شکست طارق صالح؛ (شناخت جریان و سیر فعالیت طارق صالح در یمن)
بازگشت فرماندهان فریب خوردهی یمنی به سمت انصارالله شکستی دیگر برای جناح بازماندگان علی عبدالله صالح است. همچنین عدم کنترل و تفهیم این فرماندهان همانند اسب تروآیی است که برای هر طرفی در یمن میتواند دردسر ساز باشد و طارق صالح که زمانی سوار بر این اسب چوبی بود اکنون اوضاع رو به زوالی در پیش دارد.
طارق محمد عبدالله صالح عفاش فرزند محمد عبدالله صالح برادر بزرگتر علی عبدالله صالح (رئیس جمهور پیشین یمن) متولد ۱۹۷۰ است که در جریان جنگ ائتلاف سعودی علیه انصارالله مطرح و معروف شد.
وی تا اوایل سال ۲۰۱۲ یعنی تا زمان برکناری علی عبدالله صالح از ریاست جمهوری، فرماندهی گارد ویژه و دو تیپ گارد سوم و ۳۷ زرهی ارتش صالح را عهده دار بود و پس از آن تا سال ۲۰۱۴ که علی عبدالله صالح وارد اتحاد با انصارالله شد منصبی نداشت. پس از این اتحاد، وی دست راست علی عبدالله صالح در امور سیاسی شد اما در نهایت پس از درگیریهای صنعاء و کشته شدن علی عبدالله صالح، او از مهلکه به مأرب فرار کرد.
وی در مأرب مورد استقبال نیروهای اماراتی قرار گرفته و به عدن منتقل شد. محمد عبدالله صالح در عدن با حمایت امارات اردوگاهی برای مهاجرین صنعاء و کسانی که از مناطق تحت کنترل انصارالله می آمدند ایجاد کرد و با تجمیع نیروهای فراری و قبایل وفادار به علی عبدالله صالح مقاومت وطنی(مقاومت الوطنی الیمنی) را بنیان نهاد.
وی در اولین عملیاتش علیه انصارالله به تعز رفته و تا پایگاه خالد بن ولید پیشروی کرد و بعد از آن همراه نیروهای منصورهادی و نیروهای جنوبی و ائتلاف سعودی به معرکه الحدیده وارد شد.
مقاومت وطنی یا گارد ریاستجمهوری، قریب ده هزار نفر نیرو دارد و از چند دسته تشکیل میشود:
۱- اعضای پیشین گارد ریاستجمهوری علی عبدالله صالح
۲- ارتشی ها و اطلاعاتی های جدا شده از دولت صنعاء
۳- نیروهای العمالقه و التهامه
۴- نیروهای داوطلب از قبایل و شهرها تحت عنوان مقاومت الحدیده، لحج و عدن
این نیروها در نبرد الحدیده ضربات سنگینی را از انصارالله دریافت کردند و پس از تحولات اخیر در شمال صعده از طرف ائتلاف سعودی به جبهات شمالی یمن و مرزی عربستان سعودی منتقل شدند.
پس از عملیات اخیر انصارالله در شمال صعده تحت عنوان “عملیات نصر من الله” شیرازه مقاومت وطنی در حال از هم گسیختن است و فرماندهان زیردست طارق صالح، عموما در حال توبه و بازگشت به سمت دولت صنعاء هستند.
این موضوع را میتوان دو گونه تفسیر کرد:
الف- بازگشت این نیروها به منزلهی اجرای استراتژی اسب تروآ است و ائتلاف سعودی این نیروها را به جهت نفوذ و فتنه انگیزی مجدد به داخل مناطق انصارالله فرستاده است.
ب- بازگشت این نیروها به جهت ضعف و شکستهای اخیر جبهه مخالفین انصارالله است و نیروهای تواب که در باطن اعتقادی به ریاست جمهوری منصورهادی نداشتند، به سمت انصارالله و انقلاب یمن بازگشتند.
بطور کلی طارق صالح علیرغم حمایتهای ائتلاف سعودی آنطور که انتظار میرفت در مقابل قدرت انصارالله موثر نبوده و حالا با جدا شدن یکی پس از دیگری فرماندهان زیردستش در حال فروپاشی و عدم کارایی لازم است. البته وقتی یاران و وفاداران علی عبدالله صالح پس از مرگ وی از انصارالله جدا شدند، تحلیلگران داخلی و خارجی بسیاری، کار انصارالله را تمام شده میدانستند؛ اما همانطور که آن زمان گفتیم انصارالله با شرط تحکیم جبهه داخلی توان حفظ دستاوردهای انقلاب مردم یمن را دارد و این درونگرایی باعث میشود دیر یا زود مردم و گروههای مختلف یمنی به سمت آنها متمایل شوند.
دیدگاه