یادداشت: جنگ یمن به کدام سو میرود؟ شماره چهارم
میدان نبرد یمن به مرحلهای از تقابل رسیده است که وجه دیگری از جنگ را بازگو میکند و آن وجه، وجه دیپلماسی است.
همانطور که در مطالب گذشته اشاره کردیم، تنازعات منطقهای در این برهه از زمان در دو بخش نظامی و سیاسی (یا همان جنگ سخت و نیمه سخت) قرار گرفته است و در خصوص یمن، پس از روی کار آمدن دولت جوزف بایدن در آمریکا، میدان سیاست اهمیت جدیتری پیدا کرده است.
در فاصلهی چند ماه اخیر آمریکا و عربستان سعودی ریل جنگ را طوری هدایت کردند که اهداف و سیاستهای آنها از جنگ یمن از بُعد نظامی خارج شود و در بُعد سیاسی محقق شود. چرا که ائتلاف سعودی در طی ۶ سال نبرد نظامی علاوه بر اینکه قادر به شکست جریان مقاومت در یمن نبوده است بلکه چند شکست سنگین نظیر عملیاتهای انصارالله در الجوف، صعده، مأرب و الضالع و… را متحمل شده است. در همین راستا و در ابتدای شکل گیری دور جدید مذاکرات یمن، “محمد عبدالسلام” سخنگو و مسئول مذاکرات انصارالله نیز اشاره کرد که دشمن آنچه را که در میدان نبرد به دست نیاورده است در میدان مذاکره نیز بدست نخواهد آورد.
اما محقق کردن این هدف بسیار کار سختی است چرا که آمریکا و عربستان سعودی با یک برنامه کاملا هماهنگ شده وارد میدان شدهاند که سیر آن را میتوان اینگونه نوشت:
۱- پالسهای مذاکره و مطرح کردن تئوری پایان جنگ.
۲- اختلافات ظاهری در سیاستمداران آمریکایی و سعودی اما در باطن هماهنگی و تهیه برنامه مشترک.
۳- هجمه رسانهای به نقاط قوت مقاومت و پشتیبانی از نقاط ضعف ائتلاف سعودی.
به عنوان نمونه گزارش ویژه شبکه CNN از نبردهای مأرب را میتوانید ببینید که چگونه حضور گسترده گروههای تروریستی القاعده و داعش تحت فرماندهی ائتلاف پوشانده میشود و هدف حملات انصارالله را به دروغ غیرنظامیان و اردوگاههای آوارگان عنوان میکنند. (گزارش وارونهی شبکه CNN از نبردهای مارب)
و یا چگونه حملات متعدد هوایی ائتلاف سعودی پوشش داده نمیشود و در مقابل حملات موشکی و پهپادی انصارالله برجسته شده و برای سعودیها مظلوم نمایی میکند.
برای کسانی که سیر روی کار آمدن القاعده تا حمله ٱمریکا و ناتو به افغانستان و عراق، سیر روی کار آمدن داعش تا اشغال خاک سوریه و عراق را میشناسند و تحلیل کردهاند، روند تحولات چند ماه اخیر در منطقه از تشدید درگیری اسرائیل با ایران تا نبردهای مأرب نیز بسیار دارای اهمیت و قابل بررسی است.
به هر حال دیدار و گفتگوهای یمن با دیدارهای اخیر مقامات ایرانی و سعودی در عراق وارد سطح منطقهای نیز شده و ابعاد جدیدی در حال مطرح شدن است.
این ابعاد در موارد زیر خلاصه میشود:
۱- کشاندن موضوع یمن به شورای امنیت:
آمریکا و ائتلاف سعودی در ماههای اخیر چندین بار پیشنهادهایی را به عنوان طرح صلح، پایان جنگ و… در یمن مطرح کردهاند که این طرحها به دلیل اینکه مسائل رفع محاصره، آتشبس و همچنین حل سیاسی مشکلات یمن را شامل نشده هر بار از سوی انصارالله رد شده است.
آیا آنها مولفههای انصارالله در خصوص راهحل پایان جنگ در یمن را نشنیدهاند؟ و یا راهحل پایان جنگ را نمیدانند؟ قطعا میدانند؛ اما چرا طرح ناقص و شرایط متضاد با خط قرمزهای انصارالله را مطرح میکنند؟
چون جلوه دادن انصارالله به عنوان جنگ طلب، غیرقابل انعطاف و عامل تداوم جنگ یمن در دستور کار است. آنها میخواهند مسئله جنگ یمن را بدون راهکار عنوان کرده و آن را به شورای امنیت برده و مقاومت را به مواجهه با قطعنامه شورای امنیت و فشارهای بینالمللی بکشانند.
