منطقه عاری از سلاح در ادلب و بازی سیاسی روسیه و ترکیه
ترکیه و حوضش!
بیست و ششم شهریور ماه بود که خبر ایجاد “منطقه عاری از سلاح” و یا به اصطلاح DMZ در استان ادلب از سوی ترکیه و روسیه اعلام شد؛ خبری که شاید بسیاری را غافلگیر کرد.
دوهفته از زمان اعلام این خبر میگذرد و تقریبا یک هفته دیگر تا زمان اجرایی شدن این توافق زمان باقیست؛ اما شواهد میدانی چیز دیگری را نشان میدهد.
پس از دیدار رئیس جمهور روسیه ولادمیر پوتین و رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان در سوچی روسیه، اعلام شد که یک منطقه حائل و عاری از سلاح به عمق ۱۵ تا ۲۰ کیلومتر در بین خطوط تماس ارتش سوریه و مسلحین در شمال غرب سوریه ایجاد خواهد شد و نیروهای مسلحین و ارتش سوریه از این مناطق عقب نشینی کرده و تنها نیروهای روسی و تُرک در آن مستقر خواهند شد.
شایان ذکر است هیچگاه متن این توافق و بندهای آن بصورت رسمی از سوی روسیه و یا ترکیه منتشر نشد؛ اما بصورت کلی مواردی که در بالا گفته شد از مهم ترین توافقات صورت گرفته(هرچند ابتدایی) در خصوص این مسئله بود که توسط مقامات رسمی روسیه و ترکیه بصورت شفاهی اعلام شد.
تصاویری که بعضا در فضای مجازی از این توافقنامه منتشر شد و یا بازنشر میشود غیر قابل استناد و غیر رسمی میباشد.
مشخصا همانطور که پیش بینی میشد پس از اعلام این موضوع گروه های تروریستی مانند حُرّاس الدین و تحریرالشام این توافق را رد کردند اما تصور عمومی این بود که زیرمجموعه های ارتش آزاد که مستقیما زیر نظر ترکیه هستند و پشتیبانی مالی و لجستیکی خود را از این کشور تامین میکنند؛ در برابر این توافق و خواست ترکیه تمکین کنند، اما چنین نشد.
طی روزهای گذشته دو گروه مهم و تاثیر گذارِ وابسته به ارتش آزاد یعنی جیش العزه و فیلق الشام ضمن رد توافق سوچی اعلام کردند که از “منطقه عاری از سلاح” عقب نشینی نکرده اند و نخواهند کرد.
از سوی دیگر در روزهای اخیر شاهد سکوت هیئت تحریرالشام بوده ایم و اخباری شنیده میشود که این سکوت بدلیل مذاکرات پشت پرده ی تحریرالشام با مقامات ترکیه بر سر منطقه عاری از سلاح و آینده ادلب میباشد؛ مذکراتی که همچنان ادامه دارد.
مشکل ترکیه با تحریرالشام از یک طرف و مشکل عدم تمکین زیرمجموعه های ارتش آزاد از طرف دیگر، همه نشان دهنده آن است که به احتمال زیاد ترکیه نخواهد توانست در زمان مقرر شده یعنی ۱۸ مهرماه، گروه های مختلف مسلح را به پیروی از توافق سوچی مجاب کند و این یعنی “آینده مبهم اما امیدوار کننده ی ادلب!” که پیشتر به آن اشاره کرده بودیم.
بیاید یکبار دیگر ماجرای شمال غرب سوریه را بصورت بسیار خلاصه مرور کنیم.
ارتش سوریه ستون کشی های بزرگ و پر سر و صدایی به سمت شمال غرب سوریه برای آغاز عملیات بزرگ ادلب انجام داد. همه خود را برای این عملیات بزرگ آماده میکردند؛ رسانه های مسلحین و جریان غالب غرب برای جلوگیری از عملیات به تکاپو افتادند و کمپین رسانه ای بزرگی برای صحنه سازی حمله شیمیایی دروغین به راه انداختند. اما این بار این حیله با هشیاری و جنگ روانی وسیعِ جبهه مقاومت و روسیه برملا شد. فشارهای روسیه و سوریه به ترکیه افزایش یافت و ضرب الاجل ارتش سوریه و روسیه به مسلحین به اتمام رسید و اعلام شد که عملیات ارتش سوریه در شُرُف آغاز است. ترکیه برای جلوگیری از عملیات ادلب و خطراتی که این عملیات میتوانست برای کشور ترکیه داشته باشد(سرازیر شد آورگان و تروریست های مختلف به داخل ترکیه و مشکلات امنیتی آنها) بار دیگر به میز مذاکره کشانده شد. اردوغان به به تهران آمد و صحبت های نهایی صورت گرفت. اردوغان به سوچی رفت تصمیمات نهایی اعلام شد: منطقه عاری از سلاح به عمق ۲۰ کیلومتر و اکنون توپ در زمین ترکیه است!
اکنون از هر طرف که به مسئله ادلب بنگریم برای جبهه مقاومت و روسیه بُرد محسوب میشود.
جبهه مقاومت با علم بر این موضوع که هیچگاه گروه های مختلف مسلح بر سر اجرای چنین توافقی اتفاق نظر نخواهند داشت، چنین سناریویی را برای ترکیه و مسلحینش پیاده سازی کردند.
بهتر است اینطور بگویم که توافق “منطقه عاری از سلاح” تله ای بود برای ترکیه و مسلحین؛ چرا که اگر گروه های مختلف مسلح بر اجرای این توافق تمکین نکنند، در واقع مجوز قانونی عملیات در شمال غرب سوریه برای روسیه و ارتش سوریه فراهم خواهد شد.
از سوی دیگر حتی اگر توافق منطقه عاری از سلاح اجرایی شود، این توافق یک توافق موقت است و نه دائم و در گام های بعدی گروه های تروریستی مانند تحریرالشام همچنان در نوک پیکان حملات ارتش سوریه خواهند بود و بصورت کلی در انتهای کار تمامی این مناطق باید دوباره به خاک سوریه ضمیمه شود.
هرچند که مورد اول محتمل تر است اما در هر دو صورت موفقیت نهایی از آن دولت سوریه خواهد شد و در پایان “این ترکیه است که میماند و حوضش”…
در حال حاضر مذاکرات بین ترکیه و گروه های مختلف مسلح ادامه دارد و گفته میشود که زمان بیشتری برای سر و سامان دادن به مسئله ادلب نیاز است و به احتمال زیاد ترکیه وقت بیشتری از روسیه طلب خواهد کرد. همچنین ممکن است توافق سوچی به دلایل گفته شده دستخوش پاره ای از تغییرات مانند تغییر مقدار عمق DMZ شود.
دیدگاه
چیزی که در آینده ادلب را در دستان اردوغان باقی خواهد گذاشت یا اون رو از اردوغان گرفته به دست اسد خواهد داد ، فقط و فقط میزان امتیازهایی است که طرفین منازعه به پوتین خواهند داد