آیا داعش سومالی ایران و یمن را تهدید میکند؟

در روزهای اخیر مقالهای مفصل تحت عنوان «داعش در سومالی؛ تهدیدی رو به رشد در شاخ آفریقا برای ایران:فاجعهای که جهان را تهدید میکند؛دسترسی داعش به آبهای آزاد/ آیا سیستان و بلوچستان در خطر است؟» در یکی از رسانههای معروف کشور به نگارش درآمده و در فضای مجازی انتشار وسیعی یافتهاست که به نظر میرسد با وجود طولانی بودن و ایجاد توهم پختگی حاوی اطلاعات و تحلیل درستی نمیباشد.
به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری «تحولات جهان اسلام» چند روز پیش نیز یکی از دیپلماتهای سابق کشور در تویتی عجیب اینگونه اظهار داشته بود:
«در حالی که ما در منطقه خودمان به موضوعات دیگری سرگرم هستیم، داعش در حال گرفتن کامل موگادیشو پایتخت سومالی و تشکیل دومین دولت خود بعد سقوط دولت موصل است. “عبدالقادر مومین” سومالیایی رهبر کل داعش شده و تمام شاخه های داعش از او اطاعت می کنند. سرویس اطلاعاتی عراق اعلام کرد که عبدالقادر مومین، سومالیایی رهبر جدید داعش شده است. مومین که در عملیات داعش در شاخ آفریقا نقش مهمی دارد، اکنون فرماندهی شاخه های این گروه را بر عهده دارد. الشباب (داعش سومالی) در حال گرفتن کنترل کامل موگادیشو پایتخت سومالی است».
این در حالی است که از نظر کارشناسان محتوای این تویت حاکی از نا آشنایی نویسنده با حوزهایست که درباره آن سخن میگوید. کارشناسان و کسانی که صحنه تقابل گروههای سلفی – جهادی و افراطی را به ویژه در شاخ آفریقا دنبال میکنند به خوبی میدانند که نه تنها الشباب المجاهدین ارتباطی با داعش ندارد، بلکه این دو گروه دشمن یکدیگر محسوب میشوند، از سوی دیگر نیرویی که آرام آرام خود را به موگادیشو نزدیک میکند الشباب المجاهدین است که در مناطق مرکز و جنوب سومالی بسیار قدرتمندتر از داعش میباشد و اساسا داعش در آن مناطق حرفی برای گفتن ندارد.
از طرفی رهبری عبدالقادر مؤمن بر داعش که تحت تأثیر متون انگلیسی به غلط در تویت مومین و در مقاله مذکور مؤمنین خوانده شده و چندی قبل در گمانه زنی اطلاعاتی آمریکاییها به عنوان رهبر داعش تلقی شدهبود تا از سوی داعش که رهبر خود را ابوحفص الهاشمی معرفی کرده تأیید نشود نمیتواند الزام آور باشد.
به نظر میرسد که مقاله مفصل منتشر شده در رسانهها در جهت تعدیل و تصحیح اطلاعات تویت دیپلمات سابق منتشر شدهاست که با وجود اینکه از تویت دیپلمات بازنشسته کم غلط تر میباشد اما تحلیلی صحیح تلقی نشده و حاکی از ناآشنایی نویسنده با دستهبندیها و حوادث منطقه شاخ آفریقا میباشد.
درواقع تیتر نگران کنندهای که برای این مقاله انتخاب شده و به نظر میرسد در راستای احساس خطری است که از سوی دیپلمات بازنشسته نیز ابراز شده بود میزان مراجعه به این مقاله را بالا بردهاست.
کاملا روشن است که نویسنده این مقاله وقتی اظهار میدارد: داعش تا پشت دروازههای پایتخت سومالی موگادیشو رسیده، اطلاع چندانی از وضعیت ژئوپلتیک سومالی و تقسیمبندیهای این سرزمین و همچنین حوزه فعالیت داعش و الشباب المجاهدین و همچنین میزان قدرت هر یک از این دو گروه در سومالی ندارد.
کارشناسان و کسانی که تحرک جریانهای افراطی در سومالی و شاخ آفریقا را پیگری میکنند میدانند که داعش خیلی وقت است فعالیت چندانی در مناطق مرکزی و جنوبی سومالی یعنی مناطق نزدیک به موگادیشو ندارد، بلکه مناطق مرکز و جنوب سومالی سالهاست که جولانگاه الشباب المجاهدین به رهبری احمد دیری معروف به ابو عبیده احمد عمر میباشد. در چند هفته اخیر نیز با بالاگرفتن تحرکات الشباب المجاهدین در ایالت اشبیلی وسطی واقع در شمال موگادیشو که از مرکز سومالی و ایالت هیران نشأت میگیرد و متصل شدن این تحرکات به تحرکات معمول الشباب از مناطق ایالت اشبیلی سفلی و منطقه افجوی واقع در جنوب مگادیشو، و همچنین تبدیل مقابله نیروهای دولتی سومالی و متحدان ایشان با الشباب المجاهدین به یک جنگ مزمن و فرسایشی و خسته شدن نیروهای دولتی که در فرار ایشان از پایگاههایشان در ایالتهای نزدیک به موگادیشو نمود یافته، پایتخت سومالی بیش از پیش خطر را احساس میکند. البته الشباب المجاهدین هرازچندگاه عملیاتهای انغماسی و انتحاریای را در نزدیکی مراکز مهم امنیتی در قلب موگادیشو ترتیب میدهد که قربانیان زیادی را بر جای میگذارد. به نظر میرسد در این چند وقت الشباب کمتر از پیش از عملیات انتحاری و انغماسی در دل موگادیشو بهره برده و در حال حاضر ساقط کردن پایگاههای نظامی اطراف موگادیشو و حرکت آرام به سمت موگادیشو را در دستور کار خود قرار دادهاست.
