ابداع تعریفی جدید از انتقام توسط برخی ناکارشناسان ایرانی!
پس از حمله موشکی کوبنده ایران علیه داراییهای ارزشمند و مهم اسرائیل در اربیل عراق، برخی از به اصطلاح کارشناسان نظامی و سیاسی ایرانی اقدام به پخش دُر و گهر کرده و باب جدیدی از انتقام و پاسخ متقابل به اسرائیل را به منصه ظهور رساندند.
این روزها این افراد که متاسفانه در رسانه های رسمی کشور داری بلندگو هستند و یا به آنها برای سخن گفتن میدان داده میشود، بیان میکنند که عملیات موشکی دقیق سپاه علیه ویلا-مقر موساد در اربیل عراق در انتقام خون شهیدان احسان کربلایی پور و مرتضی سعیدنژاد صورت گرفته است. این افراد پا را فراتر گذاشته و عنوان میکنند که حملات ایران به اربیل، در پاسخ به حملهی ماه گذشته اسرائیل به پایگاه ارتش/سپاه در ماهیدشت کرمانشاه است!
بیان چنین نظراتی و انتشار آن بصورت گسترده در رسانههای ایران عمیقا مایه تاسف و بسی تفکر است. موضوعی که بارها و بارها در سالهای اخیر شاهد آن بودیم: تخریب بخش دیگری از ایران برای ضریب دادن و افزایش اثر یک عمل دیگر ایران!
ماه گذشته، حادثه ای در یکی از مقرهای مشترک سپاه و ارتش در ماهیدشت کرمانشاه به وقوع پیوست و سوله مربوطه در آتش سوخت. حادثه ای که ابعاد آن قابل بررسی است.
بیشتر بخوانید: تکذیب حمله موشکی به پایگاه چهارم پهپادی نیروی زمینی ارتش در کرمانشاه!
طبق بیانیه سپاه سوله دچار آتش سوزی شده و عدهای دیگر نیز “گمانه زنی” کردند که انبار هدف حمله موشکی! و پهپادی قرار گرفته است. ما “فرض” میکنیم که ادعای مطرح شده در مورد حمله درست باشد. و اکنون کارشناسان فوق الذکر بیان میکنند که حمله ایران به مقر موساد در اربیل در پاسخ به حمله پهپادی به ماهیدشت است. آیا آنها نمیفهمند که با بیان این تراوشات و برای بزرگ جلوه دادن حمله به اربیل، عملا قدرت ایران را تخریب میکنند و سطح پاسخ ایران را تا چنین حدی تنزل میدهند؟
به زعم آنها اسرائیل به “خاک” ایران حمله کرده و ایران در پاسخ به آن حمله، فقط نقطه ای در خاک کشوری ثالث را مورد هدف قرار میدهد؟! این چه انتقام و پاسخ متقابلی است؟ این افراد عملا این مفهوم را به همه و دشمن منتقل میکنند که اسرائیل بیا و ایران را بزن و ایران هم در نهایت فقط یک نقطه در جایی غیر از اسرائیل را میزند!
یا افراد دیگری تحلیل شاذ تری ارائه میکنند و حمله به مقر موساد در اربیل را در حد فاجعهواری بزرگ جلوه میدهند که بله این حمله در پاسخ به خون دو شهیدی است که در ماه گذشته در سوریه توسط اسرائیل به شهادت رسیدند! و بله”انتقام گرفته شد!” یعنی اسرائیل بیا و بکش، ما هم فقط چند موشک به سمت پایگاهت در کشوری ثالث پرت میکنیم!
بیشتر بخوانید: شهادت دو مدافع حرم ایرانی در سوریه
اینقدر احمقانه و اینقدر حقیرانه! عزیزان مذکور اگر سکوت اختیار کنند و دهانهای مبارک را بسته و در توییتر و صداوسیما و … تحلیل نفرمایند برای نظام و کشور بسیار مفیدتر و بهتر خواهد بود. زیرا همهی این حرفها و واکنشها توسط دشمن رصد شده و براساس ابعاد روانی یک جامعه، حملات و عملیاتهای دیگر علیه ایران برنامه ریزی میشود. سطح پاسخ ایران را در افکار عمومی ایران و منطقه این مقدار پایین نیاورید!
بیشتر این تحلیل های آبکی نیز به سه دلیل انجام میشود: برجسته و بزرگ کردن حمله (بیشتر از آن چیزی که باید)، توجیه قانونی بودن حمله (که اصولا نیازی به این کار نیست)، و یا حقیقتا ضعف تفکر و قدرت پایین تحلیل.
سپاه نیز پس از حمله بیانیه ای صادر کرده و حمله به اربیل را “فقط” در پاسخ به شرارت های اسرائیل عنوان کرده است و نه بیشتر. نه سخنی از حمله نظامی به ایران بوده و نه سخنی از انتقام خون دو شهید.
