یادداشت: پیامدهای خروج آمریکا از افغانستان
عقبنشینی آمریکا از افغانستان، نظامیان آمریکا و ناتو را از یک جنگ طولانی مدت رها میکند، اما افغانستان را گرفتار آیندهای نامشخص و پر از خشونت و اختلاف خواهد کرد.
تصمیم آمریکا برای خروج از جنگی که از بیست سال پیش با هدف مبارزه با تروریسم آغاز شد، تصمیمی است که مورد اتفاق دولتهای مختلف این کشور بوده است و با بررسی چند ساله بدست آمده است. “راس ویلسون” سفیر آمریکا در کابل در این باره میگوید: «ما از چند سال گذشته به این نتیجه رسیدیم که جنگ طولانی مدت یک بنبست است و ما پیروز آن نخواهیم بود. ما مشکلات افغانستان و طالبان را نمیتوانیم پایان دهیم و راهحل آن از طریق سیاسی ممکن است.» اما خروج آمریکا از افغانستان همانند ورود آنها، نه تنها مشکلات افغانستان را حل نمیکند بلکه به گرفتاریهای این کشور خواهد افزود.
مشکلاتی که ۴۸ سال پیش با کودتای محمد داود خان علیه محمد ظاهرشاه در افغانستان آغاز شد و پس از روی کار آمدن سیزده حکومت از جمهوری خواهان تا چپ های کمونیست، طالبان و غربگراهایی نظیر اشرف غنی همچنان حل نشده باقی خواهد ماند. چرا که افغانستان دستخوش دخالتهای شوروی، آمریکا و ناتو قرار گرفت و وابستگی دولتهای افغانستان به آنها مانع استقلال و پدید آمدن جریانهای بومی شد و در نتیجه این سیاست “قوم گرایی” و “اختلافات مذهبی” آتش جنگ را شعلهورتر از گذشته کرد.
برای بررسی وضعیت فعلی و آینده افغانستان پس از خروج آمریکا، ذکر چند نکته مهم است:
۱- خروج آمریکا از افغانستان:
آمریکا طبق توافق دوحه بایستی خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان را تا تاریخ ۱ می ۲۰۲۱ میلادی (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰) تکمیل میکرد اما این موضوع تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی (۲۰ شهریور ۱۴۰۰) و بیستمین سالروز واقعه ۱۱ سپتامبر به تعویق افتاد.
آمریکا در آخرین آمار تعداد نظامیان خود در افغانستان را ۲۵۰۰ نفر اعلام کرده است، اما طبق گزارش سازمان سیگار در کنار این تعداد، ۶۱۴۷ نفر آمریکایی دیگر تحت عنوان پیمانکار نظامی در افغانستان حضور دارند که از وزارت دفاع افغانستان پشتیبانی میکنند و در صورت خروج آنها وزارت دفاع افغانستان دچار مشکلات زیادی خواهد شد. این مشکلات در صورت عدم توافق سیاسی با طالبان ممکن است زمینه شکست های مداوم نظامی از طالبان را نیز فراهم کند.
آمریکا همچنین عنوان کرده است که در طول مدت خروج نیروهایش از افغانستان، نبایستی خطایی از طالبان سر بزند و در این صورت پاسخ محکمی به طالبان خواهد داد. اگر چه تصمیم آمریکا بر خروج از افغانستان نهایی شده است اما وقوع یک حادثه دیگر نظیر ۱۱ سپتامبر میتواند حضور آنها در افغانستان را تمدید کند.
۲- نگاه چین به خروج آمریکا از افغانستان چیست؟
نگاه چین به همسایه غربی خود افغانستان با ۷۶ کیلومتر مرز مشترک، به گونهای است که اگر نسبت به تحولات افغانستان بیتفاوت بماند بایستی منتظر افزایش تهدیدات ناشی از حضور تجزیهطلبان سین کیانگ و گروههای تروریستی القاعده و داعش در افغانستان، قاچاق مواد مخدر و… باشد و اگر در آنجا دخالت نظامی کند، همانند شوروی و آمریکا در باتلاقی چندین ساله فرو خواهد رفت. بنابراین آنها برای دور ماندن از این دو موضوع، راهکاری مطلوب در افغانستان انتخاب کردهاند که اصل آن بر همکاری منطقهای (با روسیه، پاکستان و احتمالا ایران) و بینالمللی برای استقرار ثبات در افغانستان است. چین در نشستهای اخیر صلح افغانستان شرکت مستمر داشته است و اهداف آتی خود را در تامین امنیت مرزهای غربی، حفظ منافع و روابط تجاری، برقراری خط راه آهن افغانستان تا ایران و… میبیند و حاضر است برای تحقق این اهداف نیروهای نظامی نیز مستقر کند.