در این بین داعش جز چند عملیات ضعیف ترور و یا بمب جادهای در یکی دو سال اخیر در مناطق جنوبی سومالی فعالیتی نداشتهاست و پس از قوت گرفتن الشباب و ناتوانی داعش در مواجهه با این گروه در یکی دو سال گذشته، این گروه فعالیت خود را در مناطق شمال شرق سومالی و مشخصا در کوههای منطقه باری واقع در منطقه مستقل و جدایی طلب پانتلند که دولت موگادیشو هیچ کنترلی بر آن ندارد متمرکز کردهاست.
چند ماه پیش بود که مراکز امنیتی جهانی از فعال شدن دواعش در این مناطق خبر دادند و همزمان از احتمال رهبری عبدالقادر مؤمن بر کل داعش سخن گفتند. چند وقت بعد بود که داعش در یک عملیات غافلگیر کننده توسط یک گروه که از عناصر مختلف از جمله دو مراکشی، دو عربستانی، یک اتیوپیایی، یک لیبیایی، یک یمنی، چهار تانزانیایی و یک تونسی تشکیل میشدند نیروهای دولتی پانتلند در شمال شرق سومالی را مورد حمله قرار داده و پس از وارد آوردن خسارت به این نیروها به مخفیگاههای خود در مناطق کوهستانی بازگشتند. پس از آن بود که نیروهای منطقه مستقل پانتلند تلاش کردند تا عناصر داعش را در مخفیگاههای کوهستانی خود مورد حمله قرار دهند که این درگیریها نیز تلفات قابل توجهی برجای گذاشت. در یک ماه گذشته نیز درگیریهای داعش در مناطق کوهستانی پانتلند فروکش کردهاست.
با توجه به این مسئله به نظر میرسد که تحلیل مذکور با استناد به اطلاعات نادرست تلاش میکند تا نقش داعش را در سومالی بالا تلقی کند. به عنوان نمونه در این تحلیل از انجام یک عملیات انتحاری توسط داعش در آگوست ۲۰۲۴ در موگادیشو سخن به میان میآید. نویسنده مقاله مذکور اینگونه مینویسد: « در آگوست ۲۰۲۴، بمبگذاری انتحاری در ساحل لیدو موگادیشو، که دستکم ۳۲ کشته بر جای گذاشت، نشان داد که داعش دیگر تنها به مناطق روستایی محدود نیست.» این در حالیاست که در ماه آگوست ۲۰۲۴ داعش نه تنها در موگادیشو بلکه در کل سومالی هیچ عملیاتی نداشته است و احتمالا منظور نویسنده عملیات الشباب المجاهدین در ۳۱ مرداد ماه ۲۱ آگوست ۲۰۲۴ میباشد که در آن عنصر انتحاری الشباب المجاهدین با حمله به مکانی که الشباب پایگاه اطلاعاتی دولت سومالی در محله روب دای در مگادیشو پایتخت سومالی تلقی کرده بود بیش از ۲۸ نفر را کشته و ۵۱ تن دیگر را زخمی کرد.
به نظر میرسد عدم تفکیک الشباب و داعش و یا یکی تلقی کردن این دو گروه اشتباهی شناختی است که در نهایت به آدرسی غلط منتهی خواهد شد.
در مقاله مذکور از احتمال شکل گیری سناریوی موصل و ورود یکباره داعش به موگادیشو سخن رفتهاست، که نه تنها بسیار بعید به نظر میرسد بلکه این مسئله نشان از عدم شناخت نویسنده از مسائل داعش و دیگر جریانهای افراطی است. درواقع به نظر میرسد با حضور قدرتمند الشباب المجاهدین در اطراف موگادیشو اساسا نمیتوان جایگاهی برای حضور داعش در آن مناطق متصور شد. این مسئله درست مانند این است که مثلا فاتحان دمشق در سوریه و یا فاتحان کابل را با داعش قاطی کنیم که امری اشتباه است که به آدرسی اشتباه منتهی خواهد شد.
در تحلیل مذکور اطلاعات درست و غلط به هم آمیخته شده و در بسیاری جاها الشباب و داعش در هم آمیخته شدهاند که این مسئله از نظر علمی خطای آشکار میباشد.
در پایان مقاله مذکور نیز با توجه به این تصور غلط که داعش به دروازههای موگادیشو رسیده، تسلط داعش بر پایتخت سومالی را برابر با تهدید حوثیها و یمن از سواحل اقیانوس هند و دریای سرخ توسط داعش و در نهایت هم تهدید سواحل جنوبی به ویژه سواحل جنوب شرق ایران تلقی شدهاست که به نظر میرسد جز یک آدرس غلط چیزی نیست.
دیدگاه