پروژه مشترک سعودی، امارات و آمریکا موسوم به «نابودی ایران از داخل»
روزنامه لبنانی الاخبار با انتشار اسنادی از نقشه مخفیانه سعودی و امارات برای تضعیف ایران و کشیدن جنگ به داخل این کشور پرده برداشت. براساس این اسناد اتاق فکر سعودی-اماراتی ۵ سال قبل، پس از اعدام شیخ باقرالنمر تشکیل شده و یکی از برنامه‌های آن تاسیس شبکه تلویزیونی فارسی زبان برای تحریک جوانان بوده است.
زمانی که محمد بن سلمان در مصاحبه ای درباره ایران گفت: «ما منتظر نمی‌مانیم که عربستان میدان جنگ شود، بلکه تلاش می‌کنیم نبرد را به درون ایران بکشانیم»، بسیاری در تحلیل گفته‌های بن‌سلمان استدلال می‌کردند که ریاض طبق عادت در صدد به کارگیری و اعزام گروه‌های تروریستی مشابه داعش به ایران و انجام عملیات‌‌های خرابکارانه است.
اما در اسنادی که الاخبار به دست آورده، مشخص شد که منظور بن سلمان، هدف قرار دادن داخل ایران، با طرح نفوذ بر جوانان ایرانی است.
بر اساس این اسناد، چهار روز پس از انتشار خبر اعدام شیخ نمر باقر النمر و جمعی از جوانان قطیف؛ شورای ملی اطلاع رسانی امارات طرحی پیشنهادی را به نمایندگان عربستان و بحرین ارائه کرد که آن را «استراتژی رسانه‌ای برای برخورد با موضوع ایران» نامید که در سال‌های بعد با هماهنگی آمریکایی‌ها شکل گرفت و به «طرحی برای تضعیف ایران از درون» تبدیل شد.
براساس اسناد منتشر شده دو ابزار برجسته‌ای که در این استراتژی مطرح شده است، «ایجاد مرکز مطالعات و تحقیقات مسائل ایران» و «تاسیس شبکه خبری فارسی زبان ۲۴ ساعته» است که اخباری برای هدف قرار دادن جوانان ایرانی پخش کند.
مرکز مطالعات در مارس ۲۰۱۶ تأسیس شده و نام «مرکز ایران‌شناسی خلیج عربی» برای آن انتخاب شده است اما اسم این مرکز بعدا به «مرکز بین‌المللی مطالعات ایران شناسی – رصانه» تغییر یافت و از زمان تاسیس، توسط «محمد السلمی سعودی» اداره می شود.
در متن این استراتژی آمده است که بودجه شبکه خبری ایران اینترنشنال که در اواسط سال ۲۰۱۷ میلادی در لندن تأسیس شد، بین ۲۰ تا ۶۰ میلیون دلار بود که در حال حاضر دو برابر شده است و کارمندان آن همچنان به دنبال جذب روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای معارض ایرانی است.
در دیگر سندی که توسط الاخبار منتشر شده آمده است که شورای ملی رسانه امارات، تیمی ده نفره را از کارشناسان و متخصصان مسائل ایران تشکیل داده تا اجرای این استراتژی را پیگیری کنند و گفته می شود که سیف الزعابی، سفیر امارات در تهران نیز در نشست‌های این کمیته حضور پیدا می کند.
دو سند دیگر، عبارت از دو پیام از سوی سلطان الجابر، رئیس شورای عالی رسانه ای امارات به «عبد بن زاید آل نهیان»، وزیر امور خارجه امارات است که پیام اول، درباره این استراتژی و بخش‌های مختلف و اهداف آن به وی اطلاع رسانی می کند و پیام دوم، آخرین تحولات مربوط به اجرای این طرح از سوی امارات را به اطلاع وی می رساند.
سند دیگری که مهم ترین سند است، با اشاره به ارائه این استراتژی به طرف امریکایی، تصریح میکند که کمیته سه جانبه آمریکایی، سعودی و اماراتی، این استراتژی را پذیرفته و در چارچوب آنچه “نتایج گفتگوی راهبردی آمریکا و خلیج” نامیده شده، تلاش می کند.
