افغانستان به کدام سو می رود؟
پس از اعلام نتیجه نهایی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان و پیروزی اشرف غنی، عبدالله عبدالله رقیب اصلی وی نتیجه انتخابات را تقلبی دانست و طی بیانیه ای آن را “کودتا علیه دموکراسی” خواند و خود را پیروز اصلی این انتخابات دانست.
در مقابل اشرف غنی نیز پیروزی اش را پیروزی مردم دانست و طرفهای دیگر را به پذیرش نتیجه انتخابات فراخواند.
عبدالله عبدالله در بیانیه عصر روز گذشته اعلام کرد که نتیجه انتخابات را به دلیل اینکه ۳۰۰ هزار آرای غیرقانونی در آن تاثیر داده شده است قبول ندارد و او به زودی دولتی فراگیر تشکیل خواهد داد.
بنظر میرسد عبدالله پس از چند دوره تحمل شکست، این دوره به دلایلی بر حق پیروزی خود پایداری بیشتری دارد. از جمله دلایل این موضوع حمایت گروهها و شخصیتهای افغانی نظیر ژنرال دوستم از وی، به نتیجه رسیدن مذاکرات آمریکا با طالبان، وابستگی شدید اشرف غنی به آمریکا و… اشاره کرد.
علاوه بر اینها توافق قریب الوقوع آمریکا با طالبان سرنوشت دولت آتی افغانستان را تحت شعاع قرار داده و عبدالله عبدالله نمیخواهد در حکومت آینده که بطور مشترک با طالبان شکل خواهد گرفت، دست خالی باشد بنابراین الان محکم تر از گذشته پای حق خود ایستاده است.
حکومت موازی راهکاریست که جناح عبدالله عبدالله به پشتوانه گروههای حامی از کریم خلیلی و محمد محقق تا ژنرال دوستم اتخاذ کرده اند. این راهکار خطرناک میتواند افغانستان را همانند لیبی و یمن به جنگی بی پایان بکشاند و هم میتواند ابزاری برای عقب نشینی اشرف غنی از تشکیل دولت یکطرفه بر پایه انتخابات تقلبی باشد.
تقابل عبدالله عبدالله و اشرف غنی میتواند بستری برای توافق طالبان و آمریکا و آغاز مذاکرات بین الافغانی نیز باشد. چرا که برای اجرای توافق، استقرار دولت مرکزی بدترین مانع برای طالبان و حتی آمریکاست. شاید دلیل اصلی مردود دانستن انتخابات از سوی طالبان همین موضوع باشد. از سویی دیگر وجود دولت ضعیف و نیازمند به کمک خارجی، برای اجرای اوامر آمریکا الزامیست و چه کسی بهتر از اشرف غنی!
به هر صورت تشکیل دولت مستقل اشرف غنی و به دنبال آن اعلام دولت موازی عبدالله عبدالله، سرآغاز بحران سیاسی جدید افغانستان است که میتواند منجر به جنگ داخلی و حتی در طولانی مدت “تجزیه افغانستان” شود.
دیدگاه
با احترام که به مردم افغانستان وارای پاک شان دارم. نظر من در مورد دو شخصیت حکومت وحدت ملی چنین است که داکتر عبدالله عبدالله در دو انتخابات قبل نیز چنین عکس العمل های را نشان دادند یعنی بار اول دررقابت با حامد کرزی وبار دوم در سال ۲۰۱۴ میلادی.
در سال ۲۰۰۹ انتخابات به دور دوم رفت اما جناب شان صرف نظر کردند و همچنان دردور اول سال ۲۰۱۴ آرای شان ۴۷ فیصد اما در دور دوم پائین تر از ۴۰ فیصد اعلان شد، این درحالی بود که چند تن از کاندیدان پر نفوس مانند زلمی رسول و گل آغا شیرزی از داکتر صاحب عبدالله عبدالله حمایت خویش را اعلان نمودند.
اما نتوانستند که از ارای مردم افغانستان دفاع نمایند. همچنان چندی قبل اظهار نمودند که وزیر خارجه و چند تن از والی صاحبان را معرفی مینماید که چنین نشد. بنا مردم حاضر نخواهند بود که برای به کرسی نشاندن چنین شخصی خود را قربانی نموده درحالیکه جناب شان از ارای مردم در دفعات قبل پاسداری نتوانستند واین درحالیست که در این چند روز حرکات نهایت ضعیف را انجام میدهند مانند معرفی یک تن از والی صاحبان ولایات شمال.
اما برعکس داکتر اشرف غنی یکی اینکه فعلا در اریکه قدرت بوده از طرف دیگر حمایت واضح وروشن غربی ها را نیز دارا میباشد.
در چند سال گذشته حد اقل مردم را با سخن هایش که چنین وچنان کار را به خاطر ترقی وانکشاف افغانستان انجام دادیم ویا میدهیم، ذهنیت عامه را در قبال خود به عنوان یک شخص کارکشته و خادم مردم تغییر داده است.
طوریکه صرف نظر از قوم وقبیله اکثر مردم افغانستان معتقد به این هستند که اشرف غنی اراده کار را داشته و میخواهد که حداقل تعداد کمی از زخم های مردم افغانستان را مرحم بگذارد حالانکه درعمل درچند سال گذشته چنین نتوانسته است.