مسابقه افشاگری: پشت پرده های قره باغ و جمهوری اسلامی ایران + نقشه و ویدیو
الهام علی اف ریاست جمهوری آذربایجان هفته گذشته طی دیداری که با فرماندهان ارتش داشت، اظهارات مهمی در مورد نقش یک جریان سیاسی در مناقشه قره باغ را بیان نمود که اگرچه حاوی اطلاعات جدیدی نبود اما بازگو شدن این اطلاعات از زبان عالی رتبه ترین مقام آذربایجانی، شک و تردید ها در مورد صحت موضوع را از بین برد. با این حال، ناگفته های وی در این زمینه اهمیت بیشتری نسبت به گفته های او دارد.
هفته گذشته الهام علی اف در دیدار با فرماندهان بلند پایه ارتش که در یکی از پایگاههای نظامی این کشور برگزار شد آشکارا از خیانت و کارشکنی جریانی موسوم به «جبهه خلق آذربایجان» در حدود سال ۱۹۹۲ سخن گفت که با تحویل دادن شهر «شوشا» به طرف ارمنی در جریان جنگ قره باغ، توانست به قدرت دست یابد. اگرچه اعلان مجدد این مساله، رویداد مهمی در فضای رسانه ای جمهوری آذربایجان محسوب نشده و بسیاری از صاحب منصبان و فعالان رسانه ای آذربایجانی از همان ایام تاکنون بر همین باور بوده اند اما واکاوی اتفاقات مورد اشاره الهام علی اف، از بُعد مهمی پرده خواهد برداشت که ارتباط مستقیمی با جمهوری اسلامی ایران دارد و بی شک رسانه های دولتی آذربایجان با وجود پوشش رسانه ای اظهارات رئیس جمهور به دلیل پاره ای از ملاحظات سیاسی هرگز تمایل به فاش کردن این بُعد از قضیه نخواهند داشت.
جبهه خلق آذربایجان
در واپسین سالهای حاکمیت شوروی وقوع سلسله بحران های قومیتی و سیاسی در کنار سیاست های محافظه کارانه کمیته های حزب کمونیست، فضای مستعدی برای رشد برخی احزاب و جریانهای رادیکال را فراهم نمود که از جمله آنان می توان به «جبهه خلق آذربایجان» اشاره کرد. کادر رهبری این جریان سیاسی از همان ابتدا به شدت تحت تاثیر افکار پان ترکیستی بوده و از نظر سیاسی گرایش زیادی به ترکیه داشت تا جاییکه می توان اطلاق لفظ «آذربایجان جنوبی» به استانهای شمال غرب جمهوری اسلامی ایران و شعار «یک ملت، دو دولت» در مورد دو کشور جمهوری آذربایجان و ترکیه را از جمله ابداعات این جریان سیاسی دانست.
جبهه خلق آذربایجان با استمداد از رفتارهای ساختار شکنانه و و بی پروای خود توانست آوارگان آذربایجانی اخراج شده از ارمنستان را به بدنه اجتماعی حامیان خود بیافزاید که به نوبه خود این جریان سیاسی را بیش از پیش به سوی عرض اندام در کشاکش مناقشه قره باغ سوق می داد.
گسترش روزافزون دامنه بحران قره باغ و سیر تحول «مناقشه» به «بحران مسلحانه» در واپسین روزهای حاکمیت کمونیستی، اهمیت تشکیل نیروهای مسلح را بیش از پیش در اذهان عمومی پررنگ نمود و جبهه خلق به عنوان مهمترین و بزرگترین جریان سیاسی وقت، اندکی پیش از استقلال این جمهوری، توانست مسلح شده و در راه قدرت طلبی گام بردارد.
سیر تحولات و گمانه زنی ها غالبا نشان می داد که جبهه خلق آذربایجان مهمترین کاندیدای تصاحب قدرت در روزهای پس از استقلال خواهد بود اما مجلس این کشور در نخستین ماههای پس از استقلال، «ایاز مطلب اف» آخرین رهبر جمهوری سوسیالیستی آذربایجان را به شرط انحلال حزب کمونیست و سوگند وفادارای به جمهوری جدید، در قدرت ابقا نمود و دست جبهه خلقی ها از تصاحب دولت کوتاه ماند.
در شرایطی که دولت جدید فاقد نیروهای مسلح بوده و افزایش روزافزون تنش ها در قره باغ نیاز به یک بازیگر قدرتمند و مسلح را بیش از پیش ضروری جلوه می داد، فضای سیاسی جمهوری آذربایجان شاهد نقش آفرینی دوگانه ای گردید بدین ترتیب که مناصب حکومتی در اختیار کمونیست های سابق باقی ماند اما جبهه خلق آذربایجان به مدد هواداران مسلح خود عملا قدرت را در مناطق بحرانی به دست گرفت.
