بمبگذاری حرم حضرت زینب (س) و عقده ترور ابو ماریا

وزرات کشور دولت جدید سوریه ویدئویی از اعترافات دو تن از متهمان بمبگذاری حرم حضرت زینب سلام الله علیها که در اواخر دیماه سال ۱۴۰۳ دستگیر شده بودند منتشر کرد.
در این ویدئو شخصی به نام «ارکان سعید فضل» و با نام مستعار «ابو الحارث العراقی» که به عنوان مسئول عبور مهاجران و معاون مسئول تدارکات ولایت عراق و مسئول هستههای ولایت عراق در سوریه و همچنین «محمد علی الحسین» با نام مستعار «ابو ولید الحمصی» اهل سوریه که تحت نظر ابو الحارث به عنوان تدارکاتچی عمل میکرد و مسئول یکی از هستههای تابع ابوالحارث هم بود در قاب دوربین وزارت کشور الجولانی اعترافات خود را بازگو کردند.


شکار با ارزش
وزارت کشور جدید سوریه در ابتدای این ویدئو با به نمایش درآوردن پروندههای ولایت عراق همانند پروندههایی که در آخرین فیلم ابوبکر البغدادی در دست او دیده شد، تلاش کرد تا با بزرگ جلوه دادن خطر داعش در سوریه، هم به وضعیت امنیتی در سوریه دامن زده و هم موفقیت خود در دستگیری این هسته داعشی را بزرگ جلوه دهد.


پس از آن ابوالحارث العراقی که در عملیات دستگیری هسته بمبگذاری حرم حضرت زینب سلام الله علیها در دیماه سال ۱۴۰۳ تصویری از او منتشر نشده بود و خبرگزاری سانا یک ماه و چند روز بعد در اواخر بهمن ماه سال ۱۴۰۳ مدعی شده بود که وزارت کشور دولت جدید سوریه توانسته او را دستگیر کند اعترافات خود را بازگو میکند. به نظر میرسد که وزارت کشور سوریه تمایل دارد از این رهگذر ابوالحارث را به عنوان مسئول هستههای ولایت عراق در سوریه مسئولی بلندپایه در داعش معرفی کند و شکار خود را شکاری مهم جلوه دهد.
گفتنیاست که ابو ولید بر خلاف رئیسش ابوالحارث در دیماه دستگیر شد و تصویری از او در همان روز از سوی وزارت کشور منتشر شده بود.


