آذربایجان روی خط شکست
بررسی اجمالی شکست نیروهای آذربایجانی در خطوط قره باغ
بحران حضور حزب خلق دموکراتیک در راس هرم قدرت این کشور نتیجهای جز سقوط هر روزه روستاهای قرهباغ و رایونهای اطراف قرهباغ به دست ارتش ارمنستان نداشت.
حیدر علیرضا اوغلو علیف سومین رییس جمهور آذربایجان در۳ اکتبر ۱۹۹۳ (۱۱ مهر ۱۳۷۲) روی کار آمد تا خط شکستهای نظامی این کشور در مقابل ارتش ارمنستان و شبه نظامیان آرتساخ در جنگ قرهباغ به پایان برسد. حضور مستشاران ایرانی و رزمندگان افغانی(حزب حرکت اسلامی گلبدین حکمتیار)، چچنی ، قرقیز و ازبک در نبردهای این جنگ حاصل دوراندیشی وی برای کشاندن پای طرفهای دیگربرای برقراری موازنه در عرصه جنگ بود. نبردهای میدانی با حضور این نیروها به تثبیت مواضع به سود طرف آذری و پیشرویهای اندک در جبههی نبرد قرهباغ پیش میرفت. تعداد نیروهای آموزش دیده برای نبرد در کوهستان و عوارض ناهموار جغرافیایی نیز بیشتر از گذشته بود.
آذربایجان با تغییر شرایط نظامی روی گزینه های سیاسی مانور میداد و سعی میکرد تا پیروزیهای نظامی و سیاسی را با یکدیگر تلفیق کند. میتوان به جرات مدعی شد که شش ماهه دوم سال ۱۹۹۴ سال شومی برای حیدر علیف بود و تمام آرزوهای او در برای ترسیم شرایط جدید نبرد در حال از بین رفتن بود.
این بار تاکتیک جدید نیروهای ارتش ارمنستان و چریکهای ارمنی در جنگ رونمایی شده بود. هجوم با تعداد زیاد نفرات و همراه حملات زرهی، گلولهباران سنگین طرف مقابل و تاکتیک حمله به شریانهای ارتباطی شرایط نوینی در جنگ ترسیم کرد.
شهر آقدام با همین تاکتیک سقوط کرد و نیروهای ارمنی از کوهها به دشتهای آذربایجان رسیدند و مانع مهمی در مقابل آنها وجود نداشت تا بتواند پیشرویهایشان را متوقف کند. ارزیابی اشتباه درباره مسیر پیشرویهای طرف ارمنی به سمت نواحی داخل آذربایجان سبب تمرکز نیروها و تجهیزات در جبهه میانی نبرد برای جلوگیری از ادامه پیشروی آنها در مناطق مرکزی این کشور میشد. اما نیروهای ارمنی مسیر جنگ را به سمت و سوی دیگری پیش بردند.
فوج نیروهای ارمنی از جبهه آقدام به سمت جنوب قرهباغ و رایونهای هم مرز آذربایجان با ایران سرازیر شدند. حدود ۱۰ ماه پس از انتخاب پر سروصدای حیدر علیف این بار نوبت مدافعان جبراییلی و فضولی بود تا در برابر حمله حدود ۱۰هزار نیروی ارتش ارمنستان و حدود ۵ هزار چریک ارمنی(آرتساخ) محک بخورند. نیروهای مهاجم بوسیله آتش توپخانه و نیروهای زرهی(تانک و نفربر) پشتیبانی میشدند و حضور پرتعدادشان موجب شده بود تا نبردی خونین شکل بگیرد. نبردها در مناطق جنگلی و تپه های اطراف خیلی زود به شهر فضولی رسید و در فاصله زمانی ۲۶ مرداد ۱۳۷۲ تا ۱ شهریور( ۱۶ تا ۲۳ اوت ۱۹۹۴) بیشتر رایون فضولی به دست نیروهای ارمنی سقوط کرد و به اشغال درآمد. رایون جبراییلی نیز به همین سرنوشت دچار شد و در مت کوتاهی آذربایجان قافیه را در میدان نبرد باخت. حمایت نیروی هوایی فقط برای عقب نشینی نیروهای ارتشی و چریکهای آذری نقش تاخیری داشت. مخازن سوخت گورادیز(هورادیز) در آتش سوختند و برای نخستین بار مردم روستاها و شهرهای حاشیه ارس در خاک ایران (به ویژه شهرستان پارس آباد مغان) با صدای مهیب انفجار و ستونهای دود در آن سوی مرز مواجه شدند.
