تحرکات جدید داعش در عراق و سوریه

گروه تروریستی داعش در هفتههای پایانی پاییز ۱۴۰۴، موج جدیدی از فعالیتهای عملیاتی خود را در مناطق مختلف عراق و سوریه به نمایش گذاشته است.
به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری «تحولات جهان اسلام» این تحرکات که پس از دورهای از کاهش نسبی ادعاهای عملیاتی صورت میگیرد، عمدتاً مبتنی بر تاکتیکهای کلاسیک و کمهزینه «جنگ نامتقارن» است و هدف اصلی آن، اثبات بقا، القای احساس ناامنی و تولید محتوای تبلیغاتی برای تغذیه شبکه گسترده هواداران این گروه میباشد. این گزارش به بررسی جزئیات این عملیاتها و تحلیل ابعاد راهبردی آن میپردازد.
صحنه عراق: تمرکز بر مناطق بیابانی و اهداف نامتقارن
در عراق، عملیاتهای اخیر داعش عمدتاً در مناطق بیابانی وسیع استانهای الانبار و صلاحالدین متمرکز بوده است. این مناطق به دلیل وسعت زیاد، کنترل دشوار و وجود راههای مواصلاتی پرت، همواره بستری آسیبپذیر در برابر حملات چریکی بودهاند.
عملیات در صحرای حدیثه (۱۰ آذر): داعش ادعا کرد که با انفجار یک بمب کنار جادهای، یک خودروی متعلق به نیروهای «حشد عشائری» را هدف قرار داده که منجر به زخمی شدن سرنشینان، از جمله یک فرمانده، و از کار افتادن خودرو شده است. نکته قابل تأمل در بیانیه تبلیغاتی داعش، اشاره به همراهی این گشت با یک «گروه شکار پرندگان» است. داعش مدعی شد که برخی از این گروههای شکار، وابسته به امیران کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند و حضور فصلی آنان ممکن است پوششی برای فعالیتهای جاسوسی علیه این گروه باشد. این ادعا، چه واقعی باشد و چه ساختگی، نشاندهنده تلاش داعش برای بزرگنمایی دامنه تهدید و ارائه روایتی گستردهتر از یک درگیری محلی است.

عملیات در صحرای جزیره، صلاحالدین (۵ آذر): در این حمله، یک بمب جادهای که بر سر راه یک گشت پیاده حشد عشائری کارگذاشته شده بود، منجر به کشته شدن یک نفر و زخمی شدن دو نفر دیگر شد. داعش به طور خاص ادعا کرد که یکی از کشتهشدگان با نام «جمعه احمد الجغیفی» از عشیره «جغایفه» است. این عشیره در سالهای گذشته درگیریهای خونینی با داعش در مناطق غربی عراق داشته و کشته شدن یکی از اعضای آن، واکنش گسترده و خوشحالی در محافل طرفدار داعش را به دنبال داشت. این موضوع نشان میدهد که داعش نه تنها به دنبال ایجاد تلفات فیزیکی، که هدف گرفتن نمادهای قبیلهای و تشدید تنشهای محلی برای بازیابی نفوذ در بافت اجتماعی پیچیده عراق است.
عملیات پیشین (۲۱ آبان): گزارشهایی نیز از یک حمله بمب کنار جادهای دیگر در شمال جاده بیجی-حدیثه در استان صلاحالدین در اواخر آبان ماه وجود دارد که منجر به آسیب دیدن یک خودرو و زخمی شدن سرنشینان آن شده بود. الگوی مشابه همراهی با گروههای شکار پرندگان در این گزارش نیز تکرار شده است.
این عملیاتها در عراق چند ویژگی مشترک دارند: اول، استفاده از سلاح ساده و اثرگذار بمب کنار جادهای که نیازمند درگیری رودررو نیست. دوم، هدف قرار دادن نیروهای حشد عشائری که نقش کلیدی در امنیت مناطق دوردست را دارند. سوم، تلاش برای گره زدن عملیات به موضوعاتی فراتر از مرزهای عراق (مانند اشاره به کشورهای حاشیه خلیج فارس) یا تشدید اختلافات قبیلهای.
صحنه سوریه: گستردگی جغرافیایی و تنوع تاکتیکی
در سوریه، داعش نمایشی گستردهتر از توان عملیاتی خود را به صحنه آورده و در مناطق اصلی نیروهای دولت جدید، دست به عملیات زده است. این عملیاتها نشان از احیای شبکههای خفته یا توانایی نفوذ این گروه به مناطق تحت حفاظت رقبای خود دارد.
در حومه حلب: در ۱۲ آذر، یک گشت نظامی وابسته به دولت سوریه در نزدیکی شهرک «الزربه» هدف یک کمین مسلحانه با سلاحهای سبک قرار گرفت. داعش مدعی شد این حمله منجر به دو کشته و دو زخمی شده است.
در استان ادلب (مناطق تحت کنترل مخالفان): دو عملیات جداگانه گزارش شده است. در ۷ آذر، عناصر داعش در «سراقب» با تیراندازی به دو سرباز ارتش سوریه، موجب کشته شدن یک نفر و زخمی شدن دیگری شدند. در عملیاتی پیچیدهتر، در ۱۷ آذر، یک مقام قضایی محلی در «دیر حسان» با استفاده از یک بمب مغناطیسی ترور شد که به انهدام خودرو و کشته شدن وی انجامید. این نوع عملیات، نیازمند برنامهریزی، رصد و اطلاعات دقیق است.