۲- قطعنامه شورای امنیت چیست؟
در سال ۱۴ آوریل ۲۰۱۵ میلادی (۲۴ فروردین ۹۴) شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامهای را در خصوص یمن تصویب کرد که به موجب آن طرفین درگیر در جنگ یمن تحریم تسلیحاتی شده و همچنین رهبر انصارالله و احمد فرزند ارشد علی عبدالله صالح ممنوع از سفر شدند. شورای امنیت طبق این قطعنامه، بازرسی کشتی هایی که به مقصد یمن بودند را تصویب کرد و عبدربه منصورهادی را به عنوان رئیسجمهور یمن به رسمیت شناخت و همچنین خواستار عقبنشینی انصارالله از صنعاء و سایر شهرهای یمن شد.
اما اجرای این قطعنامه به دلایل مختلف با مشکل روبرو شده است و حالا آمریکا و عربستان سعودی قصد دارند با حذف این قطعنامه و صدور قطعنامه جدید نواقص آن را تکمیل کرده و مقاومت را در یمن با اجماع بینالمللی مواجه کنند.
توقف جنگ بدون آتشبس همه جانبه، رفع محاصره کامل یمن و مشخص نکردن نقشه راه سیاسی از جمله دلایلی است که منجر به رد شدن طرحهای سازمان ملل، آمریکا و عربستان سعودی توسط انصارالله شده است.
آمریکا اخیرا به دست برتر انصارالله در قدرت اجتماعی و سیاسی یمن اذعان کرده است، اما این موضوع در راستای اینست که دولت نجات را متقاعد به تشکیل دولت موقت کنند و آنچه که قبلا در افغانستان و… امتحان و اجرا شده است را در یمن نیز به اجرا بگذارند.
بنابراین صدور قطعنامه جدید در خصوص یمن، بدون در نظر گرفتن مسائل رفع محاصره یمن، توقف کامل جنگ و نقشه راه سیاسی تنها منجر به بستن دستان پیروز قطعی جنگ یمن یعنی انصارالله میشود.
۳- آخرین وضعیت جنگ یمن:
در حال حاضر انصارالله موفق به شکستن خط اول دفاعی ائتلاف سعودی در غرب شهر مأرب شده و در مناطق طلعه الحمرا، ایدات الراء و وادی نخلا که در فاصله حدودی ۱۰ کیلومتر از شهر مأرب قرار دارند، مستقر شده است.
با توجه به روند تحولات این منطقه، میتوان گفت که انصارالله از عملیات مأرب به عنوان اهرم فشاری برای کسب امتیاز در رفع محاصره یمن استفاده میکند و برای طی کردن روند آن، علیرغم قدرت کافی و فرصتهای مناسب فعلا عجلهای ندارند. در واقع استقرار گروههای تروریستی القاعده و داعش و حملات سنگین هوایی ائتلاف در مأرب مانعی برای انصارالله نیست و کنار زدن این مسائل در عملیاتهای گذشته انصارالله در الجوف، صعده، مدیریتهای غربی و جنوبی استان مأرب و… هم انجام شده است و اینکه در برخی رسانههای داخلی و از زبان برخی تحلیلگران عنوان میشود که انصارالله در آزادسازی مأرب به مشکل خورده و یا توان آن را ندارد، تحلیلی غلط و ناآگاهانه است.
انصارالله برای آزادسازی مأرب به فعال شدن سایر جبهات جنوبی و شمالی این شهر نیاز دارد و علت آن لشکرکشی منصورهادی از استانهای شبوه، ابین و… به مأرب و فراخواندن مسلحین القاعده و داعش به جنگ با انصارالله نیست؛ بلکه دیوار دفاعی ائتلاف سعودی در غرب شهر است که با مجموعهای از عوارض طبیعی، سیم خاردار، میدان مین و تله های انفجاری و…. توسط واحدهای مهندسی این ائتلاف ایجاد شده است.
این اقدام هوشمندانه ائتلاف در ۳ خط و با کمک مستشاران آمریکایی و اسرائیلی احداث شده است.
افتتاح جبهه نبرد در منطقهای دیگر نیز با توجه به شکست عملیات نیروهای منصورهادی در تعز و همچنین عملیات “غزوه بدر” مسلحین القاعده در جبهات البیضاء، مأرب و الجوف تا زمان برقرار بودن کانالهای مذاکره در عمان و عراق، منتفی است. البته این امر قطعی نیست چرا که جنوبیها اخیرا تحرکات مهمی در ابین، عدن و جنوب الحدیده داشتهاند و تقابل مجدد آنها با نیروهای منصورهادی و انصارالله بعید نیست.
