اردوغان و تمرینات مشترک نظامی در قفقاز
وزارت دفاع آذربایجان صبحگاه دوشنبه مدعی شد که یکشنبه شب یک پهپاد شناسایی ارمنستان را ساقط کرده است. بیانیه وزارت دفاع باکو به محل این عملیات پدافندی اشاره ای نکرد اما بنا به قول شبکه های مجازی، در منطقه شمکیر (Şəmkir) واقع در غرب آذربایجان رخ داده است. ارتش آذری مدعی است این نخستین پهپادی نیست که از حمله اخیر در جولای تا به امروز صید شده است.
از سوی دیگر علی اف روز شنبه درمصاحبه تلویزیونی خود با یک کانال محلی در خصوص تمرینات نظامی مشترک کشورش با ترکیه توضیحاتی ارائه داد. این مانورها یا به قول رهبران سیاسی؛ تمرینات هرساله بین دوکشور مزبور انجام می شده اما امسال با واقعه درگیری های ارمنی ـ آذری همراه شده و بر حساسیت ها افزوده است.
به گزارش روزنامه صباح، علی اف طی این مصاحبه به ارزیابی روابط دوسویه آذربایجان و ترکیه پرداخت. علی اف در حقیقت حق نمک را نسبت به پیام های حمایت آمیز آنکارا پس از درگیری های اخیر تووز به جا آورد. سؤال اینجاست که آیا این رخدادها به معنای ترکیبات امنیتی خاصی در قفقاز جنوبی است؟ اهداف ترکیه چیست و چه حاصلی را جستجو می کند؟
علی اف در مصاحبه خود ابتدا از اردوغان تشکر کرد و او را برادر عزیز خود خواند. «او بار دیگر ثابت کرد که ترکیه همیشه در کنار آذربایجان است. این مانیفست برادری و اتحاد ترکیه و آذربایجان است. همزمان مسئولان دیگر منجمله رئیس مجلس، وزیر دفاع، وزیر خارجه و دیگر برادرمان بارها حمایت و همبستگی خود را با آذربایجان نشان دادند. این امر همچنین حاکی از همراهی ترکیه با عدالت و حقیقت است.»
در ادامه علی اف خاطرنشان کرد که کشور او نیز کنار ترکیه خواهد ایستاد و این را تمام جهان نیز می داند. علی اف گفت که دو ملت (نه دو کشور) تاریخ، ریشه های نژادی، دین!!!، زبان و فرهنگ مشترک دارند. وی اضافه کرد که این دو روابط محکمی در همه زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی بنا کرده اند که بر اساس این “موارد مشترک” است.
پس از آن علی اف به تمرینات نظامی مشترک با ترکیه اشاره کرد: «ما هر ساله تمرینات نظامی انجام می دهیم. چیز غیرعادی در اینجا نیست. البته این بار با واقعه تووز همزمان شده است. ارمنستان باید نظربدهد که آیا این همزمانی است یا نه. این تمرینات باردیگر اتحاد ما را نشان می دهد. فقط ۸۰ کیلومتر بین مرز آذربایجان ـ ارمنستان در نخجوان و ایروان قرار دارد. ارمنستان این را می داند و این ارمنی ها را مرعوب می سازد. من فکر می کنم آنها بخاطر این ترس به هیجان در می آیند.» علی اف با افزودن این نکته که تمرینات نظامی مزبور برای ثبات منطقه ای ضروری است افزود که ارمنستان ادعاهای ارضی علیه ترکیه نیز در قانون اساسی خود دارد.
روزنامه صباح نیز طی گزارشی اشاره می کند که نیروهای هوایی و زمینی دو کشور تمرینات نظامی مشترکی را به دنبال حملات اخیر ارمنستان در نقاط مرزی با آن کشور صورت دادند. از ۲۶ جولای تا ۵ آگوست درگیری های زمینی با اهداف شبیه سازی شده انجام گرفت که شامل استفاده از توپخانه، زره پوشهای مسلح و خمپاره می شد و در باکو پایتخت و منطقه مستقل خودمختار نخجوان در مجاورت ترکیه فرماندهی و مدیریت شدند. تمرینات هوایی که شامل استفاده از جت ها و هلی کوپترها بودند نیز در باکو، نخجوان، گنجه، کوردمیر و یِولاخ تا ۱۰ آگوست ادامه داشتند.
جالب توجه آنکه علی اف تأکید می کند ارمنستان می خواهد معاهده سوِر را به عنوان دستور فعلی مباحثات مطرح سازد ولی هر سیاستمدار یا مورّخ سلیم العقلی اجازه نخواهد داد این ادعاها دوباره به بحث گذارده شود. البته ترکیه بیش از آذربایجان دشمن معاهده مذکور است. معاده سور(Traité de Sèvres) سال ۱۹۲۰ پس از جنگ اول جهانی بین کشورهای پیروز و امپراطوری عثمانی نوشته شد. عثمانی ها پس از شکست مناطق خود را طبق این معاهده به فرانسه و انگلستان و یونان و ایتالیا واگذاردند و بقول نویسندگان ترکیه ای قلمروهای وسیعی را درون امپراطوری به اشغال درآوردند. ارمنستان نیز بر اساس بندهای ۸۸ تا ۹۳ از بخش ششم این معاهده شکل گرفت. بند ۸۹ می گوید که ترکیه و ارمنستان و سایرین قبول کردند که با حکمیت رئیس جمهور آمریکا مساله مرزی بین این دو کشور در ولایت ارزروم، ترابوزان، وان و بتلیس را حل کنند و تصمیم او را بپذیرند و قیود وی را برای دسترسی ارمنستان به دریا بپذیرند و توصیه های او را برای مقیدکردن ترکیه به نظامی زدایی هر منطقه از ترکیه در مجاورت با مرزهای ادعایی قبول کنند.
