شاهرگ حیاتی سوریه در دست «نهنگ ادلب»

ده سال بحران در سوریه نهتنها نقشه سیاسی کشور را تغییر داده، بلکه چهرههایی را از دل آشوب جنگ بیرون داده که در آغاز اعتراضات، کمتر کسی حضورشان را در سطوح عالی قدرت تصور میکرد.
گزارشی درباره صعود و شبکه قدرت قتیبه احمد بدوی (مغیره بنش)
به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری «تحولات جهان اسلام» قتیبه احمد بدوی، معروف به «مغیره بنش»، نمونه شاخص این نسل تازه از بازیگران است؛ مردی که از صفوف گروههای به اصطلاح مسلحین، گامبهگام به یکی از مهمترین چهرههای اقتصاد جنگی شمال سوریه بدل شد و امروز، در ساختار دولت جدید، مدیریت شریانهای حیاتی تجارت کشور را در اختیار دارد.
صعود او بیش از آنکه حاصل یک مسیر اداری روشن باشد، محصول شبکهسازی، چانهزنی سیاسی و عملگرایی بیپرواست؛ و همین ویژگیهاست که هم نفوذ او را تثبیت کرده و هم موجی از بدبینی و انتقاد نسبت به نقش واقعیاش ایجاد کرده است.
از بنش تا ادلب: چهره شدن در سایه جنگ
قتیبه بدوی در بنشِ ادلب بزرگ شد؛ شهری که از آغاز درگیریها به یکی از کانونهای اصلی گروههای مسلح تبدیل شد. به روایت شماری از منابع، او در ابتدا به أحرارالشام نزدیک بود و حتی در تأمین سلاح برای گروههای شورشی نقش داشت. نقطه عطف، پیوستنش به جبههالنصره در سال ۲۰۱۲ است؛ جایی که لقب «مغیره بنش» را گرفت و در مدت کوتاهی به چهرهای اثرگذار بدل شد.
از همان زمان مشخص بود که میدان اصلی فعالیت او نه عملیات نظامی، بلکه اقتصاد جنگی است. مدیریت گذرگاه بابالهوی ـ مهمترین ورودی کالا، تجهیزات و کمکها از ترکیه ـ سکوی پرتاب واقعی او شد. بدوی تنها مدیر یک مرز نبود، بلکه به هماهنگکننده اصلی تبادلات، عبور و مرور و امتیازهای اقتصادی تبدیل شد. همین جایگاه، او را نزد فرماندهان هیئت تحریرالشام به بازیگری غیرقابلچشمپوشی تبدیل کرد و منتقدانش عنوان «نهنگ اقتصاد ادلب» را برای او انتخاب کردند.
شبکههای پنهان و سازوکار قدرت
با افزایش نفوذ، بدوی ابتدا امیر ادلب شد و سپس شبکهای از نیروهای وفادار در سطوح مختلف ایجاد کرد. منابع منتقد، از جمله «ادلب بوست» نزدیک به احمد زکور، از حضور چهرههایی مانند ابوعبدالرحمن الزربه و ناصر رعد در این شبکه سخن گفتهاند. شایعاتی هم درباره ارتباطات اقتصادی با برخی مجموعههای نزدیک به نظام سوریه در حماه مطرح شد؛ ادعاهایی که هرگز بهطور رسمی تأیید نشدند اما در فضای مبهم اقتصاد جنگی سوریه، چندان عجیب جلوه نمیکنند.
در سال ۲۰۱۹ و همزمان با تثبیت کنترل هیئت تحریرالشام بر ادلب، بدوی مسیر تازهای را انتخاب کرد: کنار گذاشتن لباس نظامی و تغییر ظاهر به چهرهای تجاری و اداری. این تغییر پیام آشکاری داشت: او اکنون خود را بیش از آنکه یک فرمانده میدانی بداند، یک «مدیر سیاسی–اقتصادی» میدید. این دوره همچنین با گسترش روابط تجاری او در ترکیه و ثبت شرکت در دو سوی مرز همراه بود.
سالهای اوج: ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱
در این سالها، نفوذ قتیبه بدوی به بالاترین سطح خود در ساختار هیئت رسید. نزدیکیاش به الجولانی موجب شد مسئولیت بخش اقتصادی کل هیئت را برعهده بگیرد. منتقدان او را به قاچاق گسترده کالا و حتی عبور دادن محمولههای ایرانی از بابالهوی متهم کردند. انتشار یک فایل صوتی در سال ۲۰۲۱ که در آن از «استفاده از مواد منفجره علیه رقبا» سخن گفته میشود تصویر او را بهعنوان چهرهای تهاجمیتر و بیپرواتر تثبیت کرد.