سرعت پیشروی ارمنیها به حدی بود که عملیات نیروهای آذری گزینه عملیات تاخیری و عقب نشینی را انتخاب کردند. حدود ۲۰هزار غیرنظامی خانههایشان را از دست دادند و همراه با مقدار مختصری از اثاثیه به سمت مرزهای ایران و حاشیه رود ارس سرازیر شدند. البته این نفرات آخرین کسانی بودند که بخاطر سقوط مواضع دفاعی حاضر شدند خانه هایشان را تخلیه کنند. نیروهای نظامی و شبه نظامی نیز در پشت سر آنها قرار داشتند و خاک ایران تنها مکانی بود که میتوانست به آنها پناه بدهد. فرماندار فضولی نیز همراه با این آوارگان به خاک ایران آمد. سد هورادیز- میل مغان (سد مشترک) در روی ارس به عنوان پلی برای عبور عمل میکرد. علاوه بر این کامیونها و تراکتورها و قایقهای کوچک و اسب و قاطر در حال جابجایی مردم از آن سوی ارس به داخل خاک ایران بودند. سد هورادیز پس از مدتی در تیررس قرار گرفت و به اشغال نیروهای مشترک ارمنستان و آرتساخ درآمد. اما باز هم آذریهای دیگری پشت مرز بودند.
آتش توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران در تمام این مدت نقش مهمی در تخلیه غیرنظامیان باقیمانده و نظامیان بازی کرد تا آنها بتوانند همراه نفربرها بی تی آر ، تانک، کامیون و خودروهای نظامی و غیرنظامی از داخل رودخانه ارس عبور کنند. البته اخباری در زمینه احداث پلهای شناور توسط واحدهای مهندسی ارتش و سپاه روی ارس به صرت غیر رسمی منتشر شد. اخباری مبنی بر شهادت پاسدارن ایرانی و مجاهدین افغانی در این نبرد موجود است که تاکنون تایید نشده و تنها نوشتههای چند سنگ قبر کشته شدگان جنگ قرهباغ در خردلان(شهری نزدیک باکو) گویای این واقعیت است.
نیروهای ارمنی پس از تصرف شمال ارس تلاش کردند تا سد هورادیز- میل مغان را منفجر کنند که با مخالفت ایران مواجه شدند و تهدید طرف ایرانی سبب انصراف آنها از این اقدام شد.
کمکهای امدادی هلال احمر و کمیته امداد ایران در استان آذربایجان شرقی(طبق تقسیمات کشوری آن روز) به سوی اردوگاه آوارگان در خاک ایران گسیل شد. تیمهای امدادی با مداوای مجروحان سرپایی و برپایی چادر و تشکیل اردوگاه زمینه استقرار موقت این افراد را فراهم کردند.
آمبولانسها نیز زخمیهای با وضعیت وخیم را به بیمارستانهای اردبیل و تبریز رساندند. حیدر علیف رییس جمهور آذربایجان با ورود به خاک ایران و بازدید از اردوگاه آوارگان ضمن درگیری لفظی با فرماندار فضولی و فرماندهان نظامی و شبه نظامی آنها را مقصر این شکست اعلام کرد و خواستار برکناری افراد بی کفایت و نالایق شد.