بنابراین یکی از ابعاد احتمالی خروج آمریکا، مشغول کردن چین در افغانستان میتواند باشد.
۳- تشکیل دولت و آینده افغانستان چگونه خواهد بود؟
مسئله تشکیل حکومت مشترک بین طالبان و سایر جریانهای افغانستانی تاکنون جدیت نیافته و شورای عالی مصالحه و طالبان هر دو با ارائه طرحهایی خواستار استقرار دولت موقت شدهاند، که کلیات هر دو طرح مشابه بوده و تنها جزئیات آن با یکدیگر متفاوت است.
طرحهای هر دو طرف بر نظام نیمه ریاستی تاکید دارند و خواستار تقسیم مناصب و پستها بین جریانهای مختلف شدهاند که اساسا چنین طرحی جزء مشکلات اساسی افغانستان در سالهای اخیر بوده است. منافع جریانها و تقسیم بندی اقوام بیشک زمینهساز فساد و اختلاف طبقاتی در جامعه افغانستان بوده و خواهد بود. این مدل علاوه بر افغانستان، عراق و لبنان نیز اجرا شده است که مشکلات فراوانی را در دهههای اخیر برای منطقه و خود این ملتها به دنبال داشته است.
در این میان اشرف غنی که خود را در جمع رهبران قدرتمند در افغانستان میبیند با تنزل در مواضع خود از عدم تسلیم دولت به طالبان و مخالفت با استقرار دولت موقت و… به تقسیم مشروط قدرت با طالبان رسیده است و در آخرین اظهارات خود از پذیرفتن تقسیم قدرت با طالبان در صورت کنار گذاشتن جنگ و خشونت سخن گفته است.
خوشبینانه ترین دیدگاه در خصوص دولت آینده افغانستان این است که مذاکرات شورای عالی مصالحه با طالبان (یا همان مذاکرات بین الافغانی) همچنان ادامه خواهد داشت و نتیجه آن بالاتر از تشکیل دولت موقت نخواهد رفت و افغانستان برای تشکیل دولت جدید چند سال دیگر با این موضوع درگیر خواهد بود.
از جمله نشانههای آن نیز پیوستن برخی جریانها به طالبان، اقدام طالبان در درخواست مذاکره فردی با رهبران سیاسی جریانهای افغانستانی از جمله عبدالله عبدالله و حامد کرزی است که نشانگر دل بستن طالبان به تضعیف بدنه حکومت مرکزی است و عواقب مطلوبی در چنین رفتارهایی دیده نمیشود.
طالبان مدعی است که اکثریت جمعیت و ۷۰ درصد خاک افغانستان در کنترل آنها است، در حالی که منابع آماری جمعیت طرفداران طالبان را حدود ۴ میلیون نفر و میزان تسلط و نفوذ طالبان در خاک افغانستان را ۴۳ درصد عنوان کرده و تعداد مسلحین تابع آنها را ۵۰ تا ۶۰ هزار نفر تخمین زدهاند.
نکتهی دیگر در خصوص آینده افغانستان این است که هرج و مرج بیشتر در افغانستان منجر به تقویت داعش میشود، چرا که آنها در میان قبایل افراطی و اعضای ناراضی طالبان طرفداران زیادی دارند و تقویت آنها مشکل بزرگی برای افغانستان و منطقه آسیای میانه است.
در نتیجه باید گفت که خروج آمریکا از افغانستان همانند ورودش، مشکلات جدیدی را برای افغانستان و منطقه ایجاد خواهد کرد. حل نشدن تضادهای قومی و مذهبی و به تعبیر بهتر عدم جامعه سازی نتیجهای جز جنگ و نهایتا تجزیه به دنبال ندارد.
آمریکای دونالد ترامپ و جوزف بایدن هر دو مدعیاند که ماموریت آنها در افغانستان با از بین رفتن “اسامه بن لادن” رهبر پیشین القاعده و تضعیف شدید این گروه پایان یافته است. آنها خروج از افغانستان را در راستای منافع خود از کاهش هزینههای نظامی در خارج از آمریکا تا درگیر کردن رقبای خود نظیر ایران و چین در افغانستان میبینند و هیچگاه توجهی به استقلال و ثبات افغانستان نداشته و ندارند.
دیدگاه
افغانستان درست بشو نیست
افغانستان حتی از زمان ظاهرشاه نیز دارای ثبات نیست یکی از علل اصلی اختلاف مذهبی و دیگری قومی هست در این بین پشتون ها عامل اصلی بی ثباتی هستند چون با زیادی خواهیشون دیگر اقوام و مذاهب افغانستان را می خواهند نابود کنند تنها راه حل مسئله افغانستان تجزیه این کشور به مناطقی هست که خواستگاه اون اقوام هست یعنی اگر دو سه قبیله پشتون با زور رفتند شمال باید بیرون ریخته شوند سمت جنوب