بازخوانی حوادث جنوب سوریه؛ رد پای یک فتنه جدید نمایان است!
دو سال از عملیات ارتش سوریه و متحدانش در جنوب این کشور و آزادسازی کامل استان های درعا و سویدا و قنیطره میگذرد اما تحرکاتی در حال شکل گرفتن است که نشان از برخی تلاش ها برای بازگرداندن وضعیت جنوب سوریه به سالهای ابتدایی جنگ را دارد.
پس از پیشرویهای ارتش سوریه در جنوب سوریه و آزادسازی مناطق گسترده و اجرای مصالحات وطنی و تسفیه مسلحینِ جنوب، شاهد یک آرامش نسبی در این مناطق بودیم اما در ماه های میلادی گذشته یعنی ماه های می و جون(حدودا اردیبهشت و خرداد) شاهد افزایش چشم گیر تنش ها و افزایش بی سابقه تلفات بودیم. در واقع دو ماه گذشته جزء پرتلفات ترین ماه ها در دو سال گذشته بود.
در ماه می ۴۳ نفر شامل ۲۵ نیروی ارتش سوریه و ۱۷ نیروی سپاه پنجم کشته شدند که این آمار در دو سال گذشته بی سابقه است. همچنین در ماه جون دستکم ۲۷ نفر از مسلحین سابق(سپاه پنجم) جان خود را در حملات از دست دادند.
پس از اجرای مصالحات وطنی، برخی از مسلحین به شمال سوریه رفتند، عده ای نیز امور تسفیه را انجام دادند و به زندگی عادی برگشتند و عده ی دیگری هم زیر نظر روسیه واحد جدیدی با عنوان سپاه پنجم (۵th Corps) را تشکیل داده و به فرماندهی احمد العوده(فرمانده بارز مسلحین) عملا به ارتش سوریه پیوستند.
بر اساس مصالحات وطنی صورت گرفته حفاظت از برخی حاجز ها(ایست های بازرسی) در بین مناطق شهرها و داخل شهرها به این نیروها واگذار شد و این نیروها در کنار سایر یگان های امنیتی ارتش سوریه مسئولیت برقراری امنیت در مناطق مختلف جنوبی را برعهده گرفتند.
شایان ذکر است کنترل و برقراری امنیت در بصرالشام و روستاهای اطراف آن در شرق درعا به نیروهای سپاه پنجم سپرده شده است و برقراری امنیت در مناطق غربی و شمالی درعا نیز به لشکر چهارم و یگان های دیگر ارتش سوریه سپرده شده است.
بصورت کلی در دو سال گذشته یگان های سپاه پنجم وظایف خود را به خوبی انجام دادند و وضعیت امنیتی در جنوب سوریه مناسب بود اما در ماه های اخیر و بخصوص در دو ماه گذشته شاهد یک سری از تحرکات و فعالیت ها هستیم که نشان از تلاش های جدید برای اینجاد فتنه ای جدید در جنوب سوریه دارد.
فتنه ای که از یک سو هم مسلحین سابق(سپاه پنجم) و نیروهای ارتش سوریه را هدف حملات خود مانند بمب گذاری و ترور قرار داده است و از سوی دیگر نیز تلاش میکند که بین این نیروها اختلاف و انشقاق ایجاد کند.
بعنوان نمونه ماه گذشته، کاروان نیروهای سپاه پنجم هدف بمب کنار جاده ای قرار گرفت و ۹ نفر از مسلحین سابق در کنار نیروهای ارتش سوریه کشته شدند و یا در یک کمین دیگر در بیرون شهر طفس در اواخر ماه می ۷ نفر از مسلحین سابق از جمله دو فرمانده ی میدانی آنها در کنار نیروهای ارتش سوریه کشته شدند.
در کنار این قتل ها و ایجاد ناامنی، گروه های سابق مسلحین در جنوب سوریه فعالیت خود را شدت بخشیده اند و اعلامیه های جدید علیه نظام سوریه منتشر میکنند و مردم را به ایستادن در مقابل نظام دعوت و تحریک میکنند.
همچنین در مناطق مهم در جنوب سوریه مانند بصرالشام، درعاالبلد، طفس و … اعتراضات و تظاهرات علیه نظام سوریه بالا گرفته است و کم کم حوادثی مشابه حوادث سالهای ابتدایی جنگ در حال وقوع است.
معترضین خواستار آزادی زندانیان از زندان های دولت سوریه هستند و هر بهانه ای حتی کشته شدن نیروهای سپاه پنجم بدست خود مسلحین در جنوب سوریه نیز بعنوان بهانه ای برای تظاهرات علیه نظام سوریه استفاده میشود!
نکته بسیار قابل توجه در تمامی تظاهرات و اعترضات این است که معترضین با سردادن شعارهایی ضد بشار اسد و نظام سوریه خواستار خروج نیروهای ایرانی و مقاومت از جنوب سوریه میشوند! و حتی عنوان میکنند که حملات علیه نیروهای سپاه پنجم توسط نیروهای وابسته به ایران و نظام سوریه انجام شده است! و در تمامی موارد بالا روسیه از دایره اعتراضات حذف شده است!
