آیا اتحاد المجاهدین می‌تواند جای تحریک طالبان را بگیرد؟

یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۷
https://iswnews.com/?p=132622

در فروردین ماه سال جاری سه گروه شبه‌نظامی فعال در مناطق قبیله‌ای پاکستان شامل تحریک لشکر اسلام پاکستان، شاخه حافظ گل بهادر از تحریک طالبان پاکستان و حرکت انقلاب اسلامی پاکستان، با انتشار بیانیه‌ای مشترک، تشکیل اتحاد المجاهدین پاکستان را اعلام کردند.

این سه گروه قبلا به تحریک طالبان وابسته بودند و پیش از این نیز از اراده تشکیل یک اتحاد جهادی سخن گفته بودند، و در بیانیه فروردین ماه خود اظهار داشتند که این اتحاد با هدف افزایش هماهنگی عملیاتی و تقویت توان تبلیغاتی شکل گرفته است.

در ابتدا به نظر نمی‌آمد که این تشکل جدید با وجود تشکیل شدن از گروه‌هایی ریشه‌دار بتواند با گروهی همچون تحریک طالبان پاکستان در مناطق شمال غرب پاکستان هم‌آوردی کند، اما به تدریج مشخص شد که این تشکل که فعالیت‌ها و عملیات‌هایش نشان می‌داد بیشتر کارکردی تکاملی برای تحریک طالبان پاکستان دارد، شاید سودای گرفتن جای تحریک طالبان پاکستان در پیکار با دولت پاکستان را هم داشته باشد.

موازنه بیعت

در این بین خبرهای مختلفی از پیوستن گروه‌های مختلف به اتحاد المجاهدین به ویژه در بیعت با لشکر اسلام پاکستان و در مقابل پیوستن گروه‌هایی دیگر به تحریک طالبان پاکستان از سوی دو گروه مخابره می‌شود.

«ادارہ السیف» ارگان تبلیغاتی تحریک لشکر اسلام پاکستان به عنوان یکی از مهمترین گروه‌های تشکیل دهنده اتحاد المجاهدین از پیوستن گروه‌های مختلف جهادی به این گروه خبر می‌دهد.

به عنوان نمونه در یک فاصله چند روزه یعنی در تاریخ ۲۰ و ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۵ (۲۹  تیرماه و اول مرداد ماه) گروه «تحریک لشکر اسلام پاکستان» از پیوستن دو گروه جدید به خود خبر داد.

بنابر این خبرها در ۲۹ تیرماه ۱۴۰۴ یک گروه جهادی به رهبری مولانا خُبَیب، با چند تن از همراهان خود، با طیب عرف “اجنبی آفریدی”، رهبر تحریک لشکر اسلام، بیعت کرده‌اند.

در اول مرداد ماه هم کماندر باتور، که در بیانیه تصریح شده بود از یاران نزدیک امیر پیشین تحریک طالبان پاکستان، حکیم‌الله محسود بوده، به همراه گروه خود با رهبر لشکر اسلام بیعت کرده‌است.

بیانیه‌های بیعت با لشکر اسلام پاکستان:

به نظر می‌رسد در این خبر اشاره به اینکه کماندر باتور از یاران نزدیک حکیم الله محسود یکی از پر آوازه ترین رهبران تحریک طالبان پاکستان بوده‌است بسیار مهم است. درواقع لشکر اسلام پاکستان با این خبر به طور تلویحی خود را گروه مشروع برای ادامه راه میراث گذشته تحریک طالبان پاکستان تلقی می‌کند، که به گونه‌ای می‌تواند با سیاست‌ها و رهبری جدید تحریک طالبان پاکستان مغایرت داشته باشد.

در این دوره زمانی البته روند بیعت با تحریک طالبان پاکستان نیز که از ابتدای رهبری نور ولی محسود بر این گروه آغاز شده نیز تداوم داشت و در همین مدت رسانه‌های نزدیک به تحریک طالبان پاکستان خبر بیعت چند گروه با نور ولی محسود امیر طالبان پاکستان را مخابره کردند.

به گزارش عمر مدیا ارگان تبلیغاتی تحریک طالبان پاکستان در ۲۰ تیر ماه ابو منصور شاه صاحب رئیس گروه «قاری شکیل» به همراه گروه خود از ولایت چارسدۀ پاکستان، با شیخ ابو منصور عاصم مفتی نورولی محسود، امیر تحریک طالبان پاکستان (TTP)، بیعت کردند.

