برند داعش

با وجود ضعف فزاینده داعش در یکی دو سال اخیر، این گروه تلاش میکند راههای دیگری برای بقای خود بیابد.
به نظر میرسد یکی از روندهایی که داعش از ابتدا دنبال میکرد و امروز بیش از هر زمان دیگری باعث ماندگاری نام آن میشود، تلاشی است که برای تبدیل شدن به یک «برند» و تداوم این برندینگ انجام میدهد.
پژوهشگران مختلفی دربارهٔ تبدیل داعش به یک برند سخن گفتهاند، اما پرسش اینجاست که داعش امروز چگونه از این برندینگ بهرهبرداری میکند؟
در ۱۴ دسامبر ۲۰۲۴ (۲۳ آذر ۱۴۰۳)، یک تیراندازی جمعی در ساحل بوندای سیدنی استرالیا، طی جشن حنوکا که به میزبانی جنبش خَبد بوندی در پارک ساحلی بوندی برگزار شده بود، رخ داد. این تیراندازی در اواخر بعدازظهر و توسط یک پدر و پسر در زمین بازی پارک آرچر انجام شد.
اگرچه مقامات امنیتی استرالیا کوشیدند این عملیات را به داعش منتسب کنند—بهویژه با استناد به پرچمی که گویا در خودروی مهاجمان یافت شده بود—اما داعش هیچگاه مسئولیت رسمی این حمله را نپذیرفت. در واقع، به نظر نمیرسد که این پدر و پسر ارتباطی ارگانیک با داعش داشته یا به صورت رسمی با آن بیعت کرده باشند.
با این وجود، داعش در شامگاه پنجشنبه ۲۷ آذر، در سرمقالهٔ شمارهٔ ۵۲۶ هفتهنامهٔ «النبأ»، تیراندازی سیدنی و همچنین تیراندازی یکی از اعضای نیروهای امنیتی «دولت جولانی» به نیروهای آمریکایی در تدمر را بدون پذیرش رسمی مسئولیت، ستود.
در این سرمقاله با عنوان «افتخار سیدنی»، نسبت داعش با عملیات بهصورت عامدانه مبهم نگه داشته شده و آمده است: «…خواه دولت اسلامی آن را به طور رسمی پذیرفته باشد، یا به طور ضمنی ستایش کرده باشد، یا عامدانه دربارهٔ آن سکوت کرده باشد و دشمن را سرگردان و مردد رها کرده باشد. و خواه مهاجمان راهنمایی و پشتیبانی آن را دریافت کرده باشند یا در نتیجهٔ انگیزههای دولت اسلامی و با پیروی از روشهای آن دست به این کار زده باشند..».
همچنین در این سرمقاله خطاب به اسرائیل و غرب بیان شده: «اما شما ای صلیبیان و یهودیان، به دنبال یک ساختار سازمانی بگردید که تعقیبش کنید، و یک رهبری که ترورش کنید و یک سلول که دستگیرش نمایید. به دنبال یک اردوگاه یا محل اسکان بگردید تا بمبارانش کنید، و به دنبال منابع مالی بگردید تا قطعشان کنید و خطوط تأمین را منهدم نمایید. بگردید و بگردید، جز حسرت چیزی نخواهید یافت و جز شکست درو نخواهید کرد. زیرا جهاد وارد مراحلی سختتر و پیچیدهتر شده که تمام فناوریهایتان در برابر ایستادنش ناتوان است، بلکه شاید همین فناوریها سبب تشدید و تیزتر شدنش گردد!»
