در افغانستان چه میگذرد؟ بررسی تحولات افغانستان، روابط طالبان با شیعیان و ایران
علت تداوم جنگ افغانستان نه فقط بعلت ورود آمریکا به افغانستان بلکه از ۴۳ سال گذشته و پس از اختلافاتی است که توسط انگلیس در بین اقوام و مذاهب این منطقه کاشته شد و دخالت کشورهای خارجی نظیر شوروی، آمریکا و ناتو در این منازعات آن را بدتر و پیچیدهتر کرد.
با روشنتر شدن ابعاد مختلف تحرکات اخیر طالبان و بیان مواضع کشورهای خارجی و همسایه نسبت به تنازعات افغانستان، میتوان به بررسی آخرین تحولات این کشور پرداخت:
۱- آخرین وضعیت میدانی افغانستان:
طبق آخرین اخبار از درگیریهای افغانستان، از ابتدای سال ۱۴۰۰ تاکنون نزدیک به ۸۷ شهرستان دیگر به مناطق تحت سیطره طالبان افزوده شده است و درگیری با ارتش افغانستان در بسیاری از استانهای این کشور جریان دارد.
“ذبیح الله مجاهد” سخنگوی طالبان عنوان کرده است که مسلحین این گروه تا ۲۰ شهریور سال جاری که موعد دولت جوزف بایدن برای خروج نظامیان آمریکا از افغانستان است، به مراکز استانها حمله نمیکنند و علت آن پایبندی به توافقنامه دوحه است. این ادعای مجاهد در حالی مطرح میشود که غالب مناطق استانهای قندوز، سرپل، تخار، غزنی، قندهار و هلمند به تصرف طالبان درآمده و مراکز آنها در محاصره و فشار آنها قرار گرفته است.
با آغاز تنشها مذاکرات بینالافغانی نیز متوقف شده و رهبران جریانهای مختلف نظیر ژنرال عبدالرشید دوستم، عطا محمد نور، محمد محقق و… لباس رزم به تن کرده و در پی کنترل مناطق تحت نفوذ خود هستند. دولت اشرف غنی و عبدالله عبداالله نیز در سایه بیاعتنایی غربیها قرار گرفتهاند و سفر اخیر آنها به آمریکا برای جلب نظر و کمک جوزف بایدن نیز نتیجهای دربرنداشته است.
از جمله علل پیشروی سریع طالبان را میتوان ضعف مالی دولت در تامین مسائل اقتصادی، ضعف تاکتیکی ارتش، عدم اتحاد اقوام مخالف طالبان، نارضایتی مردم و خروج نظامیان خارجی و… دانست. بر این اساس بنظر میرسد که طالبان تا تاریخ خروج آمریکاییها از افغانستان به روند پیشرویهایشان در استانهای مختلف ادامه دهند و در این مدت دولت و جریانهای افغانستان را ناچار به پذیرش شرایط خود کنند. در صورتی که طالبان به اهداف خود نرسد، کفهی ترازوی قدرت از لحاظ نظامی و اقتصادی به طرف آنهاست و تصرف مراکز استانها نیز برای آنها کاری ندارد و احتمال وقوع مجدد سناریوی ۶ مهر سال ۱۳۷۵ در افغانستان دور از انتظار نیست.
۲- راهکار حل مسائل و اختلافات در افغانستان چیست؟
ریشه جنگ افغانستان بیشتر در اختلافات قومی و سپس بعضا مذهبی است. قومیت مشترک صاحبان تفکر طالبان با پشتونها در سالهای گذشته منجر به تقویت این گروه در افغانستان شد و اختلافات آنها با اقوام هزاره و تاجیک که برخی از جریانات آنها مذهب تشیع داشتند را در برههای از تاریخ معاصر افغانستان به جنگ مذهبی شیعه و وهابی تغییر داد. در حالی که نه طالبان تابع جریان وهابیت هستند و نه تمام اقوام هزاره، تاجیک و… از شیعیان هستند.
