بررسی تحولات و جریان های درگیر در لیبی _ شماره دوم + نقشه آخرین وضعیت میدانی در لیبی
در دومین بررسی تحولات و جریانهای درگیر در لیبی، دقیق تر به مسائل پرداخته تا دید روشنتری از آخرین وضعیت این کشور به سمع و نظر شما برسد.
دست پنهان سرویس های جاسوسی غربی در طرحریزی آشوب و تقویت تروریسم در شمال آفریقا؛ و دامن زدن خود لیبیاییها به اختلافات سیاسی و قومی باعث شده بحران لیبی، در شرایط پسا قذافی هم همچنان حل نشده باقی بماند.
طبق توافق و بیانیهی پاریس بین ارتشبد حفتر (فرمانده ارتش لیبی) و فائز السراج (رئیس دولت وفاق) و با میانجیگری فرانسوی ها؛ روز دهم دسامبر ۲۰۱۸ میلادی (۱۹ آذر ۹۷) جهت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی لیبی انتخاب شده است.
قبایلی نظیر طوارق و تبو و آمازیغ و… که نقش برجسته ای در تحولات شمال آفریقا دارند؛ در حفظ ثبات با دیگر قبایل یا دولتها ضعف دارند و یا توسط ارتشهای کشورهای این منطقه سرکوب میشوند.
استعداد فکری سلفی هم که در لیبی ریشه عمیق دارد با این اختلافات و عدم ثبات حکومت، مجال این را پیدا کردهاند که نه مانند سوریه و یا عراق اما برای خود پاتوقی در صحراها دست و پا کنند.
در مطلب گذشته، چهار جریان را بعنوان جریانهای غالب مطرح کردیم:
۱- جریان تابع ارتش (ارتشبد خلیفه حفتر)
۲_جریان تابع دولت وفاق ملی
۳_قبایل طوارق و سایرین
۴_داعش و سایر گروه های تروریستی
لینک مطلب بررسی و جریانهای درگیر در لیبی_ شماره اول
و حالا اطلاعات تکمیلی و آخرین وضعیت این دستهها بشرح زیر است:
۱_جریان تابع ارتش (ارتشبد خلیفه حفتر): (با رنگ قرمز بروی نقشه)
براساس آخرین وضعیت جریان تابع حفتر، پس از تسخیر اکثر مناطق شرقی لیبی با کمکهای خارجی (امارات و مصر) حملات خود را به مرکز و غرب لیبی نیز گسترش داده اند.
شهرهایی نظیر بنغازی و اجدابیا که تحت حملات باقیماندههای گروههای تندرو بود تحت کنترل قرار گرفتهاند و شهر درنه که در تسلط شورای مجاهدین بود پس از عملیات ارتش، کامل به تصرف حفتر درآمد.
ارتشبد حفتر در سفر اواخر سال گذشته به روسیه، از مقامات این کشور خواستار استقرار نیرو و ساخت پایگاه نظامی شد، اما روسها با وی به توافق نرسیدند.
امارات نیز با استقرار جنگنده و نیروهای نظامی خود در پی برداشت از سرمایه گذاریای است که از سالهای گذشته به دنبال آن بوده است و تابحال متحدی همانند خلیفه حفتر برای آن پیدا نکرده است.
حامی دیگر حفتر یعنی عربستان سعودی تاکنون نقش حمایت نظامی در لیبی نداشته و بیشتر در سیاستهایش از وی (بیشتر به جهت قطر ستیزی اش) حمایت کردهاند.
۲- جریان تابع دولت وفاق ملی: (با رنگ سبز بروی نقشه)
این جریان که شامل دسته های مختلف از لیبرال تا سلفیهاست در این مدت مشغول درگیریهای طرابلس بودهاند و پیروز و صاحب قدرت را کسی میدانند که بر پایتخت سیطره داشته باشد.
لیبرالها در مواقع سختی از اروپاییها تقاضای حمایت نظامی و سیاسی میکنند، و سلفیها (نزدیک به تفکر اخوانی) از قطر درخواست کمک میکنند.
شبه نظامیان سپر لیبی (که در شمال غربی لیبی مستقرند)، عموما در مقابل ارتش (حفتر) مقاومت خاصی نشان نمیدهند و عموما با توافق سیاستمداران در برابر آنها عقب نشینی میکنند.
در مقابله با قبایل آمازیغ و… نیز عموما درگیریهای پراکنده دارند و پس از دخالت های خارجی و داخلی تنش پایان میپذیرد.
اما در طرابلس به جهت حفظ حیات سیاسی و قدرت بیشتر، درگیری سنگین دارند.
نیروهای سپر لیبی در شهر سرت با گروههای وابسته به داعش و در شهر صبراته (بصورت درگیری داخلی) با گروههای تابع القاعده درگیر بوده اند.
