تاجیکستان، نبرد کمونیسم و اسلام
شناخت و بررسی اجمالی سه دهه تاریخ کشور تاجیکستان، ماهیت جنگ داخلی و شناخت احزاب و روابط این کشور با ایران
تاجیکستان کشوری کوهستانی و در میانهی آسیای مرکزی است که بیش از ۹ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و دارای چهار استان به نام های سغد، تابع جمهوری، ختلان و منطقه خودمختار بدخشان است.
وسعت کشور تاجیکستان ۱۴۳۱۰۰ کیلومتر مربع (کمی کوچکتر از استان خراسان جنوبی) است و قوم تاجیک بیش از ۸۴ درصد، ازبک ۱۳ درصد جمعیت این کشور را تشکیل داده و الباقی از اقوام قرقیز، ترکمن، تاتار، عرب و روس و… میباشند.
دین ۹۸ درصد مردم تاجیکستان اسلام است که از این مقدار ۹۵ درصد مذهب حنفی و ۵ درصد شیعه (در بدخشان) ذکر شده است.
دورههای ریاستجمهوری در تاجیکستان از سال ۱۹۹۹ میلادی به بعد، ۷ ساله شده است و در حال حاضر “امامعلی رحمانف” با اعمال قدرت بر مجلس و تغییر قانون اساسی، ۲۹ سال است که منصب ریاست جمهوری تاجیکستان را به عهده دارد.
نظام تاجیکستان دارای دو مجلس به نام های مجلس ملی و مجلس نمایندگان است.
۱- مجلس ملی:
مجلس ملی تاجیکستان دارای ۳۴ عضو است که ۲۵ عضو آن را شوراهای محلی پنج منطقه یعنی بدخشان، سغد، ختلان، نواحی وادیحصار و رشت انتخاب میکنند و ۸ عضو دیگر را رئیسجمهور تعیین میکند. یک کرسی هم برای رئیسجمهور سابق است که در حال حاضر خالی مانده است. ریاست این مجلس در حال حاضر به عهده رستم رحمانف (فرزند امامعلی رحمانف) میباشد.
۲- مجلس نمایندگان:
این مجلس نیز دارای ۶۳ نماینده است که ۴۱ نماینده در حوزههای انتخاباتی تکنفری انتخاب میشوند و ۲۲ نماینده براساس فهرست احزاب شرکت کننده در انتخابات برگزیده خواهند شد. انتخابات این مجلس بصورت مستقیم انجام میشود و دوره نمایندگی آن ۵ سال است. در حال حاضر “محمد طاهر ذاکرزاده” ریاست این مجلس را به عهده دارد.
جنگ داخلی:
تاجیکستان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، استقلال یافت و درگیر جنگ داخلی از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷ میلادی شد.
این جنگ در اثر تضعیف جناح کمونیست و دولت جمهوری سوسیالیستی در برابر جنبش ملی آزادیخواهی که شامل ملیگراها، لیبرالها و اسلامگراها بود، شکل گرفت. دولت و کمونیستها در جنوب تاجیکستان و آزادیخواهان در مرکز و شرق کشور مستقر بودند و با راه افتادن موج اعتراضات مردمی، دولت ناچار به تصویب قانون تغییر زبان رسمی از روسی به فارسی در سال ۱۹۸۹ میلادی و همچنین تصویب اعلامیه حاکمیت تاجیکستان در سال ۱۹۹۰ میلادی کرد.
با تشدید تنشها بین جریانهای سیاسی در ماه می ۱۹۹۲ میلادی (خرداد ۷۱ شمسی)، رحمان نبیاُف رئیسجمهور وقت که از حمایت روسیه برخوردار بود، به صورت مسلحانه با مخالفینش درگیر شد و شبهنظامیان تابع دولت از کولاب به قرغان تپه در جنوب غرب تاجیکستان، (پایگاه اصلی احزاب اسلامی و دموکراتیک) حمله کردند در جریان این درگیری صدها نفر از غیرنظامیان جان باختند. در نهایت با تسخیر کاخ ریاست جمهوری توسط مخالفین، رحمان نبیاُف در ۷ سپتامبر ۱۹۹۲ میلادی (۱۶ شهریور ۷۱) استعفا داد و اکبرشاه اسکندراُف، که از پیش در شرق تاجیکستان “دولت مصالحه ملی” تشکیل داده بود، رئیس شورای عالی ریاست جمهوری شد و “عبدالملک عبدالله جاناُف” از خجند را به نخستوزیری برگزید.