دیدگاه
سلام.جالب و خوب.اما جنگ یمن زودتر از سوریه،عراق و … تمام میشود. چرا که انصارالله قدرت بسیار عالی در اتحاد و یک پارچه سازی دارد و از همه مهمتر اعتقاد قوی و محکم به خدا و قران و حیاء و انسانیت و .. دارند.در واقع از روی شعار نوشته روی پرچمشان تا اخر خط را می توان فهمید.از محاصره فوق العاده شدید! می توان فهمید اصل و واقعی هستن. مومن و باخدا هستن.قطعا امریکا و محور عبری و عربی (+باقی نوکران) به خوبی فهمیدن هیچ جوره نمیشه انصارالله شکست داده! (شاید بشه ایران رو شکست داد، دی : !! با این وضعیت فرهنگی و اشفتگی و ..!) اما انصارالله رو نه! بنابراین به تصمیم قطعی دارن میرسن! برن تویه کار نرمالیزه کردن و جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و یک پروژه چند ده ساله برای فروپاشی درونی (با ابتذال و بی بندباری و جنگ اعصاب درونی و ..). چرا که هرچی بلا بود سر یمنی ها اوردن ولی اونا نه تنها تغییر عقیده ندادن،بلکه مطمعا تر شدن و الان واقعا بیشتر همین مزدورها از یمن و خود محور غربی هستن که می جنگن در مقابل یمنی ها و انصارالله ها! اخه ملت یمن چه نوع نزدیکی به فرهنگی ابتذال برانگیز و کفر گونه امریکا و اسرائیل و غرب داره! که مثلا بخواد از لحاظ اعتقادی بهش نزدیک بشه! و براش بجنگه!
انصارالله بهتر اولا فریب مذاکره اینا رو نخوره! که قطعا خسارت شدید خواهد خورد!(ترحم به پلنگ تیزدندان! اونم الان که کلی پایگاه داره میزنه و اصلا وظیفه اش نابودی مسلمانان است!) دوم اینکه، یک تیم و گروه برای مسائل فرهنگی و مبارزه با جنگ نرم و فرهنگی از همین الان باید تشکیل بده! دوم اینکه یک تیم رو بزارن که به صورت حرفه ای برن روی مسائل اقتصادی کار کن و نقشه راه بزرگ برای شکوفایی اقتصاد یمن بریزن که در اینده اصلی ترین گزینه ها برای اذیت و ازار مردم یمن همین دو گزینه خواهد بود.
سلام ان شاء الله اینطور باشد. اما مسائل فراتر و پیچیده تر از اینهایی هست که شما فرمودید
توضیح بده تا ما هم بفهمیم
سلام توضیحات ما در یادداشت های و اخبار روزانه تحت عنوان “تحولات یمن” و… هست، مطالعه و پیگیری بفرمایید.
سلام.
خیلی برایم جالب بود…
عمر به علی ع گفت چگونه به نبرد ایرانیان بروم در حالی که نیروهایشان بیشتر و تجهیزاتشان بهتر است؟
علی ع فرمود امر خدا هیچگاه با این موارد سنجیده نشده!!!!!
خیلی برایم جالب بود… اگر امثال من آن زمان بودیم و ولایت را نمیشناختیم… شاید به علی ع چند نکتهی اسلامی (!) و عقلانی (!) یادآوری میکردیم! که تو باید سنجیدهتر رفتار کنی… و دو دو تا چهار تا میشود… و تجربیات ما چیز دیگری میگوید و پیچیدگی مسائل دنیوی را به او میآموختیم! از تکنیکها و تاکتیکهای رزمی و چگونگی فعالیت پیلهای ایرانی در برابر اسبها و شترهای عربی سخن میگفتیم…
…
این علی ع بود!
خمینی کبیر ره چه کرد؟ شاه به او میگفت سربازان من این همه، سربازان تو کجا؟
خمینی ره با دست خالی به خاطر خدا با نیت خالص آغاز کرد و پس از شاه، صدام را، که از حمایت اعراب و غرب بهره میبرد، حذف کرد و در آینده نیز صهیونیسم (ارتش پنجم جهان) و آمریکا را حذف خواهد کرد.
جمعبندی: محاسبات دنیوی درست است. و ما هم به خاطر این که رسول خدا ص آنها را رعایت کرده است رعایت میکنیم. ولی یک دست محاسبات بالاتر از اینها هم هست. که در آن دیگر شمردن این که من پنجتا موشک سجیل دارم تو دو تا گنبد آهنی داری و نیست. بلکه وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه است. (و اگر نصر خدا بیاید، نه تنها اسباب دنیوی فراهم میشود بلکه حتی قلوب انسانها نیز گاهی تغییر میکند!)