استدلال آنها و استدلال برخی رسانه های مسلحین که در حال پخش این ادعا هستند این است که نیروهای مقاومت و ارتش سوریه از افزایش قدرت سپاه پنجم که زیر نظر روسیه است ناراضی اند زیرا روسیه در حال عضو گیریِ بیشتر از مسلحینِ سابق در جنوب سوریه است و قصد دارد تا قدرت و سیطره نفوذ خود در جنوب سوریه را افزایش دهد.
با این حال باید به این “نکته ظریف” دقت کرد که تمام این ادعاها و تظاهرات علیه نظام و ارتش سوریه در حالی از سوی طرفداران مسلحین در جنوب سوریه انجام میشود که انگار روسیه جزئی از متحدان دولت سوریه نیست! و بلکه یکی از متحدان و دوستان مسلحین جنوب است! مشخصا این موضوع خط دهی اصلی این جریان جدید در جنوب سوریه را مشخص میکند.
تمامی موارد بالا را در کنار این موضوع مهم قرار دهید که احمد العوده، فرمانده کنونی نیروهای سپاه پنجم در جنوب سوریه در سخنرانی تشییع پیکر تعدادی از کشته های سپاه پنجم به صراحت چنین اعلام کرد که “به زودی، حوران یک بدن و یک ارتش خواهد داشت. و این فقط برای دفاع از حوران نیست، بلکه قدرتمندترین ابزار برای دفاع از سوریه خواهد بود.”
و آنهایی که گذشته ی احمد العوده را میدانند مشخصا از تفکرات او و منظور او از ایجاد ارتش جدید هم باخبرند…
بصورت کلی با توجه به توضیحاتی که در بالا ارائه شد، در لایه های مختلفِ تحولات میدانی و تظاهرات پراکنده در جنوب سوریه میتوان به وضوح ردپای یک تلاش موذیانه برای ایجاد یک پروکسی جدید که بعنوان سوپاپ اطمینان بین اسرائیل و نیروهای ارتش و مقاومت در جنوب سوریه عمل کند را ببینیم.
یکی از سناریوهای بسیار محتمل این است که اسرائیل(و بلوک غرب) با توجه به لابی هایی که در روسیه و نفوذهایی که در بین مسلحین جنوب سوریه(از طریق اردن) دارد تلاش میکند با ایجاد فتنه، زمینه های لازم برای ایجاد یک “نیروی حائل” بین مرزهای خود با نیروهای ارتش و مقاومت ایجاد کند؛
– حال این هدف با اشغال مجدد مناطق جنوبی سوریه بدست گروه های مختلف مسلح محقق خواهد شد(مانند سالهای گذشته که توسط جبهه النصره و سایر گروه های مسلح در جنوب سوریه انجام میشد)
– و یا از طریق افزایش میزان نفوذ روسیه در جنوب سوریه توسط نیروهای وابسته به روسیه(چرا که روسها اصولا خطری برای اسرائیل محسوب نمیشوند و اسرائیل ترجیح میدهد بجای نیروهای مقاومت و ارتش سوریه، نیروهای روسی در جنوب مستقر باشند)
– و یا حتی با ایجاد یک سپاه و ارتش منسجم جدید درست همانند آنچه که احمد العوده گفت و مشخصا مورد آخر بهترین و دلخواه ترین گزینه برای رژیم اسرائیل است.
در سناریوهای بسیار خوش بینانه تر در مورد تحولات جنوب سوریه نیز اینطور میتوان برداشت کرد که مسلحین جنوب سوریه بصورت خودجوش پس از دوسال مجددا به فکر نافرمانی افتاده اند و اکنون زمینه های لازم برای قدرت گیری و شکل دهی به یک شورش جدید را مهیا و آماده میبینند و تلاش میکنند با فرصت بدست آمده از طریق مصالحات و از قدرتی که طی دو سال اخیر توسط روسیه بدست آورده اند نهایت سواستفاده را برده و از آن برای زمین زدن بلوک روسیه و سوریه استفاده کنند…
دیدگاه
یک احتمال هم آن است که در بازی شطرنج مدیترانه، روس ها در ازای کسب امتیازی در لیبی، منافع اسرائیل را در منطقه قنیطره و درعا یعنی جنوب سوریه در نظر گیرد..البته بعید است روسیه استقلال و تمامیت ارضی سوریه را نادیده بگیرد ولی با توجه به اقلیت های قومی و دینی در این منطقه احتمال همسویی روسیه و اسرائیل در راستای نوعی خودگردانی و یا عدم حساسیت آنها نسبت به تمایلات خودگردانی متصور است…
روسها مسبحی هستندوسرزمین اسراییل برایشان مقدس است اجازه نمیدهند ایران برای اسراییل مشکل ایجاد کند تمام جهان مسبحی ترجیح میدهند مسلمانها همدیگر راقتل عام کنند ایران عربستان وترکبه و سوریه بازیچه صلیبیها هستند مسلمان مسلمان را میکشد وخود را مجاهد رسول خدا میداند جهالت تا کجا چرا مسلمان ها. همیشه آلت دست صلیبی ها میشوند
روس ها ارتودوکس شرقی هستند خودشون رو فرزندان واقعی حضرت مسیح میدونند و ارض موعود رو حق خودشان میدانند. از نظر یک ارتودوکس مسیحی یهودیان دشمنان خدا هستند و اسرائیل کلکسیونی از یهودیاست و بخاطر همین اوانجلیک ها رو کافر میدونند.