۳- قبایل طوارق و سایرین: (طوارق با رنگ زرد و تبو با رنگ بنفش بروی نقشه)
لیبی همانند سایر کشورهای اسلامی، کشوری با قبایل و قومیت های متفاوت است.
آمازیغ، تبو و طوارق همه از قبایلی هستند که نه تنها در لیبی بلکه در سایر کشورهای منطقه شمال آفریقا سکونت دارند.
این قبایل در کنار سایر جریانات با حکومت قذافی جنگیدهاند و حالا کنترل مناطق خود را بدست گرفته و با حفتر و دولت وفاق عموما راه تعامل و سازش را پیش گرفته اند.
در برخی نقاط نیز همانند شهر سبهاء (در مرکز لیبی) برای حفظ حیات وارد درگیریها میشوند.
بطور کلی طوارق به سوی دولت وفاق(رنگ سبز) و قبایل تبو به سوی ارتشبد حفتر(رنگ قرمز) متمایل هستند.
جمعیت قبایل آمازیغ کمتر از ۵۰۰ هزار نفر در لیبی، طوارق بیش از ۵۰۰ هزار نفر (تخمینی) و تبو ۵۲ هزار نفر است.
۴- داعش و گروههای تروریستی: (مناطق حضور داعش بصورت هاشور مشکی بروی نقشه)
در مطلب قبلی انحلال انصارالشریعه (وابسته به داعش) و تضعیف شورای مجاهدین در لیبی و حضور آنها در چند شهر نظیر بنغازی و درنه عنوان شد.
در ادامه درگیریها باقیمانده شورای مجاهدین در بنغازی، از ارتش تحت فرمان حفتر شکست خورده و باقیمانده آنها به مناطق تحت کنترل دولت وفاق عقب نشینی و تحت عنوان تیپ دفاع بنغازی(هم اکنون مقر آنها در فرودگاه جفره است) فعالیت دارند.
داعش هم عموما در مناطق حومه بنغازی و اجدابیا و سرت فعالیت دارد. اما فعالیت آنها همانند گذشته از حملات ایذایی و بمب گذاری و انتحاری و… فراتر نرفته است.
نتیجه گیری:
لیبی همانند سوریه و یا عراق همسایگانی ندارد که برای بازیابی ثبات و امنیت به آنها کمک کنند و عموما درگیر مشکلات خود هستند.
البته خود لیبیاییها و کشورهای خارجی هم علاقه ای به کمک ندارند؛ اروپایی ها از تجربه افغانستان و سوریه و عراق دلِ خوشی ندارند و لیبی را باتلاقی همانند آنها میبینند و بیشتر حمایت آنها به حملات هوایی محدود میشود.
آمریکا بخصوص در دولت ترامپ سیاست خود را بنا به عدم دخالت نیروی زمینی و واسطه قرار دادن جانشینهای منطقه ای خود قرار دادهاند.
کشورهای عربی نظیر عربستان و امارات و مصر هم توانایی این کار را نداشته و هنوز لباس ابر قدرتی برایشان بزرگ است.
عمده مشکل لیبی عدم توافق بر نوع سیستم حکومتداری است.
تفکرات لیبرال (اکثریت دولت وفاق)، سوسیال ناسیونالیستها (حفتر)، اسلام سلفیها (گروههای تندرو و نزدیک به اخوان و القاعده) و… هیچ کدام حاضر به پذیرش نتیجه انتخابات و یا توافق بر مسائل داخلی نیستند.
در مورد آینده لیبی این تردید نوستراداموسی وجود دارد که آیا به محل تجمع داعش و امثال داعش تبدیل خواهد شد که در آن صورت فاصله داعش با اروپا کمتر از ۳۰۰ کیلومتر خواهد شد، و این اول عزای اروپاییها خواهد بود! یا اینکه کشوری با ثبات و و با امنیت خواهد شد که با درآمد حاصل از نفت و گاز؛ خود را نجات داده و پیشرفت خواهد کرد.
فی الحال آخرین وضعیت لیبی، به مورد اول نزدیکتر است و در خوشبینانه ترین حالت رو به این روند حرکت میکند.
به هر حال باید تا موعد مقرر انتخابات (۱۹ آذر ۹۷) صبر کرد و دید که آیا این انتخابات سرآغازی برای ثبات و امنیت لیبی است یا همانند سال ۲۰۱۴ زمینه جنگ داخلی برای سومین بار.
دیدگاه
ممنون از نقشه
ممنون از نقشه
طرح تجزیه درونی لیبی حاصل تفرقه افکنی از سوی اتاق فکر آمریکاس…فعلا صلاح میدونن دخالت نکن واجازه ندن که ائتلافی پیش بیاد تا کسی مثل قذافی نیاد سرکار که تاثیر گذار باشه تو معادلات شمال آفریقا