به بیان بهتر، رقابتی داخلی بین دولت فاقد ارتش (کمونیستهای سابق) و ارتش فاقد دولت (جبهه خلق) شکل گرفت که هرکدام سریعا به دنبال پر کردن خلأ قدرت خویش بودند. پر واضح است که در چنین شرایطی، بحرانی تر شدن هرچه بیشتر اوضاع اجتماعی به سود جبهه خلق بود چرا که آنها قادر بودند با استفاده از نیروهای مسلح تحت امر خود بر سیطره قدرت خود بیافزایند در حالیکه تلاش های بی وقفه دولت مطلب اف برای حل و فصل مناقشه قره باغ از طریق مذاکره با گروههای ارمنی، زنگ خطر مهمی برای جبهه خلق به شمار می رفت چرا که بی شک پروژه بعدی دولت پس از توقف خشونتها، خلع سلاح نیروهای غیررسمی و محدود نمودن حق استفاده از سلاح برای نیروهای مسلح تحت امر دولت می بود که این مساله می توانست به معنای رنگ باختن قطعی آرزوهای دور و دراز جبهه خلق برای دستیابی به قدرت باشد.
صلح ایرانی و کودتای خارجی
جمعه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۱ مصادف با ۷ می ۱۹۹۲، مذاکراتی بین روسای جمهور آذربایجان و ارمنستان به میزبانی تهران برگزار گردید که بر اساس بیانیه منتشره توسط روسای جمهور سه طرف، به مدت هفت روز در تمامی جبهات قره باغ آتش بس اعلام شده و طرفین نسبت به آغاز مذاکرات صلح در قره باغ بین نمایندگان آذربایجانی و ارمنی با نظارت معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران توافق نمودند.
پر واضح است که موفقیت این مذاکرات به مذاق بازیگران سیاسی قفقاز خوش نیامد چرا که تیم دیپلماسی ایران با به دست گرفتن ابتکار عمل در فرآیند حل و فصل مناقشه می توانستند گوی سبقت را در موازنه قدرت قفقاز از رقبایی چون ترکیه و ایالات متحده بربایند. چنانکه پیشتر نیز گفته شد، جبهه خلقی ها نیز تمایلی نداشتند که بحران توسط دولت مطلب اف به پایان برسد به علاوه که این رویداد می توانست آینده سیاسی آنها را که تمایلات ضد ایرانی عمیقی داشتند به خطر بیندازد لذا روز شنبه ۱۹ اردیبهشت مصادف با ۸ مه۱۹۹۲ (تنها یک روز پس از امضای بیانیه تهران) ۲۵۰۰ نیروی مسلح وابسته به جبهه خلق آذربایجان در حدود ساعت ۲۰ به وقت محلی، شهر استراتژیک شوشا را تخلیه کرده و اندک نیروهای محلی باقیمانده نیز نتوانستند در مقابل ۷۰۰ مهاجم ارمنی مقاومت نمایند و این شهر به همراه روستاهای آذری نشین حوالی خود سقوط کرد.
جبهه خلقی ها امیدوار بودند راهپیمایی های گسترده ای در نقاط مختلف کشور در واکنش به سقوط شهر شوشا به وقوع پیوسته و دولت وقت تحت فشار مردم و مجلس، مجبور به کناره گیری شود اما چنین اتفاقی رخ نداد لذا رهبران جبهه خلق درصدد اجرای نقشه دیگری برآمده و با فراخواندن نیروهای مسلح خود از جبهه ها به پایتخت به منظور اجرای یک کودتای نظامی، قدرت را قبضه کردند که البته نیروهای ارمنی با استفاده از خالی بودن جبهات، مناطق بیشتری را اشغال کردند.
با وجود آنکه مدارک مستدلی مبنی بر دست داشتن طرف های خارجی در کودتای مزبور وجود ندارد اما دولت جدید علاقه شدیدی به توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با ترکیه و امریکا از خود نشان داده و جمهوری اسلامی ایران را از فرآیند میانجی گری مناقشه قره باغ به کلی کنار گذاشت. اگرچه معاون وزیرخارجه ایران نیز چند روز پس از سلسله وقایع مذکور، برای اجرای بندهای توافق نامه به باکو سفر کرد اما مقامات جدید جمهوری آذربایجان، آشکارا عدم تمایل خود به نقش آفرینی ایران در مناقشه قره باغ را اعلام کرده و بار دیگر ادعاهای ارضی خود در مورد استانهای شمال غرب ایران را پیش کشیدند.