در ۲۷ تیر ماه نیز یک گروه دیگر که از سوی طالبان پاکستان با عنوان مهم از آن یاد شد به رهبری مولوی محمد بلوچ از ولایت قلات، با امیر تحریک طالبان پاکستان بیعت کردند. در ۵ مرداد ماه نیز گروهی دیگر به فرماندهی عکاشه مومند از ولسوالی صافی در مومندو، به تحریک طالبان پاکستان پیوستند.

بیانیه‌های بیعت با تحریک طالبان پاکستان:

در گرماگرم این بیعت‌ها که شاید بتوان آن را موازنه بیعت بین (TTP) و لشکر اسلام پاکستان که از تشکل‌های اتحاد المجاهدین (IMP) محسوب می‌شود نامید، بیانیه‌ای جلب توجه کرد.

جماعت الاحرار از گروه‌های قدیمی تشکیل دهنده تحریک طالبان پاکستان که همواره روابط پیچیده و بی‌ثباتی با تحریک طالبان پاکستان داشته و البته همچنان خود را از تحریک طالبان می‌داند بیانیه عجیبی را از رسانه‌ خود غازی مدیا منتشر کرد.

در این بیانیه که در همان روز ۲۰ تیرماه یعنی روز اعلام بیعت گروه قاری شکیل با تحریک طالبان پاکستان منتشر شد، خبر این بیعت تکذیب شد.

در بیانیه جماعت الاحرار اینگونه آمده بود: “امروز از سوی تحریک طالبان پاکستان بیانیه‌ای منتشر شد که در آن ادعا شده است فردی به نام “شاه صاحب”، که ظاهراً به‌عنوان نماینده گروه شهید قاری شکیل احمد حقانی (رحمه‌الله) معرفی شده، با تحریک بیعت کرده است. این ادعا غیرقابل‌تأیید، بی‌اساس و مخالف وحدت تشکیلاتی است”.

در ادامه این بیانیه اینگونه می‌خوانیم: “اولاً: قاری شکیل احمد حقانی (رحمه‌الله) از بنیان‌گذاران جماعت الاحرار بود. جماعت الاحرار گروهی منظم، آگاه و دارای اصول بود که بعدها بر اساس تصمیمی جمعی به صورت کامل در تحریک طالبان پاکستان ادغام شد. این ادغام صرفاً یک بیعت نمادین نبود، بلکه اتحاد کامل فکری و تشکیلاتی بود که از رهبری تا اعضای عادی در تمام سطوح به‌طور عملی اجرا شد. بنابراین، ادعای هرگونه بیعت یا نمایندگی انفرادی، بی‌اساس و تلاشی مغرضانه است. ثانیاً: فردی به نام “شاه صاحب” نه در زمان حیات قاری شکیل احمد حقانی (رحمه‌الله) در هیچ سطحی شناخته‌شده بود، نه در حلقه نزدیکان او حضور داشت، و نه پس از آن شخصی با این نام در این گروه شناخته شده است. از این رو، ادعا مبنی بر اینکه او نماینده قاری شکیل احمد حقانی (رحمه‌الله) یا یکی از همراهانش است، کاملاً بی‌پایه می‌باشد. ثالثاً: انتشار چنین بیانیه‌های ساختگی، در واقع تلاشی حساب‌شده برای ایجاد نگرانی، تردید و تفرقه در صفوف تشکیلاتی است که از دید اهل بصیرت و آگاه پنهان نخواهد ماند”.

بیانیه جماعت الاحرار:

پیش از این از این قلم درباره روابط پیچیده جماعت الاحرار و تحریک طالبان پاکستان سخن رفته‌است. می‌توان گفت پس از کشته شدن مؤسس جماعت الاحرار یعنی عمر خالد خراسانی این گروه تبعیت همراه با انتقادات تلویحی را از تحریک طالبان پاکستان داشته‌است. اما انتشار چنین بیانیه‌ای از جماعت الاحرار در این زمان جالب به نظر می‌رسد.