در ادامهٔ این سرمقاله آمده: «امروز دیگر مجاهد نیازی به تمام آن تجهیزات و پیچیدگیهای مرحلهٔ “قبل از دولت اسلامی” ندارد، و دیگر ضرورتی برای تحمل تمام آن بارهای عملیاتی نیست؛ فقط به مجاهدی نیاز است که […] از دام گروهها پیش از دام دولتها رسته باشد، سپس یک “کد جهادی” را اینجا یا آنجا – به زبان عربی یا ترجمهشده – دریافت کند! آنگاه مانند توفانی به جستجوی هدفی یهودی یا صلیبی برآید…»
داعش در ادامه، دربارهٔ به رسمیت شناختن یا نشناختن چنین عملیاتهایی میگوید: «این گروه مشتاق نیست تا مسئولیت همهٔ این حملات […] را – به طور رسمی – به عهده بگیرد، به ویژه که نامش با روش و خون مجاهدانش بر آنان حک شده…»
درست یک سال پیش، در اول ژانویهٔ ۲۰۲۴ (۱۱ دیماه ۱۴۰۲)، فردی به نام شمسالدین جبار که پیشتر از نیروهای نظامی آمریکا بود، با خودروی وانت به میان جمعیتی که برای سال نو میلادی به خیابانهای نیواورلئان در لوئیزیانا آمده بودند، حمله کرد. پس از برخورد، از خودرو خارج شد و تیراندازی را آغاز نمود که در نهایت توسط پلیس کشته شد. در این حادثه ۱۵ نفر از جمله عامل حمله کشته و حداقل ۳۶ نفر زخمی شدند.
نیروهای امنیتی آمریکا نیز پس از این عملیات اعلام کردند که پرچم منتسب به داعش را در خودروی مهاجم یافتهاند، اما داعش مسئولیت این عملیات را نیز بر عهده نگرفت. با این حال، در سرمقالهٔ شمارهٔ ۴۷۷ هفتهنامهٔ النبأ با عنوان «ما آنجا بودیم» به تمجید از آن پرداخت.
در آن سرمقاله چنین آمده بود: «گروه دولت اسلامی (داعش)، برخلاف تصور برخی، مشتاقانه در پی به عهده گرفتن مسئولیت تمام حملات جهان نیست – حتی اگر این حملات با روش آنها هماهنگ باشند، یا حاصل تحریکات و انگیزش آنها یا حتی فراتر از آن باشد! صندوق پستی آنها مملو از پیامهای مرتبط با حملات متعدد در سراسر جهان است، اما این حملات معیارهای مشخصی را برای پذیرش رسمی نداشتهاند، هرچند که گروه آنها را تأیید و تمجید کرده است. […] آمریکای صلیبی با نگرانی و دلواپسی، رسانههای دولت اسلامی را زیر نظر گرفته و مراقب است، از ترس آنکه مبادا این گروه حملهٔ خونین در خاکش را – که توسط مردی آمریکایی تحت تأثیر تبلیغات و خطبههای دولت اسلامی انجام شد – به صورت رسمی به عهده بگیرد. آمریکا و متحدان بیخاصیتش میلیونها دلار برای جنگ با این تبلیغات و مسدود کردن آنها در شرق و غرب جهان هزینه کردهاند، اما اکنون این تبلیغات در خانهٔ خودشان به آنها بازگشته است. هزینهٔ برخی حملات برنامهریزیشده به بیش از صد هزار دلار میرسد، در حالی که هزینهٔ عملیاتی این نوع حملات به سختی قابل ذکر است. یک مجاهد رسانهای هوشیار در نیمهشب، محتوایی انگیزشی به زبان عربی پخش میکند. یک هوادار که به انگلیسی مسلط است آن را ترجمه میکند، یک ناشر آن را منتشر میسازد، یک مسلمان با قلب زنده این پیام را دریافت کرده اما آن را با اقدام خود ترجمه میکند و به عرصهٔ عمل میرساند. فریاد بلند است و وحشت بزرگتر. چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ آمریکا در روز جشن خود مورد حمله قرار گرفته! عامل کیست؟ این شبح دولت اسلامی است که برای نزدیک به دو دهه آنها را تعقیب میکند و جادوگران آمریکا هیچ “طلسمی” برای رهایی از این “کابوس” که تنها در بیداری ضربه میزند، نیافتهاند.»
داعش در سرمقالهٔ شمارهٔ ۵۴۰ هفتهنامهٔ النبأ، گونهای جدید از برندینگ و نوع تازهای از جهاد را معرفی کرد که پیشتر اغلب با عنوان «گرگ تنها» شناخته میشد. در این سرمقاله — که در مسئلهٔ پذیرش یا عدم پذیرش عملیات، رویکردی مشابه دو سرمقالهٔ پیشین داشت — «گرگان» دیگر تنها نیستند؛ بلکه امکان شکلگیری نظری «یگانهای» مختلف، متشکل از افراد با نقشهای شرعی، امنیتی، رسانهای و نظامی، بدون ارتباط با مرکزیت گروه، فراهم شده است. این امر باعث میشود عملیاتهای بیشتری با شیوههای داعش انجام شود، بیآنکه عاملان نیاز به انتساب رسمی داشته باشند، و از سوی دیگر، جهان عملیات آنها را در کارنامهٔ داعش ثبت خواهد کرد.
