دولت سعودی، معضلی در عالم اسلامی

تقریبا کشوری اسلامی وجود ندارد که از دخالت های آل سعود زخم نخورده باشد. اگر به تاریخ تشکیل دولت فتنه انگیز و تفرقه افکن سعودی در سال های ابتدایی قرن بیستم نگاه کنیم خواهیم دید آنچه بیش از همه این دولت وهابی را از سایر حکومت ها متمایز می کند سبقه ای سراسر کشتار و اشغالگری است که تاکنون مشابهی نداشته است.
چنین رژیمی با این سابقه از سبوعیت و ددمنشی از ابتدای تاسیس مورد حمایت آمریکا و انگلیس بوده و نقش ادوارد لورنس یهودی در تشکیل دولت سعودی به مرکزیت ریاض بر کسی پوشیده نیست.
دولت سعودی اولین دولت جعلی در جهان عرب است که از له شدن کشورهای حجاز و احساء با شمشیر خونریز آل سعود ایجاد شد اما چرا؟

دست یهود از آستین لورنس انگلیسی
انگلیس بعد از شکستی که از میرزای شیرازی در ماجرا تحریم تنباکو خورد کینه شیعه را در سر پروراند تا زمانی که با ضعف امپراطوری بیمار عثمانی در اواخر قرن نوزدهم فرصت لازم را به چنگ آورد و با ساخت فرقه ضاله وهابیت و تجهیز آل سعود توانست وهابیت را در اوایل قرن بیستم بر سرزمین های شیعه احساء و حجاز مسلط سازد.
اجداد آل سعود از  قبیله یهودی “عنیزه”، هستند که از خیبر در مدینه به نجد منتقل شدند. در بررسی شجره نامه ابن سعود به “مُردخای آبراهام موشه” می رسیم که نام عربی “ابراهیم موسی” را برای خود انتخاب کرده بود.
این خاندان یهودی با سرمایه صهیونیسم جهانی و مدیریت ادوارد لورنس انگلیسی و تسلیحات انگلیس توانست ابتدا نجد در مرکز جزیره العرب را اشغال کنند سپس به ساحل غربی خلیج فارس یورش برد و منطقه ای که بخش کرانه ای سرزمین بحرین (= موسوم به بَحران) بود، را غصب کنند. * با این اشغالگری رابطه میان شیعیان بحران که عقبه تاریخی بسیاری عمیقی داشته اند با دو کشور شیعه دیگر ( ایران و عراق) از هم گسست.

سپس دولت سعودی سرزمین حجاز را آماج تاخت و تاز قرار داد و به این صورت اولین قبله و مهمترین اماکن دینی اسلامی به اشغالی نیرویی انگلیسی درآمد؛ دولت سعودی در شهر سنی نشین طائف دست به کشتار اهالی سنی زد که وهابیت را قبول نمی کردند اما بزرگترین نسل کشی در جهان عرب قتل عام شیعیان مدینه توسط آل سعود است.
چنان فاجعه ای به خواست انگلیس رخ داد که جنایت های داعش در برابر آن حتی حساب هم نمی شود. به این طریق یهودیان انتقام شکست خود در خیبر در جنگ با پیامبر اسلام (ص) را از شیعیان گرفتند. در نتیجه هویت یک سرزمین اسلامی با مرکزیت پایتختی شیعه نشین به ناگهان ویران شد. یک قرن قبل از حملات داعش به قبور ائمه اطهار (ع) در سامرا این دست یهود بود که از آستین لورنس انگلیسی خارج شد و حرم ائمه اطهار (علیهم السلام) در بقیع مدینه توسط آل سعود تخریب شد. دردناک تر آنکه آن خشمی که در خصوص اشغال فلسطین دیده می شود علیه آل سعود به وجود نیامد. شاید یکی از دلایل آن مسلمان معرفی شدن خاندان یهودی آل سعود باشد.

انگلیسی ها در ادامه پیگیری نابودی هویت شیعه تلاش کردند همان کاری که در مدینه کردند در نجف و کربلا هم انجام دهند و قبور مطهر امام علی (ع) و امام حسین (ع) را ویران کنند که در این مورد ناکام مانند.
تجاوزگری آل سعود به کشور جعلی ((مملکت عربی سعودی)) محدود نمی شود؛ ریاض سه استان شمالی یمن که ذخایر نفت و گاز بسیاری دارد چند دهه قبل به اشغال خود درآورد. آخرین توسعه طلبی آل سعود اشغال بخش باقی مانده سرزمین بَحران یعنی جزیره بحرین در سال ۱۳۸۹ بود. کشتار مردم یمن چه در جنگ چهارساله اخیر و چه دهه های قبل بخش لاینفک سیاست دولت سعودی در یمن بوده است.