بیشتر بخوانید: بیانیهی سپاه در خصوص حمله موشکی به پایگاه اسرائیل در اربیل
همه باید این موضوع مهم را بدانند: پاسخ حمله نظامی به خاک ایران پاسخی در همان سطح به اسرائیل به دنبال دارد؛ کشتن نیروهای ایرانی در سوریه و یا هرجا توسط اسرائیل نیز پاسخی در همان سطح.
در خصوص دو مسئله فوق هم نظر تحولات جهان اسلام که سالهاست در این حوزه فعالیت میکند بدین شرح است:
۱- اولا، ما معتقدیم که در ماهیدشت حمله مستقیمی صورت نگرفته و سطح پاسخ هم باید در همان اندازه باشد، کمااینکه بارها در خرابکاریهای مشابه در ایران، خرابکاریهای مشابهی در اسرائیل صورت گرفته است. شما را ارجاع میدهیم به انفجارهایی که در صنایع نظامی اسرائیل رخ میدهد. دوما، اگر حمله نظامی مستقیمی از اطراف ایران و یا از خود اسرائیل علیه ایران صورت بگیرد ایران نیاز “باید” مستقیما از اطراف اسرائیل و از ایران خاک اسرائیل را نشانه بگیرد.
۲- اسرائیل دو نیروی ایرانی را شهید کرد؛ ایران نیز باید در مدت زمان معقول اقدام متقابل کند و دو نیروی اسرائیلی را در حملهای مشابه به هلاکت برساند.
و اگر پاسخ به خرابکاریها، حملات نظامی، ترور و کشتن نیروهای ایرانی در همان سطح و یا بالاتر در زمان معقول انجام شد، پاسخ متقابل معنا پیدا خواهد کرد و بازدارندگی ایجاد خواهد شد. در غیر این صورت باید فاتحه آینده را خواند و منتظر تحقیر و دریافت ضربات شدیدتر و غیرقابل جبرانتر بود.
بیشتر بخوانید: حملات موشکی دقیق ایران به اماکن سری اسرائیل در اربیل + ویدیو
دیدگاه
چه مقاله تندی بود، ولی کاملا موافقم، متاسفانه به هر دلیلی ما در کار رسانه ای در داخل کشور ضعیف هستیم
والله حرف دل ما رو زدید سر قضیه شهید سلیمانی یه عده تو بوق کرنا کردن که این حمله موشکی به عین الاسد انتقام سخت ایران به خون سلیمانی بود وقتی این رو من شنیدم فقط داشتم فکر میکردم انتقام وضرب شتم نشون دشمن دادن باید جوری باشه که دفعه دیگه تکرارش نکنه وگرنه چه فایده داره باید بلایی سرشون بیاری که جرات تکرار این کار ها رو نداشته باشن اون دفعه قبل یک فرمانده ایرانی تو سوریه که همرا یک گروه حزب الله بود شهید کردن اگه اونجا جواب دندان شکن میدادن الان این قضیه تکرار نمیشد از دست دادن نیروی انسانی با تجربه کارکشته چیزی نیست که جبرانش کرد به قول شما باید فاتجه اینده رو خوند اگه این روند ادامه پیدا کنه
تو دنیا گاهی یک شخص اسمش از یک لشگر بزرگ برای طرف مقابل ترسناک تر هست و جزو دارایی های ارزشمند اون کشور به حساب میاد مثلا تاثیر گذارتر از چند ناو هواپیما بر وبه شدت ازش محافظت میشه وبه این راحتی در دسترس دشمن قرارش نمیدن
پس برای چی ایران اصلا حمله کرد؟ دلیل خاصی داشت که ما خبر نداریم ؟؟
موافقم ولی باید ادبیات بهتری به کار ببرید. بعضی که اصلا دست اندرکار نیستند صرفا یک حرفی میزنند که دیده بشوند. لازم است که جلوی صحبت این افراد گرفته شود.
خیلی تاثیرگذار بود ، ولی ما فراموش نکردیم شهادت ۵ نیروی ایرانی در فرودگاه تیفور یا شهادت شهدای قنیطره توسط اسرائیل رو یا نحوه پاسخ به شهادت حاج قاسم رو………. کسی که بخواد جلوی اسرائیل و آمریکا بایسته ناگذیر باید مثل اونها کثیف بازی کنه…… اگه پاسخ ایران به شهادت حاج قاسم جدیتر و به دور از مصلحت اندیشی انجام میشد هیچوقت صهیونیست ها جرات عادی سازی روابط با بحرین و امارات رو نداشتن ، مصلحت اندیشی کردن و خدا هم اونطوری پاسخشون رو داد.
