نسخه انگلیسی روسها و انفعال ایران در دفاع از ایرانیتباران
چند روزیست که مجددا شاهد درگیری هایی در مرز بین تاجیکستان و قرقیزستان هستیم. درگیری هایی که به طور معمول در کشورهای جدا شده از شوروی وجود دارد و ریشه در تقسیمات زمان شوروی در این جمهوریها دارد. در زمان شوروی و بخصوص زمان استالین، رهبران این کشور برای حکومت آسانتر بر کشورهایی که سابقه تاریخی بیشتری نسبت به روسها داشتند و دارای بافت قومیتی منسجمی در آسیای مرکزی و منطقه قفقاز بودند، دست به ایجاد هویتهای خرد و تجزیه شده و جابجایی مناطق بین جمهوریها زدند.
همچنین مهاجرت های قومی را برای دامن زدن به این اختلافات تشدید کردند. به طور کلی مهندسی ملت ها توسط شوروی و الحاق مناطق ناهمگون به دیگر کشورها صورت میگرفت تا ضمن درگیری هر جمهوری به ناآرامی داخل خود، از عنصر اختلاف قومیتی به عنوان ضامنی برای عدم اقدام کشورها برعلیه شوروی استفاده کنند. جابجاییهای مناطق در آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، تاجیکستان، قرقیزستان و ازبکستان از این دست اقدامات بود.
اقداماتی که هنوز روسها از آن بهره می برند به نحوی که پس از چندین دهه از فروپاشی شوروی و تقویت روسیه در این سالها، این اختلافت چندین کارکرد برای روسها دارد. اول آنکه به عنوان محور کشورهای مشترک المنافع جداشده از شوروی در نقش پدر و قیم، از این اختلافات برای جلوگیری از آرامش و استقلال کامل این کشورها و یا رفتن این کشورها به سمت دیگر قدرتها استفاده می کنند. دوم با تقویت بیش از پیش روسیه، آنان از این اختلافات برای مداخله نظامی در این کشورها استفاده می کنند. آن هم به بهانههایی مثل دفاع از روستبارها، حافظ صلح، دفاع از منافع روسیه و… . حربههایی که تا پیش از این معمولا انگلسان در مستعمرات خود استفاده می کرد و نتیجه ای جز تسلط بیشتر سیاسی و نظامی بر کشورها ندارد.
اما سوال اینجاست که حق ایران درحمایت از ایرانی تباران چه میشود. در سالیان گذشته بخصوص در زمان فروپاشی شوروی بسیاری از ایرانی تباران خواهان ارتباط بیشتر و یا الحاق به ایران بودند. جمهوری های نخجون و تالش به عنون مثالهای بارز در این زمینه هستند که حتی در پی برگزاری همهپرسی و الحاق بودند که با عکس العمل سرد دولتمردان وقت ایران روبرو شدند. بعدها لابی روس ها در جمهوری ها برای جلوگیری از تکرار چنین اقداماتی، بیشتر از خط فکری حمایت کرد که ایران را مساوی با فارسی زبانان می دانستند، در صورتی که اگر اینگونه بود اسم ایران باید فارسستان میبود، در حالی که از دوران باستان ایران کشوری قومیتی بوده که تمام اقوام در آن سهیم بودند و همدیگر را هموطن می دانستند.
اقوام تاجیک و هزاره در افغانستان مورد دیگری است که هویت ایرانی دارند و جزو جامعه ایرانی تباران محسوب می شوند. اقوامی که هرچند خواهان ارتباط بیشتر با ایران هستند اما همچون دیگر اقوام ایرانی تبار در دیگر کشورها برای جلوگیری از همبستگی با ایران مورد تبعیض واقع شدهاند. تبعیض و استبدادی که از سوی تمام قدرتها چه روسیه، چه انگلیس و چه آمریکا در چند قرن اخیر برای تضعیف عنصر ملیت و همگرایی ایرانی اعمال شده است.
تاجیکستان نیز در ابتدای جداشدن از شوروی زمینه همکاری فراوانی با ایران داشت و مردم آن در بسیاری از مسائل از جمله تغییر الفبای سیریلیک به فارسی چشم امید به ایران داشتند اما مجددا با چشم پوشی مسئولان ایرانی، لابی روسیه در این کشور قدرت را قبضه کرد و با ممنوع اعلام کردن دیگر احزاب راه را برای قدرت گرفتن ایرانیتباران تا حدودی بست. در ازبکستان نیز علاوه بر آنکه چهل درصد لغات آن فارسیست، چندین منطقه فارسی زبان آن خود را عموما تحت فرهنگ و تمدن ایرانی محسوب میکنند.