در این بین ابوالحارث خود را معاون «ابولیث الجنابی» مسئول بلندپایه تدارکات داعش قلمداد میکند. ابولیث الجنابی با نام حقیقی «اسامه جمال الجنابی» همان کسی است که آمریکاییها در روز چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ (۱۶ ژوئن ۲۰۲۴) مدعی شدند او را به عنوان مدیر تدارکات و تجهیزات داعش ، در یک حمله هوایی در شهر عفرین سوریه کشتهاند.
ترور ابوماریا القحطانی و مشروعیت بینالمللی
ابوالحارث که خود را معاون ابولیث قلمداد میکند اظهار میدارد که در وهله نخست وظیفه عبور دادن داعشیها را از و به سوریه زیر نظر ابولیث بر عهده داشته و بعد از آن از سوی ابو لیث مأموریت مییابد تا هستههایی امنیتی در شمال سوریه ایجاد کند. ابوالحارث در ادامه به برنامهریزی ترور ابوماریا القحطانی در سرمدا اشاره میکند و اظهار میدارد که این ترور را به همراه ابو لیث طرحریزی کردهاست.
به نظر میرسد که وزارت کشور الجولانی با نزدیک شدن سالروز ترور القحطانی و با وجود تردیدهای بسیاری که در روایت تحریر الشام از این ترور وجود داشته و دارد، تلاش میکند با دستاویز قرار دادن کشف عملیات انفجار در سیده زینب بر دست داشتن داعش در ترور ابوماریا القحطانی تأکید کند و شواهد بیشتری بر این امر دست و پا کند، هرچند که داعش هیچگاه مسئولیت عملیات ترور ابوماریا القحطانی را بر عهده نگرفت.
درواقع وزارت کشور جولانی تلاش میکند پرونده القحطانی را یک پرونده ترور مهم که از سوی مسئولان اصلی داعش برنامه ریزی شده جا بزند و با اضافه کردن نام ابولیث الجنابی به این پرونده، روایت خود را در راستای روایت سنتکام و روایت نظام بینالملل مشروعیت بخشد. به نظر میرسد که این تلاش الجولانی در راستای ایجاد مشروعیت بینالمللی قابل فهم باشد. البته نباید فراموش کرد که ترور ابو لیث الجنابی تقریبا ۲۰ روز پس از دستگیری هسته ترور ابوماریا توسط وزارت داخله دولت موقت ادلب تحت سیطره جولانی انجام شد، که اگر روایت جولانی و آمریکاییها را بپذیریم خود میتواند نشان دهنده همکاری بین جولانی و نیروهای ائتلاف در هدف قرار دادن عناصر داعش باشد، همکاریای که پیش از آن از سوی نهادهای وابسته به جولانی نفی میشد. این همکاری و همکاریهای دیگری از این دست شاید کم کم گارد آمریکا و غرب را در برابر جولانی باز کرد و موجب شد تا چراغ سبز حمله به دمشق را از آنها بگیرد.
در روایت ترور القحطانی که در این روایت جدید ابوالحارث و ابو ولید هر دو در کنار ابو لیث در آن دست دارند، همان روایت سابق تحریر الشام و نقش شمشیر اهدائی تکرار میشود، و وجود یک خودروی بمبگذاری شده برای انفجار محل اقامت ابوماریا در صورت عدم موفقیت انتحاری اول یکی از افزودههای جدید به روایت قبلی است.


طرحریزی عملیات علیه اقلیتها
در ادامه ابوالحارث از طرحریزی عملیاتهای مختلف علیه اقلیتهای مسیحی، علوی و شیعی برای ناآرام کردن اوضاع سوریه جدید سخن گفت. سخن از طرحریزی عملیات علیه اقلیتها در حالی بر زبان ابوالحارث جاری میشود که داعش در سرمقاله شماره ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ هفته نامه النبأ خود مسئله اقلیتها در سوریه را پیش کشیده و هرگونه باور خود به دوگانه اقلیت / اکثریت را نفی کرد. درواقع عملیاتهای داعش در صورتی که رخ دهند بیشک با هدف ناتوان جلوه دادن حاکمیت جدید سوریه خواهد بود، اما در قالب دوگانه اقلیت / اکثریت عمل نخواهد کرد.

ابوالحارث پس از مطرح کردن مسئله اقلیتها از طراحی یک انفجار در کلیسای شهر مسیحی نشین معولا بعد از سقوط دمشق و در آستانه سال جدید میلادی سخن گفت، عملیاتی که به گفته ابوالحارث با توجه به تدابیر شدید امنیتی نیروهای دولت جدید سوریه ناکام ماند.
برنامهریزی برای انفجار سه بمب
بر مبنای روایت ابوالحارث پس از ناکامی در معلولا بود که ابوالحارث تصمیم میگیرد سه انفجار را در منطقه سیده زینب انجام دهد. بر مبنای این روایت ابو ولید از سوی ابوالحارث مأمور میشود تا خانهای را برای استقرار سه داعشی لبنانی در دمشق اجاره کند. ابو ولید نیز که در رأس العین مستقر بود از طریق رقه و طبقه به دمشق آمده و یک خانه برای داعشیهایی که قرار بود از لبنان بیایند اجاره میکند. بعد از این به هر یک از سه داعشی لبنانی یک بمب داده میشود که تصاویر این سه بمب در زمان دستگیری چهار نفر از اعضای داعش یعنی ابو ولید و سه داعشی لبنانی منتشر شد.
این سه بمب عبارت بود از سه مین مجهز به شاسی انفجاری که هر یک به صورت جداگانه در یک کولهپشتی تعبیه شده بودند. این سه بمب بیش از هر چیز شبیه به بمبهای مخفی کنار جادهای بودند و مشخص نیست که قرار بود به صورت انتحاری عمل کنند یا اینکه بعد از کارگذاشتن در یک مکان مانند بمبهای جادهای و به صورت کنترلی و از راه دور عمل کنند؟ همچنین معلوم نیست که با توجه به شلوغ نبودن حرم حضرت زینب در آن ایام و زیر نظر بودن حرم از سوی نیروهای امنیتی جولانی قرار بود خود حرم و یا ضریح حضرت زینب سلام الله علیها مانند عملیات هدف قرار دادن حرم عسکریین علیهما السلام چنانکه ابو ولید میگوید مورد تخریب قرار گیرد و یا اینکه زائران حرم نیز مورد هدف قرار گیرند؟


در صورتی که تخریب ضریح و یا مرقد مد نظر بود به نظر میرسد آن میزان تجهیزات و بمبی که تصاویر آن در رسانهها منتشر شد کافی به نظر نمیرسید. اساسا به نظر نمیرسد ریسک انجام آن حجم کم از انفجار و تخریب احتمالی که به راحتی میتوانست توسط نیروهای امنیتی جولانی در سکوت خبری قرار گیرد برای داعش ارزشی میداشت. باور اینکه داعشی که امروز در عراق و سوریه بدترین دوران خود را میگذراند و با کمبود شدید نیرو مواجه است و تلاش میکند نیروهای خود را به دقت مدیریت کند، ریسک از دست دادن چند نیرو و بخشی از اطلاعات گرانبهای خود را در قبال یک انفجار نهچندان پر سر و صدا بپذیرد سخت است، هرچند استفاده از سه انفجار و یا دو انفجار با منطق انفجارهای دو و یا چند زمانه داعش برای تخریب و یا گرفتن قربانی بیشتر همخوانی دارد.
جالب است که ابوالحارث در فیلم اعترافات خود اظهار داشت که قرار بود نفر سوم در پوشش خبرنگار و پس از انجام عملیات نفر اول و دوم و در صورتی که احمد الشرع به منطقه بیاید او را مورد هدف قرار دهد، مسئلهای که اظهار آن شگفت به نظر میرسد و شاید کارکردی جز در خطر بودن جان رئیس جمهور و چه بسا ایجاد زمینه ذهنی برای ترتیب یک ترور نافرجام فرمایشی در روزهای بعد نداشته باشد.
چند نکته درباره اعترافات
نخست: همانطور که قبلا گفته شد داعش هیچگاه مسئولیت انجام عملیات انتحاری علیه ابوماریا القحطانی را بر عهده نگرفت. و اساسا انجام این عملیات خیلی با منطق عملیاتهای چند سال اخیر داعش در سوریه جور در نمیآید. باور اینکه داعش برای کشتن ابوماریا القحطانی به عنوان یک نیروی سوخته یکی از مهمترین فرماندهان خود (به روایت سنتکام) یعنی ابولیث الجنابی را به خطر انداخته و چند هسته عملیاتی تشکیل دهد و در کنار استفاده از یک عامل انتحاری و چند نفر دیگر از یک خودروی بمبگذاری شده ذخیره نیز استفاده کند و در نهایت هم مسئولیت عملیات را نیز بر عهده نگیرد بسیار سخت است، مگر اینکه به این نتیجه برسیم که داعش این عملیات ترور را در قالب عملیاتهایی که به عمد بر عهده نمیگیرد تا خصم خود را دچار شکاف و دو دستگی کند انجام داده باشد، که باز هم بعید به نظر میرسد.
دوم: آخرین عملیاتهای داعش در منطقه سیده زینب به ۳ و ۵ مرداد ماه ۱۴۰۲ بر میگردد که طی آن عناصر داعش مسئولیت انفجار یک خودروی بمبگذاری شده پارک شده و یک موتورسیکلت بمبگذاری شده پارک شده را در خلال برگزاری مراسم عزادای امام حسین علیه اسلام در ۷ و ۹ محرم در سیده زینب بر عهده گرفتند، و این خود نشان میدهد که داعش در سالهای اخیر تا حد ممکن از انجام عملیات انتحاری به ویژه در مناطق غرب سوریه برای حفظ نیروهای خود اجتناب کردهاست، و در عین حال نگاه به گرفتن قربانی بیشتر در مراسم عزاداری داشتهاست. اینکه داعش در چنین اوضاع امنیتیای و پس از تسلط کامل امنیتی بر سیده زینب از سوی عناصر جولانی برنامهای نه چندان مطمئن را طرحریزی کند، با منطق محتاطانه داعش در این سالها همخوانی ندارد. به ویژه اینکه در این یکی دو سال عملیات داعش در سوریه روندی نسبتا کاهشی داشته و حفظ جان اعضا و همچنین حفظ تشکیلات از مهمترین اهداف داعش بودهاست.

سوم: تصاویر پایانی کلیپ منتشر شده از سوی وزارت کشور به جای اینکه تصاویر مواد منفجره کشف شده از سوی هسته انفجار حرم حضرت زینب سلام الله علیها را که در دیماه نیز منتشر شده بود را نشان دهد، با شگفتی تصاویر تجهیزات کشف شده از عاملان ترور ابوماریا القحطانی در خرداد ماه ۱۴۰۳ را در منطقه حارم نشان میدهد، تصاویری که در همان روزها از سوی رسانههای منتقد جولانی با توجه به جزئیات مختلفشان ساختگی و جعلی تلقی شدند.


چهارم: میتوان گفت که داعش امروز تجربه نسبتا شکست خورده خود در افغانستان را پیش روی خود میبیند. در ماهها بلکه یک سال نخست استقرار طالبان بر افغانستان دیدیم که داعش چه عملیاتهای سهمگینی را در افغانستان ترتیب میداد، از هدف قراردادن نیروهای آمریکایی و فرودگاه تا وزارتخانهها و مسئولان بلندپایه و مساجد و حسینیههای متعلق به شیعیان تا معابد سیکها… اما امروزه با وجود تداوم کم رمق این عملیاتها، بیگمان از شدت این عملیاتها در افغانستان به مراتب کاسته شدهاست، و حتی میتوان گفت تحرک داعش در افغانستان از دوره جمهوری هم به درجات کمتر شدهاست. این امر را میتوان موفقیتی برای جنس حکمرانی امنیتی طالبان تلقی کرد، نیرویی که هم تمرکز امنیتی و هم در سطوح مختلف با هستهها و تحرکات داعش سابقه آشنایی تاریخی دارد، و در نهایت توانسته داعش را تا حد زیادی تضعیف کند.
شاید برای همین است که پس از سقوط دمشق و علیرغم برخی گزارشهای مبتنی بر اطلاعات عناصر قسد، میتوان شاهد بود که فعالیتهای داعش در سوریه حتی فعالیتهای این گروه علیه عناصر قسد که در سالهای اخیر استمرار داشت به شدت کاهش یافتهاست. نزدیکی جنس تمرکز امنیتی و سابقه آشنایی تاریخی با شیوهها و هستههای داعش اگر در نزد تحریر الشام بیش از طالبان نباشد، حتما کمتر نیست، شاید به همین دلیل است که داعش که احتمالا میتوانست در دوره گذار کر و فری از خود در سوریه نشان دهد، اما بسیار دست به عصا حرکت کرد، و حتی در تبلیغات خود علیرغم حمله شدید به حاکمان جدید سوریه به ویژه خود الجولانی، اما کمتر به انجام عملیات علیه حاکمان جدید سوریه تشویق کردهاست. در چنین فضایی آیا واقعا میتوان گفت که داعش در سطوح بالای رهبری خود درگیر عملیاتهایی با هزینه و ریسک بالا و با احتمال بازدهی نه چندان زیاد شده باشد؟ مگر اینکه هسته داعشی که از آن سخن میگویند چه بسا از ابتدا در تور امنیتی و اطلاعاتی و حتی انگیزشی تحریر الشام بوده باشد.
دیدگاه