آقا خون خودتو کثیف نکن، به روایتی وقتی این صحبتا از رسانه های رسمی انجام میشه، اگ غلط باشه باید فورا تکذیب بشه، اگه تکذیب نشد، یعنی صحیح هست،
گفتن واقعیات به جامعه هیچ ایرادی نداره، حتی اگه ضعف قدرتمون رو نشون بده، وقتی مردم این ضعف هارو بدونن، مطالبه میکنن برای جبران و پوشش دادنش، همراهی میکنن با بودجه ها و طرح های این نهاد ها
وقتی مردم خودمون رو نامحرم بدونیم و به بهانه هایی مثل تخریب اقتدار دفاعی ضعف هامونو ماله بکشیم، مردم فکر میکنن همه چیز گل و بلبل هست، و بودجه های نظامی باید قطع بشه، سپاه باید از کشور حذف بشه، دست سپاه باید از اقتصاد کوتاه بشه و…
اتفاقا کاملا برعکس مردم الزاما نباید تمامی ضعف های کشور رو بدونن، اگه هم نیاز به تصویب بودجه باشه، خود مجلس و نهادهای مسئول از این ضعف ها اطلاع داشته باشند. بیان ضعف های کشور در ملا عام وقتی باعث پر رو شدن دشمن می شه بی سیاستی محضه!
ایران گفت انتقام خون شهید سلیمانی اخراج آمریکا از عراق و منطقه هست ,دویست و شصت و چند حمله به آمریکایی ها و تجهیزاتشون در یک سال یعنی چی وقتی بیش از سه چهارم پایگاه های آمریکا تو عراق بعد شهادت حاج قاسم تخلیه می کنه یعنی چی ،وقتی عین الاسد رو تخلیه میکنه و تحویل عراقی ها میده یعنی چی ،دو کارشناس ترسو که میترسن یه عده غرب زده بگن چرا به اسراییل تو اربیل موقع مذاکرات حمله کردن میارن تو تلویزیون آتش سوزی در پایگاه کرمانشاه رو تلویحا حمله اسراییل میخونن و چیزای دیگه رو به هم ربط میدن
عجبی یکبار تحولات جهان اسلام موضع خودش رو در مقابل کارنشناس هایی که کارشون فقط تخریب وجهه و آبروی کشور هست اعلام کنه.
همان طور که رهبری هم قبلا اعلام کردند، متاسفانه این ها دوست نادان هستند که تخریب هاشون کمتر از دشمن نیست.
این تحلیل نیست. عین واقعیته. ایران – حالا یا از روی ترس یا مصالح – جرآت زدن اسرائیل رو نداره و اونا هرکاری دلشون میخواد در ایران میکنن، از بارها ترور دانشمندان و اون «به اصطلاح» استاد دانشگاه و دخترش در خیابان پاسداران گرفته تا بارها خرابکاری هستهای و کشتار روزانهی بهترین نیروها و تجهیزاتمون در سوریه و ما تنها خط و نشون میکشیم و نهایتاً خیلی که اقدامی کنیم خمپارهای از سوریه به سوی درعا پرت میکنیم یا مثلاً همین که یه خونه یا سولهی خالی توی عراقو میزنیم. واقعیت رو بپذیرین و لااقل از اون دختره، نیکا نیکوبین در آمریکا یاد بگیرین که با وجود کار بیربط و احمقانهاش، لااقل اونقدر جرأت داشت که جوانی و آیندهاش رو برای باورش به قاسم سلیمانی فدا کنه.
در سیاست و جنگ و کلا هر عرصهای،قاعده هست که طرف باید جگر رویارویی و مواجهه با دشمن،خصم،رقیب یا هر اسم دیگه ای که میگذارید و میگذاریم رو داشته باشه که متاسفانه و متاسفانه،مسئولین و نظام ما یک همچون جگری رو از دست دادهاند…اصلا ندارند…
در ۱۳-۱۷دی ۹۸،به جای این که عراق و محدوده ای از حدود آشب و موصل و دهوک تا دقم و صلاله و مسقط رو بدل به گورستان آمریکایی ها کرده و فرماندهان و نیروهای بلندپایه آنها رو تک به تک ترور کنند،فقط ۱۳ موشک می زنند،یعنی چه؟!اینم شد انتقامگیری؟!اینم شد شجاعت و شهامت؟!
انتقامگیری باید حداقل مثل بمبگذاری های لبنان در دهه۱۹۸۰میلادی می بود که چندین آمریکایی و غربی رو به هلاکت رساندند،نه اینکه اینجور ذلیلانه و منفعلانه عمل کنند.
این بمبگذاری ها و حرکاتی هم که در عراق می کنند،آیا تا الان کشتهای هم داشته؟!صرف اینکه کاروان های لجستیکی دشمن رو بمب گذاری کنیم بدون حتی یک تلفات،آیا باعث این میشه که طرف از بیخ گوش ما جمع کنه؟!مسلما خیر…
ما حداقل باید پایگاه های نظامی آمریکا در عراق و ترکیه رو با خاک کوچه یکی می کردیم،اونم نه با ده موشک و بیست موشک،حداقل با حجیم ترین موشک ها و نیروهای انتحاری و استشهادی جان بر کف…ولی نکردیم،و هنوز داریم چوب بی جگری و بی عملی نیروهای خودمون رو می خوریم.
در آخر از این که ادبیات سخن گفتن بنده به این شکل درآمده،از همه ی مخاطبین و تیم تحولات جهان اسلام عذرخواهی می کنم ولی سخنانی از ته دل و به قول حضرت امیر علیه السلام،شقشقه هدرت بود…