بازنمایی قتل مجیبالرحمن انصاری در رسانههای خاص
از زمان کشته شدن مجیبالرحمن انصاری در ۱۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ در مسجد جامع گازرگاه هرات تا امروز هیچ گروه و یا جریانی به صورت رسمی قتل او را بر عهده نگرفته است، مسئلهای که راه را برای گمانهزنی های مختلف در این باره باز گذاشته و تحلیلهای مختلفی را در این باب دامن زده است.
بیشتر بخوانید: انفجار در هرات، مجیب الرحمن انصاری کشته شد!
در این بین مؤسسه رسانهای السحاب به عنوان مؤسسه رسانهای اصلی فرماندهی سازمان القاعده در روز جمعه دوم دی ماه ۱۴۰۱، در فیلمی ۳۵ دقیقهای که پنج ماه پس از اعلام خبر کشته شدن رهبر این گروه یعنی ایمن الظواهری منتشر شد، ضمن انتشار صدایی از ایمن الظواهری با موضوع گزارش فعالیتها و ستایش یکی از امیران شاخه القاعده در شبهقاره هند به نام قاری عمران، با جایگذاری تصویر مجیبالرحمن و تصاویری از صحنه انفجار انتحاریای که او را مورد هدف قرار داد، در بخش انتقاد از عملکرد داعش، تلویحا داعش را عامل قتل مجیبالرحمن انصاری تلقی کرد.
نگارنده به این بهانه قصد دارد تا این پرونده را از نو بگشاید و بحثی در باب بازنمایی قتل مجیبالرحمن انصاری در رسانههای خاص گروههای افراطی به ویژه داعش را سامان دهد، تا شاید راهگشای رسیدن به پاسخ پرسش در باب قاتل مجیبالرحمن باشد.
پیش از این گفته شد که عدم پذیرش رسمی قتل مجیبالرحمن از سوی گروههای مختلف راه را بر هرگونه تحلیل باز گذاشته است. در این بین برخی از تحلیلگران با مدد از یک تحلیل کلان و کلی درباره طالبان و دوره جدیدش در افغانستان، مبنی بر اینکه طالبان به تدریج تمام رقبای خود به ویژه شیوخ و نخبگان نزدیک به جریان سلفی را از سر راه برمیدارد، برآنند که قتل مجیبالرحمن انصاری از سوی خود طالبان صورت پذیرفته است، اما آنچه این تحلیلگران را در تحلیلشان راسختر میسازد، این است که داعش هیچگاه عملیات قتل مجیبالرحمن را بر عهده نگرفت، این در حالی است که داعش در مسائلی اینچنینی دقیق عمل کرده و بعید است اگر عملیاتی انجام دهد آن را بر عهده نگیرد، همانطور که اگر عملیاتی را انجام نداده باشد نیز بعید است بر عهده بگیرد.
اما باید گفت اینکه داعش اگر عملیاتی انجام دهد حتما آن را بر عهده میگیرد، به نظر میرسد گزاره چندان درستی در میان تحلیلگران این حوزه نمیباشد. چرا که خود داعش در ادبیاتی که درباره نوع و گونه عملیاتهای خود منتشر کرده، خلاف این را میگوید.
مؤسسه الصقری یکی از مؤسسات مناصر داعش است که متون مرتبط با شکل عملیاتها و آموزشهای مختلف را در اختیار دواعش قرار میدهد. این مؤسسه مجموعهای تحت عنوان “الحرب الحقیقیه والحرب الرمزیه” (جنگ حقیقی و جنگ نمادین) در سال ۱۴۴۰ هجری قمری (سال ۹۷) منتشر کرد که مقاله دوم آن “الغموض والإفصاح” (ابهام و روشن ساختن) و مقاله سوم آن “الحرب بالوکاله” (جنگ وکالتی) نام دارد که در این مقالات از امکان انجام عملیاتهایی بدون پذیرش رسمی آن عملیاتها سخن رفته است. به عنوان نمونه در مقاله دوم گفته می شود که تفاوت جنگ حقیقی و جنگ نمادین در آن است که در جنگ حقیقی طرفی که عملیاتی انجام میدهد، نمیخواهد نامش به عنوان انجام دهنده عملیات ثبت شود و استراتژی “ابهام” را پیش میگیرد، در این رساله از فواید این امر سخن گفته میشود و تأکید میشود که در برخی موارد یک گروه مسلح یا جهادی لازم است که چنین راهبردی را در پیش گیرد. در این بین ایجاد درگیری بین دیگر گروهها که امکان دارد دشمن گروه انجام دهنده عملیات باشند و اینکه هر یک از این گروهها تقصیر عملیات را به گردن دیگری بیندازند، از اهداف و فواید اینگونه عملیاتها شمرده میشود. در ابتدای مقاله “الحرب بالوکاله” (جنگ وکالتی) نیز بر همین امر و فایده عمده آن یعنی به جان هم انداختن رقبا یا دشمنان تأکید شده است.
