موشک بوروستنیک؛ موشک کروز جدید روسیه با پیشران و کلاهک هسته‌ای!

چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۵
https://iswnews.com/?p=135221

سامانهٔ موشکی «بوریوِستنیک» (Буревестник) نوعی موشک شبه‌کروز روسی است که از ترکیبِ دو ویژگی برجسته برخوردار است: حمل کلاهک هسته‌ای و بهره‌مندی از پیشران هسته‌ای. این ترکیبِ فناورانه امکان تأمین انرژی و رانشی پیوسته را فراهم می‌آورد؛ امری که پیشران‌های مبتنی بر سوخت‌های شیمیایی عموماً قادر به ارائهٔ آن نیستند. به‌واسطهٔ این ویژگی، بوریوِستنیک از منظر مفهومی و عملیاتی در میان سامانه‌های کروز و استراتژیک متمایز می‌شود، زیرا تلاش دارد محدودیت‌های رایج برد و مداومت پروازی را با اتکا به منبع انرژی هسته‌ای پشت سر بگذارد.

پیشینهٔ مفهومی این رویکرد به تلاش‌های طولانی برای مینیاتوری‌سازی واحدهای نیروگاهی هسته‌ای بازمی‌گردد. هرچند فناوری راکتورهای دریایی در ناوگان زیردریایی‌ها و سازه‌های سطحی به‌طور عملیاتی تجربه شده است، انتقال این فناوری به پیکربندی‌هایی با حجم و جرم محدود، نیازمند حل مسائل بنیادینی در زمینهٔ خنک‌سازی، کنترل واکنش، کاهش نویز و تضمین ایمنی است. از این رو، بسیاری از طرح‌های ابتدایی پیشرانش هسته‌ای برای دستگاه‌های کوچک‌تر در دهه‌های گذشته به مانع خوردند؛ اما بوریوِستنیک به‌عنوان یک پروژه که ادعا می‌شود برخی از این موانع را پشت سر گذاشته، توجه خاصی به خود جلب کرده است.

از دیرباز، بهره‌وری سوخت یکی از مهم‌ترین محدودیت‌های فناورانه در طراحی جنگ‌افزارهای استراتژیک مبتنی بر پیشران‌های شیمیایی به‌شمار می‌رفت. استفاده از سوخت‌های مایع، جامد یا ترکیبی مستلزم تعبیهٔ محفظهٔ قابل‌ملاحظه‌ای برای ذخیرهٔ انرژی در کالبد سلاح است که ناگزیر به افزایش ابعاد و جرم کلی و تضعیف چابکی منجر می‌شود؛ این مسئله به‌ویژه در سامانه‌هایی که نیازمند برد بلند هستند نمود آشکاری دارد. از این‌رو طراحان همواره در جست‌وجوی بهبود نسبت رانش به جرم و سبک‌سازی سازه بوده‌اند—چه از مسیر مواد پیشرفته مانند آلیاژهای سبک، کامپوزیت‌ها و فیبر کربن، و چه از طریق معماری‌های پیشرانش چندمرحله‌ای— در مقابل، به‌کارگیری فناوری پیشران هسته‌ای می‌تواند راه‌حلی بنیادی برای این چالش ارائه کند: منبع انرژی با چگالی بسیار بالاتر امکان تأمین رانش پایا را در حجم و جرم کمتر ممکن می‌سازد و در نتیجه قابلیت‌هایی نظیر ابعاد فشرده‌تر، جرم کمتر، چابکی افزون‌تر و برد قابل‌توجه را هم‌زمان فراهم آورد.

طراحی و توسعه: سامانهٔ «بوریوِستنیک» برای نخستین‌بار به‌طور رسمی در سخنرانی ولادیمیر پوتین در اجلاس مجمع فدرال در تاریخ ۱ مارس ۲۰۱۸ معرفی شد. شایان ذکر است که در فدراسیون روسیه دو سازندهٔ برجستهٔ موشک‌های کروز شامل دفتر طراحی  Design Bureau Raduga و شرکت NPO Novator میشود. دفتر طراحی رادوگا تولیدکنندهٔ خانوادهٔ موشک‌های خا-۵۵ و خا-۱۰۱ است، در حالی که نواتور مسئول توسعهٔ خانوادهٔ موشک‌های دریایی «کالیبر» و سامانهٔ اسکندر شناخته می‌شود. از منظر ظاهری، بوریوستنیک شباهت قابل‌توجهی با خانواده خا-۱۰۱دارد؛ هرچند برخی فرضیات مبنی‌بر اختصاص اندیس خا-۱۰۲ به این سامانه مطرح شد، اما این فرض تأیید نشده است. همچنین اندیس 9M730 که در منابع غربی و عمومی گاه مورد اشاره قرار گرفته، ارتباطی با بوریوِستنیک ندارد و اندیس رسمی و نهایی این سامانه تاکنون نامشخص باقی مانده است؛ از این رو بسیاری از کارشناسان از ارجاع به هر اندیس مشخص خودداری می‌کنند.

