پرسش مخاطب: هزارستان کجاست؟ هزارهها کیستند؟
هزارستان یا هزارهجات منطقهای در مرکز کشور افغانستان است که ساکنان آن از قوم هزاره میباشند.
“هزارستان” یا “هزارهجات” منطقهای وسیع و غالبا کوهستانی است که در مرکز کشور افغانستان واقع شده است. این مناطق در طول قرنهای گذشته سکونتگاه قوم هزاره بوده و از این جهت به هزارستان مشهور شده است.
در خصوص نژاد و نسب هزارهها روایتهای تاریخی مختلفی وجود دارد، اما آنچه مورد اتفاق صاحبنظران میباشد اینست که آنها در قرنهای اخیر ساکن و بومی این مناطق بودهاند.
هزارستان شامل استانهای بامیان، دایکندی، غور و بخشهایی از استانهای ارزگان، غزنی، پروان، بلخ، میدانوردک، بغلان، سمنگان و سرپل میشود که مساحت آن حدود ۱۲۰ هزار کیلومتر مربع (معادل استان فارس در ایران) تخمین زده میشود.
زبان هزارهها فارسی است و به گویش هزارگی صحبت میکنند. درباره میزان جمعیت آنها اعداد مختلفی از ۸ تا ۱۶ میلیون نفر ذکر شده است که این آمارها با توجه به سختی و مشکلات آمارگیری در افغانستان از دقت کافی برخوردار نمیباشد. بخشی از هزارهها به علت جنگهای طولانی که از زمان “امیر عبدالرحمن بارکزایی” (همزمان با سلطنت ناصرالدین شاه قاجار) علیه آنها آغاز شده به کشورهای همسایه مهاجرت کرده و ساکن ایران، پاکستان و… شدهاند.
دین قوم هزاره اسلام است و اکثر آنها شیعه مذهب هستند و درصد نامشخصی از آنها نیز مذاهب اهل سنت و همچنین مذهب اسماعیلیه را پذیرفتهاند.
قوم هزاره از قبایل مختلفی تشکیل شده که این قبایل با پیشوند “دای” همانند: دایکندی، دایزنگی، دای میرکشه، دای دهقان، دای چوپان، دای خیتای، دای میرداد، دای کلان، دای قوزی، دای فولاد، دای میرک، و دای مردگان شناخته میشوند.
هزارهها در طول چهار دهه اخیر در نبرد علیه کمونیستها و شوروی نقش مهمی داشتهاند و بعد از سقوط و خروج آنها از افغانستان، به دلایل قومی، سیاسی و مذهبی و.. به تقابل با طالبان و قبایل حامی آنها پرداختند. این تقابل منجر به چهار دهه کشتار و خونریزی شده است که دامنگیر هزاران نفر از اقوام مختلف افغانستان شده است.
مطالب مرتبط:
دیدگاه
هزاره ها در افغانستان جزو باشندگان کهن آسیا هستند.زمانی که انسان نخستین از دره ها و کوههای تبت و هندوکش و تیانشان و ایران به سوی دیگر قاره های آفریقا و اروپا و آمریکا میگذشت.برخی از آن گروههای باستانی با نگه داری ویژگی های سرشاخه در کوهها دشتهای دور افتاده اوراسیا گوشه نشینی را برگزیدند یا گم شدند.مانند دراویدی ها و براهویی ها در هندوستان و پاکستان .لداخی ها و بلتی ها در تبت و چین.بوروشاسکی ها در پاکستان.اسکیمو آلیوتی ها و چوکوتکوکامچاتکایی ها در خاور روسیه و چین.کاشی ها و کاسی ها و کاسپی ها و ایلامی ها و جیرفتی ها و شهرسوخته ای ها در ایران.چینو کاسی ها در تبت.آپاچی ها در آلاسکا.اوراسیایی ها در آسیای میانه.باسکی ها در اسپانیا و فرانسه.آفروآسیایی ها در مصر و عربستان وزنگی ها در تانزانیا.پسانتر ها گروه های از آنها جدا گشتند مانند اوراسیایی ها که به چهار دسته اورالی آلتایی هندوایری و اروپایی بخش شدند.که بیشتر داستان ها و تاریخ درباره ایشان است.حال آنکه از آن مردمان آسیان سرشاخه کمتر گفته شده و هر قوم تلاش در مصادره و گرفتن و به نام خود زدن آن مردم دارد.که چون این مردم بسیار مهربان و مهمان نواز و پاک بودند و با خدا و آفرینش پیرامون خود هماهنگ بودند.وبرای هر چیزی روحی و نمادی میگذاشتند.برخی شان هنوز هستند.اقوام دیگر با یادگیری فنون کشاورزی و دبیری و خط از آنها اندک اندک این مردم آشتیجو را در خود ذوب کردند.برخی هم منزوی تر شده و به اعماق کوهها و دشتها پناه بردند.در شاهنامه هم به این داستان ویادگیری خط از دیوان اشاره شده.کتاب تاریخ لرستان و قوم کاسیت سهرابی.کتاب باستان شناسی و تاریخ هنر کالکین.گنجینه تاریخ ایران رضایی.ایران از آغاز تا اسلام گریشمن.