تهاجم زمینی اسرائیل به غزه چه ابعادی در بر دارد؟
بیش از ده روز از آغاز نبرد طوفان الاقصی میگذرد. فراتر از جنایتهای هولناکی که اسرائیل در حق مردم بی دفاع غزه انجام میدهد، ادعای آنها برای سازماندهی پیاده نظام و آغاز نبرد زمینی برای اشغال نوار غزه چند روزی است که در رسانههای اسرائیلی مطرح میشود. در این گزارش مولفههای ژئوپلتیک آغاز نبرد زمینی مورد بررسی قرار گرفته و سناریوهایی که تحلیلگران خارجی تخمین زده اند بیان شده است.
جنبش مقاومت اسلامی حماس، در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حمله بی سابقه ای را به اسرائیل آغاز کرد و صدها نفر از مبارزان حماس به شهرکهای صهیونیستی غلاف غزه نفوذ کردند. با گذشت ۱۲ روز از آغاز این نبرد، حداقل ۱۴۰۰ اسرائیلی کشته شده اند و حدود ۲۵۰ سرباز و غیرنظامی اسرائیلی توسط حماس و جهاد اسلامی به اسارت گرفته شده و در غزه نگهداری میشوند. بیش از ۳۵۰۰ فلسطینی نیز در حملات هوایی متعدد ارتش اسرائیل به غزه به شهادت رسیده اند.
در حالی که اسرائیل در ساعات اولیه این هجوم حماس، کاملا غافلگیر شده بود، رفته رفته توانست جلوی نفوذ زمینی را بگیرد و حملات بی وفقه موشکی و بمباران هوایی خود را به نوار غزه آغاز نماید.
اسرائیل در حال حاضر محاصره کامل غزه را اعمال کرده و از ورود غذا، سوخت و سایر موارد ضروری از گذرگاههای مرزی غزه با مصر، جلوگیری میکند. ارتش اسرائیل در حال جمع آوری و سازماندهی نیروهای خود در امتداد مرز غزه است و فلسطینیها خود را برای عملیات زمینی آماده میکنند که ممکن است تلفات بسیار بیشتری را به همراه داشته باشد.
برخی از کارشناسان امنیتی و سیاسی و مراکز مطالعاتی جهان در خصوص روند استمرار این جنگ و ورود اسرائیل به نبرد زمینی اظهار نظر داشته اند. بررسی این دیدگاهها در خصوص مسیر جنگ در روزهای آینده مستلزم در نظر گرفتن برخی از مولفههای مهم ژئوپلتیک است که به صورت اجمالی به آنها میپردازیم.
مولفههای مهم در آینده جنگ
۱- درگیری در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی
ارتش اسرائیل از درگیری شدن در چندین جبهه بصورت همزمان هراس دارد. به خصوص هنگامی که یکی از این جبههها درگیری با حزب الله باشد. نظامیان اسرائیلی در مانورهای نظامی قبلی خود در این منطقه چندین کشته و مجروح داشته اند و تقریبا برای مواجهه رو در رو و تمام عیار با حزب الله آماده نیستند. ضمن اینکه درگیری در چند جبهه مختلف برای اسرائیل بشدت سنگین است و مقامات نظامی و امنیتی این رژیم بارها نسبت به این نقطه ضعف اظهار نظر داشته اند. به عنوان نمونه چند روز قبل از آغاز نبرد طوفان الاقصی، اسحاق بریک ژنرال بازنشسته اسرائیلی بیان کرده بود که اسرائیل به سناریوی وحشتناک جنگ چند جبهه ای نزدیک میشود. وی درخصوص درگیری با حزب الله گفته بود که “در جنگ بعدی، جبهه داخلی اسرائیل روزانه هزاران موشک دریافت خواهد کرد و ما در مرز لبنان با هزاران مبارز روبرو خواهیم شد که میخواهند به اسرائیل نفوذ کنند.”
