یادداشت: میدان جدید سوریه برای ایران و روسها چگونه خواهد بود؟
سوریه؛ کشوری که در ده سال اخیر شاهد یک جنگ شبه جهانی و یک میدان تلاطم عظیم میان گروههای تکفیری از یک سو و نیروهای مقاومت از سوی دیگر بود. با گسترش اعتراضات علیه نظام بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در سال ۲۰۱۲ و کشیده شدن آن به یک جنگ داخلی خانه مان سوز که میلیونها خانواده را آواره کرد و هزاران کشته و مجروح به جای گذاشت، نه تنها به بهبود وضعیت موجود آن زمان کمکی نکرد، بلکه باعث شد گروههایی از سوریه سهم خواهی کنند که هیچ ارتباطی با پیشینه تاریخی این کشور نداشتند. در آن سوی میدان نیز جهوری اسلامی ایران و کشور روسیه برای حمایت از بشار اسد حضور پیدا کردند زیرا سقوط بشار اسد سوریه را در چنگال کشورها و گروههایی قرار میداد که منفعت خودشان را هدف داشتند نه ثبات و امنیت مردم سوریه.
دوره ی جنگ سپری شد و کشمکشهای زیادی در عرصه سوریه میان مخالفان و موافقان اتفاق افتاد. رسانه های جریانات تکفیری و رسانه های غرب، دلیل حضور روسیه و ایران را صرفا منافع مادی تلقی میکردند و این دو را دلیل اصلی نابسامانی اوضاع سوریه میدانستند. این روزها سوریه همزمان با مقابله با بقایای داعش و النصره و احرار الشام در ادلب، حمص، شمال غرب در مقابله با ترکیه و … از داخل و کشورهای خارجی فشاری را برای اصلاح ساختار سیاسی خود تحمل میکند و دو متحد اصلی یعنی ایران و روسیه، از مولفه های تاثیرگذار در این عرصه میباشند.
روسیه؛ اختلاف درونی و تصمیم مسکو برای حمایت از سوریه
پس از جنگ با داعش سیاستمداران زیادی در روسیه این تلقی را داشتند و دارند که روسیه باید هرچه زودتر خود را از میدان جنگ سوریه خارج کند تا ادامه ی روند سوریه توسط مردم سوری و معترضین تصمیم گیری شود. آنها بیان میکنند که معترضین سوری که اکنون سلاحهای خود را زمین گذاشته اند هیچگاه با جنگ و کشتار از بین نمیروند و این شکاف بین مردم و حکومت در نهایت منجر به سقوط بشار اسد خواهد شد. سیاستمداران روس ادعا میکنند روسیه در آینده نیز به همکاری اقتصادی با سوریه احتیاج دارد لذا باید طوری رفتار کند تا حکومت بعدی سوریه مخالف تمام قد روسها نباشد.
ورود محققان روس به ارائه بحثها در این مسئله پیشرفت چشمگیری داشته است. آنتون مرداسوف و کریل سیمونوف محققان برجسته روسی در روابط بین الملل، مقاله مشترکی با عنوان قابل توجهی منتشرکردند: “روسیه بدون اسد”.
این مقاله یک مطالعه جامع از اوضاع قرار دادهای مسکو و دمشق انجام داده و مراحل آن بین انتقادهایی که از سوی بازرگانان روسی صورت گرفته است که در آن تمرکز بر فساد و موانع موجود در توسعه فعالیت اقتصادی روسیه و سوریه بود را طبقه بندی کرده است. این تحقیق نشان دهنده عدم موفقیت سوریه در مدیریت مرحله فعلی و عدم توانایی آن در مواجهه با اوضاع وخیم داخلی است. بنابراین پیشنهاد این مقاله این بود که منافع مسکو در تغییر روابط آن با سوریه و یا کنار رفتن بشار اسد است. اما این تمام ماجرا نیست. از سوی دیگر سیاستمداران و محققانی نیز هستند که حمایت از سوریه بشار اسد و تقویت همکاری اقتصادی با آن را استراتژی مهم روسیه در دهه پیش رو میدانند و معتقدند این تعامل هرگز نباید مخدوش گردد.
ولادیمیر پوتین در روز دوشنبه ۵ خرداد ماه، الکساندر یفیموف سفیر این کشور در دمشق را به عنوان نماینده ویژه خود در توسعه روابط با سوریه منصوب کرد. این انتصاب از آنجا حائز اهمیت است که علاوه بر سفیر که هماهنگی امور داخلی و ارتباط با مقامات سوری و روس را بر عهده دارد، الکساندر لاورنتیف معاون وزیر خارجه روسیه نیز نماینده ویژه کشورش در امور سوریه بوده و سرپرستی هیات روسی را در گفت وگوهای صلح برعهده دارد.
همچنین در سطحی بالاتر میخائیل بوگدانوف یکی دیگر از معاونان وزیر خارجه روسیه، نماینده ویژه پوتین در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا محسوب می شود.
در بخش توسعه حضور نظامی نیز پوتین روز جمعه ۹ خرداد ماه، با امضای دستورالعملی از وزارت دفاع و خارجه این کشور خواست تا با رایزنی با دولت سوریه، مسکو بتواند به تأسیسات نظامی بیشتری در سوریه دسترسی داشته باشد.