بدنهی اصلی مجموعهی طالبان از گذشته، تفکرات مذهبی مدنظر خود را براساس مذهب حنفی میدانسته و در سالهای برقراری حکومت خود نیز اصول این مذهب را اجرا کردند. اما این مجموعه دارای طیف های مختلف و متحدین افراطی نظیر القاعده، شبکه حقانی و… هستند. و این موضوع منجر به تقویت ساخت چهره جنگ مذهبی از جنگ افغانستان شده است.
به طور قطع راهکار حل چنین اختلافاتی دخالت نظامی، تشکیل دولت دست نشانده یک قدرت خارجی و… نیست. بلکه نیازمند یک سلسله راهکار است که خلاصه آن به شرح زیر است:
الف- اتحاد علمای مذاهب مختلف و نخبگان جامعه افغانستان
ب- جلوگیری از سواستفاده و دور نگه داشتن جنگ قومیتی-سیاسی طالبان و جریانهای قومگرا از پوشش و عناوینی مانند “جنگ مذهبی”
ج- توقف جنگ و نامشروع خواندن آن در تمام افغانستان
د- تشکیل پارلمانی از تمام جریانها و اقوام و مذاهب و تشکیل دولتی فراجناحی و فراقومیتی که از امتیازطلبی های جریانهای سیاسی و بزرگان قومی دور باشد.
در غیر این صورت افغانستان همچنان طعمه دو فاکتور تفاوت “قوم” و “مذهب” خواهد شد.
راهکارهای یاد شده نیازمند همکاری بین المللی به خصوص کشورهای همسایه از جمله ایران، پاکستان و چین و… است که علل آن توانمندیهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و از همه مهمتر تاثیرگذاری این کشورها بر افغانستان میباشد.
در نتیجه اینکه برخی رسانههای داخلی و خارجی استقرار دائمی نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان، جایگزینی نظامیان چین در پایگاههای نظامی افغانستان، ورود ایران و ارسال رزمندگان لشکر فاطمیون به جنگ افغانستان و مواردی از این دست را راهکار پایان جنگ در افغانستان عنوان میکنند، اما واقعیت آن است که اشتباه میکنند و این اشتباه ناشی از تحلیل غلط آنها و عدم درک همه جانبه مسائل افغانستان در ۵۰ سال گذشته است.
برخی اندیشکدهها و رسانهها نیز از طرحهای تجزیه افغانستان به دو قسمت شمالی و جنوبی، و یا اداره فدرالی افغانستان صحبت کردهاند که تا زمانی که سرانجام طرح خروج نظامیان خارجی از افغانستان، سقوط یا باقی ماندن دولت مرکزی در کابل، شفافیت نقش کشورهای همسایه در افغانستان و… مشخص نشود، این موضوعات به درستی قابل بررسی نیست.
۳- روابط شیعیان افغانستان و طالبان:
ادعاهای رسانهها در خصوص قتل عام شیعیان توسط طالبان و همچنین ادعاهای طالبان در خصوص حمله نکردن به مناطق شیعیان افغانستان تا حد زیادی جنبه رسانهای دارد.
تفکرات و برخورد طالبان با شیعیان نسبت به گروههای افراطی منطقه نظیر داعش، سپاه صحابه، جبهه النصره و… به مراتب متفاوت و معتدلتر است، اما تضادها و اختلافات آنها با شیعیان افغانستان در درجه اول “نژادی” و در درجه دوم “سیاسی” و سپس در آخر “مذهبی” است.
عمده اختلاف طالبان با شیعیان افغانستان در سالهای گذشته با دو جریان به نامهای حزب وحدت اسلامی به رهبری “عبدالعلی مزاری” و شاخه های آن و حزب حرکت اسلامی بوده است. عامل اصلی این اختلاف نیز بیشتر مواضع سیاسی این جریانها در ضدیت با طالبان و بعدها اتحاد با ائتلاف شمال و تفاوت قومی با آنها بود.