پاسخ کلی به سؤالات ابتدای بحث این است که ترکیه در اتفاقات اخیر به دنبال مدیریت ترتیبات امنیتی جدید در قفقاز است. در حقیقت آذربایجان به دنبال اتصال به یک قدرت منطقه ای برای بقای خویش است. ترکیه نیز به دنبال اجرای سیاست های نوعثمانی گرایی برای بیشینه سازی امنیت خود به هدف تضمین بقای خویش است. سیاست پیوستن به اتحادیه اروپا به دلیل نگاه مسیحی گرایی اروپائیان با شکست و سپس بی میلی ترکیه مواجه شد. اکنون استراتژی توسعه قدرت در شرق و رقابت با روسها در امتداد استراتژیک اوراسیا به خاورمیانه و شامات مد نظر اردوغان قرار دارد.
اولین گام تشکیل مفهوم «ملت» ترک در گستره های ژئوپلیتیک است. این سخن در بیان علی اف مشاهده می شود و مشترکات دو ملت را مبنای اتحادهای همه جانبه معرفی می نماید. او حتی دین دو ملت را مشترک خواند. نبردهای خونین سوریه به پشتیبانی ترکیه و سپس تحرکات پیچیده لیبی نشان داد که اردوغان یک رهبر سنّی غلیظ است که دلیلی نداریم سر سازگاری با شیعیان داشته باشد زیرا اساساً منشعب از اندیشه های اسلام سیاسی اخوان است. این تفکر شیعه را مانع اتحاد جهان اسلام می داند و در اندیشه های غلیظ تر و شاید بی پرواتر مثل گولن معتقد است شیعیان آلت دست یهودند.
علی اف علیرغم اسم خودش و پدرش هماره در نزاع با شیعیان آذری بوده است. آمار زندانیان منتقد وی جای شکی در این خصوص باقی نمی گذارد. در صورتی که مشترکات قومی به معنای مشترکات مذهبی هم گرفته شود قطعاً دموگرافی مذهبی این منطقه نیز در برنامه های اردوغان قرار گرفته است. ریشه های مشترک فرهنگی نیز چیزی نیست که بتواند آذربایجان را به ترکیه بچسباند. اصولاً ریشه های مشترک فرهنگی ایران و آذربایجان بیش از اشتراکات فرهنگی آنها با ترکیه است. فرهنگ چیزی نیست که بتوان آن را یک شبه ساخت مگر آنکه مشت محکمی از طریق یک نظام غیردموکراتیک آن را بر مردم دیکته نماید.
از تمرینات نظامی مشترک نیز به عنوان ابزاری جهت ورود اتحاد ترک ـ آذری به فاز سیاست اعلی (high politics) استفاده می شود تا موقعیت امنیتی ترکیه در قفقاز جنوبی تثبیت شود. ترکیه در پی وادار کردن ارمنستان به عقب نشینی و پذیرش حکمیت اردوغان به عنوان پشتیبان آذربایجان است. از زمانی که ارمنستان پس از فروپاشی شوروی به آذربایجان حمله کرد و با اولتیماتوم سپاه ایران متوقف شد تا به امروز ظاهراً چیزی برای باکو تغییر نکرده است. حکومتی بر یک عمق محدود استراتژیک و جمعیت ۱۰ میلیونی همچنان بر یک قدرت نظامی بیگانه اتکا دارد. ادعاهای حضور اسرائیل هم بر قدرت این میزبانان نیفزوده است. اسرائیل اساساً به دنبال کوتاه کردن قد همه برای سربلندی خویشتن است. اتفاقاً پس از توافقات اخیر شیوخ خلیج فارس با تل آویو باید اتحادی چنین محکم با ترکیه مورد تردید آذریها واقع شود. از سویی همان شیوخ با اردوغان سر سازگاری ندارند و از سوی دیگر اسرائیل اعتمادی به توسعه طلبی های زمینی و داعیه رهبری مسلمین توسط اردوغان ندارد.
ایران نیز به دنبال برگزاری رزمایش های مختلف با روسیه و چین است. این تحرکات ترکیه می تواند به یارگیری از کشورهای کوچک آسیای مرکزی و قفقاز منجر شود. علاوه بر آنکه اتحادیه اقتصادی اوراسیا با اهداف سیاسی و اصطلاحاً ژئواکونومیک توسط پوتین تشکیل شده، اتحادهای رزمایشی احتمالی می تواند ضرایب راهبردی بیشتری به رخدادهای پیش روی منطقه قفقاز اضافه کند. اردوغان چاره ای جز چنین برنامه های گسترش بخش ندارد. ورود او به منازعات سوریه باعث شد یک راه بی پایان را انتخاب کند که یا باید در آن پیروز شود یا انتهای خویش را با ترک آن نظاره گر باشد.
دیدگاه
بسیار جالب و دقیق بود.