فعالیتهای اقتصادی متنوع او در این سالها، از تجارت پوشاک تا مراودات با نهادهای تجاری ترکیه، چهرهای مافیایی از او ساخت. افتتاح یک دفتر مرتبط با «جنبشهای فمینیستی» در کنار شعبه فروشگاه او نیز برای بخشی از جامعه محافظهکار ادلب، نشانهای از عملگرایی او بود و با فضای عمومی هیئت تحریرالشام ناسازگار دیده شد.
سایه اتهامات، درگیریهای داخلی و شکاف قدرت
از سال ۲۰۲۲ تنشهای داخلی در هیئت تحریرالشام افزایش یافت. دیدار بدوی با حسن صوفان از أحرارالشام و پرونده آدمربایی یکی از نزدیکانش، موجی از حملات رسانهای و درونی را علیه او به راه انداخت. رقابت دیرینه میان او و جناح ابو ماریا القحطانی، و سپس بحران گسترده جاسوسی در سال ۲۰۲۳، هیئت را وارد چرخهای از اتهامزنیهای متقابل کرد.
درز فایل صوتی دیگری که در آن بدوی نقش «شرعیها» را صرفاً «توجیهگر» توصیف میکرد، ضربهای جدی به موقعیت مذهبی و سیاسی او شد. این رویداد منجر به خروج چهرههایی چون المحیسنی و العلیانی در آن مقطع از هیئت شد. برخی تحلیلگران احتمال دادند که انتشار این فایل، بیارتباط با تلاشهای پشت پرده برای تضعیف شبکه بنش و تقویت موقعیت الجولانی نیست.
در ژانویه ۲۰۲۴، بنا بر گزارش ادلب بوست متعلق به ابو احمد زکور از جناح رقیب، الجولانی قتیبه بدوی را به اتهام پناهدادن به افرادی مرتبط با نظام سوریه از مدیریت بابالهوی کنار گذاشت. او بازداشت نشد اما این نخستین عقبنشینی جدیاش در ساختار هیئت بود.
فصل تازه: صعود در دولت جدید
با سقوط دولت سابق سوریه در دسامبر ۲۰۲۴، دورهای تازه برای بدوی آغاز شد. دولت جدید به ریاست محمد بشیر، او را رئیس «سازمان عمومی گذرگاههای زمینی و دریایی» منصوب کرد. این انتصاب یعنی بازگشت مغیره بنش به قلب تجارت خارجی سوریه ــ اما این بار در دمشق، نه در ادلب.
کمی بعد، نشانههای تغییرات بزرگ در سیاست اقتصادی جدید آشکار شد: ادغام گمرکات و گذرگاهها، همکاری مستقیم با شرکت جهانی «موانئ دبی جهانی»، و در نهایت، انتصاب بدوی در نوامبر ۲۰۲۵ با رتبه وزیر در رأس ساختار جدید گمرکات و گذرگاههای کشور. این تحولات بار دیگر پرسشهایی درباره رابطه او با احمد الشرع برانگیخت؛ رابطهای که مخالفان کوشیدند آن را خانوادگی جلوه دهند ولی آشکار شد که شایعهای بیش نبودهاست.
در کنار این روند، برخی رسانهها و منتقدان هشدار دادند که «مافیای بنش» اکنون بر بندر لاذقیه مسلط است؛ ادعایی که سند محکمی ندارد اما نشاندهنده نگرانی از گسترش شبکه قدرت بدوی و حلقه نزدیکان اوست.
آینده: تکنوکرات عملگرا یا قدرتطلب بیرقیب؟
منتقدان میگویند قتیبه بدوی همان گرایش قدرتمحور دوران ادلب را به ساختار رسمی دولت جدید منتقل کرده است؛ رویکردی که اگر کنترل نشود، میتواند توازن شکننده دولت تازه را برهم بزند. حامیانش، در مقابل، او را مدیری میدانند که بهدلیل شناخت دقیق از گذرگاهها، توان مذاکره با بازیگران منطقهای و تجربه اقتصادی در سالهای جنگ، میتواند اقتصاد ازهمگسیخته سوریه را سامان دهد.
پیش از انتصاب رسمی او، برخی رسانهها از جمله «اس الصراع الشامی» هشدار داده بودند که گسترش نفوذ بدوی ممکن است در آینده برای شخص احمد الشرع چالشآفرین شود. این گمانهزنی فعلاً در سطح تحلیل باقی مانده، اما نشان میدهد سایه نقش و شبکه قدرت «مغیره بنش» همچنان یکی از حساسترین موضوعات در آینده سیاسی سوریه است.



دیدگاه