این اختلاف با رعایت نکردن توافق صلح طالبان با حزب وحدت اسلامی در جریان درگیریهای سال ۷۳ هجری شمسی کابل و پس از آن به قتل رساندن شهید “عبدالعلی مزاری” رهبر این حزب بیشتر شد. همچنین اقدامات افراطی برخی فرماندهان طالبان در برخورد با شیعیان مناطق مختلف در سالهای بعد منجر به ریشهدار شدن اختلافات شد.
بنابراین با اینکه درگیریهای طالبان با شیعیان افغانستان عمدتا بر سر اختلافات نژادی و سیاسی است، با این وجود طالبان سوابق درخشانی در برخورد با شیعیان افغانستان از خود برجای نگذاشته است و گواه آن اخبار درگیریهای سالهای اخیر در استان بلخ، میدان وردک، غزنی، بامیان، شهرستان کجران در استان ارزگان، کشتار روستای میرزاولنگ در استان سرپل و… است؛ و این موضوع شیعیان افغانستان را بشدت نگران کرده است.
همچنین برخی تحلیلهای غلط، شیعیان هزاره و تاجیک را عامل این اختلافات خواندهاند و عنوان میکنند که مقاومت شیعیان افغانستان باعث بدتر شدن اوضاع و بروز برخی مشکلات حادتر شده است که این موضوع نیز غلط است. نقش جریانهای افراطی طالبان در شکلدهی مذهبی به روند جنگ افغانستان برجسته تر از هر گروه دیگری بوده است؛ چرا که طالبان با اتحاد با گروه تروریستی القاعده نفوذ تفکر وهابیت را در فرماندهان و نیروهای خود جاری ساخت و نتیجه آن تزلزل و سقوط سریع حکومت آنها بعد از حمله آمریکا بود.
با این وجود و علیرغم مشکلات موجود، اکنون در مواجه با این موضوع مهم باید بیشتر از هر زمان دیگری همه جانبه نگر بود و ریشه ها را علت یابی و برای رفع آنها تلاش کرد. با بررسی روند و رفتار شناسی طالبان در سالهای اخیر، سازمان طالبان به نوعی تلاش کرده است تا این نگاه بد به شیعیان را تغییر دهد و عموما شاهد رفتارهای متعادل و کنترل شده تری نسبت به گذشته از این گروه هستیم. به طوری که در جریان تحرکات وسیع اخیر طالبان، بیشتر مناطق افغانستان با مصالحه و توافق با بزرگان شهرستانها به تصرف طالبان درآمده است.
۴- روابط ایران و طالبان و موضع ایران در خصوص حل اختلافات افغانستان:
ایران حل مسائل افغانستان را در اجماع و اتحاد تمام نژادها و مذاهب این کشور میداند؛ چرا که بر پایه تجربیاتش از ابتدای انقلاب اسلامی، حربه غرب برای راهاندازی جنگ را میشناسد و آن چیزی جز دامن زدن به اختلافات “نژادی” و “مذهبی” نیست.
بطور کلی علل برقراری روابط ایران و طالبان در سالهای اخیر را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
الف- طالبان به عنوان نماینده بخشی از مردم افغانستان است که بایستی برای تحقق صلح و برقراری حکومت فراگیر در افغانستان با آنها نیز ارتباط و گفتگو داشت.
ب- مقابله با گروههای تروریستی نظیر داعش، القاعده و… که با حضور آمریکا در افغانستان فعالتر شدهاند. (علیرغم اینکه خود طالبان در گذشته و حال اقدامات تروریستی بسیاری داشته است، اما نشان دادهاند که قابلیت انعطافپذیری دارند و آنها میتوانند در مقابله با گروههای تروریستی بزرگ نظیر داعش و دفع تهدیدات منطقهای موثر باشند.)