در همین حال درگیری بین کولاب و قرغان تپه تداوم داشت و شهر قرغان تپه در تاریخ ۲۷ سپتامبر (۵ مهر ۷۱) به تصرف کولابیها درآمد و هزاران نفر در جریان این جنگ جان باخته و آواره شدند.
اسکندراُف نیز به واسطه اینکه اهداف کمونیستها را دنبال میکرد با فشار مخالفین روبرو شد و در حفظ دولت موقت خود موفق نبود و نهایتا در ۱۰ نوامبر ۱۹۹۲ (۱۹ آبان ۷۱) استعفا داد. پس از استعفای وی، “امامعلی شریفوویچ رحمانف” در نشست فوقالعاده شورای عالی ریاستجمهوری (در ۲۸ آبان ۷۱) موفق به جلب نظر کمونیستها که در آن شورا بیشترین سهم را داشتند، شد و به عنوان ریاست شورای عالی جدید معرفی شد و مجددا “عبدالملک عبدالله جاناُف” به نخستوزیری رسید. رحمانف به مرور افراد احزاب اسلامی و دموکراتیک را از مناصب دولتی حذف کرد و وزرای جدید را از هم قطاران و همشهریان خود یعنی کولابیها انتخاب کرد. آنها همچنین مناطق کولاب و قرغان تپه را با نام استان جدید “ختلان” ادغام کردند و کنترل آنرا بدست نیروهای کولابی و کمونیست واگذار کردند.
در دسامبر ۱۹۹۲ (آذر ۷۱) نیروهای تحت امر “امامعلی رحمانف” شهر دوشنبه را تصرف کردند و کشتارهای زیادی را در دوشنبه، بدخشان و همچنین شهرهای جنوبی تاجیکستان صورت دادند.
رحمانف پس از این برای تثبیت پیروزیهای خود از روسیه و ازبکستان درخواست مداخله نظامی کرد و ارتش این دو کشور وارد تاجیکستان شدند و با کمک نظامی روسیه و ازبکستان، نیروهای تحت امر رحمانف تا مارس ۱۹۹۳ میلادی (اسفند ۷۱) موفق به تسخیر مناطق مرکزی تاجیکستان و اکثر نقاط این کشور شدند.
در اثر این جنگ بیش از ۵۰ هزار نفر جان باختند و روس تبارها و سایر اقوام غیربومی از تاجیکستان مهاجرت کردند و گفته میشود در حملات کولابیها به قرغان تپه ۶۰ هزار نفر به افغانستان مهاجرت کردند.
در ماه ژوئن ۱۹۹۳ (خرداد ۷۲) دیوان عالی تاجیکستان فعالیت احزاب نهضت اسلامی تاجیکستان، سازمان لعل بدخشان، سازمان رستاخیز و حزب دموکراتیک تاجیکستان را غیرقانونی دانست و ساختار سیاسی تاجیکستان به سیطره کامل کمونیستها درآمد. پس از این اتفاقات رقابت قدرت بین کولابیها و خجندیها اوج گرفت و “عبدالملک عبدالله جاناُف” از نخستوزیری استعفا داد. در نوامبر سال ۱۹۹۴ (آبان ۷۳) انتخاباتی در تاجیکستان برگزار شد که امامعلی رحمانف در رقابت با عبدالله جاناُف با کسب ۵۸ درصد آرا پیروز شد.
همزمان با این حوادث قدرت های منطقهای (روسیه، ایران، پاکستان و آمریکا) و سازمان ملل طرح صلح تاجیکستان را از سال ۱۹۹۴ (فرودین ۷۳) کلید زده بودند و گفتگوها بین مخالفین (احزاب اسلامی و دموکراتیک) و حکومت رحمانف در نشستهای متعددی در شهرهای مسکو، تهران، مشهد، کابل، بیشکک، آلماتی و عشقآباد شکل گرفت و در نهایت “سید عبدالله نوری” رهبر حزب نهضت اسلامی (بزرگترین مخالف رحمانف) و امامعلی رحمانف توافق عمومی صلح و سازش ملی را در ۲۷ ژوئن ۱۹۹۷ میلادی (۶ تیر ۷۶) در مسکو امضاء کردند و جنگ داخلی تاجیکستان پس از پنج سال و دو ماه پایان یافت.
طبق این توافق احزاب مخالف عفو شده و شبهنظامیان تابع آنها در ارتش ادغام شدند. همچنین هر یک از طرفین مخالف سیزده کرسی در مجلس بدست آوردند و ۳۰ درصد مناصب حکومت به مخالفان اعطا شد.
جنگ و تنشهای داخلی تاجیکستان به اینجا ختم نشد و درگیری، قتل و غارت همچنان ادامه داشت. در اوایل ماه نوامبر ۱۹۹۸ میلادی (آبان ۷۷) نیز سرهنگ “محمود خدای بردیاُف” از ازبکستان وارد شهر خجند (مرکز استان سغد) شد و در آنجا کودتایی را راهاندازی کرد و پس از ۵ روز درگیری با نیروهای حکومتی به ازبکستان فرار کرد. کودتای او منجر به تیرگی روابط دولت رحمانف با ازبکستان و چند تن از سیاستمداران تاجیک نظیر “عبدالله جاناُف” نخستوزیر سابق شد.
در چهارمین انتخابات ریاست جمهوری این کشور نیز که در تاریخ ۶ نوامبر ۱۹۹۹ (۱۵ آبان ۷۸) برگزار شد، امامعلی رحمانف در رقابت با “دولت عثمان” کاندیدای حزب نهضت اسلامی، به پیروزی دست یافت و برای دومین بار رئیسجمهور تاجیکستان شد و در حال حاضر ریاست وی همچنان ادامه دارد. اختلاف حزب نهضت اسلامی با جریان تابع رحمانف نیز در انتخابات سال ۲۰۰۵ میلادی رخ داد که رحمانف برای سومین بار خود را کاندیدای ریاست جمهوری کرد و نهضت اسلامی این را خلاف قانون و توافق صلح دانست و پس از آن اختلافات بالا گرفت و رحمانف مجددا درصدد حذف مخالفین خود برآمد.
احزاب تاجیکستان:
۱- حزب کمونیست تاجیکستان:
این حزب از سال ۱۹۱۸ میلادی تاسیس شده و از سال ۲۰۰۵ میلادی روند نزولی قدرت آنها به طور جدی آغاز شد و در حال حاضر تنها ۲ کرسی از ۶۳ کرسی مجلس عالی تاجیکستان را در اختیار دارند.
۲- حزب خلق دموکرات:
بزرگترین حزب در تاجیکستان و جریان حاکم بر این کشور حزب خلق دموکرات است که در تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۹۴ میلادی (۱۹ آذر ۷۳) تشکیل شد و رهبری آن به عهده امامعلی رحمانف بوده و مقر در کاخ وحدت شهر دوشنبه قرار دارد. بینش سیاسی آنها براساس سکولاریسم (جدایی دین از سیاست) و سوسیالیسم است و در حکومتداری بر انحصار جبهه خود تاکید دارند. بطوریکه پست ریاستجمهوری، ریاست مجالس عالی و ملی، وزارتخانهها و ارتش از سال ۲۰۰۵ میلادی به بعد در سیطره آنهاست.
۳- حزب نهضت اسلامی:
اصلی ترین حزب اسلامگرا در تاجیکستان و تنها حزب اسلامی قانونی ثبت شده در آسیای میانه است که بنیان آن توسط “عبدالله نوری” (سید عبدالله نورالدینویچ سعیداُف) پایه گذاری شد و در تاریخ ۲۶ اکتبر سال ۱۹۹۱ میلادی (۴ آبان ۷۰) رسمیت یافت.
عبدالله نوری در تاریخ ۱۸ مرداد ۸۵ بطور مشکوکی درگذشت و پس از آن رهبری حزب به “محیالدین کبیری” واگذار شده است.
بینش سیاسی آنها براساس مردم سالاری، آزادی و شایسته سالاری براساس ارزشهای ملی و مذهبی عنوان شده است.
حزب نهضت اسلامی در جریان جنگ داخلی سردمدار مخالفین دولت کمونیست بود و در حال حاضر از سوی دادگاه عالی تاجیکستان منحل اعلام شده است. نهضت اسلامی از سوی دولت امامعلی رحمانف بارها متهم به انجام کودتا (کودتای ژنرال عبدالحلیم نظرزاده در سپتامبر ۲۰۱۵)، ترور و… شده و در کنار سایر نهادهای اپوزیسیون تاجیکستان، گروه تروریستی عنوان شده و فعالیت آنها در تاجیکستان ممنوع است.
