در ضیافت یک به اصطلاح تروریست سابق
الف: امروز نهار را مهمان یکی از همرزمان و همراهان سابق اسامه بن لادن و عبدالله عزام بودم. برای تکمیل پروژه پژوهشی و مستندم در خصوص چرایی تطور و تحول گفتمان جهادگرایی… ب: اگرچه سال هاست که از سلک جهادی به سلک سیاسی تغییر مذاق داده است اما شیفتگی خود به راه و رسم جهادگرایی […]
الف: امروز نهار را مهمان یکی از همرزمان و همراهان سابق اسامه بن لادن و عبدالله عزام بودم. برای تکمیل پروژه پژوهشی و مستندم در خصوص چرایی تطور و تحول گفتمان جهادگرایی…
ب: اگرچه سال هاست که از سلک جهادی به سلک سیاسی تغییر مذاق داده است اما شیفتگی خود به راه و رسم جهادگرایی را کتمان نمی کند و هنوز در حال و هوای روزهای جوانی اش در دهه هشتاد و نود میلادی بسر می برد.
از خلقیات بن لادن می گوید و از اینکه هیچگاه در تشکیلات آن روز نه اسامه و نه دیگران سخنی از تکفیر شیعیان به میان نمی اوردند و این که هزاران شیعه در جوار پایگاه های جهادگرایان در آن سال ها در افغانستان زندگی می کردند و تا روز سقوط طالبان هم.
ج: از حضور شیعیان بحرین در نبردهای ضدشوروی خبر می دهد و می گوید برخی از همسنگران من برای مدتی طولانی برخی از شیعیان بحرین بودند. اولین بار است چنین چیزی را می شنوم.
در خصوص نبردهای دوره طالبان هم می گوید نبردها با شیعیان در بامیان و مزارشریف نه با انگیزه های مذهبی که بر اساس مصالح سیاسی-قبیله ای بوده است.
د: مدتی را در همسایگی ابومصعب الزرقاوی بوده است و می گوید وی را فردی پیچیده و کم صحبت می دیده است که چندان باورهایش را آشکار نمی ساخته… و بعدها عملکرد مرگبارش در عراق همگی را غافلگیر کرده است.
عمده حرف هایش با نتایج پژوهش هایم خلال سه سال گذشته همخوانی دارد.
ه: از اختلافات فیمابین جهادگرایان در موضوعات مختلف و به طور خاص همان دعوای همیشگی عدو قریب و عدو بعید سخن می گوید و این که اسامه بر ضرورت تمرکز بر مبارزه با امریکا و برخی دیگر بر ضرورت تقدم مبارزه با دولت های عربی مستبد تاکید داشتند…
در نهایت از روحیه تاجرانه حکمتیار سخن می گوید و تذبذبش در حوزه سیاست و جهاد…
ی: سخن ها به طول می انجامد از راهی که رفته و شکنجه هایی که توسط انگلیسی ها شده و حیات سیاسی جدیدی که برگزیده و دهها موضوع دیگر که بعدها در خصوصش خواهم نوشت و برخی هم که ذاتا انتشار ناپذیر هستند.
دیدگاه
خداییش خودت فهمیدی چی گفتی و منظورت چی بود