نقش تحولات اخیر در روند جنگ یمن

۱- توقف عملیات بنیان مرصوص:
در روزهای قبل محمد البخیتی عضو شورای عالی سیاسی انصارالله علت توقف این عملیات را وساطت یک کشور عربی (قطر یا عمان) عنوان کرد. او همچنین در مابقی اظهارات خود حزب اصلاح را دعوت به همکاری کرده و بر اشتراکات بین انصارالله و آنها تاکید ویژه ای داشته است که این موضوع بی سابقه و قابل توجه است.

مهم ترین وجه اشتراک انصارالله و حزب اصلاح ضدیت دو طرف با پروژه تجزیه یمن است که از سوی امارات دنبال میشد. پس از جنگ قدرت و تنش اخیر جنوبیها با دولت مستعفی منصورهادی، انصارالله به منظور کمک به دولت مستعفی در تقابل با جنوبیها، در غالب جبهات درگیری با نیروهای هادی آتش‌بس برقرار کرد و حملات را کاهش داد، اما آنها با عملیات کتاف و نِهم به انصارالله دهن‌کجی کردند و پاسخ این دهن‌کجی دو عملیات نصرمن‌الله و بنیان المرصوص شد.
علیرغم این اتفاقات همانطور که توسط محمد البخیتی عنوان شد انصارالله با وساطت یک کشور عربی، از ادامه عملیات در قبال امتیازاتی منصرف شده است.
انصارالله از عملیات بنیان المرصوص سه امتیاز بدست آورد:
۱- دور کردن خطر حملات زمینی ائتلاف از پایتخت ۲- جلب اعتماد آن کشور عربی و امتیازات مالی و نفتی ۳- اثبات برتری نظامی در یمن
انصارالله در سیاست خارجی خود بواسطه نقش گروههای اخوانی در فلسطین، به دنبال تعامل با نماینده‌ی جریان اخوان المسلمینی در یمن یعنی “حزب اصلاح” است و بنابراین جذب آن دسته از سران حزب اصلاح که تمایل به صلح با انصارالله را دارند در دستور کار قرار دارد و مانع اصلی در این کار سرانی همچون عبدربه منصورهادی است که در ریاض مستقر و یا شاید گروگان هستند.

۲- خروج امارات از یمن:
اخبار خروج امارات از یمن برای چندمین بار است که منتشر می‌شود و در این خصوص باید دو مورد را مدنظر داشت:
۱- امارات در حال حاضر از یمن کاملا خارج نشده است و نظامیان اماراتی کنترل برخی تاسیسات نفتی و گازی را در شبوه و…، فرودگاه و بنادر استان حضرموت، پایگاه المخاء و برخی جزایر یمن را بدست دارد. ۲- امارات اگر هم نظامیان خود را از یمن خارج کند ۲۰۰ هزار نیرو نیابتی (متشکل از طرفداران شورای انتقالی جنوب و مقاومت وطنی) را تحت فرمان خود دارد.
امارات در ظاهر از استراتژی “برقراری صلح در یمن” سخن می‌گوید، اما بعنوان نماینده انگلیس در منطقه مسئولیت “تجزیه یمن” را به عهده دارد و با پرورش نظامیان جنوبی و تحت حمایت قرار دادن بازماندگان علی عبدالله صالح تبدیل به جناح سوم در یمن شده است.
بنابراین خبر عقب نشینی امارات از یمن قابل تایید نیست و آنها همچنان در یمن بعنوان جناح سوم حضور دارند.

۳- بی نتیجه ماندن توافق ریاض:
به نتیجه نرسیدن توافق اجباری جنوبیها و دولت مستعفی منصورهادی علل متعددی از جمله امتیازطلبی جنوبیها، حملات نظامیان منصورهادی به مناطق جنوبی، محدودیتهای دولت مستعفی در عدن و… دارد. با توجه به اظهارات مقامات امارات در بیانیه خروج امارات از یمن و تاکید بر مبارزه با اخوان المسلمین (حزب اصلاح) و همچنین کنار نیامدن حزب اصلاح با قدرت جنوبیها در عدن بنظر می‌رسد تنش بین این دو جناح همچنان ادامه داشته باشد.

بطور کلی جنگ یمن در آستانه سال پنجم جنگ تبدیل به صحنه‌ی تقابل سه جناح شده است:
۱- انصارالله
۲- دولت مستعفی منصور هادی به حمایت حزب اصلاح و عربستان سعودی.
۳- شورای انتقالی جنوب که تابع امارات است.

با خروج ظاهری امارات و روی آوردن سعودی ها به مذاکرات با انصارالله و همچنین اظهارات مقامات سعودی از جمله عادل الجبیر و توئیت های اخیر محمد البخیتی، میتوان برآورد کرد که استراتژی اصلی ائتلاف سعودی از “حذف انصارالله” به “پروژه تشکیل دولت وحدت در یمن” تغییر کرده است که با توجه به تجربه لبنان و افغانستان و عراق، این راهکار سرآغاز کشمکش های سیاسی و هرج و مرجی خواهد شد که در گذشته و امروز کشورهای افغانستان و عراق و لبنان مشاهده کرده‌ایم. بنابراین انصارالله در این مرحله بایست ماهیت انقلاب و رای حداکثری مردم خود را در مذاکرات و میدان نبرد حفظ کند و تن به تقسیم قدرت با هیچ جریان وابسته‌ای از جمله اخوان‌المسلمین و جنوبیها ندهد.