آزادی، مقاومت؛ شهادت! | داستان “سمیح”؛ کودکی از یمن …
«تعداد شهدای حملات جنگنده های ائتلاف سعودی به مجلس عروسی ای در مدیریت بنی قیس استان حجه به بیشتر از ۳۰ شهید و ۶۰ زخمی رسید.(آخرین آمار به ۳۳ نفر شهید و ۵۵ زخمی رسیده است.)
حمله دیگر جنگنده های سعودی به مدیریت عبس در همین استان، ۱۸ نفر شهید و ۱۳ زخمی به جا گذاشت.»
از سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری انتظاری بیشتر از “درخواست” تحقیق نمی رود!
اما از امت اسلامی انتظار می رود این گونه جنایات بی شرمانه را لااقل محکوم کنند. حکام و دولت های احمقی که به اسم اسلام همپیمان آل سعود شده اند قطعا نتیجه اعمال خود را در دنیا و آخرت خواهند دید!
اما امت اسلامی باید مرز خود را از دولت ها و حکام مزدور جدا کنند.
امروز کار به جایی رسیده است که رئیس شورای عالی سیاسی کشوری را در روز روشن ترور می کنند و صدایی از کسی در نمی آید!
لعنت خداوند بر ما اگر در برابر ندای مردم مظلوم از جمله یمن، خود را تهدید برای سعودی و امثال سعودی نپنداریم!
آیا این دیپلماسی است؟ اینگونه درس دیپلماسی به دنیا می دهیم؟
دیروز یمنی ها درس آزادگی و آزادیخواهی به ما دادند! امروز درس مقاومت!
وای به حال ما اگر فردا درس شهادت باشد!
پی.نوشت:
در دولت نجات ملی یمن مقام «شورای عالی سیاسی» برابر با شورای ریاست جمهوری ست و اختیار اداره کشور را دارد. شهید صالح علی الصماد رئیس شورای عالی سیاسی یمن بود.
دیدگاه
نگاه که می کنی بجز اندک و اقلیتی چنان تباه هستند یا اینطور نمود دارند ( خدا از سر تقصیرات خود ما بگذره چه بسا ما از اونها بدتر باشیم قضاوتی است که خودم را هم دخیل میدونم درش ) که حتی نفس کشیدن هم در جهان فعلی سخت شده.
در لبنان اونطور به قهرمانانی که یک سرزمین را از چنگال کفتار رهاندند و حفظش کردند و همین حالا هم سینه سر جلوی داعش و امثالهم هستند دارند میتازند که آدم از وقاحتشون تعجب میکنه و اینجا هم وقت تکفیری ها که میرسه همه میشن الهه دلرحمی و اینجور وقت ها شناس ها و معروف ها در حال دادن درس شرعیات! در رابطه با کفن و دفن و احترام شخصی هستند که به گواه تاریخ و اذعان امال و کعبه دلهاشون غرب دیکتاتوری کمترین صفتش بوده در این مملکت به بهانه بخشیدن آرارات و حراج کردن کشور و ویرانی اون در جنگ جهانی دوم و خط آهنی را که اشغالگران برای سهولت اشغال کشیدن را سند خدمتش به کشور ( اینکه هر شاه و واشاهی که عنان مملکت دستش هست کاری بکنه عجیب نیست از نکرده هاش باید پرسید و قضاوتش کرد برای یک مملکت و جسدهای هزاران ایرانی قربانی بی کفایتیش نه جاده چالوسش! )
خلاصه اینکه برای چنین سلبریتی هایی که یکی یقه چاک کرده برای خبرنگار هتاک به امام معصوم که چی کارش دارید برید یقه اونیو بگیرید که نمیزاره مجلس رقصو شادی برپا باشه و یکی دیگه اشک برای تحجر و دیکتاتوری میریزه چه میشه توقع داشت؟!
صالح الصماد ها در اوج مظلومیت یک ملت شهید میشند و پسرک یمنی در اوج غربت اشک میریزه و فوعه ها از یادها رفتند و شهدا شدند خار چشمشون، حالا حتی دردهای دل ما و اشک های چشممون هم کفاف نخواهد داد حتی برای یمنی و عراقی و هزاره و حوثی که غربت را حالا شاید درک کرد که یعنی چه.
این بچه خوابید و بیدار شد ولی سازمان ملل و حقوق بشر و … هیچ وقت بیدار نخواهند شد!