در حومه دمشق (نزدیکی پایتخت): در ۱۶ آذر، یک خودروی امنیتی وابسته به دستگاه امنیت داخلی سوریه («الامن الداخلی») در منطقه «معربا» با یک بمب مغناطیسی هدف قرار گرفت و آسیب دید. انجام چنین عملیاتی در نزدیکی پایتخت، حتی اگر خسارت سنگینی وارد نکرده باشد، از نظر روانی بسیار اثرگذار است.
در شرق سوریه (استان دیرالزور): داعش همواره در این منطقه فعال بوده، اما گزارشهایی از افزایش نسبی عملیات در ماه گذشته نسبت به ماههای قبل وجود دارد. عملیاتهای متعددی در روزهای ۱۷ و ۲۳ تا ۲۵ آبان در مناطقی چون «السوسه»، «موزان»، «ذیبان» و «محیمیده» علیه نیروهای کرد و تانکرهای حامل نفت متعلق به آنها گزارش شده است. این حملات شامل کمینهای مسلحانه و بمبگذاری بوده و به ادعای داعش، تلفات انسانی و خسارات مالی در پی داشتهاند. هدف قرار دادن منابع اقتصادی نشان از تلاش برای تحمیل هزینه مالی به رقبا دارد.
تحلیل راهبردی: جنگ روایت، سلاح اصلی
مجموع این تحرکات را باید در چارچوب راهبرد کلی داعش در «عصر پساتمکین» تحلیل کرد. از دست دادن آخرین پهنههای سرزمینی تحت کنترلش در سال ۲۰۱۹، داعش را وادار کرد تا مدل خود را از یک «دولت» ادعایی به یک «شبکه تروریستی پایدار» تغییر دهد. در این مدل جدید، هدف اصلی تصرف و نگهداری زمین نیست، بلکه بقا به عنوان یک تهدید ملموس و ایجاد ادراکی از قدرت و تداوم است.
اهداف عملیاتی این موج حملات را میتوان اینگونه برشمرد:
۱. ایجاد و تداوم حس ناامنی: القای این پیام که داعش در هر زمان و مکانی، از صحراهای دورافتاده عراق تا حومه پایتخت سوریه، قادر به ضربه زدن است.
۲. تحمیل هزینه به رقبا: تضعیف بنیه مالی (از طریق حمله به تأسیسات نفتی) و انسانی (از طریق ایجاد تلفات) نیروهای مخالف، اعم از دولت سوریه، نیروهای کرد، یا گروههای عشایری.
۳. تولید محتوای تبلیغاتی: هر ادعای عملیات، به منزله سوخت ضروری برای ماشین تبلیغاتی عظیم داعش است. انتشار منظم این گزارشها در کانالهای رسمی و بازتاب آن توسط هواداران در فضای مجازی، تصویری از یک گروه «فعال»، «خطرناک» و «در حال رشد» میسازد که برای جذب نیروهای جدید، حفظ روحیه اعضا و ترساندن دشمنان حیاتی است. انجام عملیات در مناطق اصلی دولت جدید سوریه به ویژه ادلب با هدف شکستن هیمنه تبلیغاتی دولت جولانی میتواند به بازگشت اعتبار داعش در این مناطق به عنوان یک گروه خطرناک کمک کند.
۴. آزمایش ضریب امنیتی و واکنش رقبا: این حملات به داعش امکان میدهد نقاط قوت و ضعف دستگاههای امنیتی رقبا را بسنجد و شبکههای خود را برای عملیات آتی تقویت کند.
آسیبپذیری داعش: موفقیت این تاکتیکها به شدت وابسته به دو عامل است: غافلگیری و دقت اطلاعاتی. هرگونه اختلال در شبکه جمعآوری اطلاعات محلی داعش، افزایش اثربخشی گشتهای نامنظم و پیشدستانه نیروهای امنیتی، و بهبود هماهنگی اطلاعاتی بین گروههای مختلف درگیر با داعش، میتواند کارایی این حملات را به شدت کاهش دهد.
جمعبندی
موج اخیر عملیات داعش در عراق و سوریه، نه نشانه احیای توان این گروه برای تصرف قلمرو، که نمایشی حساب شده از بقا و تطابق آن با شرایط جدید است. داعش با اتکا بر تاکتیکهای جنگ نامتقارن و سرمایهگذاری بر جنگ روانی و تبلیغات، میکوشد خود را به عنوان یک تهدید همیشگی در صحنه امنیتی خاورمیانه نگه دارد. مقابله مؤثر با این چالش، مستلزم رویکردی چندبعدی و ترکیبی است که عملیات امنیتی هدفمند و پیشگیرانه را با یک جنگ اطلاعاتی و تبلیغاتی فعال برای خنثیسازی روایتسازیهای این گروه در هم بیامیزد. شکست داعش در میدان نبرد فیزیکی، به معنای نابودی کامل آن نبوده است؛ نبرد تعیینکننده بعدی، نبردی روایی و ادراکی است که در میدانهای اطلاعاتی و مجازی جریان دارد.



دیدگاه