در واقع، این فرایند نتیجهٔ ارادهٔ معطوف به برندینگ داعش در تمام این سالهاست. فرایندی که در آن داعش کوشید تا از رهگذر تبلیغات جذاب و فکر شده، به یک برند تبدیل شود؛ به گونهای که افراد — همچون هواداران یک برند تجاری — هوادار برند داعش شوند و در فرایندی خودانگیخته دست به عملیات بزنند. به ویژه آنکه این شکل از عملیاتها در بستر ناکامی فرایندهای بینالمللی — بهویژه در مسئلهٔ فلسطین — و با توجه به گفتمانی که داعش در تقابل با نظام بینالملل ایجاد کرده، میتواند زمینهٔ جذب بیشتر افراد را فراهم کند.
اما داعش در شمارهٔ ۵۲۷ هفتهنامهٔ النبأ، که در چهارم دیماه صادر شد اینفوگرافیای دربارهٔ عملیاتهای ششماههٔ اخیر خود منتشر کرد. در این اینفوگرافیک ادعا شده که داعش در شش ماه گذشته ۵۸۴ عملیات، شامل ۲۰۳ حمله و یورش مستقیم، ۸۶ انفجار، ۴۶ کمین، ۲۲ ترور، ۳ عملیات انغماسی و انتحاری و ۲۱۵ عملیات از انواع دیگر انجام داده است.
در این عملیاتها ۲۵۱۹ نفر کشته یا زخمی شدهاند که شامل ۹۷۳ مسیحی، ۲۱ شیعه، ۳۲ افسر و فرماندهٔ میدانی و ۱۵۲۵ نفر دیگر که «کافر» و «مرتد» قلمداد شدهاند، میشوند.
همچنین ۱۴۶ خودروی نظامی منهدم یا از کار افتاده، ۱۹۱۷ خانه و ۲۱ کلیسا — عمدتاً متعلق به مسیحیان در شرق کنگو و شمال شرق موزامبیک — به آتش کشیده شده و ۴۶ نقطهٔ نظامی عمدتاً در همین مناطق و نیز شمال شرق نیجریه طعمهٔ حریق شدهاند.
فراوانی عملیات داعش در مناطق مختلف به شرح زیر است:
۱۶۱ عملیات با ۴۰۷ قربانی در ولایت موسوم به غرب آفریقا (شمال شرق نیجریه و مناطقی از کامرون، نیجر و چاد).
۱۲۱ عملیات با ۷۳۸ قربانی در ولایت وسط آفریقا (شرق جمهوری دموکراتیک کنگو به ویژه ایتوری، بینی و لوبیرو).
۱۱۴ عملیات با ۲۱۵ قربانی در شرق موزامبیک (به ویژه منطقهٔ کابو دلگادو).
۲۶ عملیات با ۳۱۱ قربانی در منطقهٔ ساحل (شامل مالی، بورکینافاسو و غرب نیجر).
۴۲ عملیات با ۵۷۳ قربانی در منطقهٔ پانتلند (شمال شرق سومالی).
۸۸ عملیات با ۱۴۲ قربانی در سوریه (عمدتاً در دیرالزور و اخیراً در حومهٔ حلب، دمشق و ادلب).
۳ عملیات با ۶۷ قربانی در پاکستان.
۹ عملیات با ۳۵ قربانی در خراسان.
۱۱ عملیات با ۳۱ قربانی در عراق.
این آمار نشان میدهد که تمرکز فعالیتهای داعش به آفریقا — به ویژه مناطقی از نیجریه، کنگو و موزامبیک و تا حدی منطقهٔ ساحل — منتقل شده است و با وجود افزایش نسبی عملیاتها در عراق و سوریه، این گروه برای بازگشت به جایگاه پیشین در این دو کشور راه درازی در پیش دارد.
آنچه گفته شد نشان میدهد که داعش تلاش میکند با وجود ضعف فزایندهاش همچنان از راهبرد قدرت هوشمند یعنی ترکیبی از قدرت سخت و قدرت نرم را بهکار گرید.




دیدگاه