سوالی که پیش میآید این است که در زمانهای که تمام کشورهای مادر برای دفاع از مردمان جداشده از کشورشان در تمام مجامع بین المللی از آنان دفاع می کنند وحتی دست به اقدامات سخت میزنند و این دفاع را حق مردم خود میدانند چگونه در کشور ما که سابقه تاریخی و پراکندگی اقوام آن در داخل و کشورهای همسایه برکسی پوشیده نیست، این کار را هیچگاه برای ایرانی تبارهای جدا افتاده از کشور حتی با وجود درخواست آنان نمی کنند.
قدر مسلم یکی از فاکتورهای اقتدار یک کشور داشتن حمایت اقوام آن کشور است، حمایتی که در حمایت متقابل کشور از آنان به دست میآید. با توجه به اینکه ایرانی تبارهای جدا افتاده از کشور، دارای ریشه و قوم مشترک در داخل ایران هستند، حمایت از آنان برای ایران بسیار راحتتر است. پس باید پیش از آنکه با حمایت دیگر کشورها پروژههای تحلیل این اقوام بیش از بیش موجب کم رنگ شدن پیوند آنان با کشور مادر خود شود و تحت اجبار سیستم سیاسی، تن به تغییر هویت دهند، برای حمایت از آنان طرحهای جامعای تهیه شود و اقدامات دیپلماتیک و عملی صورت گیرد، زیرا به همان مقدار که ایرانیان داخل کشور در ایران سهیم اند، ایرانی تبارهای جدا افتاده از ایران نیز در آن سهم دارند.
پایگاه تحلیلی خبری “تحولات جهان اسلام”: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه
سلام. روسیه هم کارهای میکنه.اما در حال حاضر امریکا و جهان سرمایه داری است ،که کل جهان رو در دست داره.اگر بخواد روسیه رو نابود کنه،همانطور که نازی ها رو نابود کردن! مطمعا می تونن! خورد خاکشیرش خواهند کرد! ایران رو هم در اصل می توانستن سالی ۱۰۰ بار زیر رو کنن! ولی حقیقتا این قدرت خداست که هنوز نمیزاره! وگرنه ایران سرنوشتی بدتر از سرخ پوستان قطعا و بدون شک میداشت. لذا اینکه تصور بشه،چین،روسیه یا بدتر از همه ترکیه و … دارن یه کارهای میکنن و امریکا و نظام سرمایه داری نمی تونه کاریشون کن! و.. از اون حرف های ساده و بیشتر غشر خاص پسنده! روسیه می خواست رابطه اش رو با اروپا قطع کنه،چی شد؟! ارتش فرستاد اوکراین کلی کوری خونی بعدشم عقب نشینی.! حتا شوروی هم حریف نظام سرمایه داری هم نبود دیگه چه برسه روسیه حال حاضر(هرچند شوروی در اصل یا خودشون بود و پروژه همون غربی ها بود! خدمت بزرگی هم برای نابودی نازی ها کرد!). در اصل این روسیه و چین هستن که به ما تکیه زدن از ترس امریکا و نظام سرمایه داری. اونا میدون به هیچ وج حرف امریکا و غرب و .. نیستن! اینقدر بدبختی هم دارن که توانشم ندارن.. و ما هم فقط بخاطره خداست و اون انسان با خدایی که قبل زمان شاه و بعد از انقلاب و زمان جنگ و.. رفتن و شهید شدن و یا ماندن با اخلاص و تقوا برای خدا ، قوی شدیم.و هنوز هستیم..وگرنه اینا نباشا قطعا نابود حتمی هستیم. و اینکه دیپلماسی خارجی ما در رابطه با نخجوان و تاجیکستان و افغانستان و بسیاری کشورهای دیگه بسیار ضعیف و قطعا عده ای نفوذی میخوان هرچقدر که میشه از سرزمین و قدرت و ثروت کشور اسلامی چون ما کند و روز به روز ضعیف و ضعیف ترش کرد.مطمعا همین الانشم از شدت حسادت داران منفجر میشن که خدا چنین غنائم و ثروت و سرزمین و امکاناتی در اختیار حزب با خدا گذاشته. و اگر ما با خدا باشیم و نعمت رو در راه خدا و بندگی او خرج کنیم بیشترش هم خواهد کرد…
برادر این مسئولان به فکر منافع ایرانی ها و کشور خود ایران نیستن چه برسه به هم تبار های خارج ایران ما آرزو داریم که دوباره ایران به بزرگی قبلش بشه ولی با چنین مسولانی بی کفایت که بفکر خوش رقصی پیش ارباب هاشون هستن و مملکت رو دو دستی دست اونا ندن و خون ده ها هزار ایرانی رو پایمال نکن ول کن بخدا آرزو میکنم ایرانی نبودم بخاطر این همه خیانت که در حق یک ملت زجر کشیده میکنن به خدا بسه دیگه طاقت نداریم
متاسفانه یکی از مشکلات بزرگ ایران همین انفعال دربرابر سرزمین های جداشده ازش هست مثلا در زمان فروپاشی شوروی آذربایجان خواهان الحاق به ایران بود ولی مسئولین خائن و بی هویت ایران در برابر این خواسته منفعل بودن و ترکیه از این فرصت استفاده کرد تا خودشو به اونا نزدیک کنه یا همین تاجیکستان به راحتی دوباره میتونه به ایران برگرده با توجه به اینکه اقتصاد بشدت ضعیفی داره و روسیه از این فرصت استفاده کرده در صورتی که اگر ما یک برنامه ۱۰ ساله در این کشور کوچک سرمایه گذاری کنیم مردم این کشور خواهان بازگشت به ایران هستند یا همون فارسی زبانان در ازبکستان هم همینطور ، هرچه زمان بیشتر بگذره قطعا این عطش ایرانی تباران خاموش تر خواهد شد لعنت به مسئولی که نسبت به این موضوع کوتاهی میکند فرقی هم نداره کی باشه.