نیروهای نظامی و شبه نظامی آذربایجانی به دلیل اوضاع وخیم جبهه نبرد در کمترین زمان با کریدوری که ایران در اختیار انها قرار داده بود و همراه با تمام سلاحهایشان از مرز بیله سوار وارد خاک ایران شدند تا مانع پیشروی نیروهای ارمنستان به سمت شرق(رایونهای ایمیشلی و ساعتلی) شوند. دهها کامیون ایران نیز وظیفه انتقال آوارگان را برای بازگشت بر عهده گرفتند.
نکته قابل توجه در این نبرد و شکست از دست رفتن خط ارتباطی راه زنگیلان بود و تنها راه ارتباطی آن از خاک ایران تامین میشد و جمعیتی ۶۰ هزار نفری در محاصره قرار گرفتند. دولت علیف در این شرایط باز هم مجبور بود تا دست نیاز به سوی ایران دراز کند. البته آذربایجان با طراحی عملیاتی سعی کرد تا مناطق از دست رفته شمال ارس را پس بگیرد که با چراغ سبز ایران مواجه شد. هواپیماهای آذری از حریم هوایی ایران وارد مناطق اشغالی شدند و منطقه اطراف هورادیز را به شدت بمباران کردند. حتی واحدهای آتشبار توپخانه ایران نیز در عملیات نظامی به طرف آذری کمک کردند و دیدبانی از سمت ایران موجب تلفات سنگین ارمنیها شد. نیروهای مسترک ارامنه از قسمت قابل توجهی از رایون فضولی عقب نشینی کردند اما شهرهای جبراییلی و فضولی و خط ارتباطی با زنگیلان همچنان در دست آنها باقی ماند.
چندی بعد زنگیلان نیز سقوط کرد و دوباره پروسه پناهجویان سرازیر شده به سمت مرزهای ایران تکرار شد. البته رییس جمهور آذربایجان چندی بعد مستشاران ایرانی که مشغول آموزش نیروهای کشورش بودند را نیز از آذربایجان اخراج کرد تا اعتقادات دینی میان نیروهای مسلح این کشور شکل نگیرد. پروژه سیاسی حیدر علیف به یک شکست سیاسی و آتش بس اجباری پس از نشست مینسک منجر شد و دولت او پس از این پایان جنگ به تقویت اقتصادی آذربایجان، استخراج نفت و گاز از دریای کاسپین و تحریف تاریخ جنگ قرهباغ روی آورد تا جایی که بازپس گیری مناطق اشغالی شهرستان فضولی را مرهون کوشش نیروهای مسلح آذربایجان اعلام کرد. اما بیشتر مردم این کشور همواره کمکهای بشردوستانه ایران را از یاد نمیبرند و حسابشان از هیئت حاکمه این کشور جداست.
دیدگاه
نیروهای ایرانی نباید به کمک جمهوری آذربایجان ضد ایرانی بپردازند دولت ایران باید این رام ملاک قرار دهد
بسیار عالی
خدا قوت
اگه طبق این داستان شما قضیه رو حساب کنیم پس خیلی از اون سیاسیون ترک اذری که اونور مرزن خیلی نمک به حروم هستن که کمک ایران رو اینطور جواب دادن جواب خوبی رو با بدی دادن همینه باید ایران دخالت نمیکرد تا اون حکومت اذربایجان سقوط میکرد که یک مشت تروریست ضد ایرانی اونجا الان جولان ندن
داستان خوبی بود قوای اسلام متشکل از نیروهای ایرانی و چچنی و افغانی و غیره به دست تنها نیروی ده هزار نفری ارمنستان تار و مار شد و بنده هم این داستان را باور کردم!
بهتره دنبال پاسخ این سوال بگردید که چه شخص یا اشخاصی این نیروها را پیش از درگیری های مهم از جبهه ها راندند؟
ایران از ارمنی ها حمایت کرد