۲- جنگ زمینی
با آغاز نبرد طوفان الاقصی در وهله اول عملیات اطلاعاتی و نظامی نیروهای حماس همه را شگفت زده کرد. این عملیات ضمن غافلگیری واحدهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل به ویژه واحدهای غلاف غزه، با نفوذ نیروهای حماس به داخل شهرهای اشغالی جدیت حماس را برای هر گونه مبارزه زمینی نشان داد. این در حالی است که با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسبی که غزه داشت، حمله مستقیم از غزه به اسرائیل جزو کم احتمال ترین سناریوها به شمار میرفت. برخی از کارشناسان معتقدند که تمرکز اسرائیل بر افزایش قدرت نیروی هوایی و واحدهای تکنولوژیک ارتش، و کم احتمال بودن درگیری زمینی با حماس پیش از وقوع نبرد، باعث شد تا اسرائیل تمرکز مناسبی بر تقویت واحدهای رزمی زمینی در غزه نداشته باشد. با این حال ارتش اسرائیل از چند روز گذشته مدام اعلام میکند که در حال تدارک حمله زمینی به نوار غزه است. ابوعبیده سخنگوی جنبش حماس نیز در پاسخ به این تهدیدات بیان کرد که تهدید اسرائیل به حمله زمینی ما را نمیترساند و ما برای آن آماده هستیم.
۳- هشدار خیزش مردمی
جنایات رژیم صهیونیستی در حق مردم نوار غزه به ویژه در بمباران بیمارستان المعمدانی، بمباران مناطق مسکونی و حتی مدارسی که مردم به آنجا پناه میبرند، تصاویر بسیار وحشتناکی از کشته شدن هزاران انسان بی دفاع من جمله زنان و کودکان خردسالی را ترسیم کرده است که مسلمانان در سراسر جهان و به طور خاص در کشورهای منطقه نسبت به آن خشمگین شده اند. خروش مردمی در لبنان و در مقابل ساختمان سفارت آمریکا، تظاهرات اردنیها و فلسطینیهای ساکن در اردن، تظاهرات در ایران، سوریه، تونس، مغرب، عراق، یمن و سایر کشورهای اسلامی نشان میدهد که بسیاری از مسلمانان نسبت به دفاع از مردم غزه اعلام آمادگی کرده اند. رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران نیز در بیاناتی بی سابقه فرمودند که “ملتهای مسلمان عصبانیاند، جدّاً عصبانیاند؛ اگر چنانچه این جنایت ادامه پیدا کند، مسلمانها بیتاب میشوند، نیروهای مقاومت بیتاب میشوند، دیگر کسی جلوی اینها را نمیتواند بگیرد.”
۴- افزایش خشونتهای ضدصهیونیستی در کرانه باختری
گرچه کرانه باختری آنگونه انتظار میرفت هنوز وارد نبرد نشده است، اما در شهرهای و روستاها و شهرکهای اسرائیلی کرانه باختری و ایستگاههای ایست و بازرسی رژیم صهیونیستی در این منطقه، جوانان فلسطینی عملیات های متعددی را در هدف قرار دادن نظامیان اسرائیل و مقابله با آنها طراحی و اجرا میکنند. جنایات رژیم صهونیستی در این منطقه نیز وجود دارد و از ابتدای نبرد طوفان الاقصی تا کنون (۷-۱۹ اکتوبر ۲۰۲۳) ۶۹ فلسطینی شهید و بیش از ۱۳۰۰ نفر نیز زخمی شده اند. انزجار مردم کرانه باختری از تشکیلات خودگردان و در راس آن محمود عباس، باعث شده تا نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان همانند نیروهای اسرائیلی، به تجمعات تظاهرات مردمی در کرانه باختری حمله کرده و تظاهرات کنندگان را مورد هدف قرار دهند. بنابراین اسرائیل در این منطقه از دو ناحیه وضعیت بحرانی دارد؛ اول با تضعیف تشکیلات خودگردان مهمترین حامی عربی خود در فلسطین را از دست میدهد و دوم با افزایش خشم جوانان کرانه باختری، امنیت صدها شهرک نشین صهونیست از بین خواهد رفت.
