سردار شهید و روحانی مبارز، میرزا کوچک جنگلی
یاد و راه شهید یونس استادسرایی؛ «میرزا کوچک خان جنگلی» زنده و گرامی باد…
«ما در دوران مبارزهی خودمان، هر وقت نام میرزا کوچکخان را به یاد میآوردیم و شرح حال او را میخواندیم، نیرو میگرفتیم. او از همت و اراده و شخصیت و هویّت خود خرج کرد، برای اینکه به یک نسل هویّت و شخصیت و نیرو و اراده ببخشد. این بسیار ارزش دارد.»
رهبر انقلاب اسلامی امام خامنه ای حفظ الله ۱۳۸۰/۰۲/۱۲
سروده ی زیبای رضا نیکوکار با عنوان “جنگل از عطر نفس های تو سرشار شده” در وصف میرزا کوچک جنگلی:
جنگل از عطر نفس های تو سرشار شده
در دلت غصه ی یک ایل تلنبار شده
در کمین تو نشستند همه کرکس ها
با تو ماندند ولی لشکر دلواپس ها
دلت از این همه نیرنگ به درد آمده است
باز هنگامه ی خونین نبرد آمده است
شهر زیر لگد چکمه ی استبداد است
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
آتش فتنه همه زیر سر قزاق است
دلت آیینه ی صدها نه، هزاران داغ است
همه ی قدرت طوفان به خروشش باشد
مرد آن است که یک کوه به دوشش باشد
مرد آن است که با ظلم زمان بستیزد
مرد آن است است که از خواب گران برخیزد
میرزا! وقت قیام است ، بگو یا مولا
تو که هر لحظه گره خورده دلت با مولا
آخرین حرف و رجزخوانی اول با توست
میرزا ! رهبری نهضت جنگل با توست
جمع کن لشکر یاران وفادارت را
تا که آغاز کنی نهضت بیدارت را
شور در سینه ی خاموش زمان می ریزد
آنکه در راه وطن مثل تو بر می خیزد
بعد ازاین مثنوی ام غرق جنون خواهد شد
بیت هایش همه آتش، همه خون خواهد شد
بعد از این شعر فقط توپ و تفنگ و جنگ است
بعد از این ، آه…دل رشت برایت تنگ است
صبح تاریک و پر از وحشت آذر ماه است
بعد از این بغض غریبانه ی تو در دراه است
برف پوشانده تن داغ چو خورشیدت را
مرگ اما نگرفته تب امیدت را
زنده ای، مرده دلان از تو اگر بی خبرند
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
اما رشتی جغلان گوش به فرمان ایساییم
تی وسی میرزا کوچیک با دیل و باجان ایساییم
فاتحه خواندم و پیچیده به زیر مهتاب
باز هم عطر تو در صحن سلیمان داراب
شعر ما گرچه نبوده ست در اندازه ی تو
سربلندیم به نام تو و آوازه ی تو
دیدگاه