در این گزارش، اندیشکده FDD (بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها) راهکارهای اجرایی برای مهار صادرات نفت ایران را بررسی کرده است. گزارش تأکید دارد که بازگشت تحریم‌های «اسنپ‌بک» تنها در صورتی مؤثر خواهد بود که بر حلقه‌های کلیدی زنجیره تجارت نفت، شامل بیمه، حمل‌ونقل، بنادر، پالایشگاه‌ها و نظام مالی تمرکز شود. در ادامه به بیان دیدگاه‌های این گزارش در خصوص روند مهار صادرات خواهیم پرداخت.

اجرای موثرتر تحریم‌های بازاعمال‌شده علیه ایران می‌تواند تأثیری تعیین‌کننده بر صادرات نفت این کشور به چین داشته باشد. با بازگشت تحریم‌های اسنپ‌ بک (snapback) سازمان ملل، تهران خود را منزوی‌تر و تحت فشار بیشتری می‌بیند. این اقدامات، استاندارد غنی‌سازی صفر را دوباره برقرار کرده و محدودیت‌هایی را بر انتقال تسلیحات، تراکنش‌های مالی و سرمایه‌گذاری در بخش انرژی دوباره اعمال می‌کند. در جبهه‌ی جنگ مالی، پرسش کلیدی این است که آیا دولت ترامپ می‌تواند چین را وادار کند تا واردات نفت خود از ایران را کاهش دهد یا نه.

صادرات نفت خام تهران حتی در اوج کارزار «فشار حداکثری» آمریکا نیز هرگز متوقف نشد. داده‌ها نشان می‌دهد که تهران از ابتدای سال ۲۰۲۵ تاکنون، به‌طور متوسط روزانه ۱.۸ میلیون بشکه نفت صادر کرده است. صادرات نفت ایران عمدتاً به چین می‌رود که با تخفیف‌ها، حمل‌ونقل پنهانی و استفاده از ناوگان فرسوده انجام می‌شود. اگر اجرای تحریم‌ها بر نقاط گلوگاهیِ حمل‌ونقل دریایی، دریافت پالایشگاهی و تسویه‌های مالی متمرکز نشود، احتمالاً تحریم‌های احیاشده بیش از آنکه واقعی باشند، صرفاً جنبه‌ای نمادین پیدا خواهند کرد.

آمار صادرات نفت خام، مازوت و میعانات گازی ایران در سال ۲۰۲۵

تحریم‌ها تنها زمانی رفتار را تغییر می‌دهند که هزینه‌های کافی بر بازیگران کلیدی و زیرساخت‌های حیاتیِ مرتبط با تجارت اعمال کنند. تهران در دور زدن تحریم‌ها مهارت یافته است. اگر نفتکش‌ها همچنان به دریا بروند، پالایشگاه‌ها سوخت را پالایش کنند و بانک‌ها درآمد حاصل را تسویه نمایند، ممنوعیت‌های قانونی تأثیر چندانی ندارند. چارچوب تحریمی‌ که این گره‌های اصلی را هدف قرار ندهد، درآمدهای تهران را تا حد زیادی بدون تاثیر خاصی باقی خواهد گذاشت. این اقدامات باید به ترتیبی اجرا شوند تا اثربخشی آنها به حداکثر برسد.

نقش پوشش حفاظت و غرامت(P&I) و گروه بین‌المللی (IG):
پوشش حفاظت و غرامت (P&I) باید منوط به ارائه‌ی اسناد تأییدشده از جمله ردیابی مداوم سامانه‌ی AIS، اسناد بارنامه‌ی معتبر و سوابق روشن از بنادر مبدا و مقصد باشد. هر کشتی که نتواند این معیارها را برآورده کند، باید شناسایی خود از سوی گروه بین‌المللی (IG) باشگاه‌های P&I را از دست بدهد؛ گروهی که همچنان تنها شکل پوشش مسئولیت است که به‌طور گسترده در بنادر اصلی و از سوی پالایشگران جهانی پذیرفته می‌شود.
گزینه‌های غیرعضو IG، مانند بیمه‌گران دولتی یا منطقه‌ای، تنها در صورتی می‌توانند فعالیت کنند که بنادر به‌طور صریح آن‌ها را مجاز بشمارند؛ همان‌گونه که هند اوایل امسال مجوزهای محدودی برای بیمه‌گران روسی صادر کرد.

اقدامات مورد نیاز:
این سابقه نشان می‌دهد که هدف از اجرای تحریم‌ها، صدور بیمه به‌تنهایی نیست، بلکه تمایل بنادر و پالایشگاه‌ها به پذیرش آن است. بنابراین، تحریم‌های مؤثر نیازمند سه اقدام مرتبط خواهند بود:
• باشگاه‌های IG تا پوشش بیمه‌ای را برای کشتی‌های فریبکارانه لغو کنند.
• کنترل بنادر (Port-State Control) اجازه ورود به کشتی‌های بدون بیمه را ندهد.
• پالایشگاه‌ها از تخلیه محموله‌ها بدون گواهی مسئولیت IG خودداری کنند.
اجرای منسجم این قوانین باعث کاهش ناوگان قابل استفاده، افزایش هزینه‌های معاملات و وادار کردن ایران به ارائه تخفیف‌های بیشتر برای فروش محموله‌ها خواهد شد.