ج- افغانستان همسایه شرقی ایران است و ارتباط با طالبان به منظور برقراری امنیت و کنترل مرزهای شرقی در بخشهایی از افغانستان که در کنترل طالبان است، ضروری است.
د- ارتباط با طالبان برای جلوگیری از جنگ میان دو کشور مهم است و این موضوع در جریان حمله به کنسولگری ایران در مزارشریف و اتفاقات پس از آن در دهه هفتاد شمسی لزوم خود را نشان داد.
ه- مسأله مهاجرین و منافع مشترک اقتصادی و…، از جمله منابع آب که بعضا در مناطقی از افغانستان قرار دارد که در کنترل طالبان است و ایران برای حفظ منافع خود بایستی با آنها گفتگو و تعامل داشته باشد.
علیرغم دلایل مهمی که بر لزوم روابط ایران با طالبان ذکر شد، همان طور که ایران در ایجاد طالبان نقشی نداشته است؛ برخلاف عربستان سعودی، امارات و پاکستان هم هیچگاه امارت اسلامی طالبان در افغانستان را به رسمیت نشناخت و از آنها حمایت نظامی و… نکرد. بنابراین تهمت حمایت ایران از تحرکات اخیر طالبان و ساقط کردن دولت مرکزی، اتهامی بیاساس از سوی غرب گرایان و شخصیتهای تابع جریان غرب از جمله اشرف غنی است.
علاوه بر این ایران همواره دولت رسمی افغانستان را از جزئیات روابط با طالبان آگاه کرده است و برای برقراری صلح و امنیت در این کشور تلاش گسترده و همه جانبهای را با کل جریانها داشته است.
بنابراین روابط ایران با طالبان بر پایه اقتضای شرایط حساس منطقه شکل گرفته است و رسانههای غربگرا برای سرپوش گذاشتن بر اقدامات غیرقانونی آمریکا و کشورهای متحدش، از حمله و اشغال افغانستان تا توافق یکجانبه با یک طرف (طالبان) و نادیده گرفتن سایر جریانهای افغانی سعی بر فریب افکار عمومی مردم افغانستان و منطقه و استحالهی سیاست ایران در قبال افغانستان و طالبان را دارند.
در پایان باید گفت که مسائل افغانستان بسیار گسترده و پیچیده تر از آن است که بتوان با یک توییت، یک یا چند تحلیل کوتاه و بلند به نتیجه گیری مطلوب از آن رسید. کمااینکه اخیرا با بالاگرفتن تنش ها در افغانستان شاهد دور نوینی از توییت ها و اظهارنظرهای در ظاهر با محتوا و باارزش اما در باطن سست، پوچ و غیرعلمی هستیم و متاسفانه اظهارنظرهای نادرست و سطحی برخی چهره های آشنا در صحنه سیاست و رسانه ایران، نه تنها باعث سردرگمی مخاطبان شده است بلکه در مواردی باعث ارسال پالسهای منفی به دوستان ایران در افغانستان شده و حتی موجبات سواستفاده دشمنان ایران در این کشور را فراهم کرده است. بنابراین برای بررسی درست مسائل افغانستان نیاز به تحلیل ابعاد مختلف این کشور با رویکردهای جامع و همه جانبه نگر است و باید در تحلیل افغانستان که نقشی محوری در معادلات آسیای میانه دارد، بسیار حساس، دقیق و نکته سنج بود.
دیدگاه
پشتون را میشه شیعه کرد ……اونوقت یکدست میشه و به ساحل امن و عدم دخالت بیگانه میرسه …..از همین فردا مدارش شیعه مخصوص پشتون ها باید در مشهد تاسیس بشه….تو حوزه علمیه قم و مشهد بگرد یه ملای که زبان پشتونی بلد باشه پیدا نمی کنی…..اونوقت کی به وظیفه اش درست عمل نکرده….