بر اساس اسناد درز یافته از امارات، این طرح تفصیلی، نشان دهنده مجموعه‌ای از طرح ها با هدف نفوذ و ایجاد شکاف هایی در داخل جامعه ایران به ویژه در میان جوانان از طریق ابزارهایی برای استفاده از برنامه‌های اجتماعی و فرهنگی و نیز شبکه های ارتباط اجتماعی است.
نخست؛ جوانان ایرانی میل زیادی به آگاهی و فراگیری تکنولوژی دارند. لذا باید سایتهای فارسی زبانی ایجاد شود که کاربر ایرانی بتواند سایتهای مورد توجه خود را پیدا کند. این یک فرصت برای رخنه در فرهنگ ایران و گردآوری اطلاعات درباره ملت ایران است.
دوم؛ ایجاد کمپین «فکر کن، اگر ایران این گونه باشد». در این بخش به هنرمندان و فعالان میدان داده می‌شود تا ابراز عقیده کنند و زندگی بهتری را برای ایران ترسیم کنند و نشان دهند که جامعه آماده تغییر است.
سوم؛ دیدگاه: نزدیک شدن به نوع تفکر جوان ایرانی، از بین بردن اعتقادات مذهبی و تاریخی. لذا باید نشان داده شود که فقط صدای دولت در ایران شنیده می‌شود، و به همین دلیل باید صداهای دیگر هم به خوبی شنیده شود.
چهارم: فکر کن، بپذیر و تغییر بده. به چالش کشیدن تفکرات رایج در ایران، تشویق جوانان به تغییر اعتقادات، سوق دادن آنان به سمت مبارزه برای حقوق مردم ایران یا مهاجرت از آن، برجسته کردن زندگی ایرانیان مقیم خارج و پخش ویدئوهای افراد معروفی که ایران را ترک کرده‌اند و تصوری که از ایران مد نظر خود دارند.
پنجم؛ کاریکاتور و سرگرمی: آمیخته شدن با جوانان از طریق کاریکاتور و شبکه‌های اجتماعی و تمرکز بر ارائه اطلاعات باصطلاح “واقعی” بر خلاف آن چیزی که دولت مرکزی آن را روایت میکند.
باید متذکر شویم که این برنامه محدود به داخل ایران نیست، سعودی ها و در راس آن سفیر سعودی در کشورهای دیگر مثل تاجیکستان، به طور بسیار گسترده ای در حال نفوذ و ایجاد پایگاه مردمی و حاکمیتی می باشند، در کنار سعودی، سرمایه گذاری ها و ارتباطات امارات و همچنین تسلط کامل نهاد های آمریکایی بر فضای تبلیغی حقیقی و مجازی تاجیکستان نیز به طور چشمگیری در حال گسترش می باشد.
به صورت نمونه، درباره ارتباط تاجیکستان با این برنامه ضد ایرانی، میتوان به مواردی اشاره کرد:
۱. حضور فعال شبکه «ایران اینترنشنال» در تاجیکستان و جذب افراد در قالب خبرنگار از بین تاجیک ها، که آناهیتا دادخدا از این موارد می باشد و ارتباط این شخص با سرویس اطلاعاتی، وزارت خارجه، و نهاد های غیردولتی رژیم صهیونیستی مشخص و علاوه بر آن سفرهای دوره ای او به اسرائیل و در عین حال در دفعاتی حضور آن در ایران نیز مورد توجه می باشد.
۲. در کمتر از یک ماه گذشته در دوشنبه، پایتخت تاجیکستان کنفرانسی امنیتی برگزار گردید که اسپانسر و برگزار کننده این کنفرانس، عربستان سعودی بود. نکته قابل ملاحظه ی این همایش این بود که هیئت عربستانی در این همایش با ریاست «محمد السلمی» رئیس مرکز مطالعاتی فوق الذکر یعنی مرکز ضد ایرانی «رصانه» در این همایش حضور پیدا کرده و در حین حضور در همایش مذکور، مطالبی ضدایرانی را در صفحات اجتماعی خود انتشار داد.
۳. محمد السلمی پس از حضور در همایش امنیتی دوشنبه با مقامات مختلف تاجیکستان دیدار و اسناد همکاری متعددی را به امضا رساند که از این بین دیدار و قرارداد همکاری با «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری تاجیکستان» حائز اهمیت بالایی می باشد.
