تحلیل عملیات اخیر ائتلاف سعودی در استان‌های مارب و شبوه

در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۰ دستوری از فرماندهی ائتلاف سعودی صادر شد که تعجب بسیاری از تحلیلگران و رسانه‌های داخلی و خارجی را برانگیخت. آنها در اقدامی قابل تأمل دستور عقب نشینی از جبهات شهر الحدیده و ساحل غربی یمن را صادر کردند. براساس این دستور، تمام نیروهای “مقاومت وطنی” شامل نیروهای تحت امر طارق صالح، تهامه، العمالقه و نیروهای مشترک، مناطق شمالی و شرقی شهر الحدیده و مناطق غربی شهرک الدریهمی، شهرک الجاح و التحیتا را تخلیه کردند.

مهم‌ترین تحلیل بر این موضوع استوار بود که این عقب نشینی برای تقویت جبهات شبوه و مارب صورت گرفته و این عقب نشینی‌ها تا جبهه حیس-الخوخه ادامه خواهد داشت.

پیشروی‌های برق آسای انصارالله در جبهات مارب و شبوه، نیروی زمینی ائتلاف سعودی را دچار سردرگمی و ضعف شدید کرده بود و ائتلاف با اعزام مسلحین القاعده و داعش هم موفق به توقف انصارالله نشده بود. آنها برای حفظ شهر مارب و دور کردن انصارالله از شهر عتق مرکز استان شبوه به نیروی زمینی آموزش دیده و با سابقه نیاز داشتند. با فرار سودانی‌ها و کشته شدن مزدوران و عناصر القاعده و داعش، گزینه‌ای جز نیروهای العمالقه و طارق صالح برای ائتلاف باقی نمانده بود.

طبق آخرین برآوردها از جبهات یمن، ائتلاف سعودی نیروهای خود در ساحل غربی را بدین صورت تقسیم کرد: نیروهای طارق صالح برای جلوگیری از حملات احتمالی انصارالله در جنوب الحدیده باقی ماندند و بخشی از آنها به جبهات شمال و غرب مارب منتقل شدند.
نیروهای تهامه نیز به همراه نیروهای طارق صالح عملیاتی را تحت عنوان “قوس طلایی” در اطراف شهرک حیس اجرا کردند که نتایج خاصی در بر نداشت.
نیروهای مشترک و العمالقه هم جهت اجرای عملیات بازپس‌گیری مناطق غربی استان شبوه وارد شهر عتق شدند.
این انتقال حاصل یک توافق پنهان بین سعودی‌ها و اماراتی‌ها بود. این طور که به نظر می‌رسد امارات در ازای کمک به نجات سعودی‌ها از سقوط مارب، کلید استان شبوه را از نیروهای سعودی گرفته‌اند. البته این موضوع مورد اعتراض قبایل طرفداران “عبدربه منصورهادی” خواهد بود و احتمال وقوع درگیری بین طرفداران منصورهادی و جنوبی‌ها در استان شبوه وجود دارد.

به هر صورت نیروهای العمالقه و نیروهای مشترک تحت امر عربستان سعودی و با پشتیبانی ویژه‌ی امارات وارد نبردهای غرب شبوه شدند. امارات در گام اول شیوخ قبایل عسیلان و بیحان را تطمیع کرده و این موضوع منجر به لغو توافق های انصارالله با قبایل بلحارث شد. انصارالله نیز برای درهم شکستن عملیات نظامی وسیعی که ائتلاف سعودی تدارک دیده بود اقدام به تشکیل خط دفاعی در ارتفاعات جنوب بیحان و مدیریت عین کرد.
از تاریخ ۲۱ دی ۱۴۰۰ درگیری‌ها به شمال مدیریت حریب منتقل شد و در نهایت مرکز مدیریت حریب در ۴ بهمن ماه سال جاری به سیطره ائتلاف سعودی درآمد.

طبق آخرین اخبار از جبهه شبوه و مارب، خط دفاعی اول انصارالله در جنوب بیحان همچنان استوار مانده است. اما وضعیت در مدیریت عین ناپایدار است و احتمال دست به دست شدن این مدیریت نیز بالاست.

ائتلاف سعودی در جنوب مارب به دنبال شکستن خط دوم دفاعی انصارالله از ارتفاعات الملعا تا جبل هنیه و همچنین پیشروی در محور مدیریت العبدیه است. در صورتی که این خط نیز شکسته شود مواضع انصارالله در مدیریت الجوبه تضعیف می‌شود و راه برای پیشروی ائتلاف بازتر خواهد شد. سقوط این مناطق در نهایت انصارالله را ناچار به عقب نشینی از ارتفاعات البلق و مناطق جنوبی شهر مارب خواهد کرد. چرا که از شمال، شرق و جنوب در وضعیت شبه محاصره قرار خواهند گرفت.

همزمان با انتقال غالب نیروهای العمالقه به مناطق مرکزی یمن، دیگر نیروهای تحت امر ائتلاف سعودی نظیر نیروهای مشترک و نیروهای منصورهادی در جبهات جنوب مارب مستقر شده‌اند. از طرفی دیگر “محمد المقدشی” وزیر دفاع دولت مستعفی منصورهادی از جبهات جنوب شهر مارب بازدید کرده است که این دیدار نشانگر حمله قریب الوقوع نیروهای منصورهادی برای بازپس‌گیری ارتفاعات البلق شرقی است و انصارالله باید خود را برای نبرد سنگینی در این جبهه آماده کند.

در مجموع آینده چندان خوشایندی برای نبردهای زمینی جبهات مارب و شبوه دیده نمی‌شود. تاخیر انصارالله در جبهه غرب و جنوب مارب که دلایل مختلفی دارد، منجر به فراهم آمدن فرصتی برای تجدید قوای ائتلاف شد و آنها مجددا با امتیازاتی چشمگیر اماراتی‌ها را به میدان جنگ وارد کردند. اتحاد امارات و عربستان و جان فشانی نیروهای العمالقه و… برای آنها، جنگ مارب را به سمت فرسایشی شدن سوق خواهد داد. این مسئله در کوتاه مدت جناح سعودی‌ها را از خطر حذف شدن در معادلات یمن نجات خواهد داد و نفوذ امارات در مناطق مرکزی یمن را افزایش می‌دهد، اما اگر انصارالله راهکارهای مناسب را اتخاذ کند همانند گذشته می‌تواند این مراحل را نیز پشت سر بگذارد و ضربات سنگین‌تری را به بدنه ائتلاف وارد کند. بی شک این وضعیت تدارک ویژه اسرائیل و آمریکا برای تجزیه یمن است و به پاسخی مناسب از طرف محور مقاومت نیازمند است.