نه
پشتون ها در مذهب حنفی متعصب تر و خشک تر از آن چیزی هستند که تو فکر می کنی.
و غیر از پشتون ها هم مردم تاجیک و اوزبیک و ترکمان و نورستانی هم هستند…
فقط یک حکومت ملی جامع افغانستان را نجات خواهد داد.
سلام علیک
واقعا شرم آور دست که این همه دروغ را بنام تحولات اسلام به خورد مخاطب می دهید !
حیف اسلام که شما ها یدک می کشید !
در ۱۷ اسد فقط در یک روز طالبان بیش از ۵هزار شیعه را سر بریدند !
جنازه های اکثریت اینها مفقود است!
شرم بر انانی باد که طالب را تطهیر می کنند
نویسنده این مطالب اگر طالب نیست و یا پول های طالبان را نکرفتعدلست در یک رسانه عمومی بیاید تا پاسخ دروغ هایش را بشنود .
شیخ مشکور کابلی
سلام علیکم، لطفا به جای اتهام زنی مطلب را کامل و صحیح بخوانید و بگویید که کجای این مطالب دروغ است؟ اسناد اینکه در ۱۷ مرداد که میگویید طالبان پنج هزار نفر را سر بریده است چیست و کجاست؟
شما به جای تهمت زدن بیجا، در اینجا به ادعاهای بی اساس تان پاسخ دهید، رسانه عمومی پیشکش.
لطفا چاپ کنید.(اما تضادها و اختلافات آنها با شیعیان افغانستان در درجه اول “نژادی” و در درجه دوم “سیاسی” و سپس در آخر “مذهبی” است) این جمله نهایت بی انصافی است. مطمئنید که طالبان اصلا با شیعیان مشکلی ندارد ؟این متن شما هم بنوعی تطهیر طالبان است. بله مساله قومی در درجه اول است . ولی مذهب قطعا و بلاشک در درجه دوم قرار دارد.بطور نمونه میخواهم شما جواب بدهید. چرا طالبان هزاره های اهل سنت را که غالبا در بغلان و پروان و سمنگان و قندوز هستند را هیچگاه قتل عام نمیکند ؟ چرا شبیه به هزاره ها از اتوبوس و خودرو پیاده نکرده و تیرباران شان نمی کند ؟ چرا طالبان سایر اقوام را مانند هزاره ها تحت حملات ، کشتار و قتل عام قرار نمی دهد ؟ چرا فقط هزاره های شیعه اینقدر تحت قتل عام و فشار حملات تروریستی بوده اند ؟ حال آنکه هزاره های اهل سنت هیچگاه چنین اتفاقاتی برایشان رخ نداده.صحبت از عبدالعلی مزاری کردید.تنها قومی که ۱۰ هزار نفرشان در مزار شریف قتل عام شدند هزاره های صرفا شیعه مذهب بودند حال انکه اقوام اهل سنت هیچ گاه اصلا و ابدا چنین اتفاقاتی برایشان رخ نداد.واقعا ناراحت کننده است که سیاست را مقدم بر مذهب از علل دشمنی طالبان ذکر کردید.
ما نگفتیم که طالبان با شیعیان مشکلی ندارد!! در هیچ جای مطلب چنین چیزی ذکر نشده است.
در خصوص اینکه چرا طالبان هزاره های سمنگان، بغلان و پروان و… را قتل عام نمیکند مربوط به ادعاهای بدون سند تصویری و حتی خبری رسانه ها است. گذشته از اینکه طالبان در این مناطق نیز درگیری داشته و با کسانی که مقابلشان بایستند رفتار دیگری میکنند چه هزاره و چه غیر هزاره، چه شیعه و چه سنی.
در سال ۷۷ عموم مردم مزارشریف تحت فشار طالبان قرار داشتند و این ادعای شما که فقط شیعیان مورد ظلم واقع شدند و اهل سنت فشاری متحمل نشدند صحیح نیست.
