نگاهی بر نقش احتمالی ایران در جنگ ۴۴ روزه قره باغ
آیا پیروزی آذربایجان در برابر ارمنستان مدیون کمک های ایران است؟
نگاهی به روزشمار جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد که نتایج این جنگ به دولتهای پیرامون مرتبط است. نکاتی که رسانه ها یا علاقه ای به پوشش آن نداشته اند و یا اینکه به دلیل محدودیتها نتوانسته اند درباره آن قلم بزنند.
نیاز است کمی به عقب بازگردیم تا این موضوع کمی روشن تر شود. طی درگیری های ۴ روزه ۱ تا ۴ آوریل ۲۰۱۶ ارتش آذربایجان موفق شد در جبهه تالش کندی (شمال غرب قره باغ) و رایون فضولی و هورادیز و امتداد مرز ایران و رود ارس پیشروی مختصری انجام دهد.
طی این نبرد زمانی که یگان نیروهای کماندو آذربایجانی در جبهه فضولی توسط نیروهای ارمنستان محاصره شدند به خاک ایران پناه آوردند. ارتش آذربایجان در این نبردها ممکن بود صدها اسیر در دست ارمنستان داشته باشد. این نبرد با دخالت مستقیم روسیه پایان یافت.
نبردهای سال ۲۰۲۰ هم تقریبا از همان نقاط جنگ پیشین شعله ور شد. نقشه پیشروی ارتش آذربایجان نشان میدهد که این جنگ در روزهای نخست گره خورده بوده است. عارف غیبی اف راننده تانک تی ۷۲ آذربایجان از رایون آستارا، نخستین شهید جنگ دوم قره باغ به دلیل همان ضعف اطلاعاتی ارتش این کشور در جبهه فضولی شهید شد. روزی که ستونهای تانک جمهوری آذربایجان متوقف شدند و خبرهای بدی به رییس جمهور این کشور میرسید.
سپس گشایشی در جبهه جنوبی و نواحی مجاور مرز ایران در امتداد رود ارس رخ میدهد. ائتلاف نیروهای آذربایجان در روزهای پایانی نبرد میتوانند تمام طول مرز خود با ایران را آزاد کنند. این نیروها از سرپل های همین نقاط تا شوشا و جاده خان کندی (استپناکرت) پیش رفتند.
مرزهایی که قاعدتا باید محل تبادل آتش گسترده میشد. اما جریان آتشباری توپخانه ای تقریبا یک طرفه و به نفع ائتلاف ارتش آذربایجان بوده است. گلوله ها و راکتهای آذربایجان به دلیل بی دقتی در نشانه گیری قبضه های آتشبارها، درون خاک ایران اصابت میکرد و خسارتهایی به بار میآورد.
اما ارتش ارمنستان آتشباری چندانی در همین محدوده نداشته و هر بار با اعتراض طرف ایرانی مواجه میشده است.
گمانه نخست این است که برتری آتش در جبهه جنوبی براساس توان نظامی ائتلاف آذربایجان بوده است. این گزینه با توجه به حجم حملات ارمنستان به مواضع نظامی، شهرها و روستاهای آذربایجان چندان منطقی نیست.
گمانه دیگر نیز این است ارمنستان به دلیل فشارهای وارده از سوی جمهوری اسلامی ایران نتوانسته بود از آتش باری خود در طول مرز با ایران درست استفاده کند.
البته گمانه تکمیل کننده این ماجرا نیز استقرار نیروهای دیدبان ایرانی و تجهیزات شنود رادیویی و راداری میتواند باشد.
این گمانه میگوید که آنها موقعیت مواضع و تحرکات نیروهای ارمنستان و ارامنه قره باغ کوهستانی را در شعاع دید خود به ارتش آذربایجان گزارش میکردند.
شاهد گمانه دوم و مکمل نیز تغییر لحن مقامهای دولتی و رسانه های آذربایجان در طول جنگ است. آنها در روزهای نخست نبرد در سنگرهای فتح شده تالش کندی (روستای تالش) در جبهه شمال قره باغ، پاکت سیمان ایرانی و عبور کامیونهای کاماز از مرز نوردوز ایران را به رخ افکار عمومی میکشیدند. همان مقام ها و رسانه ها ۱۰ روز پس از نبرد لحن خود را به آرامی تغییر دادند و از کمکهای پیشین ایران در جنگ اول قره باغ سخن گفتند. همچنین الهام علیف رییس جمهور آذربایجان نیز اخیرا عدم تمایل دولت جمهوری اسلامی ایران در دوره حسن روحانی را به وضوح بیان کرده است. بنابر گفته وی تغییراتی در سیاست ایران در همان هفته نخست جنگ رخ میدهد. البته باز هم نگاه به نقشه، راه گشای هر بیننده تیزبینی بوده و هست.
میتوان مدعی شد که سکوت سنگین مقامهای دولتی جمهوری اسلامی ایران و سپس مانور نظامی در مقابل گفته های تازه الهام علیف رییس جمهور آذربایجان ناشی از همین رویکرد بوده است. تنها پس از شروع جنگ لفظی سید حسن عاملی امام جمعه و نماینده رهبری در استان اردبیل با کنایه ضمنی، یادآوری مختصری درباره کمک های جنگ ۴۴ روزه ایران به این کشور کرده است.
عاملی خطاب به علیف گفته است: آذربایجان ایران برای تو چه کاری انجام نداده است؟ همین جمله پرسشی البته به مذاق الهام علیف چندان خوش نیامده و در پاسخ گفته است: «گفته های یک آخوند ایالتی اهمیتی ندارد». واکنش یک رییس جمهور در برابر گفته های نماینده ولی فقیه در یک استان را میتوان نشانه ای از یادآوری تلخ حقایق جنگ ۴۴ روزه بیان کرد.
جنگ ۴۴ روزه یا جنگ دوم قره باغ صبح روز یکشنبه ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ میلادی برابر با ۶ مهر ۱۳۹۹ آغاز شد و پس از تصرف ۵ شهر اصلی، ۴ شهرک و ۲۴۰ روستا در جنوب و مرکز قره باغ با توافق ترک مخاصمه در روز سه شنبه ۱۰ نوامبر برابر با ۲۰ آبان به پایان رسید. نیروهای ارمنستان به جز منطقه تحت تسلط در قره باغ کوهستانی ( ناگورنو قاراباغ- داغلیق قاراباغ) به اشغال بقیه مناطق کشور آذربایجان پایان دادند. طی بحران قره باغ حدود ۲۰ درصد خاک جمهوری آذربایجان از کنترل دولت این کشور خارج شده بود.
دیدگاه
چه خیانت بزرگی در حق ارمنستان کردیم
خب سوالی که باید حتما پرسید.در حالی که کارشناسان و حتی دلسوزان بار ها نسبت به بر هم خوردن توازن در منطقه قفغاز هشدار میدادند ولی متاسفانه معلوم نیست در پشت پرده چه میگذرد.خب آخر نتیجه چه شد.ایران چه سود و منفعتی از کمک به حکومت مستقر در باکو که از دوستان اسراییل هست بدست آورد؟
اولین اشتباه بزرگ ایران کمک به آذربایجان بود و اشتباه بزرگ دوم آرشیو کردن همچین ماجراها و کمک های خود به آذربایجان بود
سلام.شهید ؟! یعنی عراقی ها که به ما حمله کردن؟! اینا هم شهید بودن؟! این چه ملاکی دیگه! کشته ها جنگ شون برای نظام سرمایه داری بوده! سربازشون این نمی دونستن؟!
اون اقایون که رژیم ملحد و کافر کمک کردن،روز قیامت باید جواب پس بدن! اونم چه جوابی! .. نقشه تاریخی رو از کجا میارید،به ما هم بگیم،ما هم متوجه بشیم!
نقشه تاریخی میگه،اون مناطق بیشتر از اینکه مال اونا باشه! مال مایه! این واقعا خنده داره،که هی اونا میگن براساس نقشه تاریخی! خوب کدوم تاریخ! شوروی و روسیه تزاری چند صبا بودن و مثل باقی ملحدین،کافرین نسلشون نابود شد! نقشه تاریخی نشون،میده،که اصلا کشور به باکو (آذر..) اصلا وجود خارجی نداشته! هر منطقه هم از دست بده،بیشتر از اینکه مال اونا باشه،مال ماست! تازه رئیس جمهورشون(قبلی) به یکی فرماندهان ایرانی گفته بود،برید اون خاک رو بگیرید و به خودتون وصل کنید ..! ما رو هم به خودتون وصل کنید ..! اصل و حقیقت رو گفته!
باکو از زمان جنگ جهانی! و قبل از جنگ جهانی،یک نقطه خوب بوده که دشمنان بهش چشم طمع داشتن! چه زمان جنگ جهانی،که نازی ها به سمت اون لشکر کشی کردن! چه الان که اسرائیل و امریکا قشنگ رفتن اون رو تصرف کردن! و به تملک ارثیه پدریشون در اوردن!
اقایان تکلیف خودتون رو مشخص کنید،شما قوم گرا هستید،یا اسلام گرا؟! منافقین و کافرین اگر بر شما مسلط شود،مثل داعش(که از خودشون بود) و بدتر شما رو نسل کشی میکن! ملحدین و کافرین و منافقین هرگز از شما راضی نمی شون،تا به مانند انها شوید! .. تکلیف خودتون مشخص کنید!
هرچه ضربه از اول انقلاب تا به امروز خورده اید، فقط فقط بخاطره دوری از خدا و قران و احکام اون بوده و بس!
سلام. نوشتههای بسیار خوبی دارید. ولی یک مقدار فکر کنم اگر به برخی مسائل توجه داشته باشید میبینید که همهچیز «شاید» تحت کنترل باشد و به بهترین شکل در حال شکلگیری! نوشتهی دیگری که من در زیر قرار میدهم را یک نگاه بیاندازید متوجه میشوید. فقط همین را بگویم که سیاستی که من در جمهوری اسلامی ایران میبینم کشورگشایی و حتی بازپسگیری مرزهای بزرگ شاهنشاهی هخامنشیان نیست!!! ولو این که تواونش را هم داریم (و میتوانستیم در عراق و افغانستان و آذربایجان کارهای زیادی بکنیم) و حتی در همین محدوده نفوذ بسیار عالیای هم داریم که کم از کشورگشایی نیست! ولی این سیاست را نداریم. و از سوی دیگر، شاید برخی از اقداماتی که شما در روابط سیاسی نظامی مشاهده میفرمایید ایذایی و کذایی و فریب باشد! شما فکر میکنید به چه علتی بسیاری از خرابکاریها و اقدامات صهیونیستها هنوز به داخل ایران نیامده ناکام میماند؟ چگونه است که از هر هزار تا نقشه که بر علیه ما میکشند و اجرایی میکنند پنجتایش هم اجرایی نمیشود و آنهایی که اجرایی میشود کاملا معلوم نیست واقعا انجام شده بوده یا اینکه کنترل شده بوده؟؟؟؟ این را شاید بتوانید در برخی رفتارهای اردوغان و الهام علیاف ببینید… در نوشتهی دیگرم این موضوع مشخصتر خواهد شد. یا علی.
اگه طبق حرف شما ایران به اذربایجان کمک کرده باشه یعنی خاک تو سرش الان هم اینم نتیجه کمک کردنش که اذربایجان بیشتر وقیح شده
با عرض سلام و خیته نباشید خدمت مجموعه زحمتکش تحولات جهان اسلام
لطفا یادداشتهایی در رابطه با سبک زندگی شهدای جنگ قرهباغ ارائه بدید تا جوانان جبهه مقاومت با الگو قرار دادن شهدای گرانقدر جمهوری آذربایجان، سبک زندگی شیعی باکو رو بیشتر درک کنند.
لطفا همونطور که سبک زندگی شهدای لبنانی، یمنی عراقی رو بررسی میکنید، نسبت به شهدای باکو کم لطفی نکنید
شهدای باکویی تا جایی که یادمه شیعه های اونجا مورد ظلم ستم دولت باکو هستن و شهدا جنگ قره باغ حرف جالبی بود
ما تو این کشور کم شهید نداشتیم اونا رو جوانان جبهه مقاومت الگو قرار بدن خیلی هم بهتر
طاها جان متظر بقیه داستان هستیم !!! 🙂
ما خواهان بازگشت ارمنستان به عنوان استان ۳۲ ام به خاک اصلی کشور هستیم.
نیروهای اذبایجان از شمال به سوی جنوب یعنی مرز ایران شلیک میکردند چون قره باغ اشتباهی جابجا شده بود و رفته بود داخل ایران خخخخخ
بهترین کار تجهیز ارمنستان مانند یمن هستش این نوع کمک بیشتر جواب میده باید جوری مسلح بشن ک ترکیه و باکو جرات حمله نداشته باشن
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
دوستان به یک دیدگاه اشاره نکردند (هرچند که نویسندهی عزیز تا نزدیکی آن رفتند) و آن این که ای بسا در پس پرده این دشمنی ظاهری و یک روابط دوستانه میان ایران و دو کشور جمهوری آذربایجان و ترکیه وجود داشته باشد. در ابتدا این موضوع ممکن است عجیب و ناممکن و غیر معقول (!) به نگر برسد. بهویژه با توجه به الفاظی که مقامات کشورها ابراز میکنند یا حرکاتی که در ظاهر و حتی در میدان به صورت نمادین و ظاهری انجام میدهند و تلاش میکنند این موضوع را در رسانههای خودشان هم تجلی دهند. ولی خوب که به این اقدامات در ابعاد وسیعتر و بلندمدت (و نه در دید جزئی و کوتاهمدت) نگاه میکنیم میبینیم یک نوعی از همگرایی و مشارکت و تشریک مساعی و تلاش برای نیل به هدفی «مشترک» و واحد در میان این کشورها وجود دارد. به عبارت دیگر در لفظ و در حالت جزئی به نظر میرسد که شاید با هم مخالف باشند ولی در نگاه کلی میبینیم در حال پیاده کردن قطعاتی از یک پازل مشترک هستند. پازلی که از دل آن نقش اسلام (و نه اسلام سعودی وابسته به آمریکا بلکه اسلام خمینی مستقل و ناب) پدیدار میگردد!
پیش از ادامه اشاره کنیم به اینکه برخی از دوستان پرسشی را مطرح میکنند که چرا ایران مرزهای خودش را در آذربایجان که در زمان قاجار از دست داده بود و همچنین عراق و افغانستان را که میتوانست در زمانی بسیار مقتضی تصرف کند تصاحب نکرده؟ در پاسخ باید گفته شود اصلا این سیاست جمهوری اسلامی ایران نیست!!!!! ای بسا اگر این دیدگاه (دیدگاه تصرف اراضی (!) و تملک زمینی) مطرح بود حتی میتوانستیم سوریه و لبنان را هم داشته باشیم. ولی سیاستی که من از جمهوری اسلامی ایران میبینم بیشتر از آن که نفوذ زمینی باشد شیوهای دیگر از نفوذ است. نفوذ دلی، آسمانی، ایمانی، دینی… به این معنی که تلاش میکند مردم به سوی اسلام بیایند و جزئی از اسلام و معنویت شوند. نه جزئی از کشور ایران. تلاش میکند کشورها از زیر بار استعمار آمریکا بیرون بیایند ولی نه این که بیایند زیر بار استعمار ایران. تلاش میکند درون هر کشوری (مانند فلسطین یا عراق یا یمن) قدرتهای نیروهای مردمی خود آن منطقه را قدرت بخشد، نه این که دنبال دستنشاندههایی باشد که منافع آن کشورها را به سوی برخی سرازیر کند. دنبال استقلال است نه استعمار.
اما مواردی که در رفتارهای کشورها مشاهده میشود که باعث تقویت این دیدگاه میشود که ایران در حال پیاده کردن نقشهای است که احتمالا دولتهای فعلی ترکیه و آذربایجان هم بخشهایی از آن هستند:
یکی اینکه در سوریه و در عراق با وجود اینکه در ظاهر و در رسانه (حتی و بهویژه رسانه ملی) با قدرت اعلام میشود که ترکیه در حال ایفای نقشی غیر سازنده و در جهت معکوس با ایران است (و احتمالا در کشور آنها هم همین موضوع در جهت عکس بیان میشود) و حتی با وجود مشاهده درگیریهای بسیار سبک ایران و ترکیه در سوریه (که کاملا از شواهد بر میآمد بیشتر به یک رزمایش شبیه باشد تا درگیری !!!) ولی در دیدگاهی بلند مدت تر میبینیم که هر دو دارند در یک مسیر واحد گام بر میدارند. جبهههای کردهای وابسته به آمریکا و اسرائیل که دشمن اصلی ایران بودهاند توسط ترکیه کوبیده میشوند و ایران هم هرچند مخالفت خودش را با این موضوع بیان میکند ولی خدا میداند که بیشترین فایده را از این موضوع ایران میبرد! و امنیتش مانند ترکیه تامین میشود. ترکیه با این که خود را مخالف بشار اسد نشان میدهد با این حال میبینیم که در این مدت نه حکومت بشار اسد تهدید شده و نه سرنگون.
ترکیه در نقش تحریمی ایران قدم از قدم بر نمیدارد.
ایران در ترکیه سرمایهگذاری میکند و اصلا مانع سرمایهگذارانی که خانه در ترکیه میخرند و تلاش میکند تا مانع سقوط سهمگین اقتصاد این کشور (در هنگام بازپرداخت بدهیهای معظم ارزی آن) شود!!!
حتی اگر عزیزان نگاهی دوردستتر داشته باشند میبینند از هنگام روی کار آمدن دولت فعلی ترکیه و پس زدن سکولارهای پیرو آتاتورک ایران همواره این حالت و نقش را در قبال اردوغان و دولت جدید ایفا کرده است.
آذربایجان با صهیونیستها در رسانهها همکاری میکند ولی به طرز نامعلومی (!!!) تمام فعالیتهایی که صهیونیسم از آن جانب بر علیه ایران انجام میدهد از پیش دانسته شده و خنثی میشود.
آذربایجان به ارمنستان حمله میکند ولی ارمنستانی که اخیرا تمایل زیادی به غرب و ناتو پیدا کرده بوده. و ایران هم در این زمان با اینکه در رسانهها اعلام میکند که آذربایجان چه کار بدی کرده و با داعش و صهیونیسم همکاری کرده ولی در عمل هیچکاری انجام نمیدهد. حتی تحریم اقتصادی یا حتی بستن گذرگاههای مرزی را هم انجام نمیدهد. که هیچ… بلکه قراردادهای اقتصادی جدید میبندد.
شواهد یکی دو تا نیست. و فقط مختص آذربایجان و ارمنستان هم نیست. گویا ایران از سالها پیش (بلکه در میانه جنگ با صدام) خیلی پیش از این که آمریکا طرح درد زایمان خاورمیانه و بهار عربی را مطرح کند در جاهای مختلف کار انجام داده حتی در آفریقا و آمریکای جنوبی. و در بسیاری از این کشورها و گروهها گرچه در ظاهر مخالفتهایی با ایران انجام میدهند ولی گویا یک دست کلی دارد این صحنههای (به ظاهر) متضاد را در جهتی واحد پیش میبرد.
والسلام. یا علی.