تا اینجا دانستیم که در رویکرد نظامی داعش این امکان در نظر گرفته شده که برخی از عملیاتها بدون اینکه از سوی داعش پذیرفته شوند، انجام میشوند. پس امکان اینکه داعش عملیات قتل مجیبالرحمن انصاری را انجام داده باشد، اما رسما بر عهده نگرفته باشد وجود دارد.
مسئله دیگری که وجود دارد، به نگاه رسانههای داعش به مجیبالرحمن باز میگردد. رسانههای داعش پیش از قتل مجیبالرحمن به شدت از او مشروعیت زدایی میکردند. چند وقت قبل از حادثه قتل مجیبالرحمن بود که مؤسسه رسانهای العزائم که مؤسسه رسانهای ولایت خراسان داعش میباشد در یک فیلم تحت عنوان “تجمع دارالندوه مشرکین” که در ذوالحجه ۱۴۴۳ یعنی دو ماه قبل از عملیات قتل مجیبالرحمن منتشر شد، او را از عالمان درباریای قلمداد کرد که در دوره جمهوری از ارتش نظام جمهوری (دولت اشرف غنی) تمجید میکرد و حالا در دوره طالبان نیز از طالبان تمجید میکند. در بخشی از این فیلم، از رهگذر تدوینی شگفت که فقط میتوان در فیلمهای داعش مانند آن را سراغ گرفت، با تدوین موازی سخنانی از اردوغان که برای ناتو دم تکان میدهد و سخنانی از مجیبالرحمن که سخت اردوغان را میستاید و تصاویر بمباران مناطق مختلف در سوریه و غیر از آن، تلاش میکند تا هر مسلمان غیرتمندی را از مجیبالرحمن متنفر سازد. چنین فیلمی میتوانست زمینه خوبی برای عملیات علیه مجیبالرحمن باشد.
بعد از کشته شدن مجیبالرحمن بود که دوباره مؤسسه العزائم فیلم جدیدی در همان ماه صفر یعنی یکی دو هفته پس از کشته شدن انصاری به زبان پشتو منتشر کرد. در این فیلم که در اصل با موضوع قتل رحیمالله حقانی بود، مؤسسه العزائم تصویر مجیبالرحمن را در میان کسانی که کشته شده بود، میآورد و در حالی که هریک از کسانی که کشته به یکی از کفار و یا مشرکین و یا مرتدان کشته شده توسط مسلمانان و صحابه تشبیه میکند، در هنگام آمدن تصویر مجیبالرحمن او را به “ابن نواحه” یکی از طرفداران مسیلمه کذاب که توسط صحابه کشته شده تشبیه میکند. با توجه به این تصویرسازی و تشبیه، بهویژه از آنرو که “ابن نواحه” را صحابه کشتهاند و حال مجیبالرحمن را به او تشبیه میکند، بسیار بعید است که خود داعش او را نکشته باشد و چنین تشبیهی برای او استفاده کرده باشد، چرا که بعید است طالبان و یا هر گروه دیگری به جز خود را در جایگاه صحابهای قرار دهد که “ابن نواحه” را کشتهاند. پس به نظر میرسد با توجه به اسناد رسانهای که ارائه شد، به احتمال زیاد داعش مجیبالرحمن را به قتل رسانده است.
اما پرسش دیگر این است که با این وجود پس چرا داعش قتل مجیبالرحمن را رسما نپذیرفت؟
در پاسخ به این پرسش چند احتمال وجود دارد:
نخست اینکه به نظر میرسد ولایت خراسان داعش از گونهای استقلال عمل برخوردار است که صحبت در این باره مجال دیگری میطلبد، و از اینرو گاهی عملیاتهایی انجام میدهد که داعش به صورت رسمی آنها را به گردن نمیگیرد.
در این چند سال عملیاتهای مختلفی با شکل و شیوه داعش در افغانستان انجام شدهاند که داعش آنها را رسما نپذیرفت. شاید برجستهترین آنها انفجار سهزمانه و خونین مکتب سیدالشهدای دخترانه در غرب کابل بود که جان بیش از ۱۰۰ دختر نوجوان بیگناه را به کام مرگ برد. با اینکه این عملیات کاملا شکل و شمایل داعشی داشت اما هیچگاه داعش آن را رسما بر عهده نگرفت. در واقع به نظر میرسد عملیاتهای خونینی از این دست که تأثیر عمیقی بر جامعه میگذارد از جمله ترور مجیبالرحمن به عنوان یک داعی بسیار پر طرفدار در هرات را داعش کمتر بر عهده گرفتهاست، شاید هم عدم پذیرش این دست از عملیاتها از این روست که انگشت اتهام به سوی طالبان نشانه رود و افکار عمومی را به جان طالبان بیندازد.
در آنچه آمد تلاش شد تا از طریق اسناد رسانهای و فراتر از تحلیل محض به حل معمای قتل مجیبالرحمن انصاری نزدیک شویم و ابعاد مختلف رسانهای گروههای افراطی را مورد کاوش قرار دهیم و اهمیت اینگونه اسناد را گوشزد کنیم.
دیدگاه