صادر شدن چنین بیانیه‌ای از سوی جماعت الاحرار وقتی جالب‌تر می‌شود که بدانیم رسانه‌های جماعت الاحرار در این چند ماه بدون اینکه از پیوستن رسمی به اتحاد المجاهدین سخن بگویند از انجام چند عملیات مشترک با اتحاد المجاهدین سخن رانده‌اند. در این بین بعید نیست که جماعت الاحرار که دل خوشی از حضورش در (TTP)  نداشته، شکل گیری اتحاد المجاهدین را فرصتی برای دور شدن از هیمنه (TTP) و رفتن زیر خیمه (IMP) تلقی کرده باشد. پرسش اینجاست که با توجه به این صف‎بندی‌ها می‌توان گفت که (IMP) روزگاری جای (TTP) را خواهد گرفت؟

روش‌های جدید

جدا از آنچه موازنه بیعت خواندیم اتحاد المجاهدین تلاش می‌کند با شیوه‌های جدید، خود را از (TTP) متمایز سازد. استفاده از حملات پهپادی که در (TTP) معمول نیستند اخیرا در دستور کار (IMP) قرار گرفته و خیلی روی آن مانور رسانه‌ای می‌شود. روشی که گویا در گام‌های نخست خود خیلی کارآمد تلقی شده‌است. در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۴ بود که عناصر اتحادالمجاهدین پاکستان در یک عملیات برنامه ریزی شده، ستاد فرماندهی ارتش در منطقه بنو را هدف قرار داده و در این حمله که تصاویر آن از سوی کوادکوپتر ثبت شد سرتیپ نوید احمد مختار هدف قرار گرفت و چند تن از محافظان او کشته یا زخمی شدند.

تصاویر هوایی هدف قرار دادن افسر پاکستانی:

شیوه‌های جدید رسانه‌ای اتخاذ شده از سوی گروه‌های وابسته به (IMP) نیز این گروه را از (TTP) متمایز می‌سازد.

می‌توان گفت ویدئوی کمین عناصر تشکل موسوم به انقلاب اسلامی از گروه‌های تشکیل دهنده (IMP) علیه نیروهای امنیتی پاکستان که در آن هم از دوربین گوپرو و تصاویر اول شخص استفاده شده و هم اینکه عملیات توسط کوادکوپتر و تصاویر هوایی رصد شده، یک ویدئوی متمایز می‌باشد. درواقع باید گفت (TTP) با وجود برخورداری از رسانه‌ای قدرتمند هیچ‌گاه به استفاده از دوربین‌های گوپرو و یا تصاویر هلی‌شات در عملیات‌های خود روی نیاورده‌است.

در این بین انتشار تصاویری از یک پهپاد دولتی ساقط شده توسط عناصر (IMP) و انتشار تصاویر ضبط شده آن که نشان می‌دهند دولت پاکستان مردم را توسط کوادکوپتر مورد هدف قرار داده‌اند نیز جنس جدیدی از تصاویر بود که تا کنون مانند آن از سوی (TTP) منتشر نشده بود، و به نوبه خود نگاه جدید و متمایز (IMP) به رسانه را در منطقه به شدت سنتی شمال غرب پاکستان نشان می‌دهد. رسانه‌ای که تصاویری متفاوت از رسانه (TTP) به دست می‌دهد.

ویدئوی ادعای حمله پهپادی ارتش علیه مردم عادی و استفاده از دوربین گوپرو و تصاویر هوایی:

یکی دیگر از وجوه تمایز رسانه‌ای (IMP) استفاده فراوان رسانه‌های این گروه از سرودهای عربی گروه‌های جهادی مانند القاعده می‌باشد. به نظر می‌رسد (IMP) تلاش می‌کند خود را وفادار به رویکردهای امت گرایانه پیشین (TTP) به ویژه در دوره رهبری حکیم الله محسود نشان دهد. این در حالی است که (TTP) به ویژه در دوره رهبری نور ولی محسود به شدت به یک گروه محلی تبدیل شده‌است و در این دوره به ندرت می‌توان استفاده از سرودهای عربی را در رسانه تحریک طالبان پاکستان رصد کرد. پرسش اینجاست که آیا می‌توان تفاوت (TTP) و (IMP) را مانند تفاوت امروزین تحریر الشام با سازمان القاعده دانست؟

مسئله رسانه در (IMP) وقتی مهم‌تر می‌شود که به یاد بیاوریم اساسا یکی از اهداف شکل‌گیری (IMP) تقویت توان تبلیغاتی تلقی شده‌بود.

