پژواکِ پژاک در سکوت ترکیه!

پژاک بهعنوان متحد اصلی پ.ک.ک، طی دو دههی اخیر به بازیگری مهم در معادلات امنیتی ایران، ترکیه و منطقه بدل شده است. با تضعیف پ.ک.ک و تغییر محاسبات راهبردی ترکیه، آنکارا اکنون شاید تلاش میکند از مسیر تعامل با پژاک، نقشی مؤثرتر در تحولات آیندهی ایران ایفا کند. این رویکرد، میتواند بخشی از بازتعریف سیاست ترکیه در قبال ایران در بستر تحولات ژئوپولیتیکی اخیر باشد.
پژاک در سال ۲۰۰۴ توسط اعضای ایرانی حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) تاسیس شد. شاخهی نظامی پژاک با عنوان «یگانهای کردستان شرقی» در مناطق مختلف کردستان ایران و قندیل عراق فعالیت دارد. با توجه به نحوه شکلگیری پژاک، این گروه تحتتأثیر پ.ک.ک ترکیه است. آمریکا نیز این گروه را زیرمجموعه پ.ک.ک قلمداد میکند.
طی دو دههی اخیر بارها میان نیروهای ایرانی و پژاک درگیریهایی رخ داده که در مهمترین آنها، ارتش ایران در تابستان ۲۰۱۱ عملیاتی گسترده علیه مواضع پژاک در قندیل انجام داد و در نهایت در ۲۹ سپتامبر همان سال، آتشبس اعلام شد. با این حال، درگیریهای پراکنده در سالهای بعد ادامه یافت.
رهبری پژاک بهصورت مشترک توسط «امیر کریمی» و «پیمان ویان» صورت میگیرد. این حزب بخشی از جامعهی کردستان آزاد (ک.ج.ک) است و عبدالله اوجالان را بهعنوان مرجع فکری خود میشناسد. پس از شکست روند صلح میان ترکیه و پ.ک.ک در سال ۲۰۱۵، شمار زیادی از کردهای ایران به صفوف این شبکه پیوستند؛ بهطوری که اکنون حدود ۳۵ درصد از نیروهای نظامی ک.ج.ک را تشکیل میدهند. این امر جایگاه پژاک را در ساختار منطقهای و بینالمللی تقویت کرده است.
با آغاز مجدد گفتوگوها میان ترکیه و اوجالان در سال ۲۰۲۴ و اعلام کنارهگیری پ.ک.ک از مبارزهی مسلحانه، سرنوشت پژاک همچنان مبهم باقی مانده است. برخی بر این باورند که توان نظامی و گریلاهای پ.ک.ک به سمت پژاک سرازیر خواهد شد؛ موضوعی که میتواند ایران را با چالش های امنیتی بسیاری مواجه کند.
شاید بد نباشید به مواضع پیشین اوجالان رجوع کنیم؛ او از سال ۲۰۰۸ نسبت به نقش ایران در تضعیف روند صلح هشدار داده و در سال ۲۰۱۳ پیشنهاد داده بود که برای مقابله با تهدیدهای ایران، تعداد نیروهای پژاک به ۴۰ هزار نفر افزایش یابد.
تحولات بینالمللی از جنگ اوکراین تا بحران سوریه، رقابت ایران و ترکیه، نقش رژیم صهیونیستی و اختلافات ناتو، همگی در محاسبات ترکیه نسبت به آیندهی ایران اثرگذار بودهاند. تجربهی ترکیه در سوریه و عراق نیز نشان داده که کردها عامل توازن قدرت هستند و ترکیه اکنون تلاش میکند بهجای رویارویی مستقیم، از طریق گفتوگو و هماهنگی با پژاک وارد تعامل شود.
در این زمینه، تمرکز نتانیاهو بر بیثباتسازی ایران، ترکیه را وادار کرده است که با برنامهریزی دقیقتری به مسئلهی ایران بپردازد. به نظر میرسد ترکیه به این نتیجه رسیده که بدون در نظر گرفتن نقش پژاک، نمیتواند در تحولات آیندهی ایران نقشی مؤثر ایفا کند.
همهی این دلایل و عوامل، ترکیه را وامیدارد تا برنامه و دستورکار خود در قبال ایران را بهطور جدیتر آماده سازد. در این میان، شاید تصمیم سران ترکیه برای متصل کردن کنگرهی پ.ک.ک به خواستهی آنها برای بازنگری و تسلیح مجدد، از همین منبع سرچشمه گرفته باشد. ترکیه به این باور رسیده که بدون همکاری و هماهنگی با پژاک، نمیتواند در ایران به اهداف خود برسد.
