آیا اسامه الرفاعی میتواند غزالی جدید باشد؟

شرایط جدید سوریه و انتخاب اسامه الرفاعی به عنوان مفتی سوریه در اسفندماه سال گذشته مسئلهای مهم تلقی میشود که شاید باعث بروز ضلع سوم و فروخفته فرهنگ در میان اهل السنه و الجماعه یعنی شافعیگری در تقابل با سلفیگری و حنفیگری شود که در سالهای اخیر ظهور و بروز بیشتری داشتهاند. در این بین آیا میتوان گفت برآمدن الرفاعی مانند برامدن غزالی در قرون میانه به احیای نگاه شافعی – اشعری – صوفی در جهان اسلام منجر شود؟
اسامه الرفاعی عالم و مبلغ سوری، فقیه شافعی، و از شخصیتهای برجسته دینی در سوریه و شام به شمار میرود. او نفوذ گستردهای در محافل علمی و تبلیغی دارد و به تلاشهایش در نشر علوم شرعی و گفتمان اعتدال شناخته میشود. هرچند گفتاری در تقابل با شیعه از او نقل شده که او را در عین انتساب به نگاه اعتدالی همچون غزالی چهرهای انتقادی در قبال شیعه تبدیل میکند.
الرفاعی با وجود درگیریاش در مسائل مختلف، به جریان سیاسی خاصی وابسته نبوده و به اتخاذ روش میانه، و رد گروههای افراطی مانند داعش و القاعده، شناخته شده است.
تبار خانواده اسامه الرفاعی که در سال ۱۹۴۴ در دمشق متولد شده به شهر حماه در مرکز سوریه بازمیگردد. او تحصیلات خود را در مدارس دمشق گذراند و از دانشکده ادبیات دانشگاه دمشق فارغالتحصیل شد و در سال ۱۹۷۱ مدرک لیسانس در زبان و ادبیات عربی دریافت کرد.
گفته میشود که شیخ اسامه الرفاعه از نسل امام احمد الرفاعی است که نسب او بر اساس روایات تاریخی به حسین بن علی علیه السلام بازمیگردد.
او ملازم پدرش، عبدالکریم الرفاعی، بنیانگذار «جماعت زید» بود که در دهه چهل قرن گذشته ظهور کرد و نام خود را از مسجد زید بن ثابت انصاری در دمشق گرفت، جایی که شیخ عبدالکریم در آن تدریس میکرد و تحرکی علمی، تبلیغی و تربیتی را در آنجا برپا کرد.
او علوم عقلی و نقلی را از پدرش آموخت و از محضر شماری از علمای دمشق، از جمله ابراهیم الغلایینی، عبدالغنی الدقر، خالد الجباوی و احمد الشامی، بهره برد. او به مطالعه علوم زبان عربی و فقه شافعی اهتمام ورزید.
الرفاعی فعالیت تبلیغی خود را در اوایل جوانی آغاز کرد و در حلقههای مسجد زید بن ثابت، سپس در مسجد شیخ عبدالکریم الرفاعی پس از تأسیس آن، و در مسجد اموی به تدریس و ارشاد پرداخت.
او در مسیر تبلیغی خود به تعدادی از پایتختهای اسلامی سفر کرد و خطابه مسجد الرفاعی در میدان کفرسوسه را بر عهده گرفت.
اسامه الرفاعی و برادرش ساریه الرفاعی در سال ۱۹۸۱ مجبور به ترک سوریه و مهاجرت به عربستان سعودی شدند. آنان بیش از ده سال در مدینه منوره اقامت گزیدند و سپس در سال ۱۹۹۳ پس از مداخله شخصیتهای دمشقی توانستند به دمشق بازگردند و اجازه یافتند تا فعالیتهای تبلیغی خود را از سر بگیرند.
در سال ۲۰۰۲، بشار اسد، رئیس جمهور سابق سوریه، پس از به دست گرفتن قدرت، در مسجد اسامه الرفاعی در خطبه نماز جمعه شرکت کرد و پس از خطبه در حضور تعدادی از مشایخ از جمله ساریه الرفاعی، احمد معاذ الخطیب الحسنی در اتاق مسجد از وی دیدار کرد. جماعت زید از این امر بهره برد و پروژههای تبلیغی و خیریه برجستهای را به راه انداخت. نظام به زودی با اتخاذ رویکرد دولتیسازی فعالیتهای دینی در سال ۲۰۰۸، دوباره به محدود کردن جماعت پرداخت.
اما پس از آغاز نا آرامیها در سوریه اسامه الرفاعی به همراه برادرش ساریه الرفاعی، از برجستهترین علما و مبلغانی بودند که در سال ۲۰۱۱ از ناآرامیهای سوریه حمایت کردند. او آشکارا بر منابر به انتقاد از نظام پرداخت و بر ضرورت اصلاحات تأکید کرد.