آمریکا، نفت و اشغال دومین مرکز مهم شیعی
خدمات وهابیان سعودی برای انگلیس کافی بود تا بتواند پروژه های بعدی برای هویت زدایی از قبله اول مسلمانان را نیز پیگیری کنند از طرف دیگر لندن با در اختیار داشتن امتیاز نفت ایران نیاز و علاقه ای به  اکتشاف در جنوب خلیج فارس نداشت. از این رو انگلیس اختیار بهره برداری از کلونی استعماری خود موسوم به عربستان را در ازای مشارکت واشنگتن به سود لندن در جنگ اول جهانی به آمریکا واگذار کرد.
امریکا به محض کشف اولین ذخایر نفت در منطقه احساء لشگری از شرکت های نفتی یهودی را برای غارت نفت این سرزمین اشغالی به جنوب خلیج فارس گسیل کرد که در نهایت ابرشرکت آرامکو تشکیل شد و اکنون سودآورترین شرکت در جهان است.
شرکتی آمریکایی با مدیریت یهودی در سرزمین های اشغال شده تحت عنوان مجعول پادشاهی سعودی نفت و گاز مسلمانان عربستان را به یغما می برد.
آرامکو، بهترین منبع نقد در اختیار غرب است تا هر اقدامی که آمریکا در جهان اسلام انجام می دهد را به سرعت تامین مالی کند. این در حالیست که جمعیت بسیاری از مردم تحت اشغال دولت سعودی در حجاز، احساء، نجد، و استان های جنوبی در فقر شدید به سر می برند.

کافیست به جنگ افروزی هایی که غرب بر جهان اسلام تحمیل کرد نگاهی بیاندازیم تا نقش عربستان سعودی بیش از پیش مشخص شود؛
در دهه ۱۹۸۰ ریاض با کمک های مالی گسترده به صدام تلاش کرد تا حد امکان به ایران ضربه بزند. سپس هزینه عملیات آمریکا موسوم به طوفان صحرا برای ویران کردن عراق را پرداخت. در همان دهه به دستور آمریکا هزینه تجهیز القاعده در افغانستان را تامین کرد تا سدی در مقابل شوروی باشد. همان موج تروریسم وهابی دو دهه بعد به قفقاز شمالی رسید و داغستان و چچن را به خاک و خون کشید آنگاه متوجه سوریه و عراق شد و داعش و النصره را سامان داد تا شیرازه کشورهای هلال خصیب را از ریشه بَرکنَد.

دقت کنیم هر اقدامی که غرب در کشورهای اسلامی انجام می دهد با تامین مالی دولت سعودی است؛ آمریکا با هزینه سعودی سوریه را موشکباران کرد و هزینه اصلی طرح معامله قرن را نیز قرار است دولت سعودی بپردازد.

علاوه بر این موارد با نگاهی گذرا می توان به فهرستی بلند از گروه های تروریستی در  ممالک اسلامی دست یافت که دارای دو ویژگی مشترک هستند اول رویکرد وهابیت و دوم تامین مالی توسط دولت سعودی.
لشگر جهنگوی، جیش محمد، سپاه صحابه در پاکستان، بوکوحرام در نیجریه، گروه ابوسیاف در فیلیپین، احرار الشام و جیش الاسلام و جبهه النصره و حراس الدین و …. در سوریه، گروه ابومصعب الزرقاوی و داعش در عراق، جیش العدل و الاحوازیه در ایران، جماعت اسلامی در مصر و دهها گروهک تروریستی دیگر که مشهورتر از همه آنها القاعده است که سیال در هر مکانی که مورد نیاز آمریکا باشد مشغول کشتار و جنایت به اسم اسلام هستند و همه از منشاء انحرافی وهابیت سعودی و البته دلارهای نفتی عربستان تغذیه می شوند.

چه می توان کرد؟
دولت سعودی امروز تقریبا به آخر خط رسیده است؛ نه اراجیف محمد بن عبدالوهاب می تواند مانند صد سال قبل مردم جاهل نجد را بفریبد و برای منافع خاندانی یهودی به خط کند و نه دلارهای نفتی که غارت منابع مردم عربستان به خزانه آل سعود می ریزد می تواند یاریگر این رژیم باشد. این دولت در داخل با چالش بزرگی مواجه است و آن خواست طبیعی مردم برای دموکراسی است. این امپراطوری که کشورهای مختلف را به هم سنجاق کرده است در مسیر تجزیه ای ویرانگر قرار دارد و اگر چنین شود اسرائیل هم نابود خواهد شد.
در چنین شرایطی که دولت سعودی مشروعیت داخلی ندارد به جای اندیشیدن به مذاکره با آن باید به فکر نابود کردن آرامکو بود. تا همه بشریت از شر رژیم آدمکش سعودی راحت شوند. طبعا بعد از ازادی قبله دوم این اسرائیل است که کارویژه اصلی خود را از دست خواهد دارد. رژیم صهیونیستی کلونی استعماری است برای تضمین غارت منابع نفتی غرب آسیا و به نوعی این رژیم خود نگهبانی برای ماندن آل سعود در قدرت است.
تا زمانی که عربستان در اختیار آل سعود است داشتن رابطه با آن پادشاهی مجعول نه به نتیجه ای منجر می شود و نه گره از مشکلی می گشاید مگر آنکه ملت های دردمندی که در بند آل سعود گرفتار آمده اند راهی برای رهایی بیابند و به آزادی و استقلال برسند.

* پی نوشت:
۱. (برای مطالعه در خصوص تاریخ بحرین کرانه ای و بحرین جزیره ای رجوع کنید به:  http://menameh.blogfa.com/post/5
همچنین
۲. مصاحبه با دکتر سام مهدی ترابی https://rahyafteha.ir/64801/%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%91%D8%A7%D8%B3%D9%90-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1/)
۳. در خصوص ریشه یهودی قبیله عنزه در خیبر مدینه می رسد رجوع کنید به (عمده القاری فی شرح صحیح بخاری،بدرالدین عینی،ج۱۱،ص۲۳۲.) ۴ http://test.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D8%AF_%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D8%A2%D9%84_%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF