هدف ولیعهد عربستان از دستگیری شاهزادههای این کشور چیست؟
پاسخ به سوال بالا دشوار است، اما اجمالا میتوان چند فرضیه را مطرح کرد
۱- فرضیه اول:
عربستان در صدد اجرای طرحی بزرگ بر ضد منافع و همپیمانان ایران در منطقه است که ممکن است به درگیری مستقیم با ایران نیز بیانجامد.
با توجه به اظهارات اخیر رئیس جمهور آمریکا در حمایت از شاه و ولیعهد سعودی، این کشور به احتمال زیاد در جنگ با ایران از پشتیبانی آمریکا و اسرائیل برخوردار خواهد بود، ولی به علت بهرهمندی ایران از ابزارهای دفاعی خود عربستان نیز دچار خسارات شدید خواهد شد. افزایش هزینههای مالی و انسانی جنگ میتواند باعث ایجاد نارضایتی در مردم و بخشی از حاکمیت عربستان شود و زمینه را برای کودتا فراهم نماید.
دستگیری شاهزادگانی که ممکن است با خواستههای ولیعهد همراهی نداشته باشند این خطر احتمالی را از بین میبرد. نشانههایی که فرضیه وجود برنامه بزرگتر عربستان برای درگیری با حزب الله یا ایران را تقویت میکنند عبارتند از استعفای متحد عربستان در لبنان یعنی سعد حریری و حمله او به ایران و حزب الله در بیانیه استعفا، اظهارات عربستان مبنی بر اینکه موشک شلیک شده حوثیها به ریاض را تجاوزی از طرف ایران میداند و حمایت رئیس جمهور و نماینده آمریکا در سازمان ملل از این ادعا که این موشک ایرانی بوده است.
در عین حال باید توجه داشت که اگرچه شبکه العربیه عربستان مملو از تبلیغات ضد ایرانی است، لااقل تا لحظه نگارش این مطلب، در رسانههای غربی نشانهای از آمادهسازی افکار عمومی برای درگیری نظامی به چشم نمیخورد.
۲- فرضیه دوم:
اصلاحاتی که ولیعهد عربستان در صدد انجام آن است منافع عدهای از شاهزادگان را به خطر خواهد انداخت.
به علاوه برخی از این اصلاحات مانند اعطای آزادیهای اجتماعی به زنان موجب رنجش روحانیون پرنفوذ سعودی و قشر سنتیتر جامعه عربستان میشود. نارضایتیهایی که به این ترتیب در سطح جامعه به وجود میآید زمینه لازم برای اجرای کودتای شاهزادگان ناراضی علیه بن سلمان را فراهم میکند.
دستگیری شاهزادگان دردسرساز میتواند این خطر احتمالی را خنثی سازد.
۳- فرضیه سوم:
محمد بن سلمان در راستای اصلاحات خود واقعا در صدد مبارزه با فساد است.
از جمله شواهدی که این فرضیه را تقویت میکنند این گمانهزنی است که دلیل استعفای اجباری سعد حریری که تابعیت عربستان را نیز دارد ورشکستگی شرکت ساختمانی تحت ریاست وی و احتمال استفاده شخصی از بخشی از کمک یک میلیارد دلاری عربستان به لبنان است.
۴- فرضیه چهارم:
هدف بن سلمان از این دستگیریها تحکیم نفوذ و قدرت خود است و الزاما نباید به دنبال دلیل خاصی برای این کار گشت.
در نهایت باید توجه داشت که فرضیههای بالا مانعه الجمع نیستند، بدین معنی که ممکن است همه یا تعدادی از این اهداف با هم دلیل این اقدامات محسوب گردند.
دیدگاه
حرکت این جوان نادان شبیه حرکت شاه سابق ایران است که وقتی دوستان و وزرای خودش را به اتهام فساد مالی به زندان انداخت ما همگی در آن مقطع اگر شک داشتیم دیگر مطمعن شدیم که فساد در سیستم وجود دارد و الباقی جماعت باقی مانده از جمله خود شاه از این فساد بری نیستند لذا این حرکت بی خردانه باعث شعله ور شدن بیشتر انقلاب اسلامی شد.
مطلب دیگر مصاده اموال این مفسدین است که خود نشانه از خالی بودن صندوق دولت سعودی دارد . و در ضمن دزد که به دزد بزنه شاه دزده ! و این برای جامعه جوان و تحصیل کرده حجاز دلیل روشن فساد شاه و شاهزاده است.
خوب همه اینها با هم نشانه از انقلاب خزنده در اقشار مختلف جامعه حجاز دارد که برای جلوگیری از آن این حرکاتهای تند و تیز را انجام می دهند که در نهایت به جایی جز سرنگونی فرعون جوان نخواهد برد.
Right brother
در ضمن برای آغاز جنگ سه عامل باید وجود داشته باشد:
پول فراوان وجود ندارد چون در جنگ طولانی هفت ساله در سوریه و عراق و یمن از بین رفته اند.
نیروی فراوان و آماده با روحیه بالا این هم در آزمایشگاه یمن معلوم شد ندارند تا جایی که رفتند از کشور مسیحی کلمبیای فقیر سرباز اجاره کردند و نتیجه شد هیچ در هیچ
دلیل قانع کننده و موجه برای جنگ این هم که نیست و هرچه صهیونیسم جهانی می خواهد چیزی برایشان درست و پا کند فعلا که نتیجه نداده.
در هر صورت از این سه عامل اگر یکی اش نباشد جنگی نمی تواند صورت بگیرد. تا چه رسد هر سه اش. حتا اگر حمایت آمریکا را داشته باشد. در حالی که خود مردم آمریکا هم طالب جنگ نیستند آن هم به طرفداری از اعراب مرتجع و حامیان داعش!! و هرگاه ناوهای شکننده و لوکس غربی ها در خلیج پارس است این خود نشانه واضحی است که علیه ما جنگی نخواهند کرد . مگر آنکه ناوهایشان را از تیر رس ما بیرون ببرند تا جایی که پیدایشان نکنیم.
لذا بحث جنگ را با پوزخند از رویش بگذرید.
فرضیه پنجم : تغییر ساختار حکومت در عربستان توسط آمریکا . اول توسط خودشون ضعیف میشند و بعد با یک انقلاب ساختگی یکی مثل الجبیر رئیس حکومت انتقالی میشه و الی آخر .