در سپیده دم شب بیست و هفتم رمضان ۲۰۱۱، نیروهای امنیتی سوریه به مسجد شیخ عبدالکریم وارد شده و شیخ اسامه الرفاعی به شدت از ناحیه سر و دست مجروح شد و به بیمارستان در دمشق منتقل گردید.
پس از آن، او از خطابه منع شد، بنابراین مجبور به ترک کشور شد و ابتدا به قاهره و سپس به شهر استانبول در ترکیه رفت و در آنجا اقامت گزید. در آنجا، او احیای “رابطه علمای شام” را به ریاست خود اعلام کرد و در سال ۲۰۱۴، تأسیس “مجلس اسلامی سوریه” نیز به ریاست او در استانبول اعلام شد.
او در آغاز نا آرامیها از اقدام نظامی مخالف نظام که در قالب «گردانهای صحابه» و «اتحاد اسلامی اجناد الشام» تجلی یافته بود، حمایت کرد و از حمایت ترکیه از گروههای «ارتش آزاد» تمجید مینمود.
رفاعی هیچ جایی برای تفکر تکفیری در سوریه قائل نیست. او همچنین مخالف حضور پیکارجویان خارجی در صفوف معارضان بود.
او در چندین مصاحبه مطبوعاتی اظهار داشت که «سازمان القاعده یک گروه تکفیری است که خون مسلمانان را مباح میداند» و معتقد بود که خارجیانی که به سوریه آمدهاند و «به سازمانهای افراطی پیوستهاند، بلایی بر سر سوریها آوردهاند که از خود نظام بدتر بوده است».
همچنین مواضعی از او نقل شده است که در آن ایران را به «دامن زدن به فتنه طایفهای» و «تخریب همزیستی» در منطقه، به ویژه در سوریه، یمن و عراق، متهم کرده است.
نشست تأسیسی “مجلس اسلامی سوریه” در سال ۲۰۱۴ در استانبول برگزار شد و اسامه الرفاعی به ریاست آن انتخاب گردید. همچنین، الرفاعی بعدها به اتفاق آرا به عنوان مفتی اعظم جمهوری عربی سوریه انتخاب شد که این امر در سال ۲۰۲۱، چند روز پس از آنکه بشار اسد منصب مفتی را لغو و احمد بدرالدین حسون را از وظایفش برکنار کرد، طی فرمانی که مقرر میداشت مفتی جمهوری دیگر عضو شورای علمی فقهی نیست، صورت گرفت.
رفاعی «رابطه علمای شام» را که قبلاً در سال ۱۹۳۷ تأسیس شده بود اما در آن زمان مخفی مانده بود، احیا کرد.
پس از سقوط نظام، رئیس جمهور سوریه، احمد الشرع، دو فرمان صادر کرد؛ فرمان اول مبنی بر تعیین اسامه الرفاعی به عنوان مفتی اعظم جمهوری عربی سوریه، و فرمان دوم مبنی بر تشکیل شورای عالی فتوا. این شورا شامل ۱۴ عضو از تمامی استانهای سوریه است و وظیفه آن صدور فتوا در مسائل جدید، رویدادها و مسائل عمومی، و تعیین و نظارت بر کمیتههای فتوا در استانها است.
الشرع اشاره کرد که «باید فتوا از طریق تشکیل شورای عالی فتوا به یک مسئولیت جمعی تبدیل شود، فتوا از طریق آن و پس از تلاش فراوان در تحقیق و بررسی صادر شود».
تصمیم تعیین الرفاعی به عنوان مفتی سوریه با انتقاداتی از سوی برخی محافل سکولار مواجه شد که آن را تلاشی برای «تولید مجدد ساختار فرقهای تحت پوشش دینی» تلقی کردند. فعالان جریان سلفی نیز با وجود اعتراف به نقش شیخ الرفاعی در تحرکات معارضان، نسبت به پیشینه صوفیانه او ابراز تردید کردند، در حالی که برخی به ارتباط الرفاعی با جماعت اخوان المسلمین در سوریه اشاره کردند، که این ارتباط نه یک رابطه سازمانی، بلکه بیشتر بیانگر روحیه تسامح و اعتدالی است که الرفاعی با گشودگیاش به تمام مؤلفههای سنی معتدل، از جمله «اخوان»، نشان میدهد.
پس از تعیین اسامه الرفاعی به عنوان مفتی سوریه روزنامه العرب اظهار داشت که تنوع افراد حاضر در هیئت فتوا نشان دهنده این است که دولت سوریه به دنبال یک آشتی ملی میباشد.
این در حالی است که الشرع در زمان اعلان نام مفتی سوریه طی سخنانی کوتاه گفت: «امروز این منصب را مردی از بهترین علمای شام، یعنی شیخ فاضل اسامه بن عبدالکریم الرفاعی، عهدهدار میشود».