اما پرسش اصلی ما این است که آیا با تمام این تحولات (IMP) می‌تواند جایگزین (TTP) شود؟

توان چند برابری (TTP)

برای پاسخ به این پرسش باید گفت درست است که (IMP) تلاش می‌کند با ایجاد مشروعیت و ترغیب گروه‌های مختلف به بیعت با خود و امتحان شیوه‌های جدید، خود را متمایز نشان دهد، اما احتمالا این گروه پیوندهای قبیله‌ای و حضور قدرتمندتر (TTP) را ندارد. به ویژه اینکه (TTP) چند ماهی است که دوره جدید عملیات‌های خود تحت عنوان الخندق را با قدرت آغاز کرده که از نظر کمّی بسیار بیشتر از عملیات‌های (IMP) محسوب می‌شود.

با نگاهی به آماری که دو گروه در ماه جاری از عملیات‌های خود داده‌اند می‌توان اینگونه تفسیر کرد که عملیات‌های (IMP)  را باید همچنان به عنوان مکمل عملیات‌های (TTP) در مناطق مختلف تلقی کرد. به ویژه اینکه به نظر می‌رسد با وجود اختلافات مختلف بین دو گروه، اما عملیات‌های (TTP) و (IMP) علیه نیروهای امنیتی پاکستان در هماهنگی با یکدیگر انجام می‌شود. باید به یاد داشته باشیم که بسیاری از مناطق عملیاتی این گروه‌ها مشترک می‌باشند.

گزارش‌های منتشر شده نشان می‌دهد که تحریک طالبان پاکستان (TTP) در ماه جولای ۲۰۲۵، با انجام ۳۶۰ عملیات نظامی چهار برابر بیشتر از (IMP) عملیات انجام داده و حضوری گسترده در جغرافیای مناطق قبیله‌ای و شمال غرب پاکستان داشته است. بیشترین تمرکز عملیات‌های این گروه در ولایت وزیرستان جنوبی، خیبر، چترال و وزیرستان شمالی بوده است. حضور هم‌زمان این گروه در بیش از ۱۷ منطقه از جمله مناطق کم‌تحرک‌تری مانند پشین، مکران و پنجاب جنوبی، بیانگر توان لجستیکی بالا و پشتیبانی میدانی گسترده‌ای است که به این گروه امکان داده تا در مقایسه با (IMP)  به‌طور هم‌زمان در جبهه‌های مختلف فعال باشد. از منظر ماهیت عملیات، تمرکز اصلی بر حملات تک‌تیراندازی، حملات چریکی، و نیز کمین و بمب‌گذاری بوده است که ماهیتی فرسایشی و مستمر دارد. تلفات وارد شده به نیروهای دولتی در این حملات نیز چشم‌گیر است. در آمار منتشر شده از سوی(TTP)  بیش از ۴۱۵ نفر در اثر حملات این گروه کشته یا زخمی شده‌اند.

در مقابل، گروه اتحاد المجاهدین پاکستان (IMP) در همین بازه زمانی با انجام ۸۹ عملیات، حضور خود را در مناطق محدودتری تثبیت کرده است. تمرکز جغرافیایی این گروه عمدتاً در خیبر، وزیرستان شمالی و اورکزئی بوده است. اگرچه تعداد حملات این گروه بسیار کمتر از (TTP) است، اما میزان تلفات نسبی واردشده، یعنی ۱۰۳ کشته و زخمی، نشان می‌دهد که عملیات‌های (IMP) با توجه به استفاده از شیوه‌های جدید از دقت و اثربخشی بالاتری برخوردار بوده‌اند. این گروه نیز به‌صورت خاص بر حملات تک‌تیراندازی و عملیات شبانه با استفاده از تجهیزات پیشرفته مانند اسلحه‌های لیزری و مین‌های کنترل‌شده تمرکز دارد. استفاده از پهپادهای شناسایی و انفجاری نیزهمانطور که قبلا گفته شد در برخی عملیات‌ها مشاهده شده که نشانه‌ای از تلاش برای ارتقای فناوری در درگیری‌های غیرمتقارن است.