میراث حاکمیت جبهه خلق
حاکمیت جبهه خلق از همان روزهای نخستین با چالش های جدی روبرو گردید. تخلیه پایگاههای مرزی توسط واحد های جبهه خلق به منظور اجرای کودتا در باکو منجر به سقوط این پایگاهها گردیده بود و با برقراری ارتباط زمینی بین ارمنستان و ناحیه خودمختار قره باغ کوهستانی، جمهوری ارمنستان به بازیگر فعالی در این مناقشه مبدل شد در حالی که تا پیش از آن، تنها به عنوان حامی معنوی ارمنی های قره باغ محسوب می شد لذا گسترش دامنه بحران را می توان از نخستین نتایج حاکمیت جبهه خلق دانست که به سبب آن، شهرها و روستاهایی که قربانی مقاصد سیاسی این جریان سیاسی شدند، هرگز پس گرفته نشدند.
از جمله مهمترین رویداد ها در حوزه روابط خارجی آن برهه می توان به آغاز مناسبات با رژیم صهیونیستی و تیرگی روابط با جمهوری اسلامی در سایه ادعاهای ارضی نسبت به استانهای شمال غرب ایران اشاره کرد.
یکسال بعد، دیپلمات های اعزامی به ترکیه که به منظور دریافت کمک های نظامی بدان کشور سفر کرده بودند، نه تنها دست خالی به باکو بازگشتند بلکه دولت وقت ترکیه حتی حاضر به توقف صادرات برق و گندم به ارمنستان نشد و بازتاب این خبر در جراید آذربایجان، سیاستهای حزب حاکم را تحت انتقادات شدیدی قرار داد تا جاییکه برخی جریان های سیاسی خواستار بازنگری در روابط با جمهوری اسلامی ایران و بازگشت مجدد تهران به فرآیند مدیریت بحران قره باغ شدند لذا وزیر کشور وقت به منظور کنترل اذهان عمومی، افسانه حمایت ایران از جمهوری ارمنستان در جریان مناقشه قره باغ را مطرح نمود اما با این حال، ارسال محموله های بشردوستانه برای جنگ زدگان آذربایجانی هرگز از سوی ایران قطع نشد.
نویسنده: حسین پور
جهت آشنایی با مسئله قره باغ و مناقشه جمهوری آذربایجان و ارمنستان موارد زیر از جمله سلسله مطالب خوجالی را مطالعه بفرمایید.
دیدگاه
سلام درسته که شمال جمهوری آذربایجان در بخش هایی داراری اکثریت یهودی هست؟ آیا اسرائیل در آنجا پایگاه نظامی دارد؟
سلام. بله اسرائیل در آذربایجان نیرو و پایگاه دارد.
یهودی های کوهستان و قسمتی از قوم لزگی یهودی هستند که در سمت کوههای قفقاز زندگی میکنند. اما آذربایجان از نظر درصد جمعیتی با ۹۰ درصد شیعه بیشترین درصد این مذهب را در بین تمام کشورهای مسلمان را دارا است. اسرائیل در نخجوان و باکو پایگاه نظامی دایر کرده و بیشتر اقدامات در حوزه نیروی هوایی انجام میشود. پهپادهای هرمس اسرائیلی از سرزمین جمهوری اذربایجان بارها به خاک ایران تجاوز کردهاند که سه مورد از این هواپیماها سرنگون شدهاند. البته اسرائیل به نصب دستگاههای شند خود در خطوط مرزی ایران ادامه میدهد. این دستگاهها قادر است تمام ارتباطهای رادیویی تا شعاع ۳۰۰ کیلومتری را شنود نماید. اسرائیل همچنین در آذربایجان پایگاه موساد را برای نفوذ جاسوس به داخل ایران از طریق جذب اتباع ایرانی و آذرابیجانی راهاندازی کرده است.
چند روستا یهودی داره
اگه آذربایجان بتونه قره باغ رو پس بگیره با همکاری ترکیه ای ها گزینه بعدیشون آذربایجان ایران خواهد بود …پس بهتره که سرشون اونجا مشغول باشه …تسلط ارامنه بر قره باغ رابطه مستقیم با منافع ملی و تمامیت ارضی کشورمون داره
گزینه بهتر آن است که اذربایجان و ارمنستان مجددا به ارض تاریخی خود برگردند.