ضرورت پژاک در راهبرد جدید ترکیه
در سال ۲۰۱۵، حزب دموکرات کردستان ایران (حدکا) به همراه شماری دیگر از احزاب کردی، کوشیدند با اجرای کمپینی تحت عنوان «راسان»، بار دیگر جایگاه پیشین خود را در صحنهی سیاسی و اجتماعی کردستان ایران احیا کنند و از نفوذ روزافزون پژاک جلوگیری کنند. در همین چارچوب، درگیریهایی در کوهستانهای «کیلهشین» رقم خورد که گفته میشود در پی طراحی عملیاتی بود که از سوی دولت ترکیه هدایت میشد. برخی رسانههای نزدیک به حدکا و تا حدی کومله نیز تلویحاً نقش ترکیه در این رویدادها را تأیید کردهاند.
اما این تلاشها بینتیجه ماند و احزاب کرد ایرانی در دستیابی به اهداف خود ناکام ماندند. در پی این ناکامی، ترکیه به فکر یافتن نیرویی جایگزین افتاد؛ نیرویی که توان بیشتری برای اثرگذاری در معادلات منطقهای داشته باشد و این گزینه چیزی نبود جز پژاک. همزمان، رژیم صهیونیستی نیز بهگونهای غیرعلنی به این احزاب پیامی منتقل کرد مبنی بر اینکه در آیندهی نزدیک، تحولات مهمی در ایران در راه است و کردها میتوانند در آن نقش برجستهای ایفا کنند.
پژاک در محاسبات راهبردی ترکیه
پژاک تاکنون کنگرهای برای خلعسلاح یا انحلال رسمی برگزار نکرده و روند آن به بنبستی رسیده که قندیل علت آن را عدم حضور عبدالله اوجالان در رأس این فرایند میداند. حتی در صورت تصمیم به ترک مبارزهی مسلحانه، همهی نیروهای گریلا فوراً سلاح بر زمین نخواهند گذاشت و جذب آنها در سیاست رسمی، نیازمند ساختاری انتقالی است که پژاک میتواند آن را فراهم کند؛ البته تنها در صورتی که توافقی جامع میان ترکیه و اوجالان حاصل شود و عناصر ضدترکیهای در پژاک تغییر رویکرد دهند.
ترکیه قصد دارد از پژاک بهعنوان ابزاری برای کنترل تحولات احتمالی در ایران استفاده کند، تا کردها در راستای منافع رژیم صهیونیستی قرار نگیرند و سناریویی مشابه سوریه تکرار نشود. به همین دلیل، آنکارا تلاش میکند پژاک را در توافقات صلح آینده ادغام کند. بنا به گفتهی یک روزنامهنگار کرد، ترکیه میخواهد پژاک نقشی مشابه ارتش ملی سوریه “NSA” را در ایران ایفا کند.
ایران در برابر معادلهی ترکیه و پژاک
از سال ۲۰۱۳، با عقبنشینی گریلاهای پ.ک.ک به مرزهای ایران، نگرانی تهران نسبت به پیامدهای روند صلح ترکیه افزایش یافت. در نشستهایی با پ.ک.ک و احزاب کردی عراق، ایران صراحتاً نسبت به حضور گستردهی این نیروها در مناطق مرزی هشدار داد و پرسید در صورت توافق ترکیه و اوجالان، چه کسی میتواند پژاک را کنترل کند. همین موضوع باعث شکلگیری شکافهایی میان ایران و قندیل شد.
این نگرانی تنها امنیتی نبود، بلکه از رقابت ژئوپلیتیکی عمیقتری میان ایران و ترکیه نشات میگرفت. از دید تهران، پژاک میتواند در صورت همسویی با ترکیه، به ابزاری برای نفوذ آنکارا تبدیل شود. ایران، بهعنوان یک بازیگر منطقهای، باید تلاش کند با حفظ ارتباط با قندیل و بهرهگیری از ابزارهای سیاسی، مانع یکطرفه شدن بازی به نفع ترکیه شود.
آیندهی نقش پژاک بستگی به جهتگیری پ.ک.ک در برابر ایران دارد. اگر روابط میان قندیل و تهران دچار تنش شود، به معنای همراهی کامل پ.ک.ک با ترکیه است که در شرایط کنونی بدون دریافت تضمینهای روشن، بعید بهنظر میرسد. ایران و قندیل ناگزیر از تعامل برای حفظ ثبات منطقهاند.
دیدگاه