لازم به ذکر است این موشک با نام SSC-X-9 Skyfall در ناتو شناخته می‌شود.

ابعاد گزارش‌شدهٔ این سامانه به‌طور تقریبی شامل طولی در حدود ۱۲ متر است و شکل بدنهٔ آن اغلب به‌صورت مکعبی‌ـ‌استوانه‌ای توصیف می‌گردد، ساختاری که امکان بارگذاری یک کلاهک گرماهسته‌ای با ظرفیت تخریبی چشمگیر را فراهم می‌آورد. با این وجود، مشخصهٔ تعیین‌کنندهٔ فنی بوریوِستنیک نه صرفاً کلاهک، بلکه معماری پیشرانه آن است: در این طرح به‌جای استفاده از پیشران‌های شیمیایی مرسوم، واحد پیشران بر پایهٔ یک راکتور هسته‌ای مینیاتوری طراحی شده است که انرژی را به‌صورت پیوسته و بلنددامن در اختیار سامانه قرار می‌دهد.

الگوی عملیاتی نمونه‌ای این سامانه از پرتاب زمین‌پایه با کمک بوسترهای شیمیایی آغاز می‌شود؛ وظیفهٔ این مرحله محدود به رساندن موشک به سرعت و شرایط جریان هوایی مناسب برای آغاز عملکرد پیشران اصلی است. پس از جدایش بوسترها و دستیابی به سرعت کاری مطلوب، واحد راکتور داخلی وارد مدار می‌شود؛ وضعیتی که از منظر عملکردی تا حدودی معادل روشن‌شدن یک موتور رم‌جت است، با این تفاوت بنیادی که منبع گرما در اینجا واکنش‌های شکافت هسته‌ای است، نه احتراق شیمیایی. در این فاز، جریان هوای ورودی می‌بایست پیش از ورود به بخش‌های مولد رانش فشرده و گرماگیر شود تا رانش مؤثر تولید گردد.

پرتاب موشک بوروستنیک و جدایش بوستر اولیه

به لحاظ انتقال حرارت، دو رویکرد کلی محتمل است. در روش چرخهٔ باز، هوای محیط مستقیماً از ناحیهٔ فعال راکتور عبور کرده و از تماس نزدیک با عناصر سوخت گرما دریافت می‌کند؛ این روش مزیت دستیابی به برد و مداومت پروازی بالا را دارد اما خطر انتشار ذرات و ایزوتوپ‌های رادیواکتیو در محیط را به‌همراه دارد. در روش چرخهٔ بسته انتقال حرارت از طریق یک مبدل حرارتی یا مدار ثانویه به جریان هوای بیرونی صورت می‌پذیرد؛ این راهبرد آلایندگی مستقیم را کاهش می‌دهد اما نیازمند تجهیزات کمّی و کیفی سنگین‌تر و پیچیده‌تری است و کارایی حرارتی خالصِ کمتری را معمولاً به‌دنبال دارد. در هر دو ساختار، مکانیزم تولید رانش بر مبنای گرم‌سازی و انبساط جرم هوای عبوری و خروج آن از نازل است — همان فرایند بنیادینِ رم‌جت‌ها، با این تفاوت که منبع گرما در این نمونه راکتور هسته‌ای است. این فرایند بسته به عملکرد راکتور میتواند برد چندصد تا چند هزار کیلومتری را تضمین کند. درحالی که برد ۱۴ هزارکیلومتری در تست‌های اخیر گزارش شده است که در اصطلاح به آن برد نامحدود نیز گفته میشود.

