پاسخ به سوالات کلیدی در خصوص جنگ یمن – شماره چهارم
از جزئیات سفر علی عبدالله صالح به ایران و شناخت رهبران جنوبیها تا رسمیت اتحاد انصارالله با ایران و بررسی تحولات آینده یمن
- مطالعه بخش سوم: پاسخ به سوالات کلیدی در خصوص جنگ یمن – شماره سوم
۱۰- سفر اخیر محمد عبدالسلام (سخنگو و مسئول مذاکرات انصارالله) به تهران و دیدار با رهبر انقلاب اسلامی و مقامات ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
در عموم تحلیلها و مطالب عنوان میشود که این دیدار به منزلهی اتحاد رسمی انصارالله با ایران بوده است. اما میدانیم که اتحاد انصارالله با مقاومت اسلامی از بدو تاسیس آن شکل گرفته و اقتدای رهبران انصارالله به ولی فقیه موضوع تازهای نیست و شهید سید حسین بدرالدین الحوثی نیز چنین رویهای را داشت.
نکات مهم این سفر:
_رهبر انقلاب بر خنثی کردن طرح تجزیه یمن و برخورد قاطع انصارالله با تداوم گفتگوهای مستقل طرفهای یمنی تاکید کرد.
_همراه داشتن جنبیه (خنجر یمنی) توسط محمد عبدالسلام در مقابل رهبر انقلاب، جدای از نماد مردانگی و اصالت یمنی و اعتماد ایران به یمنی ها، نماد اعلام آمادگی انصارالله برای جهاد علیه دشمنان و اصطلاحا شمشیر را از رو بستن است.
_تعیین سفیر انصارالله در ایران؛ یعنی ایران سفیر دولت نجات را نماینده سیاسی یمن میداند و دولت منصورهادی (مطابق استعفای رئیس جمهور و نخست وزیرش) مستعفی و مطابق انتخاباتش خارج از قانون است.
_مذاکرات سه جانبه ایران و انصارالله با اروپاییها که بیشتر در جهت اجرای مفاد توافق سوئد است.
_نامه سید عبدالملک به امام خامنهای که گمانه زنی های مختلفی درباره محتوای آن مطرح شده و هنوز هم از جزئیات آن نامه چیزی منتشر نشده است.
۱۱- روابط ایران و علی عبدالله صالح به چه گونه بود؟ جزئیات سفر علی عبدالله صالح به ایران چیست؟
علی عبدالله صالح در جریان هشت سال دفاع مقدس، از صدام پشتیبانی میکرد و پس از آن نیز بخاطر کنترل شیعیان تاثیر گرفته از ایران، درصدد ترمیم روابط با ایران برآمد.
به این منظور سفر علی عبدالله صالح به ایران در ۳۰ فروردین ماه سال ۱۳۷۹ صورت گرفت و در دیدار با رهبر انقلاب مباحث کلی منطقه و ضرورت مقابله با آمریکا و اسرائیل تبادل نظر شد. پس از این سفر، رئیس جمهور وقت ایران نیز در سال ۸۲ به یمن سفر کرد. اما این دیدارها تاثیری در مقابلهی صالح با انقلاب طرفداران سید حسین بدرالدین الحوثی نگذاشت و با شهادت سید حسین و همچنین حمایت علی عبدالله صالح از آل سعود در جریان تقابل با ایران، روابط طرفین کاملا سرد و بی جریان شد.
۱۲- هانی بن بریک کیست؟
هانی بن بریک ۴۵ ساله، نائب رئیس شورای انتقالی جنوب یمن و مجری اصلی کودتای اخیر عدن است.
وی در آدیس آبابا پایتخت اتیوپی از پدری یمنی و مادر اتیوپیایی به دنیا آمد و در ۱۶ سالگی به عدن مهاجرت کرد. کمی بعد به جماعت القاعده در یمن پیوست و همراه آنها به افغانستان برای جهاد علیه شوروی رفت و پس از سه سال مجددا به عدن بازگشت.
پس از آن هانی در جنگ جنوبیها علیه علی عبدالله صالح شرکت کرده و به دلیل انجام عملیات بمب گذاری در خودروها دستگیر و تا سال ۲۰۱۰ میلادی زندانی شد.