تنوع وابستگی اعضای شورا
به گفته منابع، شورای فتوای جدید را نمیتوان به یک جریان واحد نسبت داد، زیرا کارشناسان گفتهاند که الشرع آن را به ۳ بخش تقسیم کرده است تا تنوع آرا را تضمین کند.
منتسبان به مکتب اشعری:
– اسامه الرفاعی
– عبدالفتاح البزم
– راتب النابلسی
– وهبی سلیمان غاوجی
– سهیل جنید
منتسبان به جریان سلفی:
– انس عیروط
– مظهر الویس
– عبدالرحیم عطون (ابو عبدالله الشامی)
– ابراهیم شاشو
مستقل یا دارای وابستگیهای نامشخص:
– ابراهیم الحسون
– نعیم العرقسوسی
از جمله اعضای جنجالبرانگیز شورای جدید، شیخ عبدالفتاح البزم بود که بارها در مناسبتهای مختلف با بشار اسد، رئیس جمهور سابق ظاهر شده بود و همچنین در مصاحبههای تلویزیونی بارها به گروههای مخالف سوری حمله کرده بود.
الرفاعی در سال ۲۰۲۲ با اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در استانبول دیدار کرد. این دیدار به دلیل موضع حماس در قبال مسئله سوریه و تصمیم برای از سرگیری روابط با نظام سوریه پس از ده سال ترک دمشق توسط رهبرانش، جنجالهایی را در محافل سیاسی برانگیخت.
تنها چند ساعت از تعیین الرفاعی و تیم علما و مشایخ او در شورای جدید نگذشته بود که انتقادات علیه آنها در مورد قدرت بخشیدن به اشاعره مطرح شد، تا اینکه ویدیوهایی از درگیری در مسجد مصعب بن عمیر در حماه بین پیروان جریان سلفی و پیروان جریان صوفی منتشر شد، جایی که تعدادی از سلفیها سعی کردند از انجام مراسم صوفیان در داخل مسجد جلوگیری کنند که منجر به درگیری بزرگی شد.
شبکههای اجتماعی نیز در مورد انتصابات جدید واکنش نشان دادند، از جمله شیخ عبدالله المحیسنی، مبلغ مشهور سعودی که در محافل «سلفی» در سوریه فعالیت میکرد، گفت: «سلفیها در سوریه مورد ظلم قرار گرفتند و من این را درک میکنم، اما رئیس جمهور امروز وظیفه دارد رئیس جمهور همه مردم خود باشد».
وی افزود: «مسئله اختلاف سلفی اشعری مسئلهای است که جای آن در مجالس علمی است و نباید مسلمانان را از هم جدا کند».
یک حساب در توییتر (ایکس) نوشت: «به خدا قسم که غمانگیز است که یک اشعری صوفی به عنوان مفتی اعظم سوریه منصوب شود، پس از این همه فداکاری که ملت سوریه در راه خدا متحمل شد، ما حتی یک اشعری را در کنار خود ندیدیم در حالی که آنها برای نظام اسد طبل میزدند. درست است که اسامه الرفاعی اینگونه نبود، اما این امر ناپسند و شرعاً جایز نیست».
مسئله عید فطر سال جاری نشانه مهمی بود از تحولاتی که سوریه به خود میبیند. در حالی که عید فطر در ترکیه به عنوان رهبر جریان حنفی در جهان اسلام و عربستان سعودی به عنوان رهبر سنتی جریان سلفی یکشنبه اعلام شده بود، و همواره بیشتر کشورهای سنی در اعلام عید فطر از عربستان و ترکیه پیروی میکنند، سوریه به صورت رسمی و با مبنا قرار دادن سازوکارهای فقهی شافعی روز دوشنبه را به عنوان عید اعلام کرد. همین امر باعث شد تا اختلافات مذهبی به ویژه بین سلفیان و شافعیان در سوریه بالا بگیرد اختلافاتی که امواج آن به عراق و دیگر کشورهای سنی رسید. شاید برای نخستین بار در سالهای اخیر بود که بیشتر کشورهای مسلمان روز عیدشان با عربستان و ترکیه هماهنگ نبود.
در قرون میانه در زمانی که ترکان سلجوقی حنفی مذهب که جمهوری ترکیه امروز خود را میراثخوار آنها میداند بر جهان اسلام سایه افکنده بود، امام محمد غزالی به عنوان یک روحانی شافعی اشعری ظهور کرد در حالی که از سوی برخی روحانیون حنفی مذهب مورد حسادت قرار گرفته بود. او توانست در روزگار هیمنه حنفیگری جان تازهای به شافعیگری بدمد. پرسش اینجاست که آیا دولت جدید سوریه به ویژه با برکشیدن شافعیان آیا قصد دارد و آیا میتواند هیمنه سلفیان و حنفیان را با چالش مواجه کرده و ضلع سوم و تمدنی اهل سنت یعنی شافعیگری و اشعریگری را در بستر تاریخی سوریه احیا کند؟
دیدگاه