از منظر تجربی و برنامهٔ توسعه، از آغاز مراحل توسعه تاکنون دستِ‌کم ۱۳ تست گزارش شده است؛ شناخته‌شده‌ترین آنها آزمایش نوامبر ۲۰۱۷ است که در آن موشک حدود دو دقیقه پس از پرتاب دچار نقص پیشران شده و در آب‌های دریای بارنتس سقوط نمود. با وجود این ناکامی‌ها، پیگیری مداوم برنامه و سرمایه‌گذاری زیرساختی نشان‌دهندهٔ عزم سیاسی و فنی عمیق در سطوح تصمیم‌گیر است.

اهمیت موشک بوروستنیک: در جهان کنونی، تسلیحات هسته‌ای متعدد و متنوعی وجود دارند که لزوماً نیازمند «بردِ نامحدود» نیستند. برای نمونه، موشک قاره‌پیمای سارمات با برد حدود ۱۸٬۰۰۰ کیلومتر قادر است هم‌زمان بیش از ۱۵ کلاهک هسته‌ای را حمل کند و از این‌رو تقریباً هر نقطه‌ای از کرهٔ زمین را هدف قرار دهد. موشک یارس توان رساندن سه کلاهک هدایت‌پذیر به برد حداقل ۱۰٬۰۰۰ کیلومتر را داراست. هم‌زمان، ظهور تسلیحات هایپرسونیک گونه‌ای جدید از چالش‌ها را در حوزهٔ هشداردهی و مقابله پدید آورده است. پرسش مهم این است: پس بوریوِستنیک چرا توسعه یافت و اهمیت آن در چیست؟

پاسخ روشن است: سامانه‌های نوین بر سرعت‌های بسیار بالا و توان واکنش سریع تکیه دارند تا زمان پاسخ‌دهی حریف را به حداقل برسانند؛ در حالی که بوریوِستنیک بر عامل دیگری متکی است: «برد بسیار طولانی» و قابلیت تغییر مسیر و نفوذ غیرمنتظره. به‌عبارت دیگر، در برابر راهبردِ کاهشِ زمانِ هشدارِ حریف، بوریوِستنیک متکی بر افزایش تنوع مسیرهای حمله و بهره‌گیری از عنصر غافلگیری است. اگرچه در سناریوهای تشدید سریع یک رویارویی هسته‌ای، ICBMها و تسلیحات هایپرسونیک به‌واسطهٔ سرعت و اعتبار عملیاتی برتری دارند، اما همین سرعت و جرمِ بزرگِ آن‌ها سبب می‌شود که به‌سرعت کشف شوند و در بلندمدت استقرار و کاربری آن‌ها پیچیده‌تر باشد. در چنین شرایطی، ناشناختگی مسیر و غافلگیری—دقیقاً همان مزیتی که بوریوِستنیک می‌کوشد فراهم آورد.

بیشتر بخوانید: ماهواره‌های ضدبالستیک – آشنایی با سیستم هشدار زودهنگام فضاپایه (SBIRS و DSP)

ریشهٔ پتانسیلِ حملات غافلگیرانهٔ بوریوِستنیک در تفاوت بنیادیِ میان موشک‌های بالستیک و موشک‌های کروز نهفته است. موشک‌های بالستیک پس از شلیک مسیر اوج‌گیری طولانی‌ای را طی می‌کنند و برای مدت قابل‌توجهی از جو خارج می‌شوند؛ از این‌رو ماهواره‌های هشدارِ زودهنگام فضایی، مجهز به سنسورهای فروسرخ چندطیفی، و سامانه‌های راداری فرا-افق می‌توانند آن‌ها را در زمان کوتاهی شناسایی کنند. در مقابل، موشک‌های کروز با پرواز در ارتفاع‌های پایین—معمولاً زیر ۱۰۰ متر—در بسیاری موارد از دید این سامانه‌های هشداردهی پنهان می‌مانند و بنابراین احتمال کشف‌شدنِ پیش از رسیدن به هدف کاهش می‌یابد.

می‌توان نتیجه گرفت که اهمیت بوریوِستنیک نه در «استثنایی‌بودنِ توانِ تخریب» بلکه در تغییر داینامیک هشدار، شناسایی و تصمیم‌گیری طرف مقابل است: افزایشِ گزینه‌های نفوذ، کاهشِ قطعیتِ مسیر حمله برای مدافع و بازتعریفِ مخاطرات عملیاتی که مدافعان باید برای مقابله با آن آماده شوند.

  • به اشتراک بگذارید:

دیدگاه

  • دیدگاه های شما پس از تایید مجموعه تحلیلی خبری تحــولات جهــان اســلام در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، تهمت و افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشند منتشر نخواهد شد.