۴. رئیس مرکز مطالعاتی ضد ایرانی «رصانه»، تنها بعد از مدت کوتاهی از سفر به تاجیکستان، به باکو پایتخت آذربایجان سفر کرده و با مقامات مختلف بلندپایه این کشور نیز دیدار و گفتگو انجام داد. وی پس از سفر به تاجیکستان مستقیما به ازبکستان رفته و با مسئولین این کشور نیز دیدار کرده بود.
آنچه حائز اهمیت است این است که این طرح ۱۲۰ میلیون فارسی زبان را دربرمیگیرد، و در عین حال فعالیت های مسئول «رصانه» در کشورهای همسایه ایران که هیچ سنخیت فرهنگی و تمدنی با کشورهای آسیای مرکزی ندارد، باید مورد بررسی قرار گیرد:
– آنچه مشخص است، بستن راه های نفوذ جمهوری اسلامی ایران در بین همسایگان یکی از راهکار هایی است که می توانند با آن، کشورهای منطقه را نسبت به ایران حداقل بی طرف کنند.
– ایجاد حاشیه امنیت برای خودشان در کشورهای منطقه.
– هماهنگی کامل طرح های این جبهه با آمریکایی ها و اسرائیلی ها مشهود است و هدف همه آنها مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه است.
متاسفانه برخی سیاست هایی که توسط دولت های ایران اخذ شده، این بوده است که به دولت های کشورهای آسیای مرکزی مخصوصا امامعلی رحمان اعتماد و تکیه شده است و این مسئله باعث می شود در آینده نزدیک جمهوری اسلامی ایران نفوذی در منطقه نداشته باشد.
دیدگاه
متاسفانه ما چه در مسائل داخلی و چه در تحولات خارجی به شدت منفعل شدیم و این باعث شده دشمن تهاجمی عمل کنه
یعنی رسما بیچاره شدیم، بعد از هشت سال جنگ حالا باید منتظر هجمه داخلی و یعد وخامت اوضاع حمله همه جانبه کفتارهای اطراف و کشورهای غربی باشیم.
بر ابر قدرت ها آرزو عیب نیست، انشالا که تیرشان به سنگ خواهد خورد.
این دوران بی شباهت به زمان حمله محمود افغان به ایران است، به شاه طهماسب هی میگفتن، قبله عالم محمود افغان از مرز ایران گذشته، وبه طرف پایتخت اصفهان می‌آید،
قبله عالم استخاره می‌کرد، می‌گفت ان‌شاءاللَّه به اصفهان نمی‌رسد، گام به گام محمود افغان پیشروی کرد، وبه اصفهان رسید، وآن شد که نباید میشد،
هر ملتی از تاریخ عبرت نگیرند،
مجبورند دوباره تاریخ را تجربه کنند،
چقدر مماشات بسه دیگه! اگر جان انسان‌ها اینهمه بی ارزش بود، حضرت حق، اشرف مخلوقات نمی خواندش.
هیهات من الذله
کجایی قاسم سلیمانی؟
پرچم حرمت در دستان کیست؟
یک زمانی نداشتیم، صدام حسین هم میزد برسر این ملت،
حالاکه داریم، چرا اینقدر منفعلانه عمل می‌کنیم، اگر با ترور اولین دانشمند مان پاسخ قابل توجه می‌دادیم، این نمیشد وضع ما.
خدا لعنت کند مسئولانی که فرزندان (جانوسیار و مهیار) هستند،
با دارا هستند و دل به سکندر دارند.
اول باید به حساب دشمنان داخلی رسید بعد بیرونی ها.
بر ابر قدرت های غربی آرزو عیب نیست، انشالا که تیرشان به سنگ خواهد خورد.
متاسفانه مسئولان ما در برابر رحمانوف و علیف بشدت کوتاهی کردن و الان هم کشور داره تاوان این غفلتشون رو میده
دوست گرامی اگر قرار بر تلافی باشد،باید بجز عراق وعمان وترکمنستان به همه کشورهای همسایه حمله کرد.چون تمتم همسایه بجز اینها در نارامیهی ایران دست دارند
ما از کجا داریم میخوریم
از دولت های اصلاح طلب
۸ سال معلمین ضد انقلاب و بدحجاب آوردن استخدام کردند
شد دبیرستانی و دانشگاهی آشوبگر