ببینید شما هم دارید حرف را عوض می کنید. من گفتم قتل عام شیعیان. طالبان فقط شیعیان را قتل عام کرد. ولی شما حرف از اذیت و آزار می زنید. بله طالبان اهل سنت را هم اذیت و آزار میکند . ولی هیچگاه انها را قتل عام دسته جمعی نکرده. شما یک نمونه قتل عام اهل سنت را در افغانستان نشان بدهید. ولی این شعیان بدبخت هستند که همواره چه قبل از ظهور طالبان و چه بعد از ظهور طالبان قتل عام در ابعاد وسیع شده اند.لطفا این نظر را هم بیطرفانه چاپ کنید.
برادر من اتفاقا اینکه بگوییم مسئله جنگ افغانستان مسئله مذهبی نیست به معنای تطهیر طالب نیست، بلکه دروغ بودن ادعای اونهاست که میخوان این جنگ رو به نبردی مقدس تبدیل کنن.
بله طالبها با شیعیان مشکل دارن، همچنان که با ازبکها، با تاجیکها با هزارهها و حتی با حنفیهایی که مخالفشون باشن هم مشکل باشن.
اونها دنبال یک حاکمیت سیاسی در افغانستان هستن، پس جنگ اونها مذهبی نیست بلکه سیاسی و قومی و برای در دست گرفتن حکومت افغانستان هست.
لطفا عمیق تر ببینید مسائل رو
ارزیابی شما در رابطه با وضعیت سیاسی افغانستان کاملا دقیق درست است.
ازانجایکه ۲۵٪ نفوس افغانستان را شیعیان تشکیل میدهد به هیچ وجه تفکرات افراطی طالبان نسبت شیعیان تغیر نکرده ونمیکند
حتی در حاشیه جلسات دوحه نمایندگان شیعیان خواهان نشست درخصوص دید وتفکرات شان در قبال جامعه شیعیان افغانستان شدن،
ان گروه متعصب فقط در جواب گفتن شمادر حد نیستین که باشما نشست داشته باشیم.
اکنون اگر در جبهات شیوه برخورد خودرا تغیر داده بخوبی میداند شیعیان(هزاره ها) دیگر اون شیعیان دو ما قبل نیست
تحلیل بسیار جامع و کاملی بود.
نمیگم با همهش موافقم ولی نگاه چندجانبهای به مسئله افغانستان بود
ممنون و خدا قوت
به امید احیای صدر اسلام و قدرت گرفتن گروه های جهادی در کل جهان اسلام.من شیعه هستم ولی در درجه اول مسلمانم و اگر جریانی چه شیعه و سنی بخواد اسلام ناب محمدی در کشورهای اسلامی حاکم کنه ازش حمایت میکنم.شیعه و سنی اهمیتی نداره ملاک اجرای قوانین و حدود الهی و اسلام ناب شیعه و سنی لائیک به درد جرز لای دیوار میخوره .ما دولت اسلامی میخواهیم که دست دزد قطع کنه حجاب اجباری اجرا کنه شرب خمر شلاق بزنه و سنگسار کنه و ربا رو حذف کنه و با کفار و دشمنان اسلام جهاد کنه و از مسلمین و مظلومین حمایت کنه هر جریانی که این مسائل و به طور کلی قوانین فقه و شریعت اسلامی درست و محکم اجرا کرد اسلام واقعی و ما باید ازش حمایت کنیم حالا از هر فرقه و جریانی میخواد باشه مهم محتوا و عمل نه لقب و اسم
عالی بود، ممنون از تحلیل دقیق و منصفانه شما
ممنون . خوب بود
ولی خونی که بینشون ریخته شده کار سخت میکنه
امیدوارم با هم کنا بیان و از کشتار همدیگه دست بکشن
چقدر صفویه عثمانی ازبک ها مملوک ها(مصر) و گورکانی های هند با هم جنگیدند؟!!! به کجا رسیدند؟؟؟ هند که افتاد دست انگلیسی ها و بعد هندوها ! بقیه هم که وضعشون معلومه!!!