احسنت چقدر درست وبه جا
در سیاست اصلا دین در اولویت نمیباشد بلکه منافع کشورها مهم است در سوریه هم روسها بخاطر مشکلات استراتژیک با ناتو و آمریکا به نفعشان نیست با اسرائیل تعامل داشته باشند در غیر اینصورت وارد سوریه نمی شدند
دوست ما یک حرفی رو زد که توی یک سایت پوتین این حرف رو زد در حالی که در جنگ با چچنی ها بود چچنی ها درسته با روس ها درگیری دارن که ما در حال جنگ صلیبی هستیم از این حرف ها ولی اینطور که روس ها یا بقیه میگن نیستن والله اونا هم مسلمونن ادمن این یک ایرانی بعریف میکنه وقتی از منطقه چچنی ها میگذره چچنی ها به خوبی باهاش رفتار میکنن بگذریم اگه هم جنگی در بگیره یک سری از دوستان گفتن روس ها دربه در دنبال متحدن کدوم متحد در این زمان معلوم میشه کی متحد هست در این زمان انصارالله و ملت یمن ایران حزب الله حشد الشعبی فاطمیون افغانستان زینبون پاکستان سوریه فقط فقط میشن متحد ما چرا اسم کشور ها رو نبردم چون نصف بخوام بگم نظام هیچکدوم به جز سوریه با ایران نیست در مورد گزینه هایی که شما گفتی هم معلوم نیست چه نقشه ایی کشیدن از این صهیونیست ها روباه پیر شیطان بزرگ هیچی بعید نیست فق خدا کمک کنه از این همه مشکلات که توسط استعمار قدرت های جهانی برای ما مسلمون ها ملت های بیچاره منطقه پیش میارن بگذریم
ما باید اردن رو در جنگ سوریه درگیر کنیم
چون با درگیر شدن اردن و مصر اسرائیل بفکر چاره می افتد… در ضمن وقتی کشورهای درگیر جنگ سوریه بیشتر شوند احتمال صلح بین آنها صفرشده و در نتیجه آسرایل دیگر روز خوش نخواهد دید چون هر لحظه احتمال درگیر شدنش بایکی از طرفهای جنگ هست
روسها پس از پیروزیهای عمده در سوریه،وهمفکری با اسرائیل الان در صدد حذف تدریجی ایران از سوریه هستند.چون الان نیاز برای نیروی زمینی رو از طریق همین همپیمانان جدیدشون برطرف میکنم و دیگر نیازی برای حضور ایران نمیبینند.بمباران مداوم ایران و همپیمانانش توسط اسرائیل وعدم مداخله روسیه وزمزمه های کنار کشیدن بشاراسد هم از دلایل آن است
جدای از همه اتفاقاتی که طی هشت سال گذشته در سوریه افتاده و نقش روسیه در این حوادث، بیشترین خیانت را نیروهای روسیه در حق مردم سوریه مرتکب شدند،این را خوب میدانیم که تمام حملات هوایی رژیم صهیونیستی به سوریه و مواضع نیروهای مقاومت و هم پیمان سوریه با چراغ سبز روسیه انجام شده و روسیه دراین میان از پشت هم از طریق اسرائیل خنجر خورده آنجا که جنگنده های اسرائیل با حمله به سوریه هواپیمای تجسسی روسیه را سپر خود و درمقابل موشک های پدافند هوایی سوریه قرار دادند و چندین افسر و نیروی نظامی خود را از دست دادند… خلاصه از حق نگذریم که روسیه شریک قابل اطمینانی نیست و بجز منافع خود به چیزی دیگر نمی اندیشد و خیانت او به رژیم سوریه و شرکای منطقه ای اش بیش از جنایات و تجاوزات آمریکا و اسرائیل است… خوب گفته اند بزرگان قدیمی سیستان :پَد وَ پَدو، لعنت به هردو! ویا این ضرب المثل :که وقتی دوسگ در یک خانه باشند این سگ را از اون یکی بدش می آید و صاحب خانه از هر دوتا شون…!
عکس العوده با الجبیر در این مقاله شاید زیادی دوستانه است، و طبق این مقاله پای اطلاعات امارات هم در پشتیبانی از فعالیتهای او (احتمالا در رقابت با نفوذ ترکیه) در میان بوده، که بیشتر بدبینی به او را برمی انگیزد:
https://www.zamanalwsl.net/news/article/122071