حکومت ایران بیشتر دنبال اشتراکات مذهبی شیعه هستش تا اشتراکات قومی و زبانی. مثل شیعیان عراق و لبنان و یمن و افغانستان و یا علوی های سوریه و حتی شیعیان نیجریه
سلام و خسته نباشید
لطفا آرزوهای خودتون رو به عنوان کارشناسی قالب نکنید
اخه بی انصاف ۴۰ درصد اخه،
ای کاش میگفتی ۵ درصد که قابل قبول باشه.
دال اصلی اندیشه و استدلال نویسنده محترم بر این است که ایرانی تبارانی در کشورهای آسیای میانه هستند و ایران باید از اینها حمایت کند.
سوالی که اینجا پیش میآید اینکه داشتن اشتراک فرهنگی، زبانی و قومی امری طبیعی در تمام دنیاست. همین الان ما در زبان و فرهنگ با اعراب بسیار رابطه و تداخل داریم.
اما این اشتراکات به معنای هم تباری و هم نژادی نیست. اصل اول اینکه اسلام اساسا هر نوع نژادپرستی و تبارگرایی را مطلقا قبول ندارد و دوم اینکه دقیقا از چه زمانی تا الان اقوام ازبک، قرقیز، مغول، قزاق و ترکمن و… که واضح هست از نسل ترکهای تاتارها هستند هم تبار ایرانیان شدهاند؟
کشورهایی که با تمیه بر عمین نوع نژاد ترکیه سعی در احیای توران زمین تاریخی با آنها را دارد.
خواهشمندم وقتی نویسندهای با عنوان کارشناس به بحث جدی میپردازد مطالبی بیان کند که دارای غنای فکری و تاریخی و اسناد و شواهد متقن باشد؛ نه برگرفته از اوهام و منابع و مدارک سطحی و جلف فضای مجازی.
اینکه ایران به عنوان کشوری مسلمان و همسایه،دارای دغدغه رفع سختی، صلح و آشتی و رفاه مردم آسیا و حتی تمام دنیا باشد و در این راستا نقشی فعال بازی کند نه تنها پسندیده بلکه الزام تفکر عقلانی، اسلامی و انقلابی است، اما اینکه با طرح بحثهایی سخیف مثل هم تباری و… به کنش سیاسی نژادی دست بزنیم حماقت محض و نوعی جاهلیت است.
نگاهی به هاپلوگروپ پدری و مادری ایرانیان بیندازید درمی یابید که دارنده هاپلوگروپ مادر و سرشاخه هستند که دیگر اقوام از آن جدا گشته و برخی شان دوباره برگشتند.همان چین و ماچین و هندو و تور و روم و زنگبار پس چیست.فرمانروایی ایلامیان و کاسیان و ماننا و گوتی و اورارتو و شهرسوخته و بلتستان تبت و هزاره بازماندگان بومیان ایران هستند.که دسته ای به نام آریا و اسلاو و تور و سرخ پوست و هان از آنها جداگشته برخی شان دوباره بازگشتند.ما مردمی درهم تنیده هستیم.خواهشمند است نگاهی به نقشه زبان و فرهنگ بوریان و همچنین خاستگاه آسیایی انسان در فلات تبت و ایران بیندازید.باسپاس .به امید ایران بزرگ.