بنابراین خارج از عدم اتحاد درونی و تحلیلات مخالف عملکرد مسکو با دمشق، به نظر میرسد روسیه چشم انداز بلند مدتی را هدف گذاری کرده است تا ضمن نشان دادن خود به عنوان یک کشور صلح جو و مخالف تروریسم، از طریق همکاری با سوریه موقعیت خود در منطقه غرب آسیا را حفظ کند و از بازار اقتصادی مناسب پس از دوران جنگ بیشترین استفاده را ببرد. گفتنی است چین یکی از رقبای جدی اقتصادی روسیه در بازارهایی نظیر سوریه و عراق است و به همین علت روسیه باید تلاش کند تا ضمن موفقیت در عقب راندن تروریستها و حفظ بشار اسد، بازار اقتصادی خود را نیز حفظ کند.
آیا جمهوری اسلامی از سوریه خارج میشود؟
پیشتر بیان کردیم که ایران و روسیه دو متحد بزرگ سوریه محسوب میشوند و با توجه به نقش تاثیرگذاری که در مواجه با تروریسم داعش ایفا کردند دولت سوریه خواهان استمرار فعالیتها و تعاملات بین این سه کشور است. چندی پیش شایعاتی در فضای رسانه ای مطرح شد که خبر از توافق ایران و روسیه برای کنار گذاشتن بشار اسد میداد. رسانه های معاند غربی و عربی بشدت در این فضا شانتاژگری کردند و برخی از فعالین و مردم سوری نیز موضع شدیدی در برابر این تصمیم مشترک گرفتند. زیرا استقلالی که سالها برای ان جنگیده بودند اکنون میان بازیگران خارجی قرار دارد و انها تصمیم میگیرند.
سید حسن نصرالله در سخنرانی خود در ۱۹ رمضان این شایعات را غیرواقعی خواند و گفت :”ایران، حزبالله لبنان و گروههای مقاومت آمدند و در سوریه جنگیدند اما ایران وارد هیچ درگیری با هیچ کس برای افزایش نفوذ نمیشود و هیچ مشکلی با روسیه نداشته و هیچ طمعی هم در سوریه ندارد. هدف ایران حفظ هویت سوریه و عدم تن دادن آن به سلطه جویی است و تصمیم قطعی ایران حمایت از رهبری سوریه و حمایت از تصمیمات و ثبات آن است. همچنین هدف ایران در سوریه ممانعت از تسلط آمریکا و اسرائیل بر سوریه بوده و این کشور هرگز در امور داخلی سوریه مداخله نکرده است.”
همکاریهای جمهوری اسلامی با دولت سوریه در مبارزه با تروریسم و جلوگیری از این فتنه مذهبی بر همگان واضح است. از طرفی اسرائیل به دنبال این است که با فشار بر دولت سوریه زمینه های خروج ایران را فراهم آورد. اتحاد ایران و سوریه پشتیبان قدرتمندی در دفاع از حزب الله در برابر اسرائیل است و با قطع شدن ارتباط سوریه، محور مقاومت دچار خلاء جدی میگردد. بنابراین بدیهی است که نظام سلطه با پشتوانه مالی کشورهای حوزه خلیج فارس نظیر عربستان سعودی، امارات و قطر مجددا در حال احیای تروریستها در سوریه باشند و اسرائیل نیز با حملات هوایی پراکنده در صدد رسیدن به هدف خود یعنی خروج ایران از سوریه باشد و این چنین تلاش ده ساله جمهوری اسلامی در ناکام ماندن پروژهی صهیونیستی-آمریکایی داعش عملا از بین میرود.
در قسمت تجاری نیز جمهوری اسلامی از قبل مبادلات مهمی با سوریه انجام میداده است. در سال ۱۳۸۹ (قبل از آغاز جنگ داخلی در سوریه) میزان صادرات ایران و سوریه به رکورد ۵۱۵ میلیون دلار رسید که با آغاز جنگ داخلی در سوریه و گسترده شدن آن به بخش عمدهای از مناطق سرزمینی این کشور باعث شد صادرات ایران به سوریه در سال ۱۳۹۳ تا حوالی ۱۰۰ هزار دلار نیز کاهش یابد. هرچند در سال ۱۳۹۵، صادرات ایران و سوریه اندکی بهبود را به ثبت رساند و تا ۱۴۵ میلیون دلار رسید، اما هنوز تا دستیابی به رکورد سال ۱۳۸۹ فاصله زیادی باقی مانده است.
بنابراین همکاری استراتژیک ایران و سوریه در بخش امنیتی و سیاسی و بخش اقتصادی موجب ناکام ماندن دشمنان در منطقه و رشد هرچه بیشتر محور مقاومت خواهد بود و این عقب نشینی هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
دیدگاه
شما عدد مبادلات اقتصادی با سوریه رو مطمئنید درست نوشتید ؟
۵۱۵ هزار دلار هم شد مبادله اقتصادی بین دو کشور؟ اونم در حالت اوج خودش ؟!
یا نکنه ۵۱۵ میلیون دلار منظورتون بوده؟
در نهایت نظام سوریه در صورت ماندن طرف کسی که پول و سرمایه را دارد می گیرد و این جنگ هم به برگی از کتاب تاریخ می پیوندند.
پول همه چیز هست، اگر درست ازش استفاده کنید!
در کل یادداشت خوبی نبود چون تحلیل خاصی میکرد و صرفا دانسته های خودمون بود خصوصا در مورد ایران