فضای هواداری داعش مطرح شده و محل جدل میان خود آنهاست، اما نمیتوان از آن بهعنوان اعتقاد غالب یا رسمی در این گروه یاد کرد. چنین برداشتهایی بیش از آنکه بیانگر اجماع باشند، بیانگر تلاش بخشی از هواداران برای مشروعیتبخشی به رهبران داعش از طریق مصادره مفاهیم اعتقادی ـ تاریخی همچون «خلفای دوازدهگانه» و «مهدی» است.
درواقع انتشار مواردی از این دست غالباً در «کانالها و چتهای خصوصی» یا از سوی کاربران ناشناس رخ میدهد و بهندرت به موجی عمومی یا بیانیهٔ رسمی تبدیل میشود؛
بنابراین بهتر است میزانِ پذیرش این مسئله را یکی از گرایشهای درونگروهیِ نسبتاً حاشیهای دانست، نه «اختلالِ کلی» در ایدئولوژی یا ساختار رهبری داعش.
پیامدهای این نگاه
اگر چنین برداشتهایی محدود بمانند، پیامدِ سازمانیِ بزرگی ایجاد نخواهند کرد؛ اما در صورتِ گسترشِ بیشتر، چند پیامد محتمل وجود دارد:
فروپاشی یا تضعیفِ وحدتِ ایدئولوژیک میان پیروان (چون برخی ادعاها را غلو میدانند و برخی دیگر تأیید میکنند)،
افزایشِ رقابتِ نمادین برای کسبِ مشروعیتِ دینی ــ که ممکن است به رقابتهای محلی یا فصلی در پیامرسانها و شبکهها بینجامد.
تغییر در سازوکارِ تبلیغاتی (تکیهٔ بیشتر بر روایتهای آخرالزمانی برای جذب گروههای خاص) که در صورت گسترش، میتواند جهتگیریِ جذب را تغییر دهد.
با این همه، فعلاً هیچ شاهدِ محکمی دالّ بر آن نیست که این رویکرد به سطحِ تصمیمگیری رسمیِ گروه یا تغییرات ساختاری منجر شده باشد و از این نظر تأثیر آن را نمیتوان بزرگ دانست.
دیدگاه