سناریوهای محتمل برای تهاجم زمینی به غزه
سناریوی اول
سناریوی اول برای آغاز تهاجم زمینی به غزه این است که این تهاجم به قدری گسترده باشد که موجب اشغال مجدد آن برای از بین بردن کامل توانمندیهای مقاومت غزه است. در این سناریو، تصمیم اسرائیل مستلزم استقرار نیروهای رزمی همراه با پوشش هوایی و موشک باران سنگین و همچنین آوردن نیروهای ذخیره اسرائیلی برای درگیری و پاکسازی شهرهای اصلی نوار غزه است. همچنین این اشغال مستلزم بسیج تواناییهای رزمی قادر به انجام این ماموریت و آمادگی برای تحمل خسارات جانی و مادی قابل توجه در بین نیروهای خود است. البته واکنش متحدان خارجی غزه نظیر ایران، حزب الله و حتی نیروهای مقاومت عراقی قطعا وجود خواهد داشت و در صورت ورود نیروهای خارجی، اسرائیل باید مسئولیت آغاز یک جنگ منطقه ای را بر عهده بگیرد.
سناریوی دوم
رسانه های اسرائیلی مدتی است که تقسیم نوار غزه به سه منطقه و استقرار نیروهای نظامی در آن را برای از بین بردن یکپارچگی غزه ارائه کرده اند؛ طرحی که غزه را نیز شبیه کرانه باختری میکند. تقسیم نوار غزه به سه منطقه عملیاتی، از طریق تهاجم زمینی به سمت شمال، شرق و جنوب را پیشنهاد میکند. این طرح شامل چندین محور نبرد است که حمایت و پشتیبانی متقابل بین جناحهای مقاومت و افزایش هزینههای جانی و مادی در میان صفوف خود و صفوف غیرنظامیان را در بر دارد. اگر اسرائیل موفق به اجرای این سناریو شود، با تأمین امنیت استقرار نیروهای خود در مکانهای مشخص شده، دستاوردی سیاسی برای مذاکره برای آتش بس به دست آورده است.
سناریوی سوم
در این سناریو احتمال دارد تنها بر پیشروی زمینی نیروهای اسرائیلی تا کمی بیشتر از سیم خاردارهای دیوار مرزی تاکید شود. در این صورت یک خط دفاعی با پشتیبانی هوایی و توپخانهای در غرب آن تشکیل میشود تا سیم خاردارها و موانع آسیب دیده طی عملیات طوفان الاقصی ترمیم شود تا از نفوذ مجدد نیروهای حماس به غلاف غزه جلوگیری شود. در این حین، اسرائیلیها باید امکان حمله نیروهای مقاومت را مدنظر قرار دهند.
گرچه بسیاری از تحلیلگران تهاجم سنگین زمینی و هوایی به غزه را بعید میدانند و هزینههای زیادی برای اسرائیل متصورند، اما به نظر میرسد اسرائیل برای احیای قدرت بازدارندگی خود چارهای جز ورود به این جنگ ندارد. این در حالی است که چنین طرحی احتمال انفجار اوضاع از جمله ایجاد جنگ گسترده منطقهای را نیز به دنبال خواهد داشت. چالش بعدی فراروی رژیم صهیونیستی مرحله بعد از ورود زمینی و اشغال احتمالی بخشی از این مناطق است. این در حالی است که مسئولان امنیتی سابق اسرائیل اعلام میکنند که ارتش قدرت اشغال مجدد غزه را ندارد، چرا که این امر نیازمند باقی ماندن تعداد زیادی از نظامیان در این منطقه است که با وجود نیروهای مقاومت اسلامی در غزه باید روزانه شاهد درگیری بود.
دیدگاه