انقلاب در آفریقا! ؛ انتقال قدرت در سودان
پشت پرده تغییرات در کشورهای آفریقایی به حمایت ائتلاف آلسعود و امارات و ابعاد جدید تقابل این ائتلاف با محور مقاومت اسلامی و محور قطر-ترکیه
تلاش پنهان غرب در ایجاد تفرقه و چند قطبی شدن قدرت در جغرافیای اسلام سبب شده است که تعارضات فراتر از یک جنگی و به یک کشمکش حیاتی برای کشورها تبدیل شود.
در این راستا ائتلاف سعودی پس از شکست در برابر مقاومت اسلامی (ایران، عراق، سوریه، لبنان و یمن)؛ حالا در آفریقا با قطب قطری در حال منازعهای است که ظاهری سیاسی دارد و در ماههای اخیر الجزایر، لیبی و سودان را دربرگرفته است.
سودان:
در سودان پس از ۴ ماه اعتراضات مردم به سیاستهای حکومت عمر البشیر (از گرانی نان و سوخت تا دخالت در جنگ یمن)، سرانجام ارتش این کشور با تسخیر مقر ریاست البشیر و جنبش اسلامی (وابسته به البشیر) و سایر نهادها، طی بیانیهای رسما وی را برکنار و نهادهای دولتی و مجلسی را منحل اعلام کردند.
ارتش سودان ریاست دوره دو سالهی انتقالی را به شورای نظامی انتقالی محول کرده است.
سودان در سالهای اخیر با چرخشی در سیاستها و قطع روابط با ایران، به دعوت آلسعود به ائتلاف آنها پیوسته و در جنگ یمن علیه انصارالله حضور پررنگی دارد. سودان به موازات این سیاستها مذاکرات با آمریکا را آغاز کرد که در مرحله اول رفع برخی تحریمهای تجاری و در مراحل بعدی توقف مذاکرات را در پی داشت. (دولت سودان علت توقف را اجرای تمامی شروط آمریکا از سوی سودان و تمدید مجدد تحریمها دانست.) نتیجه این سیاستها ناآرامی های اخیر و در نهایت کودتای ارتش را به دنبال داشت.
الجزایر:
سیاست الجزایر در دوره عبدالعزیز بوتفلیقه بر پایه تعامل با احزاب و گروههای اسلامی (ریشه اخوانی) بوده و اکثر مواضع آنها در چند دهه اخیر عدم همراهی با سعودیها را به دنبال داشته است.
الجزایری ها حمایت از فلسطین را آرمان خود میدانند، از طرفی در جنگ سوریه از بشار اسد حمایت کردند (که عدم حمایت اخوانالمسلمین از انتخابات را در پی داشت) و برخلاف کشورهای همراه سعودی، حزبالله لبنان را تروریستی نمیدانند.
الجزایر در ائتلاف سعودی نیرویی ندارد و با جنگ یمن مخالف است. از طرفی با ترکیه روابط اقتصادی محکمی دارد و با تحریم قطر مخالف بوده و روابط خود را با قطر حفظ کرده است.
الجزایر عامل بیثباتی قیمت نفت را عربستانسعودی میداند و همواره در سازمان اوپک مواضع ضدسعودی داشته است. بنابراین میتوان گفت الجزایر نیز مستعد طرح بهار عربی جدید و تغییر سیاسی است که با استعفای بوتفلیقه شاهد آغاز آن بودیم.
منازعات قطبهایی که در جغرافیای اسلام تشکیل شده است بیش از پیش پررنگ شده و حکام کشورها در راستای منافع خود جهتگیری میکنند و بعضا از تهدیدات جدی غرب علیه اسلام غافل شدهاند.
نتیجهگیری:
استعفای بوتفلیقه در الجزایر پس از ۲۰ سال حکومت، عملیات خلیفه حفتر برای کنترل کامل لیبی و تلاش برای ساقط کردن دولت وفاق، و حالا کودتا و یا بعبارت دیگر انتقال اجباری قدرت در سودان و به استعفا کشاندن عمر البشیر پس از ۳۰ سال حکومت، گویای بهار عربی دیگری است که توسط عربستان و امارات علیه همراهان قطر راهاندازی و حمایت میشود.
کشورهای آفریقایی دارای منابع نفتی و… به دور از رفتارهای سیاسی شان (چه مخالف چه موافق با آلسعود) مورد طمع و نظر ویژه آلسعود و آلنهیان قرار دارند و امروز میبینیم که عمر البشیر پس از قطع رابطه با ایران، جنگیدن علیه انصارالله و حتی اتخاذ سیاست درهای باز در رابطه با آمریکا نتوانست حکومت خود را حفظ کند و در زندان اشتباهات خود مدفون شده است…
قطر، ترکیه، تونس، فلسطین، اریتره و… میتوانند از اهداف بعدی تغییرات مورد دلخواه ائتلاف سعودی باشد که برجستهترین دلیل آن کسب قدرت جهت مقابله با محور مقاومت اسلامی است.
دیدگاه
بهار عربی یا بیداری اسلامی؟
سلام
تغییرات سیاسی مطابق نظر عربستان سعودی و امارات و… بهار عربی است
بهاری که از طرف اینا باشه جهنمه
گزارش خوب ولی به دشدت ناقص بود. هر چند به بهانه کودتای سودان نوشته شده ولی در نهایت، وابستگی طرفین درگیر در سودان را مشخص نکرده. البشیر مورد حمایت چه طرفی بوده و تحت فشار چه طرفی کنار رفته؟
سلام طرف درگیری در سودان وجود ندارد.
عمر البشیر با قطر، ترکیه، عربستان سعودی ارتباط نزدیکتری تا سایرین داشت و تحت اعتراضات مردم و در نهایت کودتای ارتش برکنار شد. و سوال اصلی اینست که کودتا و اعتراضات را چه کسی ترتیب داد؟ و پاسخ به جهت روشن نبودن ابعاد مشخص نیست و همانند کودتاها و تغییرات سیاسی دیگر کشورها در گذر زمان مشخص خواهد شد.
در این خصوص مطالعه گزارشات سابان سنتر و انستیتو بروکینگز مبنی بر کودتا در کشورها بوسیله سفارت آمریکا جالب است.