سران نهضت اسلامی از زمان دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی با ایران ارتباط نزدیکی داشتهاند و آقای کبیری در جریان همایش بیداری اسلامی سال ۲۰۱۶ با “امام خامنهای” رهبر انقلاب اسلامی نیز دیدار داشته است.
در تاجیکستان احزاب دیگری نظیر حزب کشاورزی (اگرری)، اصلاحات اقتصادی، دموکرات و سوسیالیست نیز وجود دارند که قدرت و جایگاه قابل توجهی در سیاست تاجیکستان ندارند و هر یک در مجلس نمایندگان دارای تعداد محدودی نماینده هستند. در تاجیکستان احزاب کمونیست و سوسیالیست نیز طرفدار سیاستهای حزب حاکم یعنی حزب خلق دموکرات هستند.
دو گروه “جنبش اسلامی ازبکستان” و “التحریر” در تاجیکستان تنها فعالیت مسلحانه داشته و سابقهی هیچ فعالیت حزبی و سیاسی در این کشور را ندارند:
۴- جنبش اسلامی ازبکستان:
حزب حرکت اسلامی ازبکستان جنبشی است که در سال ۱۹۹۸ میلادی بوسیله “جمعه بای نمنگانی” (گفته میشود در سال ۲۰۰۱ میلادی و در حمله هوایی آمریکا در قندوز افغانستان کشته شد.) و “طاهر یولداشف” پس از پایان جنگ داخلی تاجیکستان با هدف مبارزه با دولتهای کمونیست ازبکستان و تاجیکستان ایجاد شد.
این گروه تا سال ۲۰۱۰ میلادی چند عملیات تروریستی از کشتار اندیجان، حملات به نقاط مرزی تاجیکستان، بمبگذاری و… انجام دادند و حتی از سوی چین به تحریک و همکاری با جنبش ترکستان شرقی متهم شدند.
۵- حزب التحریر:
این گروه در وادی فرغانه واقع در شمال تاجیکستان فعالیت داشته و چند عملیات در خجند و چند نقطه دیگر تاجیکستان انجام دادهاند. این گروه از سال ۲۰۰۷ میلادی به بعد در آسیای میانه فعالیتی نداشته است.
روابط تاجیکستان و ایران:
پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای حوزه آسیای میانه، موقعیت های مختلفی در این منطقه به وجود آمد که با توجه به پیوند تاریخ این مناطق با ایران میتوانست مناسبات جدیدی را رقم بزند. از این رو قدرتهای استعماری همواره از نفوذ و تاثیرگذاری ایران بر آسیای میانه به نحوی جلوگیری کردهاند و روابط استراتژیک ایران با تاجیکستان علیرغم اینکه توافق صلح تاجیکستان از دستاوردهای دیپلماتیک ایران بود، آن طور که بایست تحقق نیافته است.
ایران در روابط با کشورهایی نظیر تاجیکستان و افغانستان اصل را بر اشتراکات فرهنگی و زبان مشترک قرار داده و این موقعیت در دور زدن تحریمهای غرب و شکست محاصره اقتصادی نیز تاثیر داشته است. این روابط برای تاجیکستان نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و منافع اقتصادی زیادی از جمله ساخت پروژههای زیرساختی و توسعه حوزه انرژی را برای آنها به دنبال داشته است. اما نقش آفرینی سایر بازیگرها در آسیای میانه، تفاوت تفکرات طرفین و همچنین چالش هایی نظیر جنگ افغانستان و جانبداری حکومت امامعلی رحمانف از عربستان سعودی در تقابل با ایران، مانع از ساخت روابط استراتژیک بین این دو ملت شد.
نتیجهگیری:
با توجه به موقعیت مرکزی تاجیکستان در آسیای میانه، همسایگی با افغانستان و چین و همچنین ظرفیتهای اقتصادی این کشور از جمله منابع نفتی و گازی میتوان گفت تاجیکستان نقش مهمی در تحولات آینده آسیای میانه دارد. با توجه به سیطره کمونیستهای سکولار بر حکومت تاجیکستان و همچنین تحولات سیاسی سالهای اخیر در تاجیکستان بنظر میرسد که امامعلی رحمانف در حال زمینهچینی برای انتقال قدرت به فرزندان خود است و این موضوع با تهدیدات مختلفی از جمله جنگ داخلی روبرو است.
دیدگاه