آمار دو گروه (TTP) و (IMP) در ماه جولای:

سخن پایانی

مقایسه میان این دو گروه نشان می‌دهد که (TTP) دارای دامنه عملیاتی بسیار گسترده‌تری است و سعی دارد به‌عنوان یک نیروی سراسری در پاکستان خود را تثبیت کند. در مقابل عملکرد اتحاد المجاهدین پاکستان، اگرچه کمتر و محدود به چند منطقه خاص است، اما با بهره‌گیری از نیروی انسانی چابک و تمرکز بر دقت عملیاتی، توانسته است بازده قابل‌توجهی در عملیات‌هایش به‌ثبت برساند.

البته در این چند وقت جماعت الاحرار که همچنان در قالب تحریک طالبان فعالیت می‌کند عملیات‌هایی در منطقه بلوچستان انجام داده است، که اگر جماعت الاحرار روزی به اتحاد المجاهدین بپیوندد، دامنه عملیات های جماعت الاحرار در مناطق مختلف از جمله بلوچستان به دامنه عملیات‌های اتحاد المجاهدین اضافه خواهد شد.

دو گروه در نوع هدف‌گیری‌ها نیز در ماه جولای تفاوت‌هایی با هم دارد؛ در حالی که (TTP) بیشتر نیروهای ارتش و پلیس را هدف قرار داده، اما (IMP)  عمدتاً تمرکز خود را بر ارتش و نیروهای مرزی گذاشته است. این تفاوت‌ها می‌تواند بازتابی از ساختار تشکیلاتی، اهداف سیاسی و منابع پشتیبانی این دو گروه باشد.

در هر صورت به نظر می‌رسد که (IMP) به این راحتی نخواهد توانست جای (TTP) را بگیرد و دو گروه همچنان در فرایند عملیات‌های خود علیه دولت پاکستان وضعیتی تکاملی خواهند داشت، به ویژه اینکه دشمن واحد یعنی دولت پاکستان در هر صورت احتمال بزرگتر شدن دامنه اختلافات (TTP) و (IMP) را مانع خواهد شد.

مگر اینکه تحولات بزرگی رخ بدهد و شاید پیوستن جماعت الاحرار به (IMP) یکی از این اتفاقات باشد. یکی از طرفداران جماعت الاحرار چندی پیش یادداشتی به نگارش درآورد که کمی قابل تأمل است. او مسئله کشته شدن عمر خالد خراسانی را پیش کشید و اظهار داشت تحریک طالبان پاکستان (TTP) در حال حاضر دچار بحران شدید داخلی و اختلافات رهبری است. این فرد نزدیک به جماعت الاحرار می‌نویسد: “پس از شهادت عمر خالد خراسانی، اختلافات درونی بار دیگر موجب فضای تفرقه در درون این گروه شده‌اند. به گفته منابع موثق، بسیاری از مجاهدان وفادار درون تحریک بر این باورند که عمر خالد خراسانی در نتیجه یک توطئه حذف شد و نقش اصلی در این توطئه را مفتی نور ولی، رهبر کنونی (TTP)، و نزدیکان او ایفا کرده‌اند”.

سیف‌الله کندھاری در ادامه مسئله مرگ مشکوک عمر خالد خراسانی را یکی از عواملی می‌داند که به شورش علیه (TTP) خواهد انجامید. کندهاری اظهار می‌دارد که یاران وفادار عمر خالد خراسانی اکنون زیر پرچم او دوباره سازماندهی شده و اتحاد جدیدی ایجاد کرده‌اند، اتحادی که نه‌تنها از تحریک طالبان جدا شده، بلکه در حال تشکیل یک شبکه منسجم و مستقل است.

با وجود سخنان کندهاری که بیشتر به سخنانی تبلیغاتی شبیهند تا اینکه بازتاب دهنده واقعیت باشند، به نظر می‌رسد اتحاد المجاهدین هنوز قدرت هم‌آوردی با تحریک طالبان پاکستان را نداشته باشد.

یاسر قزوینی حائری
یاسر قزوینی حائری
کارشناس جریان‌های افراطی
  • به اشتراک بگذارید:

دیدگاه

  • دیدگاه های شما پس از تایید مجموعه تحلیلی خبری تحــولات جهــان اســلام در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، تهمت و افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشند منتشر نخواهد شد.