به کام استعمارگران، به نام راه لاجورد!
(همه چیز درباره طرح راه لاجورد)
راه لاجورد طرحی است که در طول سالهای اخیر (۲۴ آبان سال ۱۳۹۴) توسط دولت اشرف غنی مطرح و در سه سال اخیر وارد فاز اجرایی شده است.
این راه که افغانستان (شهرهای مرزی آقینه در شمال فاریاب و تورغندی در شمال هرات) را پس از طی مسافتی ۲۵۰۰ تا ۲۸۰۰ کیلومتری از طریق (ترکمنستان_دریای کاسپین_آذربایجان_گرجستان_دریای سیاه_ترکیه) به اروپا و آبهای آزاد متصل میکند نقش مهمی در اوضاع اقتصادی و سیاسی افغانستان و مهم تر از آن در منطقه آسیای میانه دارد.
برخلاف آنچه که بسیاری در خصوص این راه تصور می کنند؛ این راه جدای از منافع(چه کم و یا چه زیاد) آن برای افغانستان، بالعکس بخش عمده ی منافع و بهره برداری اصلی آن برای بلوک غربی، یعنی اروپا و آمریکاست!
نکات مهم در خصوص ایجاد راه لاجورد:
۱- تداوم استعمار و ثبات بیشتر برای آمریکا و اروپا جهت تقویت پایگاهها و نیروهای نظامی و دستنشانده در افغانستان
۲- اتصال کشورهای آسیای جنوبی و چین و ترکیه و کشورهای اروپایی با یکدیگر از طریق افغانستان
۳- رونق اقتصادی و بالا رفتن حجم سرمایه گذاری خارجیها (بخصوص اروپایی ها) در افغانستان
۴- کاهش نیاز افغانستان به مسیرهای ایران و پاکستان (که مسلما در اقتصاد این دو کشور تاثیر خواهد گذاشت.)
۵- استقبال چین و سرمایه گذاری میلیارد دلاری چین بر این طرح.
۶- علاقمندی ترکمنستان، آذربایجان و گرجستان جهت مشارکت با اروپایی ها (این کشورها جهت کاهش و عدم وابستگی به روسیه و همچنین مصونیت نظامی و امنیتی سالهاست برای رابطه با اروپا و آمریکا دستوپا میزنند.)
۷- کاهش وابستگی اروپا به روسیه علیالخصوص در بحث انرژی (معادن و موادخام و سوخت فسیلی افغانستان به اروپا صادر میشود.)
گذشته از اینکه این طرح برای افغانستان منافع اقتصادی به دنبال دارد؛ مهم تر از این موضوع آن است که راه “لاوجورد” نقش استراتژیک برای تداوم سلطه آمریکا و اروپا بر منطقه دارد.
آمریکا و اروپا، با تقویت افغانستان قصد دارند از این منطقه بعنوان مرکز آسیایمیانه برای مقابله با تمدنهای اسلامی ایران، مسیحیت ارتدوکسی روسیه و کنفونسیوسی چین استفاده کرده و پایگاهی برای مقابله با ملل منطقه داشته باشند.
اهمیت راه لاجورد و امثال این طرح؛ تنها در افغانستان نیست، بلکه در جنگ جهانی اقتصادی امروز بین قدرتهای قدیمی و نوظهور است و در آن کشورهایی نظیر ایران و روسیه دور زده میشوند و موقعیت آنها به مرور تضعیف میشود و کشورهایی نظیر به چین و ترکیه مشارکت و نقش ایفا میکنند.
نقش ترکیه در افغانستان طی سالهای اخیر در مباحث آموزشی، اقتصادی و… بسیار قابل توجه است. برای درک نفوذ ترکیه در افغانستان به سیر تصمیمات ژنرال عبدالرشید دوستم در انتخابات گذشته و آتی ریاست جمهوری افغانستان و سایر مسائل دقت کنید. معاملات سیاسی و بازی در معادلات خارجیها و وابستگی به آنها افراد را دستخوش تغییرات اساسی می کند.
در طول تاریخ استعمارگران (از انگلیس تا شوروی و حالا آمریکا)؛ به مرکز آسیای میانه یعنی افغانستان، همواره این دید را داشته اند که هیچ دولت مستقل و کشور منسجمی نباید در اینجا شکل بگیرد. لذا طرح تجزیه افغانستان با ترفندهای جنگ مذهبی و تفرقه قومیتی، رشد تولید مواد مخدر و طرحهای کنترل جمعیت و… باید همواره در اجرا باشد.
در کنار مباحث ذکر شده؛ منابع بزرگ افغانستان از لیتیوم، الماس، لاجورد، آهن، مس، طلا، اورانیوم و همچنین منابع گاز طبیعی این کشور موجب حمایت اروپایی ها و آمریکا از این طرح و ارائه آن توسط عوامل شان در حکومت افغانستان شده است.
دیدگاه
به به. دیگه بهتر از این بدتر از این نمی شد. قبلا راههای هوایی رو به فرودگاه دبی باختیم. حالا هم که دیگه پل خشکی و دریایی راهبردی شرق به غرب به حساب نمیایم.
والا افغانستان بازنده این بازی نیست. تنها بازندگان بزرگ ایران و روسیه هستند. بخصوص ایران. چون ما از طریق ترانزیت زمینی و دریایی کالا تعیین کننده بودیم. با این طرح عملا دیگه آنچنان راهبردی نیستیم. برای چین و جمهوری های آسیای مرکزی الان راهت هست که ما رو دور بزنن.
سلام بله و منفعت اصلی برای امریکا و اروپاست
اصلا عاقلانه نیست که چند بار مالیات برای حمل به ۳ تا کشور بدی بار هم یه مرحله سوار کشتی بشه و دوباره تخلیه بشه دوباره بار کامیون بشه تا فقط بتونی ایران رو دور بزنی به نظرم صرفه اقتصادی نداره زمان بر هم هست
دقیقا.
هیچ تاجر عاقلی همچین کار احمقانه ای نمیکنه