سایر دستورالعمل‌ها:
• ناوگان سایه (مخفی) عمدتاً شامل کشتی‌هایی است که بیش از بیست سال سن دارند و اغلب پرچم خود را تغییر می‌دهند و از یک کلاس به کلاس دیگر منتقل می‌شوند. طبق کنوانسیون‌های دریایی موجود، مقامات کنترل بنادر (Port-State Control) می‌توانند این کشتی‌ها را به دلیل مسائل ایمنی توقیف کنند.
• اولویت‌بخشی به نفتکش‌های مرتبط با ایران برای انجام بازرسی باعث تسریع در توقیف‌ها، لغو طبقه‌بندی‌ها و همچنین تخریب بدنه‌های ناامن خواهد شد. این روند به مرور زمان، ظرفیت را بدون نیاز به صدور دستورالعمل‌های جدید کاهش می‌دهد.
• وقتی تحریم‌ها اوایل امسال ترمینال “Haiye Dongjiakou” (هاییه دونجیائیکو) در چین را هدف قرار دادند، محموله‌ها به بنادر مجاور مانند “Huangdao” (هوانگداو) منتقل شدند که باعث تاخیرها و افزایش تخفیف‌ها برای محموله‌های ایرانی شد. گزارش‌های دیگر نشان می‌دهد که تحریم مستقیم دو پالایشگاه “Shandong” «شاندونگ» باعث شد گروه بندری استانی محموله‌های آن‌ها را رد کند و نفتکش‌ها مجبور شوند به تاسیسات کوچکتر منتقل شوند.
• نهادینه‌سازی و گسترش این رویکرد از طریق فهرستی چرخشی از ترمینال‌ها و پالایشگاه‌هایی که مکرراً با محموله‌های فریبکارانه مرتبط بوده‌اند، مسیرهای خروج را محدود و هزینه‌ها را افزایش خواهد داد. تعیین دقیق بر اساس شواهد، اطمینان از دقت را فراهم کرده و در عین حال اختلال در جریان‌های قانونی را به حداقل می‌رساند.
• تهران درآمدهای خود را از طریق شبکه‌ای از شرکت‌های صوری و صرافی‌ها شست‌وشو می‌دهد. تنها نام‌گذاری این نهادها کافی نیست و نمی‌تواند با سرعت عمل تهران هماهنگ باشد. اطلاعیه‌های منظم دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا (OFAC) و شبکه مبارزه با جرایم مالی (FinCEN) باید هم نهادها و هم الگوهای عملیاتی را شناسایی کنند تا بانک‌های جهانی بتوانند به سرعت از مواجهه با آن‌ها خارج شوند. این کار تهران را مجبور می‌کند تا به کانال‌های پرخطرتر و پرهزینه‌تر متکی شود.
• تهران بر شبکه‌ای از عاملان مورد اعتماد تکیه دارد که شرکت‌های پوششی را مدیریت می‌کنند که آن شرکت‌ها نفت را منتقل و پول‌شویی می‌نمایند. تحریم‌ها علیه این شرکت‌های پوششی باید اعضای هیئت‌مدیره، مدیران ارشد اجرایی (C‑level) و سایر مدیران و سهامداران عمده را هدف قرار دهند. هدف باید کوچک کردن قلمرو نامزدهای مناسب باشد که تهران می‌تواند در عملیات مالی غیرقانونی‌اش از آن‌ها استفاده کند.

نتایج:
این اقدامات در کنار هم نقاط ضعف ساختاری تجارت نفت ایران را هدف می‌گیرند. الزامات بیمه و بنادر، ناوگان قابل‌استفاده را کوچک می‌کنند. مسئولیت‌پذیری ترمینال‌ها خریداران را محدود می‌سازد. شفافیت مالی خروج تسهیل‌کنندگان را تسریع می‌کند. اگر این اقدامات به‌درستی پشت‌سر هم اجرا شوند، هزینه‌ها را افزایش داده و درآمد خالص پس از هزینه‌ها (netback) را کاهش می‌دهند، حتی اگر بخشی از محموله‌ها هم منتقل شده باشند.
نتایج می‌توانند در مقابل شاخص‌های قابل اندازه‌گیری و در چارچوب زمان‌بندی مشخص رصد شوند. در عرض چند ماه از اجرای سخت‌گیرانه این تحریم‌ها، صادرات باید به میانگین روزانه ۸۰۰,۰۰۰ بشکه در روز که در دوره کارزار فشار حداکثری ثبت شده بود، کاهش یابد، در عین حال که تخفیفی که تهران ارائه می‌دهد نیز باید افزایش یابد. تعداد نفتکش‌های مرتبط با ایران که توقیف، تغییر پرچم یا اسقاط می‌شوند باید به تدریج افزایش یابد. عبور و مرور محموله‌ها در ترمینال‌های تحت تحریم باید به‌طور مداوم کاهش یابد. این شاخص‌ها به سیاست‌گذاران یک کارنامه عینی می‌دهند تا ارزیابی کنند آیا فشارها در حال کاهش درآمدهای تهران هستند یا خیر.
تحریم‌های اسنپ‌‌بک قانون را ایجاد می‌کنند اما قدرت اجرایی و نفوذ لازم را نخواهند داشت. تهران قبلاً آموخته است وقتی که اجرای تحریم‌ها نادیده گرفته شود ظاهر قضیه می‌تواند جایگزین فشارهای واقعی شود. اگر دولت‌ها به اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها بسنده کنند، ایران به سودآوری صادرات و تأمین مالی فعالیت‌های منطقه‌ای خود ادامه خواهد داد.
اما اگر اصل اجرای تحریم‌ها به‌طور مستمر اعمال شود، درآمدهای حکومت کاهش خواهد یافت. تفاوت میان نمادگرایی و واقعیت عملی، تعیین می‌کند که آیا تحریم‌های اسنپ ‌بک به فشار راهبردی کمک می‌کنند یا صرفاً به یک تمرین شعاری و نمایشی تبدیل خواهند شد.

  • به اشتراک بگذارید:

دیدگاه

  • دیدگاه های شما پس از تایید مجموعه تحلیلی خبری تحــولات جهــان اســلام در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، تهمت و افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشند منتشر نخواهد شد.