بیشتر مشکلات عربستان و تبلیغات زیادش هست
تو یوتیوپ خیلی ها بد عربستان میگن ولی اکثر تازه مسلمون ها تفکر وهابی کمی دارن!!!
جنگ رو باید از سر شیعه های مظلوم و حتی کل اقوام و مذاهب افغانستان دور کرد، نمیشه طالبان رو با جنگ نظامی از بین برد،طالبان افغانستان با انچه در سوریه دیدید فرق داره، در سوریه تروریست های داعش از صدها کشور به اونجا آمدن و گروهی غالبا سلفی و خارجی بودن که باید با قدرت نظامی و جنگ متوقف میشدن و از کشتار بیشتر و جنگ مذهبیشون و تروریسمشون جلوگیری میشد، ولی در افغانستان طالبان ریشه در تفکر نزدیک به نیمی از مردم افغانستان از قومیت تا سیاست و تا مذهب رو داره، ایران باید از شیعیان افغانستان حمایت کنه ولی با جنگ نمیشه این کار کرد بلکه جنگ باعث افزایش دشمنی طالبان با شیعیان ممکنه بشه و جنگ رو مذهبی کنه، باید با طالبان مذاکره کنیم، باید متقاعد بشن ایران به منافع طالبان صدمه نمیزنه در صورتی که طالبان هم با شیعیان کاری نداشته باشه و به اونا و حتی دیگر اقوام افغانستان ظلم نکنه، طالبان اگه میتونه حکومت بدون ظلم رو نسبت به شیعیان و دیگر اقوام مختلف افغانستان اداره کنه و در راس حکومت باشه باید باهاش مذاکره کرد، ولی باید به طالبان فهماند که روی دیگه در صورت دست بر نداشتن از ظلم به اقوام و شیعیان میتونه هجوم کشورهای همسایه از جمله ایران و سقوط مجدد حکومت اونا باشه، باید با اونا مذاکره کرد و فهماند که انتخاب دارن که هم میتونن دوست ما و همسایگان باشند و حکومت پایدار داشته باشن و هم میتونن دوباره حکومتشون ساقط بشه، طا لبان باید بفهمه دست از اختلافات داخلی و ظلم به مردم افغانستان برداره و توجهش رو به مقابله با غرب و آمریکا و انگلیس و استکبار جهانی قرار بده تا بطور کامل از ایران حمایت همه جانبه بگیره، طالبان رو متاسفانه نمیشه حذف کرد با دخالت نظامی، تنها راهش همینه که گفتم… یا حق
تاکنون اخبار این رسانه در باره تحولات مردم مظلوم یمن و سوریه و عراق هر روز دنبال می کردم
ولی الان متوجه شدم که شعیان افغانستان در دایره مظلومین که ادعای دفاع از انان را داشتید قرار ندارد و شما به تریبون طالبان تبدیل شده پس دیگر این رسانه را فقط تریبون طالبانی می دانم
این مطلب هرکی نوشته به درد خودش می خوره خداروشکرمردم اونقدرفهم سیاسی رسیدن که از واقعیتهای افغانستان خبرداردچراداخل این مطلب ننوشتی کدوم کشورهای طالبان حمایت می کنند ولی سلاح می دن حتی نیروی می فرستن ازجمله پاکستان ملعون که هیچ گاه افغانستان ابادنخواسته اونم به خاطر خط دیورند این طالبان بودن که همیشه عهدشکنی بودن البته کسی که این مطلب نوشته بهش حق می دم چهربهترازطلالب نشون بدن چون این وهابیون علیه امریکاجنگیدن حتی روزی برسدداعش علیه امریکابجنگدایران دست دوستی به سویش دراز می کنداسلام همش کشکه همه دنبال منافع خودشان هستن