وی پس از آزادی، در شهر ابین به انصارالشریعه متحد و نماینده داعش در یمن پیوست. پس از شکست داعش به عدن فرار کرده و در منزل عیدروس الزبیدی پناه میگیرد. در سال ۲۰۱۷ عیدروس الزبیدی به پشتوانه هانی شورای انتقالی جنوب یمن را تاسیس میکنند و خواهان جدایی نیمهی جنوبی یمن از نیمهی شمالی میشوند.
وی اخیرا با زیرکی و خطبه های رسا و همچنین حمایت ویژهی امارات، عدن را از سیطره نیروهای منصورهادی خارج ساخت.
هانی بن بریک به ترورها و عملیاتهای تروریستی خود افتخار و از آن بعنوان جهاد یاد میکند. رسانهها نیز او را بعنوان بازوی نظامی و سیاسی عیدروس الزبیدی رئیس شورای انتقالی جنوب یمن میشناسند.
۱۳- با توجه به تحولات اخیر عدن و درگیری جریان تابع امارات و تابع سعودی، آینده یمن چگونه پیش بینی میشود؟
آینده یمن در بستر علل مختلفی از روند عملیاتها، تصمیمات رهبران جریانهای درگیر، حمایت های کشورهای خارجی، حمایت قبایل و گرایش مردم و… شکل میگیرد. بنابراین قطعیتی وجود ندارد؛ همان طور که در مطالب گذشته انشقاق گروههای تابع امارات و عربستان جزء موارد تحلیلی بود، اتحاد هر یک از جریانهای یمن قابل پیشبینی است.
درگیری گروههای تابع امارات و عربستان سعودی یعنی جنوبیها و دولت مستعفی منصورهادی ریشه در تضاد تفکرات و قدرت طلبی آنها دارد.
جنوبیها خواستار جدایی و احیای یمن جنوبی و دولت هادی خواستار حذف انصارالله از قدرت و سیطره بر کل یمن است. بنابراین حل اختلافات آنها حتی با اعمال زور از طریق ائتلاف سعودی غیرممکن است.
آنها در تقابل با انصارالله همنظرند اما در تفکر و اهداف متضادند و به همین دلیل انشقاق آنها پیشبینی میشد.
آنچه که بعنوان تحلیل وضعیت موجود میتوان گفت اینست که، شورای انتقالی جنوب یمن حمایت غالب مردم جنوب و امارات را دارا هستند و از بی کفایتی دولت هادی در مدیریت مناطق تحت سیطره استفاده کرده و آنها را از عدن و شهرهای دیگر جنوب بیرون راندهاند.
قبایل شرقی نیز به امارات متمایل تر هستند تا سعودیها و احتمال شدت گرفتن درگیری آنها با سعودیها بالاست.
دولت هادی با از دست دادن عدن، فعلا هیچ پایگاهی ندارند و در حالت تبعید و تزلزل قرار گرفته اند. اگر ضربات دیگری چه از طرف انصارالله چه از طرف جنوبیها، چه سیاسی و چه نظامی به آنها وارد شود، به فروپاشی آنها منجر خواهد شد.
در طرف دیگر انصارالله در جبهات وضعیت نامعلومی دارد، با اینکه توان نبرد هوایی آنها به شدت افزایش یافته اما عملیات بازپسگیری گسترده مناطق هنوز شکل نگرفته است. عملیات شمال الضالع و اخیرا غرب الجوف گویای توان کافی انصارالله برای بازپسگیری مناطق است. اما به نظر میرسد انصارالله برای بازپسگیری مناطق از دست رفته منتظر تحولات مهمتری در جبههی دشمن است.
دیدگاه
واقعا حمله موشکی انصارالله به رژه جنوبی ها همچون کبریتی بوده که به انبار باروت زدند….حرکت بسیار سنجیده و موثری بود ظاهرا
بدون شک در این گیر و دار ثابت شده است که جبهه انصارالله و دولت نجات چه از لحاظ اتحاد و چه موقعیت زمینی و بافت جمعیتی مستحکم ترین موضع را بین گروه های درگیر در یمن دارد و با وجود نسل کشی عجیب و تجاوز چند صد میلیارد دلاری سعودی ها یک معجزه به تمام معناست