جمهوری اذربایجان غلط کرد با اسرائیل هیچ غلطی هم نمیکنن توی تمام این سال ها دارن یک جو سازی ایجاد میکنن این پانترک ها اسرائیلی ها توی مناطق شمال غربی که راحت بتونن به مقاصد شومشون برسن اگه این دولت نظام سر این قضیه کاری به خدا قسم معلوم میشه چقدر پستن یعنی وضعیت بد ما بیشتر سر بی عرضگی وزارت امور خاجه هست که عین ماست فقط بلدا بخندن یقه اخوندی بذارن هر چی توی مذاکرات باختیم از صدقه سری وزارت خارجه دولت بوده ۴۰ سال مملکت دست یک مشت کاسه لیس غرب بوده تا تقی به توق بخوره با پاسپورت دیگه الفرار عملکرد وزارت خارجه دولت توی این چهل سال هیچی نبوده تنها ارگانی که داره کار میکنه نیرو های مسلح و نیرو های انقلابی بودن وسلام
مشخص هستش که الهام برای برای فریب مردم چنین سخنانی رو اعیراد کنن.شرایط حال رو چرا نمیگین که ایران برق و گاز و نفت و تمام منابع مورد نیاز ارمنستان رو داره مفتی تامین میکنه ولی ترکیه و گرجستان تنها همسایگان این گشور جعلی قطع رابطه کردن
مفتی؟!! فقط یک احمق میتواند این ادعا را باور کند…
وضعیت ترکیه که مشخص است اما در مورد روابط گرجستان و ارمنستان کافی است یک جستجوی ساده به زبان انگلیسی در اینترنت انجام دهید تا متوجه شوید که ادعای قطع رابطه چقدر دروغ و احمقانه است. تنها راه ارتباط زمینی ارمنستان به اروپا از طریق گرجستان است و ۷۰درصد واردات ارمنستان از طریق خاک گرجستان انجام میشود و البته روسیه سهم زیادی از این مقدار دارد.
ارامنه ریشه دارن. اسرائیل وترکیه واسه ایران خطونشان میکشندولی تاجایی که خطرسازنباشه واسه ایران بهتره چین خط تجاری مطمعنتری که ایران باشه روانتخاب میکنه
سلام خیلی وقت بود ک دنبال همچین مطالب واضح وبدون جانبداری از طرفین بودم و شما بطور کامل و جامع از ابتدای درگیری ب روشنی، بیان کردید یک سئوال برام باقی مانده ..علتت کشتار سومگایت را درک نکردم این ک قبل از در گیری بوده ،؟
در واپسین سالهای حاکمیت شوروی ، خشونت های قومیتی در همه جمهوری ها بالا گرفت و گروههای رادیکال در پی اخراج اقلیت ها بودند تا کشور یکدستی داشته باشند
این قبیل خشونت ها در ازبکستان ، چچن ، گرجستان ، اوکراین ، تاجیکستان و ارمنستان هم اتفاق افتاد
کشتار سومقاییت هم یکی از همین ها بود
یکی از این موارد رو داداشومون یادش رفت یگوسلاوی جنایت فجیع صرب ها کروات ها سازمان به اصطاح ملل علیه مسلمون ها
کشتار سومقائیت و گنجه به دنبال طرح موضوع استقلال قرهباغ کوهستانی توسط ارمنستان در اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد و جبهه خلق دموکراتیک در این اجرا نقش فعالی را بازی کرد و ابوالفضل ایلچی بیگ محرک اصلی این حرکت بود.
با تشکر از توضیحات ارزشمندتون. ولی باز هم در اینجا یک سوال بوجود میاد و اونم اینه که چرا در جنگ آذربایجان و ارمنستان که بسیاری از کشورهای اسلامی روابط خودشون با ارمنستان رو قطع و یا محدود کردند چرا جمهوری اسلامی همچنان به روابط خوب با ارمنستان ادامه داد؟ من یک جا خونده بودم دولت ارمنستان بدون تامین برق و گاز از سوی ایران به هیچ وجه نمی تونست منطقه قره باغ رو به مدت طولانی اشغال کنه. چون دولت ارمنستان به قول معروف حیات و مماتش در دست ایرانه.
سلام. کشورهای اسلامی اگر واقعا اسلامی اند اول بیایند بروند ارتباطشان با اسرائیل را قطع کنند؛ روابط ایران با دو کشور آذربایجان و ارمنستان به سیاست های خود این کشورها در قبال ایران برمیگردد. آذربایجان در بغل اسرائیل و آمریکا غش کرده است و تمایل چندانی به ارتباط با ایران ندارد و بالطبع ایران هم اصراری ندارد…
روابط با ارمنستان هم مشخصا در رسانه ها بیشتر از آنچه که واقعیت داشته باشد بزرگنمایی شده و اینکه اشغال قره باغ با کمک ایران بوده و یا اینکه ارمنستان بدون ایران نمیتواند زنده باشند دروغی بیش نیست. همچنین شایعاتی که در فضای مجازی در این خصوص وجود دارد هیچ سند و مدرکی برای اثبات آنها وجود ندارد و این دست از شایعات برای سرپوش گذاشتن بر واقعیات رفتاری آذربایجان انجام میشود که حتی رئیس جمهور این کشور نیز به آن اعتراف و اشاره کرد .
جمهوری اسلامی ایران علاقمند به بازپس گیری دوباره قفقاز جنوبی است و در این میان همواره با ایفای نقش میانجی تلاش میکند این منطقه را تحت کنترل خود دربیاورد. البته ایران در پروژه جنگهای نیابتی با روسیه در ابتدای دهه هفتاد خورشیدی در جبهه چچن، آذربایجان و بوسنی و هرزگوین رویارویی غیر مستقیم را تجربه کرد که در مجموع با شکست نظامی پایان یافت.
مادر بودن خیلی سخته و سخت تر اینه که ی مادر مجبور بشه بین بچه هاش یکی رو انتخاب کنه. ارمنستان و جمهوری بادکوبه بخش جدایی ناپذیر از ایران زمین هستند و نباید توقع داشت ایران بین این دوتا یکی رو انتخاب کنه.
از نظر من آذربایجان سمت سو اسراییلی و امریکایی پیدا کرده ..چند سال پیش همه به یاد دارن هوایپمای جاسوسی اسراییل از فرودگاه دولت آذربایجان بلند شد و وارد خاک ایران و جاسوسی از نطنز شد که توسط پدافند منهدم شد همکاری های ضد ایران علی اف کاملا اشکاره… اگر واقعیت تاریخی بخواهید بخشی از خاک ایران هست و کلا باید به سرزمین أصلی ایران برگردد ولی الان کشور ب این کوچکی ادعای بزرگتر و دشمنی پنهانی با ایران می کند. و تازه احمقانه ترین حرف ها بعضی ها میزنن کدام چیزی که مفتی باشدبه کشوری داده شود و در ضمن حدودا ۳سال پیش در مرز ایران به سرباز های ما تیر اندازی کردن بدون هیچ دلیلی. نشانه های واضح وجود دارد که دولت آذربایجان علی اف. از هر تلاشی برای خوشحال کردن اسراییل و إمریکا میکند …شاید زمان رسیده تا به خاک ایران مجدد وصل شود و قرارداد ترکمنچای دیگه همه از آن میدانیم. پس ادعای بیشتر کردن یعنی خواسته نا مشروع داشتن نتیجه قش کردن به سمت همان دشمنان ایران هست ..در ضمن هر کسی به ایران نگاه چپ بکند فارغ از هر دین مذهبی و هر زبانی باید شدیدا با آن برخورد کرد
فکر کنم شما خبر ندارید ارمنستان دومین کشور بعد از امریکا که سفارتش توبه بیت المقدس منتقل کرده
بله، ولی صحبت شما هیچ ربطی به این قضیه نداشت. ایشون گفتند که تمامیت ارضی ایران واجب هست، همین.
ایندوکوچولوی یاغیبایدبرگردنبهخونهوبهحرفدشمنگوشندن اینمسئلهداخلیماستوبهکسیربطندارهبچههابرگردینلطفا
فعلا همینی را که داریم آباد کنیم
شوروی و روسیه تزاری هم پاشیده شده، بایستی قرارداد ترکمنچای را در سطل اشغال ریخت و الهام عل اف خائن را برکنار و یک استاندار برای آنجا فرستاد
سلام صحبتهای اخیر الهام رو گوش بدهید به روشنی گفته که علت سقوط قره باغ چه کسانی هستندکه دو دستی شوشی رو و … دادند به ارامنه و بعد هم که بهپقدرت رسیدند نتونستند پس بگیرند. ایران نقش منفی در اینذقضیه نداشته. خود اذربایجانی ها برای اینکه دولت حاکم رو ساقط کنند و خودشان حاکم بشوند اومدند نیروهایرخودشان رو از شوشی و.. به سمت باکو بردند و کودتا کردند و بعد هم نتونستند پس بگیند. جالب این است که خود الهام علی اف در صحبتهای اخیرش به این موضوع تاکید دارند.
مسوولان آذربایجان و ارمنستان هر دوشان سرسپرده اند مردم باید بیدار شوند غارتگران بعد از
عراق و سوریه و لبنان و افغانستان نوبت اینهاست که به ویرانه تبدیل کنند